ماجراهای ریکی‌پرنده 2/ فیل زیرخاکی

185,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:2
توضیحات

کتاب «فیل زیرخاکی» دومین جلد از مجموعه‌ی «ماجراهای ریکی پرنده» است.

ریکی پسر ۱۰-۱۲ ساله ای است که به نظر همکلاسی هایش کمی عجیب وغریب است. حتی مادرش هم این طور فکر می کند. او خیلی دوست دارد معروف باشد ولی در هیچ چیز مهارتی ندارد؛ نه در ریاضی، نه فوتبال، نه دوچرخه سواری نه خیلی کارهای دیگر که معمولا برای پسرها مثل آب خوردن است. ریکی فکر می کند تنها مهارتی که دارد پخمه بودن است. او حتی از ظاهر خود هم راضی نیست.

او یک راز دارد او می تواند مانند پرندگان پرواز کند. او این توانایی را از پدرش به ارث برده است. اما مشکل اینجاست که اگر کسی حتی پرنده یا گربه ای او را در حال پرواز ببیند سقوط می کند.

این یعنی این که نمی تواند این مهارت فوق العاده اش را به نمایش بگذارد و به آرزویش یعنی مشهور شدن برسد و دل سامانتا، دختری را که به تازگی به همسایگی آن ها آمده است به دست آورد.

اما در هر داستان از این مجموعه چهار جلدی ماجراهایی پیش می آید و موقعیت هایی به وجود می آید که ریکی ویژگی ها و استعدادهایش را کشف می کند، ویژگی هایی مانند کنجکاوی، مهربانی، باهوش بودن و …

ریکی تنها وقتی می تواند پرواز کند که کسی دور و برش نباشد. اما فایده اش چیست؟او دلش می خواهد همه ی دنیا بدانند چه کاری بلد است. او دلش می خواههد مشهور باشد. حالا او نقشه ای دارد، اما اگر اشتباه کند…

با خواندن دو داستان یک شعبده باز هیچ وقت داستانش را لو نمی دهد و فیل زیر خاکی احتمالا قاه قاه می خندید، به کارهای پسری که دنبال شهرت است، هم روی زمین و هم بین زمین و آسمان.

فقط 2 عدد در انبار موجود است

توضیحات

ماجراهای ریکی‌پرنده 2/ فیل زیرخاکی

نویسنده
 پل جنینگز
مترجم
اعظم مهدوی
نوبت چاپ
تعداد صفحات 277
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786008025504
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “ماجراهای ریکی‌پرنده 2/ فیل زیرخاکی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

سینمای آزار (ویراست دوم)

