ماجراهای ریکی‌پرنده 3/ کلاه‌گیس فرفری

88,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

انتشارات هوپا منتشر کرد: ریکی از بالای سر یک سگ و یک گروه دخترهای راهنما پرواز می‌کند.

اگر آن‌ها بالا را نگاه کنند، او می‌افتد، آن‌هم درست روی سرشان.

برای ریکی این مسئله نه تنها خجالت آور است، بلکه مرگ‌آور است.

با خواندن دو داستان کلاه‌گیس فرفری و یک گاز کوچولو احتمالا قاه‌قاه می‌خندید، به کارهای پسری که دنبال شهرت است، هم‌روی زمین و هم بین زمین و آسمان.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

ماجراهای ریکی‌پرنده 3/ کلاه‌گیس فرفری

نویسنده
 پل جنینگز
مترجم
اعظم مهدوی
نوبت چاپ
تعداد صفحات 277
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786008025511
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “ماجراهای ریکی‌پرنده 3/ کلاه‌گیس فرفری”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

پذيرفتن

58,000 تومان

معرفی کتاب پذیرفتن

کتاب پذیرفتن شامل مجموعه‌ای از اشعار زیبا و پراحساس گروس عبدالملکیان است. مرگ درون مایه‌ی اصلی کتاب حاضر است و شاعر با سرودن اشعاری لطیف و فلسفی آن را به تصویر درآورده است.

درباره‌ی کتاب پذیرفتن

گروس عبدالملکیان یکی از شاعران پرآوازه‌ی دوران معاصر است که احساسات و اندیشه‌های خود را در اشعارش بازگو می‌کند. یکی از درون‌مایه‌های اصلی در آثار این شاعر خوش‌نام ایرانی مرگ‌اندیشی است و به نوعی می‌توان در اکثر اشعار او ردپای مرگ را دید. اما شاعر در کتاب پذیرفتن با سرودن اشعاری عاشقانه و لطیف با مرگ مواجه می‌شود و از پذیرفتن مرگ به‌عنوان یک امر قطعی در زندگی سخن می‌گوید. شاعر در این کتاب، در مقایسه با آثار قبلی خود، نگاهی عمیق‌تر و فلسفی‌تری به مرگ دارد و همین امر این اثر را از اشعار دیگر او متمایز می‌کند. کتاب پذیرفتن سروده‌ی گروس عبدالملکیان توسط نشر چشمه برای دوستداران این شاعر جوان ایرانی منتشر شده است.
سفارش:1
باقی مانده:2

چگونه خونسردی خود را حفظ کنیم (راهنمای باستانی بر مدیریت خشم)

28,000 تومان

معرفی کتاب چگونه خونسردی خود را حفظ کنیم اثر لوکیوس آنایوس سنکا

سنکا، نمونه‌ی روشنفکری‌ست که همواره در جهت تغییر جهان حرکت می‌کرد. او که سال‌ها در میان خون‌ریزترین امپراتورهای روم و دو جبّار بزرگش، کالیگولا و نرون زیسته بود و از سناتوری تا معلم و مشاور امپراطوربودن را تجربه کرده بود، تمام تلاشش معطوف به اصلاح وضعیت حکمرانی و رفتارهای فردی و اجتماعی شهروندان بود.
این فیلسوف، نمایشنامه‌نویس و مصلح اجتماعی بزرگ روم باستان، با توجه به فهم دقیقی که از عصبیت جاری و ساری در میان رومیان داشت رساله‌ای نوشت که امروز با نام «چگونه خونسردی خود را حفظ کنیم: راهنمای باستانی بر مدیریت خشم» منتشر شده است.
این جستار/ مقاله، به‌ظاهر نامه‌هایی بوده که سنکا خطاب به برادر سیاستمدارش نواتوس نوشته و حال که به آن نگاه می‌کنیم گویی نامه‌هایی به انسان و تاریخی‌ست که هم‌چنان سرشار از نکبت خشونت و عصبیت بی‌قاعده و نالازم ست.
سنکا این عصبیت‌ها و خشم‌های روزمره را شکلی از جنون می‌‌داند چرا که بابتش هزینه‌های بسیاری می‌پردازیم.
روشنفکر بزرگ رومی درکتاب چگونه خونسردی خود را حفظ کنیم بر نکته‌ای اساسی دست می‌گذارد، اینکه هیچ‌کس بدون اشتباه و خطا و گناه زندگی نکرده و نمی‌کند و اگر هر انسانی همین یک نکته را در نظر بگیرد و بداند که هرگاه خودمان را از خطا و اشتباه به دور بدانیم، در سراشیبی سقوط قرار گرفته‌ای، دیگر این‌قدر بر سر ابلهانه‌ترین مسائل روزمره‌ی زندگی خشمگین نمی‌شویم و به خودمان و دیگران آسیب نمی‌زنیم

