لیبرالیسم و محدودیت‌های عدالت

260,000 تومان

اين کتاب در سال 1982 به رشته‌ي تحرير آمده. اين‌جا سندل ضمن انتقاد از برخي آراي جان رالز و ليبرال‌هاي ديگر مي‌گويد هويت فرد انسان در جمع‌هايي که عضو آنهاست و از تعهداتي که بر اثر عضويت در آن‌ها پيدا مي‌کند شکل مي‌گيرد. ارادت اخلاقي سندل به کانت مشهود است و او ادعا مي‌کند که هرگاه فيلسوفان نوليبرال از جمله رالز خواسته‌اند اخلاق کانت را از وجه متافيزيکي آن خالي کنند دچار تناقض شده‌اند. در يک کلمه، اثر حاضر نقد يک ليبرال بر ليبراليسم است

فقط 1 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9789642132584 دسته: , ,
توضیحات

لیبرالیسم و محدودیت‌های عدالت

نویسنده مایکل سندل
مترجم حسن افشار
نوبت چاپ 4
تعداد صفحات 218
قطع و نوع جلد رقعی شومیز
سال انتشار 1402
شابک 9789642132584
توضیحات تکمیلی
وزن 0.001 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “لیبرالیسم و محدودیت‌های عدالت”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتاب شادکامان دره قره سو

750,000 تومان
معرفی کتاب شادکامان دره قره سو “شادکامان دره قره سو” از “علی محمد افغانی”، رمانی است جذاب و خیره کننده که در آن به وضعیت اجتماعی مردم ایران در دوران اول و دوم پهلوی پرداخته است. این رمان علاوه بر این که داستانی عاشقانه را پیش می برد، به وضعیت اجتماعی زنان و ساختارهای تعیین کننده ی جایگاه آنان در اجتماع نیز اشاره دارد. ”شادکامان دره قره سو”، داستان بهرام، پسر نوزده ساله ای است که در کنار پدر، به ساخت سدی بر رودخانه ی قره سو مشغول است. دستور ساخت این سد توسط بدیع الملک خان که بزرگ و خان روستاست به پدر بهرام، که مرد شریف و پرکاری است داده شده است. در رفت و آمد هایی که به خانه ی بدیع الملک خان صورت می گیرد، بهرام دلباخته ی دختر او، سروناز می شود. روزها از پی هم می گذرند و زیبایی صورت و سیرت سروناز، باعث می شود که عشق او بیشتر در دل بهرام ریشه بگیرد تا اینکه نهایتا کار سد تمام می شود و او با دلی سرشار از عشق سروناز، روستا را همراه پدر خود ترک می کند. ولی “علی محمد افغانی” خواب های دیگری برای داستان “شادکامان دره قره سو” در سر دارد. بدیع الملک خان، حق الزحمه ی پدر بهرام را پرداخت نمی کند و این مساله بهانه ای می شود که آن دو را بار دیگر برای وصول مطالبه به خانه ی خان می کشاند. کم کم عشق بهرام به قلب سروناز هم سرایت می کند و دختر تصمیم می گیرد که مخاطره ی این عشق سوزان را به جان بخرد. عشقی که در مسیر آن پستی و بلندی های زیادی نهفته است و هیچ کس نمی داند در انتهای قصه، چه سرنوشتی انتظارش را می کشد. . . .

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

ویتک (خرس قهرمان)

