ماجراهای مگسی ویززز و سرمگس 16/ کریسمس نینجایی سرمگس

70,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

کریسمس نینجایی سرمگس _ ماجراهای مگسی ویززز و سرمگس 16

کتاب کریسمس نینجایی سرمگس _ ماجراهای مگسی ویززز و سرمگس 16 اثر تد آرنولد با ترجمه مریم فیاضی توسط انتشارات هوپا در 36 صفحه به چاپ رسیده است.

تد آرنولد متولد 1949 در آمریکا است. قبل از اینکه نوشتن را شروع کند تصویرگر تبلیغات بود. همسرش کارول معلم مهدکودک بود و او را تشویق به نوشتن و تصویرگری کتاب برای کودکان کرد. بعضی از داستان‌هایش را از دو پسرش الهام گرفته. تا به حال بیشتر از 50 کتاب نوشته و تصویرگری کرده. جوایز زیادی هم برده، مثل جایزه‌ی دکتر زئوس که برای کتاب‌های «سلام سرمگس!» و «پیدات کردم سرمگس!» گرفته است.

این کتاب از مجموعه « ماجراهای مگسی ویززز و سرمگس» در میان پرفروش‌‌های نیویورک‌تایمز قرار گرفته و برای مخاطب کودک در نظر گرفته شده؛ از همین رو دارای تصاویر رنگی فراوان است. درواقع کتاب مذکور با تصاویر فراوان و متنوعش، برای کودکان بسیار جذاب و خواندنی است. «ویززز» پسربچه‌ی این داستان، دنبال یک حیوان خانگی می‌گردد.

این مجموعه دارای ۱۶ جلد است و برای کودکان سنین ۵ تا ۱۱ سال مناسب است.

تصاویر جذاب، خاص و طنزگونه این کتاب مجموعه‌ای تمام‌عیار را تشکیل داده است. کودکان و نوجوانان در این کتاب داستان‌هایی مهیج را مطالعه می‌کنند و از جهت دیگر با تقویت خلاقیت و قدرت تخیل خود می توانند داستان را با تصاویر کتاب هماهنگ کنند. طراحی فانتزی و برگه‌های روغنی کتاب موجب شده تا به سادگی آسیب نبیند و کودکان بتوانند بدون نگرانی آن را ورق زده و داستان‌هایش را دنبال کنند. مجموعه سرمگس را تد آرنولد نوشته و مریم فیاضی به فارسی روان و کودکانه ترجمه کرده است.

فکر می‌کنی مگس‌ها حشره‌های موذی و اعصاب خرد‌کنی هستند؟ فکر می‌کنی تنها کاری که بلدند این است که ویز ویز کنند و وقتی خوابیده‌ای، موی دماغت بشوند؟ هیچ فکر می‌کردی مگس‌ها می‌توانند باهات دوست بشوند؟

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

ماجراهای مگسی ویززز و سرمگس 16/ کریسمس نینجایی سرمگس

نویسنده
 تد آرنولد
مترجم
مریم فیاضی
نوبت چاپ
تعداد صفحات 36
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786008655541
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “ماجراهای مگسی ویززز و سرمگس 16/ کریسمس نینجایی سرمگس”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

من و خواهرم

قیمت اصلی: 10,000 تومان بود.قیمت فعلی: 4,400 تومان.
انتشارات چشمه منتشر کرد: چه چیز تو را به عقب برگرداند جز زیبایی ترسی که فاش شده بود مثل پاهای کوچک پرنده ای در برف که همه جا بود حتی وقتی زمستان تمام می شد.
سفارش:0
باقی مانده:1

حکم در برابر حکم

130,000 تومان

معرفی کتاب حکم در برابر حکم

نمایشنامه‌ای غنی به قلم «سخن سرای آون»... ویلیام شکسپیر در کتاب حکم در برابر حکم به روایت ماجرای کلادیو می‌پردازد که توسط لرد آنجلو دستگیر شده است. دوک به بهانه‌ی خارج شدن از شهر همه‌چیز را به معاون خود آنجلو سپرده و تصمیمات او را مشاهده می‌کند. این اثر غنی به موضوعات مهمی همچون عدالت، حقیقت و افراط‌گرایی دینی می‌پردازد و این امر آن را از نمایشنامه‌ای صرفاً کمدی فراتر برده و به ژانر کمدی - تراژدی نزدیک کرده است.