350,000 تومان

معرفی کتاب سینمای آزار اثر سعید عقیقی

«برایتان شبی آزاردهنده آرزو می‌کنم.» میشاییل هانکه این جمله را پیش از نخستین اکران «پنهان» در جشنواره‌ی بین‌المللی فیلم لندن خطاب به تماشاگران می‌گوید.
اما «آزاردهنده» بی‌گمان برای بینندگان هر فیلمی از او در سراسر جهان آشناترین کلیدواژه است. آنچه این کارگردان در برابر دوربین به نمایش در می‌آورد، غالبا بسیار ساده، عادی، و به‌دوراز تجمل و خودنمایی است؛ عادی بودنی معقول، اما نامعمول و حتی غیرطبیعی که به‌تدریج سبب آزار تماشاگر و شکل‌گیری احساسات منفی در او می‌شود.
به همین دلیل، او در نظر دوستداران و هنرجویان سینما میان عناوین یکی از «بهترین» و یکی از «تحمل‌ناپذیرترین» فیلم‌سازان معاصر در نوسان است.
استفاده‌ی ویژه و منحصربه‌فرد هانکه از فرم و تکنیک‌های سینمایی برای آزار تماشاگران، فیلم‌های او را تبدیل به آثاری پیچیده، دشوار و چندلایه می‌کند و به همین سبب، برای فهم و درک بهتر سینمای او نیاز است تا به نظر منتقدین و صاحب‌نظران حوزه‌ی فیلم رجوع شود. کتاب «سینمای آزار» به قلم سعید عقیقی، منتقد و فیلمنامه‌نویس ایرانی، دقیقا در همین راستا نوشته شده است.
کتاب حاضر، به بررسی گسترده سینمای هانکه می‌پردازد و توضیح می‌دهد که در مشرب فکری او، به چه شکل نشانه‌هایی از ایدئالیسم آلمانی در فلسفه (فیشته)، اگزیستانسیالیسم سارتری ریشه‌دار در فلسفه و اندیشه‌های ‌هگل، مارکسیسم غیر ارتدوکسی و انتقادی (بنیامین - آدورنو)، شاعران و نویسندگان رمانتیک‌ ادبی (گوته - شیلر)، مکتب رفتارگرایی در روان‌شناسی و عناصر پایه‌ی سینمای مدرن قابل‌تشخیص است و این مباحث، چه تأثیری سینمای او گذاشته‌اند. بر اساس ادعای این اثر، فیلم‌های هانکه در کار طرح و ساخت پرسش‌اند.
زمانی نه‌چندان دور، محتوای بیشترین اعتراض منتقدان به فیلم‌های او در این دو سوال خلاصه می‌شد: «چرا فیلم‌ساز به تمام پرسش‌های مطرح شده در درون اثر پاسخ نمی‌دهد؟» و «چرا فیلم‌ساز از طریق امتناع از پاسخ به این سوال‌ها ما را آزار می‌دهد؟» پاسخ او در اکثر مواقع این جمله است: «وظیفه‌ی هنر پاسخ‌دادن به پرسش‌ها نیست و پرسش‌کردن به معنای پاسخ‌دادن نیست...».
در ویراست تازه‌ی کتاب، علاوه بر بازنگری و افزودن بخش‌هایی تازه به فصل فیلم‌ها، مقاله‌ای درباره‌ی آخرین فیلمش، پایان خوش آمده، فصل مجزایی هم به اقتباس تلویزیونی هانکه از رمان عصیان نوشته‌ی یوزف روت اختصاص‌یافته است.

داستان‌های زیر آب: خرچنگ دست و پا چلفتی

140,000 تومان
توضیحات
چنگالی یک خرچنگ دست و پا چلفتی است که نمی‌داند با چنگال‌هایش چه‌کار کند. او از چنگال‌های بزرگ و مزاحمش بدش می‌آید و همیشه آرزو می‌کند که کاش بازوهایی مثل هشت‌پا و عروس دریایی داشت، یا باله‌هایی مثل لاک‌پشت و ماهی تا بتواند بدون دردسر با بقیه بازی کند. چون چنگال‌های خرچنگ وسط بازی یکهویی خرابکاری می‌کنند و آن‌قدر این کار را ادامه می‌دهند که او دوست دارد فرار کند و گوشه‌ای قایم شود. تا اینکه یک روز وسط بازی، هشت‌پا بین جلبک‌ها گیر می‌کند و هیچ کاری از دست کسی برنمی‌آید به‌جز… داستان «خرچنگ دست‌‌ و پا چلفتی» از مجموعه‌ی «داستان‌های زیر آب» داستان ارج گذاشتن به تفاوت‌های فردی میان کودکان و گرامی داشتن تمام خصوصیات ریز و درشت آن‌هاست؛ خصوصیاتی که شاید در ظاهر ناسازگار به نظر برسند، اما در نهایت راهگشا خواهند بود. هنگامی‌که هم‌سالان و والدین این ویژگی‌ها را می‌پذیرند، در نگرش کودک به جهان تغییری شگرف رقم خواهد خورد. نشر چشمه کتاب‌های زیر را از مجموعه‌ی «داستان‌های زیر آب» منتشر کرده است:
  • خرچنگ دست‌‌ و پا چلفتی
  • کوسه‌ی خندان
  • هشت‌پای گیگیلی
  • ماهی بی‌قرار

