مأموریت به ایران (ایران در جنگ جهانی اول)

210,000 تومان

مارتین هنری دانوهو معتقد است که دربارۀ جنگ تا ابد می‌توان نوشت. جنگ بخش بزرگی از زندگی دانوهو را تشکیل داده است و در سِمَت گزارشگر دِیلی کرونیکل از امتیاز حضور در بزرگ‌ترین خیزش‌های نظامی و سیاسی جهان برخوردار بوده است. در اوایل جنگ جهانی اول به عنوان خبرنگار دیلی کرونیکال در بالکان، به مأموریتی اطلاعاتی در ایران اعزام می‌شود.

مارتین هنری دانوهو می‌نویسد:

«ماجرای جنگ ایران باید روایت شود و من خوشوقتم که سهمی کوچک در این گزارش بر عهده گرفته‌ام. این کتاب ماجرای عملیاتی کوچکی است که گمنام مانده است، در کشور من کسی آن را نمی‌شناسد و ظاهراً مدت‌های مدید حتی خود مقامات نیز آن را از یاد برده بودند. این قوا تحت فرماندهی ژنرال دانسترویل بود که همه‌جا با عنوان «دانستر فورس» شناخته می‌شود و من بخشی از آن بودم و این کتاب را دربارۀ آن نوشته‌ام.»

او کوشیده است در این کتاب «دانستر فورس» را معرفی کند، علت اعزامش را شرح ‌دهد و بگوید تا چه حد در اجرای مأموریتش توفیق داشته است.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

مأموریت به ایران (ایران در جنگ جهانی اول)

نویسنده
مارتین هنری دانوهو
مترجم
شهلا طهماسبی
نوبت چاپ ٣
تعداد صفحات ٢٢٤
نوع جلد سلفون
قطع وزیری
سال نشر ١٤٠٢
سال چاپ اول ١٣٩٧
موضوع
——
نوع کاغذ تحریر
وزن ٥١٠ گرم
شابک
9786002783806
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.51 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “مأموریت به ایران (ایران در جنگ جهانی اول)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

لاکان ـ هیچکاک

380,000 تومان
این کتاب برای نخستین بار در دهه ۱۹۸۰  در فرانسه چاپ شد و حاوی یکی از نخستین دستاوردهای مکتوب مکتب اسلوونی است. اما اهمیت کتاب حاضر صرفاً به قرائت متفاوتش از لاکان در مفهوم عام محدود نیست. در حوزه نظریه روانکاوی فیلم نیز این کتاب و البته دیگر نوشته‌های اسلاوی ژیژک انقلابی عظیم است. کتاب "لاکان ـ هیچکاک" مجموعه‌ای است غافلگیرکننده و نامتعارف از تحلیل‌ها و تفسیرهایی ناب و بدیع در باب فیلمسازی که به نظر می‌رسید حرف تازه‌ای درباره او نمی‌توان زد. در این کتاب گروهی از متفکران و نظریه‌پردازان مکتب اسلوونی، به همراه منتقدان نسل سوم "کایه دو سینما" که گرایش لاکانی را در نقد فیلم دنبال می‌کنند، یکی از درخشان‌ترین و معتبرترین متون نظری در باب سینما را رقم می‌زنند. کتاب از سه بخش تشکیل شده است: مضامین، فیلم‌ها و جهان هیچکاک. مترجمان این مجموعه شهریار وقفی‌پور، مازیار اسلامی، امید نیک‌فرجام، امیر احمدی آریان، امید مهرگان، نگار میرزابیگی و... هستند.‏

