ماجراهای علمی 8 … بزرگ ترین ناگفته های شگفت انگیز علمی

14,000 تومان

آیا می‌خواهید بیشتر بدانید ؟ بنابراین خوب کتابی را انتخاب کرده‌اید . این کتاب از سری مجموعه کتاب‌های بزرگترین ناگفته‌های تاریخ علم است که پر از داستان‌های ماجراجویانه ، اتفاقات مسرت‌بخش ، دغدغه‌های مادام‌العمر و جرقه‌های خیره‌کننده نبوغ است . داستان‌های واقعی که اختراعات و اکتشافاتی را تصویر می‌کند که از دو هزار سال پیش به این سو انجام شده است و شخصیت‌‌های مشهور مانند اسحاق نیوتن ، توماس ادیسون و یا شخصیت‌های گمنام‌تری مانند آلبرت پارک هاوس (مخترع رخت‌آویز فلزی ) در آن به چشم می‌خورند .

مبادا تصور کنید که مطالعه تاریخچه علوم ، بحث خشک و کسل‌کننده‌ای است ، به شما اطمینان می‌دهیم که عکس این مسئله درست است . در داستان‌های این کتاب ، ناپدیدشدن اسرارآمیز ، جدالی مرگبار ، زلزله و حتی بازی گلف هم وجود دارد ! بعضی صحنه‌ها چنان تکان دهنده‌اند که گویی از فیلم سینمایی برگرفته شده است . مانند دویست راهبی که با گرفتن دست‌های یکدیگر ، دایره بزرگی را تشکیل دادند و همزمان به آنها شوک الکتریکی وارد شد . مجلد دیگری از علم و ماجراهای علمی که نویسنده هدف از نگارش آن را مطالعه و کشف نکات بی‌بدیل علمی می‌داند تحت عنوان بزرگترین ناگفته‌های شگفت‌انگیز علمی در ٢١٤ صفحه راهی بازار نشر شده است .

 

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

ماجراهای علمی 8 … بزرگ ترین ناگفته های شگفت انگیز علمی

نویسنده
ریک بیر
مترجم
مینا علا
نوبت چاپ ٢
تعداد صفحات ٢١٦
نوع جلد شومیز
قطع خشتی
سال نشر ١٣٩٣
سال چاپ اول ——
موضوع
——
نوع کاغذ ——
وزن ۴۲۴ گرم
شابک
9789643119201
توضیحات تکمیلی
وزن 0.424 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “ماجراهای علمی 8 … بزرگ ترین ناگفته های شگفت انگیز علمی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

گذرگاه‌های‌ تاریخ‌

480,000 تومان
گذرگاه‌های‌ تاریخ‌ طرح‌ کلی‌ فرایندهای‌ تاریخ‌ را از دوره‌ دیرینه‌ سنگی‌ تا به‌ امروز پی‌ می‌گیرد و برداشتی‌ کلی‌، موجز، بی‌همتا و خواندنی‌ از سراسر تاریخ‌ انسان‌ و قوانین‌ حاکم‌ بر آن‌ به‌ دست‌ می‌دهد. این‌ کتاب‌ پژوهشی‌ گسترده‌ و بلندپروازانه‌ است‌ که‌ نظریه‌ تحول‌ اجتماعی‌ مارکس‌ را پایه‌ راه‌جویی‌های‌ تازه‌ خود قرار می‌دهد. اما پروفسور دیاکونف‌ پنج‌ مرحله‌ تحولی‌ مارکس‌ را به‌ هشت‌ مرحله‌ گسترش‌ داده‌ است‌. از آن‌ گذشته‌ و برخلاف‌ مارکس‌، پروفسور دیاکونف‌ نمی‌پذیرد که‌گذار ما از یک‌ مرحله‌ به‌ مرحله‌ بعدی‌ با ستیزه‌ و انقلاب‌ اجتماعی‌ مشخص‌ می‌شود و بر آن‌ است‌ که‌ این‌ گذارها گاهی‌ با مسالمت‌ و آرامش‌ انجام‌ می‌پذیرد. توجه‌ پروفسور دیاکونف‌ تنها به‌ ابعاد اقتصادی‌ و اقتصادی‌ ـ اجتماعی‌ تحول‌ محدود نمی‌ماند، بلکه‌ عوامل‌ قومی‌، فرهنگی‌، مذهبی‌ و نظامی‌ ـ فن‌آورانه‌ای‌ را نیز که‌ طی‌ قرن‌ها دوام‌ آورده‌ است‌ به‌ تفصیل‌ می‌کاود. پروفسور دیاکونف‌ همچنین‌ این‌ نظر را نمی‌پذیرد که‌ تحول‌ اجتماعی‌ حتماً و الزاماً نشانه‌ پیشرفت‌ است‌ و نشان‌ می‌دهد که‌ چگونه‌ «هر پیشرفتی‌ در عین‌ حال‌ یک‌ پسرفت‌ است‌.» سرانجام‌ کتاب‌ با ارایه‌ چشم‌اندازی‌ از آینده‌ انسان‌ پایان‌ می‌یابد و نتیجه‌گیری‌ در این‌ باره‌ را که‌ آینده‌ چه‌ در بر خواهد داشت‌ به‌ خواننده‌ وامی‌گذارد. خواننده‌ همچنان‌ که‌ همراه‌ کتاب‌ از مراحل‌ گوناگون‌ تاریخی‌ می‌گذرد، با پژوهشی‌ سترگ‌ و تأمل‌برانگیز از فرایند تاریخ‌ نوع‌ انسان‌ مواجه‌ می‌شود که‌ پس‌ از توین‌بی‌ مهم‌ترین‌ اثر تاریخی‌ هوشمندانه جهان‌ به‌ شمار می‌آید. ایگور ام‌. دیاکونف‌ استاد ممتاز موسسه‌ شرِشناسی‌ دانشگاه‌ سن‌ پترزبورگ‌ و صاحب‌ تألیفات‌ عالمانه‌ بسیاری‌ از جمله‌ تاریخ‌ ماد، دوره‌ سه‌ جلدی‌ تاریخ‌ جهان‌ باستان‌ (١٩٨٩)، که‌ او سرویراستار آن‌ بود، و اسطوره‌های‌ باستانی‌ شرِ و غرب‌ (١٩٩٣) است‌.