شکستن امواج: سینمای لارس فون‌تری‌یه

190,000 تومان

بخشی از کتاب سینمای لارس فون تری‌یه

اغلب از فون تری‌یه نیز همانند هیچکاک، به عنوان کارگردانی زن‌ستیز یاد می‌شود هر چند خودش ادعا می‌کند شخصیت‌های زن فیلم‌هایش «کمال‌گرا» هستند (کاپلوف، ۲۰۰۳: ۱۹۷) و از شخصیت‌های زن، به‌ویژه در سه‌گانهٔ «قلب طلایی» تصویری قوی و محکم ارایه داده است. (اسمیت، ۲۰۰۰: ۲۵) رسانه‌های جهانی پیوسته به وجود نوعی رابطهٔ «پورنوگرافیک احساسی» بین او و بیورک در زمان فیلم‌برداری رقصنده در تاریکی اشاره می‌کنند (اسکات، ۲۰۰۰؛ راکول، ۲۰۰۱) یا از نیکول کیدمن نقل‌قول می‌کنند که فون تری‌یه او را از نظر احساسی آزار داده (مارو، ۲۰۰۴؛ بیلن، ۲۰۰۶) و شباهت‌های آشکاری بین رفتار فون تری‌یه و رفتار سخت‌گیرانه و وسواس‌آمیز هیچکاک با بازیگران زن فیلم‌هایش مانند تیپی هدرن، اینگرید برگمن، جَنِت لی و اوا مری سنت به چشم می‌خورد.   فون تری‌یه اذعان کرده که «خوک» بودن هیچکاک را ستایش می‌کند (لارسن، ۱۹۸۴: ۴۵) و این موجب بحث‌های فراوانی دربارهٔ فمینیستی خواندن آثار فون تری‌یه و امکان استفاده از تفسیرها و تحلیل‌های فمینیستی دربارهٔ آن‌ها شده است. (برای بررسی بیشتر این موضوع به فصل شش مراجعه کنید.) یکی از نکات بسیار جالب توجه، روش مشترکی است که هم هیچکاک و هم فون تری‌یه در فیلم‌های‌شان به کار می‌برند، بدین شکل که شخصیت‌های‌شان را در میانهٔ موقعیت‌های دشوار انسانی (و به‌شدت جنسیتی) قرار می‌دهند تا بتوانند تأثیرپذیری‌های روانی آن‌ها را هر چه بهتر تجزیه‌وتحلیل کنند.   در هستهٔ مرکزی آثار هر دو کارگردان، درون‌مایه‌های مشترکی مانند رنج کشیدن، کمال‌گرایی و لذت‌ها و نگرانی‌های مرتبط با این تجربه‌ها قرار دارند؛ هر دو به منظور بازتاب دادن و تشدید استعاره‌های روایی، در فرم فیلم‌هاشان دست‌کاری می‌کنند و به نتایج بسیار موفقی دست می‌یابند که به‌خوبی مستند شده‌اند

