ماجراهای مگسی ویززز و سرمگس 1/ سلام سرمگس!

70,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

انتشارات هوپا منتشر کرد:

فکر می کنی مگس ها حشره های موذی و اعصاب خردکنی هستند؟ فکر می کنی تنها کاری بلدند این است که ویز ویز کنند و وقتی خوابیده ای، موی دماغت بشوند؟

هیچ فکر می کردی مگس ها می توانند باهات دوست بشوند؟

ویززز به دیدن مادربزرگش می رود. اما مادربزرگ اشتباهی سرمگس را قورت می دهد. فکر می کنی مامان بزرگ چه جوری سرمگس را از توی شکمش بیرون می آورد؟

ویززز پسربچه‌ی این داستان، دنبال یک حیوان خانگی می‌گردد.

حدس می‌زنی چه‌جور حیوانی را انتخاب می‌کند؟

باور می‌کنی آدم‌بزرگ‌ها اجازه بدهند که بچه‌ها و مگس‌ها با هم رفیق بشوند؟

آن هم با یک سَرمگس؟

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

ماجراهای مگسی ویززز و سرمگس 1/ سلام سرمگس!

نویسنده
 تد آرنولد
مترجم
مریم فیاضی
نوبت چاپ
تعداد صفحات 36
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786008655398
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “ماجراهای مگسی ویززز و سرمگس 1/ سلام سرمگس!”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

اين جا بدون مرد

74,000 تومان
«اینجا بدون مرد»، همان‌طور که از اسمش پیداست، جامعه‌ای را تصویر می‌کند که در آن مردان در حال انقراض‌اند و راوی ماجرا نیز زنانی هستند که هنوز مردی دارند یا هنوز درگیر مردی هستند. مونا زارع پس از چگونه با پدرت آشنا شدم، این‌بار در اثر دوم‌اش راویان گوناگون را به اختیار گرفته است تا پرده از جهانی زنانه بردارد، جهانی بدون مرد و همراه با حسرت‌ها و رؤیاهای زنانه. راویان داستان که خود بازیگران آن نیز هستند صرفا آینه‌ی رفتار دیگری‌اند بی‌آن‌که در بند خود و زندگانی خویش باشند یا به دنبال فرصتی باشند تا وضع موجود را از نو بازنگری کنند و این تقلای راویان فضایی مضحک می‌سازد که در آن رفتار و اندیشه‌های ایشان دگر می‌شود تا هر سخن و رفتار نشان غیاب مردان باشد. در این وضع اما انقراض مردان پایان کار نیست زیرا هستند زنانی که دوری مردان را تاب نمی‌آورند یا فرصت‌طلبانی که از این خوان نان چرب می‌خواهند تا نقش مردان را در زندگی به اشکال گوناگون احیا کنند. در این میان اما راویان ماجرا چنان گرفتار روایت دیگری می‌شوند که گفتی قبر خویش را بکنند زیرا دور نباشد که با انقراض مردان زنان نیز در خطری جدید باشند و این تازه آغاز ماجراست.
سفارش:0
باقی مانده:1

قصه‌های باپدرومادر 2/ پدر و مادرم زده‌اند به سیم آخر

185,000 تومان

قصه‌های باپدرومادر ۲ | پدر و مادرم زده‌اند به سیم آخر

قصه‌های باپدرومادر ۲ | پدر و مادرم زده‌اند به سیم آخر این کتاب از بخش های مختلفی تشکیل شده و توسط انتشارات هوپا به چاپ رسیده است. وقتی مامان و بابا شروع کردند به سؤال کردن از من که چه‌کار کنند باحال به نظر برسند، اصلاً عین خیالم نبود. راستش خیلی باحال بود که می‌دیدم آن‌ها بالا‌و‌پایین می‌پرند و جفنگیات نوجوان‌ها را بلغور می‌کنند. این تا وقتی بود که سر‌و‌کله‌ی بابا با لباس‌های اجق‌وجق دمِ مدرسه‌ی ما پیدا نشده بود! اصلاً باحال نیست. بهترین دوستم، مدی، هم موافق است. آن‌ها دیگر شورش را درآورده‌اند. باید دست از این کارهایشان بردارند. کتاب «پدر و مادرم زده‌ اند به سیم آخر» جلد دوم از مجموعه­ چهار جلدی «قصه‌های با پدر و مادر» است که با زبان طنز و به شکل یادداشت‌های روزانه، از زبان پسری به نام لویی روایت شده است.
مامان و بابای لویی می‌خواهند باحال باشند. همه‌اش بالا‌و‌پایین می‌پرند و جفنگیات نوجوان‌ها را بلغور می‌کنند.
اما وقتی سر‌و‌کله‌ی بابا با لباس‌های اجق‌وجق دمِ مدرسه‌ی لویی پیدا می‌شود، دیگر لویی باید فکری کند. آن‌ها دیگر شورش را درآورده‌اند...
سفارش:0
باقی مانده:2