بانویی از تاکنا (۱۵) (نمایش‌نامه)

48,000 تومان

معرفی کتاب بانویی از تاکنا (۱۵) (نمایش‌نامه)

جهان نمایش مجموعه‌ای است از متن‌هایی که برای صحنه‌ی نمایش یا درباره‌ی آن نوشته شده‌اند. انواع نمایش‌نامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایش‌نامه‌هایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متن‌های نظری در حوزه‌ی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای می‌گیرند.
○ پزشک پنجاه آپاندیس را درمی‌آورد، دویست لوزه را جراحی می‌کند، هزار جمجمه را می‌شکافد، و بعد از مدتی دیگر چشم‌بسته هم می‌تواند همه‌ی این کارها را بکند، این‌طور نیست؟ پس چرا بعد از نوشتن پنجاه یا حتی صد داستان، نوشتن باز هم مثل روز اول سخت و ناممکن است؟ حتی بدتر از روز اول! هزار مرتبه بدتر از روز اول! ص ۴۰
بانویی از تاکنا (۱۵) (نمایش‌نامه) - انتشارات نی

متعلقات و ملحقات

397,000 تومان
کتاب متعلقات و ملحقات (مجموعه مقالات شوپنهاور) نوشته آرتور شوپنهاور ترجمه رضا ولی یاری توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات ملل، مجموعه مقالات، فلسفه به چاپ رسیده است. کتاب حاضر شامل گزیده هایی از مجموعه مقالات دوجلدی شوپنهاور، با عنوان متعلقات و ملحقات، است که البته بخش اعظم این مقالات را در برمیگیرد. متعلقات و ملحقات، علاوه بر اینکه نخستین کتابی بود که طعم شهرت را به شوپنهاور چشاند و نام او را سر زبانها انداخت و پس از آن بود که مردم متوجه اصل فلسفه ی او و آثار اصلی اش شدند، پر است از عبارات درخشان و جملات نغز و سخنان تازه و بدیعی که خواندن شان برای خواننده بسیار لذت بخش، هیجان انگیز، و آموزنده خواهد بود. معرفی مباحث کتاب متعلقات و ملحقات پاره گفتارهایی در باب تاریخ فلسفه درباره تاریخ فلسفه فلسفه ی پیشاسقراطی سقراط افلاطون ارسطو رواقیان نوافلاطونیان غنوسیان اسکوتوس اریگنا مکتب مدرسی فرانسیس بیکن فلسفه متاخرین شفاف سازی های بیشتر درباره فلسفه ی کانتی برخی ملاحظات درباره فلسفه خودم درباب فلسفه در دانشگاه ها در باب فلسفه و روش آن

کتاب پری دریایی و 28 داستان دیگیر

11,800 تومان
کتاب پری دریایی و 28 داستان دیگر یکی بود، یکی نبود، روزگاری دیوی بود که در پلیدی سرآمد تمام دیوان بود؛ معروف به ابلیس بود. روزی از خوشحالی داشت با دمش گردو می شکست، آخر آیینه ای اختراع کرده بود که قدرت عجیبش در این بود که می توانست عکس هر چیز خوب و زیبا را زشت و وحشتناک جلوه دهد؛ و آنچه را پلید و بی ارزش بود، چشمگیر و ارزشمند بنمایاند؛ مثلا، زیباترین چشم انداز به اسفناج پخته شبیه بود؛ و مهربانترین وارجمندترین آدم ها، نفرت انگیز یا مسخره به نظر می آمدند. احتمال داشت بی اینکه شکم داشته باشند، رو کله شان بایستند؛ و صورتشان همیشه طوری از ریخت می افتاد که نمی توانستی هیچ کدامشان را بشناسی. کک ومکی کوچک چنان گسترده می شد که نیمی از بینی یا تمام گونه را دربر می گرفت.