تندباد

18,000 تومان

معرفی کتاب تندباد

لوران گوده در کتاب تندباد، شما را با شخصیتی مواجه می‌کند که به خاطر فساد، تلخی و رنجی که در پیرامونش وجود دارد از زندگی به تنگ آمده و مدام مشغول روایت از جهان خشنی است که او را دربرگرفته و به قول خودش «دوست دارد سیاه و آزاد بمیرد». تندباد (Ouragan roman) رمانی پر از روایت‌های کوچک از محله‌های پست، کشمکش‌ها و تلاش برای حفظ هویت است. راوی مانند قصه‌گویان سیاه پوست قرن نوزدهم مداوم روایت می‌کند و باعث می‌شود شما با قصه‌ها و کلماتش میخکوب شوید. لوران گوده (Laurent Gaude) نویسنده‌ای است که در هر یک از آثارش به گوشه‌ای از جهان می‌رود و با پرداختن به رویدادها، آداب‌ و‌ رسوم، تاریخ و مصیبت‌هایی که انسان‌ ناخودآگاه با آن‌ها درگیر می‌شود، نگاهی از دنیای متفاوت در برابر چشمان شما می‌گذارد. او در این داستان به آمریکا می‌رود و قهرمانانش را از نیواورلئان و لوئیزیانا انتخاب می‌کند، شخصیت‌هایی که خود را رودرروی تندباد کاترینا (اوت 2005) می‌بینند و خط سرنوشت‌شان در تصویری از آخر زمان با هم تلاقی می‌کند. هنگامی که توفان شروع شد بیشتر محله‌های مرفه‌نشین خانه خود را تخلیه کردند، اما ساکنان سیاه پوست بخش‌های فقیر در خانه‌های خود ماندند چون نه وسیله‌ای برای فرار داشتند و نه تمایلی، چرا که زندگی برای آن‌ها در جای دیگر بی‌معنا بود. گوده که پس از این فاجعه بسیار دگرگون شده بود، تصمیم گرفت عکس‌ها و مقاله‌هایی از روزنامه‌های آن روزها را گردآوری کند. او در برنامه‌ای تلویزیونی می‌گوید که عکس زن سیاه‌ پوستی که پرچم امریکا را بر شانه حمل می‌کند از یکی از همین عکس‌ها زاده شده است. او به دنبال شخصیتی بود که لبریز از خشم و نفرت است و اضافه می‌کند «برای من جالب است که در چنین مواقعی آتش‌سوزی جنگل‌ها، زمین لرزه‌ها، فوران آتشفشان‌ها انسان پی می‌برد که نیروی حاکم بر این سیاره هم تراز قدرت او نیست و چیزی مبهم و ژرف وجود دارد که بشر واقعاً در برابر آن حقیر است. این‌که غرور انسان در چنین لحظه‌هایی خرد می‌شود و از بین می‌رود واقعاً جالب است.» بسیاری از استعاره‌های رمان برگرفته از تورات هستند، از جمله کشتی نوح در دل توفان و سیلاب و هرگونه ارجاع به کتاب‌های مقدس ناخواسته و غیر عمد بوده و نویسنده هیچ علاقه‌ای نداشته که مفاهیم دینی را وارد چهارچوب داستان کند. در بخشی از کتاب تندباد می‌خوانیم: به خیابان‌های شهر نگاه می‌کند که دارند خالی می‌شوند و به مردمی که دسته‌ دسته می‌دوند و خانه‌ها را ترک می‌کنند و می‌داند که جایی برای او نخواهد بود. پدرها را می‌بیند که ماشین‌ها‌ را پر از بار می‌کنند و بنزین ذخیره برمی‌دارند، مادرها را می‌بیند که با قیافه‌های درهم‌ کشیده برای چندمین‌ بار از بچه‌ها‌شان می‌پرسند که آیا قمقمه‌ها را پر کرده‌اند یا نه، همه را نگاه می‌کند و می‌داند که جزء آن‌ها نیست. او می‌ماند چون ماشینی ندارد، چون نمی‌داند کجا برود و خسته است. می‌ماند، شهر در تب‌ و تاب است و او جزء شهر نیست. مردم می‌ترسند، عرق‌ می‌ریزند و هول برشان داشته که یک دقیقه را هم هدر ندهند، ولی او با آن‌ها نیست. واقعاً نمی‌ترسد، به مرگ فکر نمی‌کند، فقط فکر می‌کند که این هم یک امتحان است، امتحانی سخت. می‌داند که دوباره از پا درمی‌آید، انگار زندگی فقط همین است و او باید تسلیمش شود. به مردها و زن‌هایی که می‌روند نگاه می‌کند و به محله‌ی نکبت‌بارش برمی‌گردد، سرافکنده برمی‌گردد. خیابان‌های این‌جا آرام‌تر از مرکز شهرند. کسی در جنب‌ و جوش نیست. باز خیابان‌های پهن و فقیرانه‌ای را می‌بیند که حتی خانه‌ها‌شان هم خسته به ‌نظر می‌رسند و بی‌اختیار صدای چکشِ قاضی را می‌شنود. باد بلند می‌شود. توفان نزدیک می‌شود و مثل همیشه قسمت آن‌هاست، قسمت بدبخت و بیچاره‌های درمانده، فقط مال آن‌ها. موقع پرداخت صورت‌ حساب به ‌نظرش می‌رسد که زن جوان طور عجیبی نگاهش می‌کند. شاید از این‌که آدمی عادی دیده جا خورده است. حتماً با خودش فکر کرده بود که مسافر اتاق 507 مردی است بدبخت، معتادی که بیرون‌ کردنش به این راحتی‌ها نخواهد بود. « از مینی‌بار استفاده کردید؟» اشاره می‌کند که نه و بعد اضافه می‌کند، «فقط یک تماس تلفنی داشتم.» زن درحالی‌که با اخم به صفحه‌ی کامپیوتر زل زده تصدیق می‌کند. رسیدش را چاپ می‌کند و می‌گیرد طرفش. او نگاه می‌کند. مدت مکالمه مشخص است: یک دقیقه و پنج ثانیه. خنده‌اش می‌گیرد. یک دقیقه و پنج ثانیه. زمان خیلی کمی بود برای بیرون کشیدنش از آن اتاق. شماره گرفته بود. به رغم سال‌های سپری‌شده هنوز شماره را از بر بود. فکر کرده بود خودش گوشی را برمی‌دارد یا این‌که باید پیغام بگذارد. برای شنیدن صدایش سر از پا نمی‌شناخت، ولی صدای بچگانه‌ای جواب داده بود. لحظه‌ای مکث کرده و بعد گفته بود «سلام، اسمت چیست؟» پسر بچه‌ی آن‌ طرف خط با اطمینان جواب داده بود «بایرون.» پرسیده بود «رز آن‌جاست؟» بچه انگار مردد بود. با صدای اخم‌آلودی جواب داده بود «مامانم؟» گفته بود «آره، به مامانت بگو من دارم می‌آیم.» بچه حرفش را بریده بود، «شما؟» شرم عجیب و خاصی سرتاپایش را گرفته بود. «کینو برنس.» و تکرار کرده بود «به‌اش بگو من دارم می‌آیم.» و گوشی را گذاشته بود. یک دقیقه و پنج ثانیه. حالا دوباره به این لحظه‌ها فکر می‌کند و نیروی تازه‌ای در وجودش ریشه می‌دواند. ضربان رگ‌هایش را حس می‌کند. عجله دارد. عجله دارد که این چند صد کیلومتر را طی کند و برود، آن‌قدر برود تا به او برسد، عجله دارد که پشت فرمان ماشینش بنشیند و بدون خوردن و نوشیدن براند، چهار‌صد کیلومتر براند. عجله دارد. این بی‌قراری از کی سراغش نیامده بود؟