فیلم کوتاهی درباره‌ی دیگران: مکالمه با ژان‌کلود کاری‌یر درباره‌ی سینما

9,500 تومان

در بخشی از کتاب فیلم کوتاهی درباره دیگران می‌خوانیم

بعد از فیلم کپی برابر اصل طرحی در ذهنم شکل گرفت؛ بنا به این ایده که یک بار دیگر به سراغ ژولیت بینوش و ویلیام شیمل بروم و آن‌ها را کنار هم قرار دهم. این طرح براساس شعری از لا فونتِن بود؛ همان منظومه‌ای که دارد از پرنده‌ای حرف می‌زند که پرنده‌ی دیگر از او جدا می‌شود و لانه را ترک می‌کند. آن پرنده نگران است بچه‌ها جفتش را با سنگ بزنند. بالاخره به لانه برمی‌گردد تا از جفتش مراقبت کند. این قصه‌ی قدیمی فرانسوی را به‌خصوص برای کار کردنِ دوباره با ویلیام، مردِ فیلمِ کپی برابر اصل، در نظر گرفتم. وقتی خواستم فیلم‌نامه را بنویسم، به نظرم رسید برای نوشتن این فیلم‌نامه همکاری با ژان‌کلود نتیجه‌ی لذت‌بخشی خواهد داشت. در این آداپتاسیونِ‌ ذهنِ ایرانی در ارتباط با یک داستان فرانسوی، نویسنده‌ای فرانسوی مثل کری‌یر می‌توانست برای بهتر شدن فیلم‌نامه کمک بسیار مؤثری باشد. با همه‌ی تفاوت‌ها در نحوه‌ی نوشتن فیلم‌نامه همکاری مفیدی را پیش‌بینی می‌کردم. در کافه‌ای نشستیم و حرف زدیم. ژان‌کلود گفت حالا همه‌چیز را کاملاً در ذهن دارم. بارِ دیگر که دیدمش، گفت: «نوشتمش؛ قصه‌ی خوبی هم از آب درآمده…» و دوستش داشت. متأسفانه حالا که در تهرانم قصه‌های دیگری ذهنم را برای ساختن اشغال کرده. فیلم بعدی را هم که قرار است در ژاپن بسازم، اما هنوز فکر می‌کنم این فرصت وجود دارد که بعد از آن با کری‌یر کار را به جایی برسانیم. آن جهان اخلاقی قرن‌نوزدهمی که در قصه‌ی لا فونتِن وجود دارد هنوز هم روح ما را به ارتعاش می‌آورد. من مطمئن نیستم؛ یعنی حافظه‌ام یاری نمی‌کند، ولی به نظرم اولین‌بار این داستان را در کتاب‌های درسی زمان دبستانم دیدم و هنوز امیدوارم من و ژان‌کلود به سراغش برویم.

بدبیاری‌های فردی تنگلز 2/ گاوچران قهرمان یا بزدل عنکبوتی؟

23,000 تومان
قسمتی از کتاب: هوگو گفت: “دیدی! واسه من کاری نداشت.” آن ها رفتند و من از پشت درخت بیرون آمدم. له و لورده شده بودم. جسمم کم نبود، حالا روحم هم داغون شده بود. وقتی رفتم خانه مامان فکر کرد یکی کتکم زده. – کی این کار رو باهات کرد؟ وقتی گفتم کار خودم بوده باورش نشد. گفت: “هیچ کس نمی تونه این بلا رو سر خودش بیاره.” چرا می تواند اگر از شیب صخره ای و پردرخت تپه ی مولگاری با دوچرخه بیاید پایین. آن هم با کله! ولی این را به مامان نگفتم. فقط گفتم: “از دوچرخه افتادم.” مامان سرش را تکان می داد و دور من می چرخید. هرجا را نگاه می کرد یک زخم پیدا می کرد. – چندبار از دوچرخه افتادی؟ هزار بار؟ همه جایم زخم و زیلی بود. مامان وان را با آب داغ و نمک پر کرد و من حمام کردم. خیلی حال داد. گردن و شانه هایم شل شدند. مامان کمی بعد آمد توی حمام و گفت: “امروز بعدازظهر مامان هوگو رو دیدم. خیلی خانم خوبیه. درباره ی اتفاق توی مدرسه با هم حرف زدیم.” دوباره گردنم خشک شد و تیر کشید. گفتم: “خب پس اونم از من متنفره؟ ها؟” -نه اتفاقا! این طور نیست. راستی اون ها یه حیاط پشتی خیلی جالب دارن. می دونستی توی قزاقستان که بودن توی یه دشت بزرگ زندگی می کردن و یه مزرعه ی پرورش اسب داشتن؟
سفارش:0
باقی مانده:1

سپیده‌دم، افسانه‌ای از سرزمین هند

35,000 تومان
شکوفه‌های انبه سپیده دم روز اول ماه، شاه جوان از جای برخاست و از معبد بیرون آمد و به کنار آبگیر شد. در آن جا نگاهش به لاله‌های سرخ آبی افتاد که گفتی چشم به راه جلوه‌های معشوق خود خورشید آسمان بودند تا چون بدمد رخ از حجاب به درآرند و پیکر زیبای خویشتن در معرض تماشای وی بگذارند و او را خوشامد گویند. صفحه ۲۷
سفارش:0
باقی مانده:1