دیوان عطار: شرح احوال عطار

385,000 تومان
معرفی کتاب دیوان عطار: شرح احوال عطار
این کتاب، دیوان شیخ فریدالدین محمد عطار نیشابوری به تنظیم و نمونه خوانی و نظارت جهانگیر منصور است. در ابتدا شرح احوال عطار را توسط استاد بدیع الزمان فروزانفر داریم. در قسمتی از این شرح چنین می خوانیم: لقب او فريدالدّين است و در اين باب هيچ شك نيست، زيرا عوفى و ابنالفوطى و تمام كسانى كه شرح حالش را نوشتهاند اين لقب را آوردهاند و هم در پايان نسخه خطى ديوان عطار مكتوب در سنه ششصد و هشتاد و دو ]مجلس شماره 1268[ اين لقب مذكور است و از اين همه مسلم مىگردد كه او در قرن هفتم كه در نيمه اول آن قرن به شهادت رسيده و پس از آن، بدين لقب مشهور بوده است. شيخ عطار در قصائد و غزليات و در مثنويّاتش گاه خود را بهعنوان «فريد» ياد مىكند كه بىگمان مخفّف لقب او «فريدالدين» است. بنا بر روش معمول نزد بعضى از محدّثين و مورّخين كه به رعايت احتياط كلمه «الدين» را از پايان القاب مضاف به «دين» حذف مىكردهاند. شيخ ما در غالب قصائد و غزليات و ساير آثار خويش از خود به لفظ «عطّار» نيز ياد مىكند و معاصرين و ديگران هم او را بدين عنوان شناختهاند و شهرت اين عنوان به حدّى است كه نام و عناوين ديگر او را تحتالشعاع قرار داده و تقريبآ از خاطرهها برده است و علت شهرت او بدين نام آن است كه وى داروفروش بوده و طبابت مىكرده و در عرف چنين كس را عطار مىگفتهاند و هنوز هم مىگويند. شيخ ما چنانكه گفتيم عنوان «فريد» و «عطّار» را مانند تخلّص در قصايد و غزليات و در خطاب به خود در مثنوياتش مىآورد و گاه در محل واحد و با فاصله اندك هر دو عنوان را ذكر مىكند و از اينجا استنباط مىشود كه او به مناسبت وزن و يا بر حسب ميل خود گاه لفظ «فريد» و گاه «عطار» را در تعبير از خود اختيار مىنموده و نبايد تصور كرد كه او در اول «فريد» و در آخر عمر «عطار» تخلص مىكرده است زيرا آوردن اين دو تخلص در مثنويات دليل قاطع است كه چنين تصورى مبناى درست ندارد. ای گرفتار تعصب مانده دایماً در بغض و در حب مانده گرتو لاف از عقل و از لب می‌زنی پس چرا دم در تعصب می‌زنی
سفارش:0
باقی مانده:1

ما اينجا داريم مي ميريم

42,000 تومان

جملاتی از کتاب ما این‌جا داریم می‌میریم

خوشبختی‌ها را گم کرده‌ایم، همه‌شان گم شدهاند. دستمان خالی است دیگر هیچ نوری توی دستهامان نیست.
گاهی همین قدر که بنشینم و ده دقیقه توی حال خودم باشم و کارگرهای ساختمان روبرو تیرآهن خالی نکنند و دلم برای چیزی شور نزند و تسمه کولر پاره نشود به گمانم خوشبختم.
خوبی تهران همین است که همه‌چیز گم می‌شود توی های و هوی شهر.
طلاپری می‌داند که هر ستاره مال کدام آدمیزاد است و حال می‌بینیم که آدمیزادها همیشه با جام چای کنار پنجره می‌ایستند و هیچ‌وقت پری‌های جنگل را صدا نمی‌زنند. آدمیزادها عاشق آسمان هستند و مدام دنبال ستاره‌های‌شان می‌گردند.
مادرش همیشه می‌گفت هیچ کار خدا بی‌حکمت نیست. بعد هم غش‌غش می‌خندید که یک خدایا شکر بگو و خودت را راحت کن. تا آن سر دنیا هم که بدوی نمی‌فهمی چرا بلاهای ریز و درشت سر آدم می‌آید.
آدمیزادها هیچ‌وقت صدایی را که نمی‌بینند، نمی‌شنوند. حتی گاهی خوشبختی‌های کوچک‌شان را هم نمی‌بینند.