دوقلوهای دندان‌خرگوشی 3/ سمانی و سمیلی و دردسرهای تازه

43,000 تومان
سمانی و سمیلی، خرگوش‌های دوقلوی بامزه‌ای هستند که می‌خواهند توی هر کاری سَرَک بکشند؛ برای همین هم خیلی وقت‌ها دردسر می‌سازند. تورک‌ریزه، خارخارو، قوری‌قوری و مولی دوستان آنها هستند و با هم ماجراهای خنده‌دار و جالبی دارند. با اینکه خرابکاری‌های آنها بزرگترها را عصبانی می‌کند، اما انگار نتیجه‌اش آنقدرها هم بد نیست!
  در این کتاب داستان‌های بامزه و خنده‌داری می‌خوانید: مامان‌گلی و بابایی به مسافرت رفته‌اند، عموسی برای مراقبت از سمیلی و سمانی به خانه‌ی آنها آمده و قرار است سه‌تایی حسابی آتش بسوزانند. در ماجرای بعدی، سمانی و سمیلی برای خارخارو یک نقشه‌ی راه می‌کشند تا به سفر برود و او را حسابی توی دردسر می‌اندازند. در یک ماجرای دیگر، این دو تا خرگوشک بازیگوش هر کاری که از دستشان برمی‌آید می‌کنند تا مامان‌گلی خیال بچه‌دار شدن را از سرش بیرون کند. و در داستان بعدی، سمیلی و سمانی و دوستانشان شروع می‌کنند به مسخره‌کردن همدیگر. اما اینکه از این کار خوششان می‌آید یا نه، چیزی است که باید خودت داستانش را بخوانی.  