درباره کتاب حکم در برابر حکم:

«حکم مکنید تا بر شما حکم نشود. زیرا بدان طریقی که حکم کنید بر شما نیز حکم خواهد شد و بدان پیمانه‌ای که پیمایید برای شما خواهند پیمود.» ویلیام شکسپیر (William Shakespeare) در نمایشنامه‌ی پرشور خود، حکم در برابر حکم (Measure for Measure) به روایت داستان فرمانروایی می‌پردازد که به طور موقت از اداره‌ی شهر فاصله گرفته و یکی از اعضای دولت خود، به نام آنجلو را به عنوان جانشین انتخاب کرده تا قوانین را با دقت بیشتری اجرا کند. چرا که شهر وین به فساد اخلاقی و سیاسی دچار شده است. آنجلو تلاش می‌کند تا با اجرای دقیق و موشکافانه‌ی قوانین بی‌اخلاقی را از بین ببرد. آنجلو در اولین قدم به بازداشت نجیب‌زاده‌ای جوان اقدام می‌کند و کلودیو اولین قربانی اوست. او که پیش از ازدواج ژولیت را باردار کرده بود، محکوم به حبس و اعدام می‌شود. در این میان، خواهر کلودیا که در آستانه‌ی راهبه شدن است، برای نجات جان برادرش به دعا می‌پردازد. آنجلو تمام تلاش خود را به کار می‌گیرد که از ایزابلا اخاذی کند و به او پیشنهاد می‌کند تا جان برادرش را در ازای پاکدامنی خود نجات دهد. دوک پنهانی و از دور شاهد همه‌ی این وقایع است و از ایزابلا می‌خواهد که علیه آنجلو با یکدیگر متحد شوند. دوک که جامه‌ی مبدل به تن کرده، در یکی از تاریک‌ترین نمایشنامه‌های شکسپیر که به ماهیت اخلاق و عدالت مربوط می‌شود، باز می‌گردد تا به اجرای عدالت بپردازد. از این نمایشنامه در فرهنگ کنونی عصر ما استقبال فراوانی صورت گرفته و پیرامون آن بحث‌های گسترده‌ای به میان آمده است. برای برخی امیر مداخله‌گری بی‌مورد است که معیارهای اخلاقی را به دیگران تحمیل می‌کند. بعضی برخورد آنجلو و ایزابلا را نمونه‌ای از اذیت جنسی می‌دانند و عده‌ای تنها حق انتخاب و تصمیم‌گیری یک زن راجع به بدن خود را مشاهده می‌کنند و نه چیزی تحت عنوان آزار جنسی. گفتنی‌ست که نمی‌توان از تأثیر زمینه‌ی سیاسی، تاریخی و فرهنگی اجتماعیِ نمایش‌نامه‌ی حکم در برابر حکم غافل شد. چرا که شکسپیر به خوبی از زمینه‌ها و دل‌مشغولی‌های زمانه‌ی خود آگاهی داشته است.
سفارش:0
باقی مانده:1