و کوهستان به طنین آمد

280,000 تومان
و کوهستان به طنین آمد، با چشم‌انداز وسیع و داستان‌سرایی حکیمانه و سرشار از مفاهیم انسانی‌اش، رمانی عمیقاً گیرا و دلرباست که درک ژرف خالد حسینی را از تعهداتی که ما و زندگیمان را شکل می‌دهد نمایان می‌کند . داستان با پیوند تآثیرگذار و بی‌مانند خواهر و برادری بی‌مادر در یکی از روستاهای افغانستان آغاز می‌شود. عبدالله، برادر بزرگ، برای پری دوساله بیش از آنکه برادر باشد حکم مادر را دارد و پری کوچولو برای عبدالله ده ساله همه چیز است. اتفاقی که برای آن دو روی می‌دهد و ماجراهای کوچک و بزرگی که در زندگی افراد دیگر به طنین می‌آید گواهی است بر پیچیدگی زندگی. نویسنده در این رمان چند نسلی _ که نه تنها به والدین و فرزندان بلکه به روابط برادران و خواهران، عموزاده‌ها و دایی‌زاده‌ها، مستخدمان و سرایداران نیز می‌پردازد – مهرورزی‌ها، جریحه‌دار کردن‌ها، فداکاری‌ها، خیانت‌ها و وفاداری‌ها را بازگو می‌کند؛ نشان می‌دهد که گاهی چطور از رفتار نزدیک‌ترین کسانمان شگفتزده می‌شویم، آن هم درست در لحظاتی که بیش‌ترین اهمیت را دارند. داستان با دنبال کردن شخصیت‌ها و انشعاب زندگی‌هایشان و عشق‌ها و تصمیماتشان در سراسر جهان _ از کابل تا پاریس، از سانفرانسیسکو تا جزیره تینوس در یونان _ آرام‌آرام گسترش می‌یابد و با پیش رفتن هر صفحه تأثرها و پیچیدگی‌های احساسی داستان را به نمایش می‌گذارد. خالد حسینی با نگاشتن کوهستان به طنین آمد و بهره بردن از همان غرایز چشمگیر و بینش فلسفیِ بادبادک‌باز و هزار خورشید تابان دیگر بار ثابت کرده که قصه‌گویی مادرزاد است. او یکی از پرخواننده‌ترین و محبوب‌ترین نویسندگان دنیاست. تا به حال از دو رمان اول او، بادبادک‌باز و هزار خورشید تابان بیش از ده میلیون نسخه در آمریکا و بیش از ٣٨ میلیون نسخه در بیش از هفتاد کشور دنیا به فروش رفته است. کتاب « و کوهستان به طنین آمد » در ٤٨٧ صفحه  راهی بازار نشر شد.

فیلم نگاری یک داستان عاشقانه

8,000 تومان
دغدغه‌های یک فیلمساز که درگیر یک ماجرای عاشقانه است. «گاهی معمولی‌ترین و ابتدایی‌ترین داشته‌های آدم‌ها می‌شه بزرگ‌ترین حسرت زندگی‌شون» دیالوگ معروف آل‌پاچینو در فیلم بی‌خوابی. در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: مرور کردن خاطراه‌ها کارِ احمقانه‌ای است. بیهوده است. خطر هم دارد. نوشتاری کردن خاطره‌ها خطرش بیشتر. هر چیزی که جایی ثبت شود خطرناک است و کسی باید نابودش کند. می‌خواهم این‌جای داستان نامه‌هایی را که به شرلی نوشته‌ام مرور کنم. آن روزها از هر کدام از این اسناد برای خودم کپی می‌گرفتم و بایگانی می‌کردم؛ رونوشتی برای شخصِ خودم. قبل از این‌که آخرین نامه را توی پاکت بِچپانم و بروم درِ خانه‌اش و نقشِ پستچی را بازی کنم، دودل بودم که اصلِ نامه را برای خودم نگه دارم یا نه. آن کاغذِ کپی آن‌قدر زیبا بود که خواستم دستِ شرلی باشد و اصلش پیشِ خودم. دودل بودم و با خودم گفتم درِ پاکت را باز می‌گذارم و وقتی درِ خانه‌اش رسیدم در موردش تصمیم می‌گیرم... نقدی بر این کتاب

عاشق مترسک

140,000 تومان
چگونه می‌توان یک مترسک را توصیف کرد ؟ مثل این است که بخواهی فقط با چند کلمه همه جهان را یکجا بیان کنی . کسانی هستند که از موش می‌ترسند . بعضی‌ها هم از دزدها و بعضی هم از اشباح وحشت دارند . خیلی‌ها هم هستند که می‌ترسند و خودشان هم نمی‌دانند که از چه چیزی می‌ترسند . ولی من شخصاً دیگر از چیزی واهمه ندارم . گرچه در این خانه روستایی در میان مزرعه تنها هستم و بیرون هم سرما بیداد می‌کند . معمولاً صدای خروش دریا را با وجودی که از ما دور است می‌شنویم ولی امشب صدای باد و دریا به هم آمیخته و خروش آنها یکصدا شده است . « مترسک آرام بود . با لحنی رسمی صحبت می‌کرد . پدرم نگاهش را روی من چرخاند و گفت : من اصلاً خوشم نمی‌آید که ولگردها پا به این جا بگذارند . او را از کجا آورده‌ای ؟ » « بهمن فرزانه » مترجم نام آشنای کتاب ماندگار « صد سال تنهایی » اثر جاویدان گابریل گارسیا مارکز نویسنده کلمبیایی این بار به سراغ مترسکی گمنام و عاشق رفته است . فرزانه در انتخاب کتاب برای ترجمه دقت زیادی دارد چرا که ذائقه خواننده ایرانی را به خوبی می‌شناسد . او مترجم آثار نویسندگان بزرگی چون گراتزیا دلددا ، آلبا دسس پدس ، لوئیجی کاپوآنا ، و . . . است . رمان « عاشق مترسک » در ٢٤٨ صفحه راهی بازار نشر شده است .