79,500 تومان
.. نويسنده‌ي مهاجر، ويسلاو لاسُتسکي، در اين کتاب داستان خرس قهوه‌اي معروف ايراني، "ويتک"، را روايت مي‌کند. زماني که سربازان گروهان بيست‌ودوم توپخانه‌ي ارتش لهستان در بحبوحه‌ي جنگ جهاني دوم از خاک ايران عبور مي‌کردند، ويتک را که در آن زمان توله‌خرس کوچکي بود از يک پسربچه‌ي ايراني خريدند و دور از چشم فرمانده‌هايشان با خود همراه کردند. ويتک همراه گروهان از ايران به عراق و سوريه و اردن و فلسطين سفر کرد و بالاخره از طريق مديترانه به ايتاليا رفت و آنجا در نبرد مونته‌کاسينو در برابر ارتش آلمان نازي و ايتاليا براي اولين بار در حمل گلوله‌هاي خمپاره به سربازان کمک کرد و الهام‌بخش نيروهاي متفقين شد. پس از پايان جنگ سربازان قرار گذاشتند تا زمان باز پس‌ گيري استقلال لهستان ويتک را موقتاً به باغ وحش شهر ادينبرا در اسکاتلند بسپارند. ولي لهستان سال‌ها در تصرف شوروي سابق باقي ماند و سرانجام ويتک در باغ وحش ادينبورگ از دنيا رفت.لهستاني‌هايي که در زمان جنگ جهاني دوم از خاک ايران عبور کردند هزاران شهروند معمولي و نظامياني بودند که پس از حمله‌ي اشغال لهستان توسط ارتش آلمان به خاک شوروي پناه برده بودند و حکومت وقت اتحاد جماهير شوروي آنها را به سيبري تبعيد کرده بود. بعداً بر اساس توافق دولت‌هاي انگلستان و آمريکا با شوروي قرار شد لهستاني‌ها آزاد شوند و از طريق ايران به نيروهاي متفقين در فلسطين و شمال آفريقا بپيوندند. از ميان آنها بعضي در ايران ماندند و تشکيل خانواده دادند و بعضي نيز بر اثر بيماري‌هاي مختلف درگذشتند و در شهرهاي بندرانزلي، تهران و اصفهان به خاک سپرده شدند. آرامستان لهستاني‌هاي تهران در منطقه‌ي دروازه دولاب خوابگاه ابدي 1892 شهروند و چندصد نظامي لهستاني است که در تهران درگذشتند

به اردوگاه اژدهانکا خوش آمدید!-17

7,000 تومان
مجموعه جدید «مدرسه نابودکنندگان اژدها» ماجراهای جالب «ویگلاف» پسربچه‌ای را روایت می‌کند که از دست برادرانش کتک می‌خورد و توسط پدر و مادرش استثمار می‌شود. یک روز، خواننده دوره‌گردی به او می‌گوید که یک قهرمان به دنیا آمده است ولی ویگلاف در زندگی‌اش کاری به جز سابیدن ظرف‌ها و غذا دادن به خوک‌ها بلد نیست. ویگلاف اعلامیه‌ای را که بر روی درخت اعلانات زده شده می‌بیند و به ناگاه زندگی‌اش تغییر می‌کند چرا که او تصمیم گرفته وارد مدرسه نابودکنندگان اژدها بشود و راه و رسم کشتن اژدها را یاد بگیرد. اما مشکل بزرگی که سر راه اوست این است که او حتی نمی‌تواند به یک عنکبوت آسیب برساند چه برسد به یک اژدهای غول‌پیکر! خوشبختانه او که در مدرسه دوستان خوبی پیدا کرده حالا یک سلاح مخفی نیز دارد. او بلد است که از مغز خود استفاده کند. مجموعه «نابودکنندگان اژدها» داستان‌های جالبی هستند که همه چیز را به شوخی می‌گیرند و هیچ‌چیز در این داستان‌ها از شوخی در امان نیست: خانواده ویگلاف، برادران کودن و تنبلش که مدام کتک‌کاری می‌کنند، پدر خانواده و معلم‌ها و . . . داستانهایی پر از خنده و شوخی که حتی سخت‌گیرترین خوانندگان را علاقه‌مند می‌کند.