بگذارید میترا بخوابد

3,300 تومان

معرفی کتاب بگذارید میترا بخوابد

کتاب بگذارید میترا بخوابد نوشته‌ی کامران محمدی، با موضوعی روان‌شناختی، داستان آدم‌هایی را به تصویر می‌کشد که وجه اشتراک زندگی‌شان عشق، خیانت و فراموشی‌ است. این رمان از سه داستان هم راستا تشکیل شده که می‌توانید در هر یک از آن‌ها حضور یکی از این عناصر را پررنگ‌تر بدانید: خواهر و برادری به نام ایوب و ماریا که اتفاقی در گذشته زندگی آن‌ها را تحت تأثیر قرار داده و به فراموشی سپرده شده است.  در این اثر داستان عاشقانه‌ی ماریا و هیوا و ایوب متأهل که همزمان با سه زن به نام‌های میترا، شهرزاد و ستاره در ارتباط است را می‌خوانید. میترای 42 ساله که زنی تودار است و کمتر حرف می‌زند و متفاوت با زن‌های دیگر رفتار می‌کند با ایوب ارتباط دارد. ایوب همسر ستاره، علاوه بر میترا، با شهرزاد هم در ارتباط است. ستاره زنی معمولی است و شوهر و زندگی‌اش را دوست دارد. «بگذارید میترا بخوابد» دومین جلد از سه گانه کامران محمدی است. این داستان دومین اثر از این مجموعه محسوب می‌شود که نخستین جلد آن پیش از این با عنوان «آن جا که برف‌ها آب نمی‌شوند» از سوی همین ناشر منتشر شده است. از روی این کتاب در سال 1394 فیلمی هم ساخته شده که بسیار مورد استقبال قرار گرفت. این اثر رمانی محسوب می‌شود که یک نویسنده‌ی مرد با رویکردهای روان‌شناختی خود، پیرامون افکار، احساسات و رفتارهای زنان نگاشته است. این رمان شش شخصیت اصلی دارد که رابطه‌ی زن‌ها با یکدیگر بیش از رابطه‌شان با مردان اهمیت دارد. متفاوت بودن شخصیت این زن‌ها از جنبه‌های جالب و قابل توجه داستان است و نشان دهنده‌ی جدی گرفتن شخصیت زنان توسط نویسنده می‌باشد. به ویژه آنکه رمان، قصه محور است و روابط علت‌ و معلولی رویدادهای اصلی‌اش، لذت خواندن یک داستان پرفراز و نشیب را دو چندان می‌کند. از ویژگی‌های این رمان زاویه دید نویسنده است. در شرایطی که تقریباً اکثر نویسندگان از زاویه‌ی اول شخص استفاده می‌کنند نگاه کامران محمدی، دانای کل محدود به فرد است که بسیار منحصر به‌ فرد می‌باشد. این سبک روایت داستانی باعث می‌شود تا نویسنده شخصیت‌هایش را به طور کامل مورد بررسی قرار داده و در موقعیت‌های مختلف ذهنشان را زیر و رو کند. نویسنده درباره‌ی این کتاب می‌گوید: «من جنس ماده را بر‌تر می‌دانم و به همین علت شخصیت‌های زن برایم جذاب‌تر هستند. رابطه‌ی میترا و شهرزاد و ویژگی‌های متمایزشان در حین نوشتن برای خودم جالب بود و امید دارم که خانم‌ها از شخصیت‌پردازی زن‌ها درکتاب‌هایم رضایت کافی داشته باشند. در واقع فکر کنم «بگذارید میترا بخوابد» برای ز‌ن‌ها بسیار جذاب‌ باشد، به‌ خصوص که از شش شخصیت محوری کتاب، چهارتایشان زن هستند. البته این همه‌‌ی ماجرا نیست و داستان دیگری در کتاب وجود دارد که به گذشته مربوط است و با طرح مسئله‌ی تجاوز، قصه را پیچیده‌تر خواهد کرد.»

مهماني تلخ

70,000 تومان

در بخشی از کتاب مهمانی تلخ می‌خوانیم

با انگشت جلو را نشان داد. خواستم راه بیفتم که دیدم دنده عقب گرفت و به سرعت آمد طرفم. جلوام که رسید، زد روی ترمز، طوری که لاستیک‌ها چند سانتی روی آسفالت کشیده شدند. سرم را خم کردم و کنار شیشه‌ی نیمه پایین گفتم: « پارک‌وی. » با انگشت شست، صندلی عقب را نشان داد.