تراژدی تنهایی

270,000 تومان
«تراژدی تنهایی» داستان بزرگ‌مردی است که نخستین رهبر آزادی‌خواهِ خاورمیانه‌ی مدرن بوده است. «محمد مصدق» نخست وزیر ایران در دوران پهلوی است، کسی که صنعت نفت را در ایران ملی کرد و آن را از استعمار انگلیسی‌ها خارج کرد. او به‌عنوان اولین ایرانی که دکترای حقوق داشت، برای مذاکره و رایزنی در مجامع ملی و بین‌المللی درباره‌ی حقوق ملت و دولت ایران، تاثیرات زیادی در سیاست‌های داخلی و خارجی ایران داشته است. «کریستوفر دو بلگ» نویسنده‌ای انگلیسی است که در کتاب تراژدی تنهایی بیشتر روی شخص مصدق، احوالات، تفکرات و خصوصیات اخلاقی‌اش تمرکز کرده است. این کتاب می‌تواند چهره‌ی جدید و کمتر شناخته‌شده‌ای از محمد مصدق، نخست وزیر محبوب مردم ایران، را به طرف‌داران و علاقه‌مندان این مرد بزرگ نشان دهد.

درباره کتاب تراژدی تنهایی اثر کریستوفر دو بلگ

نویسنده می‌گوید که نخستین بار سال 1379 بود که به ایران آمده، زمانی که کم‌کم یخ‌های سیاسی آب شده و جریانات روشن‌گری در گوشه و کنار کشور دیده می‌شده است.

او می‌دید که کتاب‌ها و مقاله‌های مختلفی درباره‌ی مصدق منتشر شده یا همچنان درحال انتشار است. جوانان زیادی را می‌دید که نام مصدق را با احترام صدا می‌زدند، با این حال در کلامشان افسوس و حتی گناه هم حس می‌شد.

هنوز سوال‌های زیادی برای این جوانان مطرح است که آیا می‌شد در کودتای بیست و هشت مرداد، کاری برای مصدق کرد؟ آیا مردم هم در سرنگونی و شکست مصدق شریک جرم بودند؟ این‌ها سوالاتی هستند که هنوز هم جواب درست و مشخصی برای آن‌ها وجود ندارد.

در کتاب تراژدی تنهایی، نویسنده سعی دارد براساس مستندات و نوشته‌های شخصیت‌های سیاسی و غیرسیاسی که به‌نوعی با مصدق در ارتباط بوده‌اند، داستان زندگی او را بنویسد. دوبلگ علاوه‌بر منابع فارسی و غربی، اسنادی تازه درباره‌ی زندگی شخصی و حرفه‌ای مصدق هم در اختیار دارد که باعث شده کتابی پر از جزییات و روایت‌های موثق بنویسد.

او چندان تاکیدی روی وقایع سیاسی و تاریخی ندارد، هرچند از ذکر این وقایع ناگزیر است. اما هرف اصلی او نشان دادن مصدق به‌عنوان مردی قدرتمند و درعین‌حال، آرام و معمولی، به مخاطبان غیرایرانی و ایرانی است.

او حتی در مسیر مطالعه و تحقیق برای زندگی مصدق گاهی از رفتارها و حرف‌های مردم و سیاستمداران متعجب می‌شود، با این حال هرچه که هست و نیست را با صداقت و از سر صبر و حوصله می‌نویسد و شرح می‌دهد. دوبلگ در تراژدی تنهایی، زندگی مصدق را از همان ابتدای کودکی، دوران جوانی و درنهایت کهنسالی و انزوا می‌نویسد.

در این کتاب اتفاقات جالب و تاریخی کم نیست. دوبلگ سعی کرده وقایعی جالب و حتی آموزنده را که کمتر جایی منتشر شده و کسی از آن اطلاع دارد را در کتابش بیاورد

سفارش:0
باقی مانده:1