کتاب رمانتیسم قدم اول

7,500 تومان
معرفی کتاب رمانتیسم قدم اول فلسفه، هنر، ادبیات، موسیقی و سیاست همگی در دوره پرتلاطم بین انقلاب فرانسه 1789 و مانیفست کمونیست 1848 دگرگون شدند.این عصر "انقلاب رمانتیک" بود، زمانی که نگرش مدرن به آزادی سیاسی و هنری متولد شد.وقتی به رمانتیسم فکر می کنیم، چهره های پر زرق و برقی مانند بایرون یا شلی فورا به ذهن ما خطور می کند، اما ناپلئون یا هگل، ترنر یا بلیک، واگنر یا مارکس چطور؟ چگونه بود که رمانتیسم توانست همزمان فردگرایی پرشور و ناسیونالیسم شوونیستی را به وجود آورد؟ چگونه جنبش‌های توتالیتر قرن بیستم را ترسیم کرد؟دانکن هیث و جودی بورهام به این پرسش‌ها پاسخ می‌دهند و مروری منحصربه‌فرد از بسیاری از رشته‌های درهم تنیده رمانتیسم با تمرکز بر چهره‌های برجسته در بریتانیا، آلمان، فرانسه، ایتالیا، روسیه و آمریکا ارائه می‌کنند.رمانتیسم یک جریان فرهنگی، هنری و ادبی است که در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم در اروپا شکل گرفت. این جریان تأثیرات عمیقی بر هنر، ادب، فلسفه، موسیقی و فرهنگ کلان داشته و می‌توان آن را به عنوان یک پیشران اصلی در تحولات فرهنگی زمانه‌ای خود دانست. خیال‌پردازی و فانتزی نقش مهمی در ایجاد آثار رمانتیک داشت. هنرمندان از دنیای خیالی، رویاها و داستان‌های خود در آثار خود بهره بردند. رمانتیسم تأثیرات بزرگی بر ادب و هنر داشت و به طراحی معماری، نقاشی، موسیقی، و ادبیات مدرن کمک کرد. برخی از نویسندگان معروف رمانتیک شامل ویلیام وردزورث، جان کیتز، لرد بایرون، و ژورج گوردن بایرون هستند.رمانتیسم به عنوان یک جریان فرهنگی و هنری تأثیری عمیق در ادب و هنر داشت و تفکرات و ایده‌های آن همچنان تاکنون بر بسیاری از آثار فرهنگی معاصر تأثیر گذار هستند.

کتاب زنگ ها برای که به صدا در می آید

155,000 تومان
معرفی کتاب زنگ ها برای که به صدا در می آید ارنست همینگوی در سال 1937 به منظور پوشش اخبار جنگ داخلی برای اتحادیه ی روزنامه های آمریکای شمالی به اسپانیا سفر کرد. سه سال بعد، رمانی به یادماندنی و تأثیرگذار به اسم رمان زنگ ها برای که به صدا درمی آید، از دل این جنگ سربرآورد. کتاب، از وفاداری، شجاعت، عشق، شکست و مرگ تراژیک یک آرمان سخن گفته و داستان مردی جوان و آمریکایی به نام رابرت جردن را روایت می کند که در نیرو های شبه نظامی بین المللی [ادغام شده با یک واحد چریک ضدفاشیسم]واقع در کوه های اسپانیا مشغول به خدمت است. همینگوی در تصویرسازی عشق جردن به دختری زیبا به نام ماریا، تشریح درخشان آخرین لحظات مقاومت شخصیتی به نام ال سوردو و تعبیر هجوآمیز از زنی انقلابی، به موفقیتی بزرگ دست یافته و اثری کم نظیر و جذاب، استوار و خشونت آمیز، پرشور، تکان دهنده و خردمندانه خلق کرده است. مکسول پرکینز، ویراستار شهیر و تأثیرگذار آمریکایی، پس از خواندن نسخه ی خطی کتاب، در نامه ای به همینگوی نوشت: «اگر رسالت یک نویسنده، آشکارسازی حقیقت باشد، هیچ کس تابه حال این چنین بی نقص، این کار را انجام نداده است. » رمان زنگ ها برای که به صدا درمی آید با استحکام بیشتر، دنیایی وسیع تر و احساساتی عمیق تر از تمامی آثار قبلی این نویسنده ی جریان ساز، به عنوان یکی از برترین رمان های جنگی تمامی اعصار، خود را مطرح کرده است.