وقتی در را باز کردم، زنی که عقب نشسته بود، رفت کنار شیشه. سوار شدم. راننده زد توی دنده. گفت: « حالا تا نیایش بریم. » « من پیاده می شم. » خواستم دستگیره را بکشم که گفت: « بشین، آقاجون. بالاخره یه کاریش می‌کنیم. » برگشته بود. گفتم: « نمی خوام وسط راه تاکسی عوض کنم. » پایش را گذاشت روی گاز و ماشین از جایش کنده شد.

شاید هنوز بیست متر نرفته بود که گفت: « خیلی زود جوش می آری،آقا. » « جوش نمی آرم. گفتم که نمی خوام تاکسی عوض کنم. » « اصلاً اون جا که شما وایساده بودی تا صبح هم کسی سوارت نمی‌کرد. » از توی آینه نگاهی به من انداخت.

بعد سرش را چرخاند طرف مردی که صندلی جلو نشسته بود. گفت: « شما دیدینش، آقا؟ » مرد بی آن که نگاهش کند، گفت: « من اصلاً حواسم به خیابون نبود.» زن گفت: « من دست شونو دیدم. » « آره، منم همون یه دستو دیدم که از لای درخت ها اومده بود بیرون. معلوم می شه شما هم مثل من حواس تون خیلی جَمعه. » گفتم: « می خواستین بیام وایسم وسط اتوبان؟ »

« دیگه آخه شما هم خیلی رفته بودی کنار. تا آدم می اومد بفهمه چی به چیه، پنجاه متر رفته بودجلو. » مردی که جلو نشسته بود، گفت: « اتفاقاً ایشون کار درستی کردن. تو این شهر تا بخوای جوون الکی خوش هست. می زنن به آدم و درمی رن. بعدش هم هیچی به هیچی. جنازه ت افتاده وسط اتوبان. » زن گفت: « آره، واقعاً. » کیفش را که گذاشته بود روی زانویش، باز کرد و دستمالی بیرون آورد

 گفت: « اگه تا پارک وی می رین، من هم می آم. » راننده از توی آینه نگاهش کرد. « تا تجریش هم بخواین می رم. می خوام برم اون جا بنزین بزنم.«من همون پارک وی پیاده می شم.» دوباره توی آینه نگاهش کرد. گفت: «رو چشمم، خانم.» لبخند زد.

کمی بعد، وقتی داشتیم به پل گیشا نزدیک می شدیم، راننده شیشه اش را تا آخر پایین کشید. آرنجش را گذاشت لب پنجره و به ماشین بغلی نگاه کرد که داشت نزدیک ما حرکت می کرد. از پنجره‌ی بازش صدای آهنگ ملایمی به گوش می‌رسید.

گفت: «لامسب، انگار نه انگار پاییز شده. هوا از تابستون هم گرم تره». دست راستش را گذاشت به صورتش. حدس زدم دارد با سبیلش ور می‌رود. باز توی آینه نگاهی به من انداخت. وقتی دید حواسم به اوست، نگاهش را دزدید. با این حال هنوز چشم‌های ریزش پیدا بود.