پرسه‌زن

140,000 تومان
یوسف آتیلگان یکی از مهم‌ترین نویسندگان ادبیات ترکیه است. او که به کافکای ترکیه مشهور است در شهر مانیسا چشم به جهان گشود و تا انتهای دوره‌ی دبستان در آن‌جا بود. سال 1936 برای ادامه‌ی تحصیل راهی شهر بالی‌کسیر شد. سه سال بعد، پس از اتمام دوران دبیرستان، به استانبول رفت تا در رشته‌ی زبان و ادبیات ترک ثبت‌‌نام کند. در سال 1944، زیر نظر نیهات تارلان، یکی از مشهورترین اساتید زبان و ادبیات ترک از پایان‌نامه‌اش زیر عنوان هنر، شخصیت و روان‌درمانی دفاع کرد. بالافاصله پس از خروج از دانشگاه به استخدام ارتش درآمد و برای تدریس زبان و ادبیات ترکی در دانشگاه شهر آک‌شهیر مشغول به کار شد. چند ماه پس از آغاز تدریس به دلیل فعالیت‌های سیاسی به زندان افتاد و سی سال از هر گونه فعالیت دولتی محروم شد. آتیلگان به مانیسا، زادگاهش بازگشت و در طول سه دهه کشاورزی کردن دو رمان و نزدیک به بیست داستان کوتاه نوشت که با نام مستعار نوزات چوروم منتشر شدند که جوایز معتبری برایش به ارمغان آوردند. آتیلگان مطالعات مارکسیستی و روان‌کاوانه را به یکسان به کار می‌گیرد تا وضع بد بشر معاصر را بکاود. افراد در میان اوهام خویش، در حسرت و آرزو، روزگار می‌گذرانند. شخصیت اصلی رمان «پرسه‌زن» نیز مردی است تنها و غمگین، با وجود زندگی مرفه و عاری از رنج و سختی‌ای که دارد. مردی که به ظاهر مشکلی ندارد و می‌تواند روزگار خویش را چنان بگذراند که آرزوی هر کسی است که برای معاش تقلا می‌کند. او، که فردی درون‌گرا، بدخلق، بهانه‌گیر و بیکار است، روزگار خود را به تفریح و تفرج می‌گذراند اما همواره در پی کسی است زیرا گمان می‌برد که با یافتن او خلاصی خواهد یافت. آتیلگان با خلق چنین شخصیتی در برابر نظر اشخاصی ایستاده است که مشکلات معیشتی را مهم‌ترین دلیل نارضایتی بشر از زندگی می‌دانند و صحنه‌ی اجرای مرد پرسه‌زن ثابت می‌کند که بشر موجودی است که در غیاب روابط خوش اجتماعی گرفتار انواع اوهام می‌شود، اندک‌اندک روان‌رنجور و منزوی و بیمار.

آگوس و هیولاها 3/ ترانه‌ی پارک

180,000 تومان
سلام!
من آگوس پیانولا هستم.
الان دیگر باید بدانید که توی اتاقی پر از هیولا زندگی می‌کنم.
نه؟
از بخت بدِ هیولاها، دکتر بروت ناتو آن بنده‌خداها را از کتابشان پرت کرده بود بیرون و جایی نداشتند بروند.
ولی بدترین بخش قضیه این است که خود دکتر بروت و دستیارش،‌ نَپ، هم آمده‌اند سروقتمان و همین‌جور یک‌ریز بامبول سوار می‌کنند.
حالا گیر داده‌اند که یک مرکز خرید درندشت بسازند که باعث می‌شود پارک شهرمان، گالِرنا، از روی نقشه محو شود.
خوشبختانه پینتاکا با قلم‌موهایش و اُختاسُل با گیتارش اوضاع را سروسامان می‌دهند تا نقشه‌های دکتر بروت نقش بر آب شود.

کتابی با یک عالمه ماجرای عجیب‌ و هیجان‌انگیز!

قلعه ي پرتغالي

5,000 تومان

فهرست

 
  1. ماهی
  2. دم
  3. دست توی عکس
  4. لارک
  5. قباد
  6. هر وقت
  7. قلعه پرتغالی
  8. خانه
  9. موشک
  10. مد
 