پرتو سبز

210,000 تومان

دوشیزه هلنا کمبل عهد کرده است تا وقتی پرتو سبز را ندیده، ازدواج نکند. چراکه طبق افسانه‌ای قدیمی، پرتو سبز این خاصیت را دارد که هر کس ببیندش، دیگر به‌هیچ‌وجه در مسائل احساسی اشتباه نمی‌کند. کسی که بخت با او یار باشد و یک بار ببیندش، به‌وضوح حس می‌کند که در دل خود و دیگران چه می‌گذرد.

از این رو، دایی‌هایش ساموئل و سباستین ملویل تصمیم می‌گیرند هر طور شده این خواستۀ او را برآورده کنند. پس  همگی راهیِ سفری ماجراجویانه می‌شوند.

اما هر بار کسی یا چیزی، مثلاً هوای ابری، دسته‌های پرندگان یا بادبان‌های قایق‌هایی در دوردست، مانع از تحقق این خواسته می‌شوند.

برای اینکه بفهمید عاقبت دوشیزه کمبل موفق به دیدن پرتو سبز می‌شود یا نه، با او و مابقی مسافران همراه شوید.

به نظر می‌رسد ژول ورن در این اثر قصد دارد دیدگاهی مخالف با بقیۀ آثارش داشته باشد. در این داستان، روحیۀ مثبت و علمی‌ای که در آریستوبولوس اورسیکلوس، دانشمند پرمدعا و کسل‌کننده، تجسم یافته است، در ماجرای عاشقانه‌ای که روایت می‌شود، تسلیم هنر، خیالپردازی و تخیل شاعرانه می‌شود.

اریک رومر، کارگردان نامی موج نو فرانسوی، از ایدۀ "پرتو سبز" برای خلق فیلمی به همین نام در سال ۱۹۸۶ بهره برده است.

اتفاق ممنوع نیست

9,000 تومان
داستان‌های این مجموعه ترکیبی هستند از داستان کوتاه، نمایش و تصویر و شرح حال نویسنده‌ای که نمی‌داند با داستان‌ها و ایده‌هایش چکار کند: «داستان بلند و قصه‌های کوتاه» خیلی ساده با یک زنگ تلفن شروع می‌شود، با یک مکالمه تلفنی بین یک نویسنده و خواننده ناشناس آثارش... . اتفاق ممنوع نیست نوعی طنز فانتزی است که داستان بر آن غلبه کرده و خواننده ناشناس این داستان‌ها به نویسنده در بازخوانی این آثار کمک می‌کند ولی به تدریج به این باور می‌رسد که خالق اصلی این نوشته‌ها او نیست: «ابلیس با اوقاتی تلخ یادداشت خودکشی فرزندش را مچاله کرد و به او خیره شد که ساکت و آرام روی تختش نشسته بود. نیمه شب بود که خبر دادند فرزندش قصد داشته با ریختن یک پارچ آب روی سرش خودش را برای همیشه خاموش کند. خیلی زود او را به بیمارستان مرکزی دوزخ رسانده بودند. هر چند که حتی اگر هم این کار را نمی‌کردند، صدمه چندانی نمی‌دید. او از بهترین گلوله آتش دوزخ ضد آب خلق شده بود. از صدای ضجه قربانیان و غلغل دیگ‌های قیر که بگذریم، سکوت آزاردهنده‌ای در بیمارستان حکم‌فرما بود. با این که جمعی از بهترین روانکاوان و روانشناسان جهان هستی در دوزخ حاضر بودند، ابلیس احساس کرد بهتر است شخصاً با فرزندش صحبت کند. به او گفت: حقیقتش رو بخوای من جداً نمی‌دونم تکلیفم با فرزند ناخلفی مثل تو چیه... تو جداً مایه شرم خانواده شیاطین دوزخی... منو بگو که دلم خوش بود تو عصر جدیدی رو در امپراتوری جهنم رقم می‌زنی...»