تهران در بعدازظهر

95,000 تومان

معرفی کتاب صوتی تهران در بعد از ظهر

کتاب صوتی تهران در بعد از ظهر نوشته مصطفی مستور، مجموعه‌ای از 6 داستان کوتاه با مضامینی اجتماعی و فلسفی‌ست که محوریت موضوعی آن‌ها درباره‌ی زنان و نقش آن‌ها در زندگی مردان است. مصطفی مستور در هر یک از داستان‌های این مجموعه در نقش یک فرد اجتماعی نمایان می‌شود و از زبان شخصیت‌هایش سخن می‌گوید که حرف اصلی داستان است. حال این شخصیت در قصه‌ای یک روسپی است؛ در قصه‌ی دیگر کودکی منگل و در داستانی نیز یک الکلی دائم‌الخمر. در مضمون تمام داستان‌ها، زن، عشق و روابط‌ انسانی نقش به سزایی دارند. حتی می‌­توان در لایه­‌های پنهانی‌تر داستان نگاه فلسفی نویسنده به وجود خدا و جهان را نیز درک کرد. عنوانِ "تهران در بعداز ظهر"، انتخاب به جا و خردمندانه‌ای است برای داستان‌هایی که نویسنده پایان معینی برای آن در نظر نگرفته و مخاطب را در آخر هر داستان سردرگم می­‌گذارد، یک سردرگمی جذاب و گیرا. مخاطب در فضای معلق و نامعینی قرار می­‌گیرد که برایش هم تازگی دارد و هم دل‌نشین است. داستان اول با عنوان "هیاهو در شیب بعد از ظهر" روایتی از چند جوان است که با یکدیگر به مسافرت می‌روند اما یکی از آن‌ها خوابی می‌بیند و در گیجی و شاید نوعی خلسه از خوابی که دیده و تعبیر آن به سر می­‌برد. او از گروه جدا می‌شود و به دنبال عکاسی می‌رود. داستان دوم با عنوان "چند روایت معتبر درباره بهشت"، داستان لطیف و غمگینی‌ست که از زبان پسر بچه‌ای با مشکل ذهنی روایت می‌شود که به خواهرش ابراز محبت می‌کند. او به خواهرش می‌گوید زمانی که بمیرد حتما به بهشت می‌رود و در آن‌جا دیگر کله‌اش بزرگ نیست. گونه‌هایش زشت و نافرم نیست و لکنت زبان ندارد. او به این امید زنده است که در بهشت یک زندگی عادی و متعادل را داشته باشد مانند دیگر انسان‌های عادی. منیژه خواهرش قرار است ازدواج کند و نزدیک رفتن اوست که پسرک دائم در فکر تحقق آرزوی دیرینه‌اش است اما خودش هم خوب می‌داند که آرزویش برآوردنی نیست. داستان سوم طولانی‌ترین داستان این اثر با نام "تهران در بعد از ظهر" که عنوان کتاب نیز از آن برگرفته شده است، روایت‌هایی موازی از اتفاقاتی است که بعد از ظهری در شهر تهران برای هفت گروه از انسان‌ها رخ می‌دهد و رابطه زنان و مردان مختلف را بازگو می‌کند. انسان‌هایی که در شلوغی و هیاهوی تهران، روزهای خود را به سختی طی می‌کنند، اما در نگاه بسیاری از آدم‌ها گم شده‌اند. در این داستان هیچ یک از هفت گروه از خوشی و زیبایی زندگی خود سخنی نمی‌گویند بلکه بازگو کنند‌ه‌ی مشکلات، بدبختی و سختی زندگی‌هایشان هستند. علاوه بر دردها و رنج‌ها، نقطه‌ی مشترک هر هفت داستان، پایان حیرت‌آور آن‌هاست که شخصیت اصلی هر هفت گروه با یک حالت روحی مشترک یعنی گریه در مقابل این دردها و رنج‌ها از خود عکس‌العمل نشان می‌دهد. داستان بعدی با عنوان "چند روایت معتبر از دوزخ"، درباره‌ی دختری است که کم‌کم از معصومیت وجودی خود دور می‌شود و مسیر زندگی‌اش تغییر می‌کند و تبدیل به زنی فاحشه می‌شود. این داستان دربردانده‌ی تک‌گویی او با خودش، درباره آخرین مشتری اوست، مشتری که حرف‌هایی راجع به بهشت و جهنم زده است. شیوه‌ی روایت داستان به صورت اعتراف‌گونه است، انگار دختر در کل داستان مجبور است همه‌ی اتفاقات و شرح آن‌ها را مو به مو برای شخصی روایت کند و از همان ابتدای داستان تلاش می‌کند خود را بی‌گناه جلوه بدهد، اینکه روسپی‌گری را خودش انتخاب نکرده است. داستان پنجم با عنوان "چند روایت معتبر درباره برزخ" درمورد پسری‌ست که در رشته دکترای ادبیات به تحصیل می‌پردازد. روزی در مترو دختری به نام سوفیا را می‌بیند و یک دل نه صد دل عاشق او می‌شود. اما پس از این دیدار یک هم‌کلاسی هم وارد داستان می‌شود، او در این فضای بزرخ‌وار رها می‌شود. داستان به گونه‌ای دو محوری است. محور اصلی اندیشه‌ها، افکار و عقاید راوی داستان است و محور فرعی افکار و عقاید دوست او یعنی ناصر، که به ظاهر در تضاد با افکار راوی‌ست. داستان آخر با عنوان "چند مسئله‌ی ساده" نیز درباره چند مشکل و معضل اجتماعی است که مانند مسئله‌های ریاضی بیان می‌شود و حل نشده باقی می‌ماند و انگار حل کردن آن‌ها به عهده مخاطب گذاشته می‌شود. 10 مسئله موجود در داستان 10 حقیقت موجود در اجتماع و زندگی را به تصویر می‌کشد. این بخش طنز تلخی با خود به همراه دارد.  
سفارش:0
باقی مانده:2