برشی از متن کتاب

با احتیاط و زحمت از راه پله ناقص بالا رفتم. روی پشت بام، باد شدیدتر بود. ملافه را باز کردم از دورم و بالای سرم گرفتم. بال می‌زدم. بال می‌زدم و یک لحظه بعد روی مناره نزدیک‌ترین مسجد آن اطراف فرود می‌آمدم. با یک پرواز دیگر تا لب ساحل می‌رسیدم. پشت ساختمان نوساز اداره بندر یا روی سقف سوله گمرک یا چه می‌دانم سقف قدیمی برکه بی بی. هرجا که بلندتر و دورتر بود. جایی که می‌شد شب و دریا را خوب تماشا کرد. ((جای خوبی است این بالا. می‌شود گاهی شب‌ها آمد و شام را هم آورد این‌جا. با رادیو و فلاسک چای!)) باد تندتر شد و همه چیز را به هم پیچید. ملافه را از دستم کشید و لیوان خالی چای را به گوشه‌ای پرت کرد. آهسته تا لب بام رفتم و باز سرک کشیدم. آن پایین، دورتر از آخرین دیواری که آن دورها پیدا بود، صدای سگ‌ها و روباه‌ها پخش بود. موش‌ها جایی دیگر جمع بودند. گاهی از گوشه دیواری پیدا می‌شدند که به سویی می‌دویدند. شاید بو می‌کشیدند. می‌رفتند و بر می‌گشتند و باز می‌رفتند. توده‌ای جوجه تیغی سیاه و چندتایی موش خرمایی بزرگ، از همان‌ها که قیافه ترسان و مهربانی دارند، در وسط خیابان می‌پلکیدند. با پوزه‌های صورتی و مرطوب‌شان سر به هر سوراخی فرو می‌کردند و مرتب دور خودشان می‌چرخیدند ((آه از شب‌های تابستان، آه از شب‌های این تابستان!)) آه از این ماه و خیابان خاکی پر مهتاب. آه از من... من که داشتم می‌دیدم جز ماه که از آن بالا نور می‌پاشید و اصلا هم دست بر نمی‌داشت از نور پاشیدن به روی ماسه و خاک و بلوک و سنگ و پاکت‌های خیس سیمان و دیوار ناتمام سرپله و کف ناهموار جلو حمام و انباری، هر چیزی دیگری که پیدا بود به یک سو می‌رفت. همه می‌رفتند. نگاه نمی‌کردند به آسمان و ستاره راهنما و با این حال مسیرشان را می‌دانستند. می‌رفتند به سمتی که اسکله بود و هر شب این وقت، حتما خاموش و خلوت بود و باد که می‌آمد خلوت‌تر هم می‌شد. ((می‌توانم بپرم. می‌توانم این ملافه سفید را بالای سرم نگه دارم و رو به باد بایستم و هر زمان خواستم بپرم. بپرم روی کپه ماسه‌های آن پایین و بلند شوم و زود بلند شوم و همین که خودم را می‌تکانم، راه بیفتم به سمت جایی که چند ساعت دیگر، وقتی هوا روشن و باز تاریک می‌شد، بمانم و انتظار آمدن لنجی که هر شب آن موقع از بندر می‌آمد و بار و مسافر می‌آورد.

در دنیای تو ساعت چند است؟

80,000 تومان
داستان من فرق می‌کند. من ناخواسته پناه‌گاهم را نه آن‌سوی دنیا، که در رشت پیدا کردم و در تمام این سال‌ها هر وقت دنبال امنیت و آرامش روحی می‌گشتم، یا احوالم به‌هم می‌ریخت، راهیِ رشت می‌شدم. این مهاجرتِ من، پناهندگی من بود و دوگانه‌ی پاریس ـ رشت این فیلم هم از همین ‌جا می‌آید. البته حالا بعد از ساختن این فیلم ارتباطم با رشت عوض شده. نمی‌دانم، دیگر سخت است که به چهره‌اش نگاه کنم. انگار میان ما رازی بود که من به همه گفتم و همه‌چیز عوض شد. با دیدن تابلوهای ادگار دگا مجذوب ایده‌ی پنهان‌بودن چهره‌ی زن شدم. نسخه‌ای از مجموعه‌نقاشی‌های «مری کاسات در لوورِ» دگا را انتخاب کردیم که پس‌زمینه هم نداشت و این امکان را می‌داد که فیگور محوری زن را در هر فضا و محیطی بازسازی کنیم. چند روز پیش کشف کردم این سیر بیرون آمدن مری کاسات از قاب نقاشی و تبدیل شدنش به زنی واقعی که همچنان چتربه‌دست به مغازه‌ی قاب‌سازی برمی‌گردد، چیزی از مری پاپینز و پریدن آدم‌ها توی فضای نقاشی را هم در خود دارد، که البته از آن چیزهایی است که شاید کسی جز خودم در فیلم حسش نکند!