برج

12,000 تومان
به پسارستاخیز دیوانه‌وار و آشفته‌ی «جی. جی. بالارد» خوش آمدید. جایی که انسان علیه انسان برمی‌خیزد و باعث نابودی خود می‌شود. بالارد امپراطور پادآرمان‌شهرهایی است که خودش آن‌ها را خلق کرده است. او «برج» را نوشته تا سرنوشت شوم و معدوم انسان را نشان دهد، سرنوشتی که دیر یا زود گریبان‌گیر تمام دنیا می‌شود و انسان را از اوج تکنولوژی و مدرنیته، به غارهای تاریک و نمور می‌کشاند. وحشت، درماندگی و سرگشتگی انسان مدرن در برج نمودِ واقعی پیدا کرده است. این کتاب را باید بارها بخوانید و بیندیشید. رمان، قصه‌ی ساختمانی مسکونی در دوران پسارستاخیز جهان است که تمام امکانات پیشرفته و ضروری برای زندگی ساکنانش در آن فراهم شده است. فروشگاه، بانک، استخر و حتی مدرسه هم در این ساختمان وجود دارد. ساکنان این برج از آن خارج نمی‌شوند و با دنیای بیرونی ارتباط برقرار نمی‌کنند. حوادث کوچکی که در این ساختمان اتفاق می‌افتد، چندان دردسرساز نیستند. اما کم‌کم نظام زندگی در ساختمان تغییر می‌کند و افراد به سه طبقه‌ی پایین، متوسط و بالا تقسیم می‌شوند. هر دسته از این افراد تصور می‌کنند گروه‌های دیگر دشمن هستند و باید از بین بروند. خشونت و کشتار بی‌رحمانه‌ای در ساختمان شروع می‌شود و در نهایت کسانی که تا دیروز دوست و همراه هم بودند، حالا همه چیز را از یاد برده‌اند و به افرادی خشن و بی‌ملاحظه تبدیل شده‌اند. برج مدرن و پیشرفته تبدیل به غاری بدوی می‌شود و انسان، انسان بودن را از یاد می‌برد. در بخشی از رمان می‌خوانیم: « یکی از روزهای شنبه سه ماه قبل، کمی بعد از ساعت یازده صبح، دکتر لنگ داشت برای خود صبحانه درست می‌کرد که ناگهان از صدای انفجار، هراسان از جا پرید. صدا از بالکنِ پشت اتاق نشیمن می‌آمد. یک بطری شامپانی از یکی از طبقات فوقانی از ارتفاع بیست متری، اول روی سایبانِ یکی از پنجره‌ها افتاده بود، بعد از روی سایبان بلند شده بود و خورده بود کف سرامیک بالکن و مثل بُمب ترکیده بود.»