ماجراهای هنک (جلد 5) – چگونه یک فیل را بغل کنیم

40,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

کتاب ماجراهای هنک (جلد 5) – چگونه یک فیل را بغل کنیم ، جلد بنجم از «ماجراهای هنک» است که در آن قرار است «هنک» با دوستانش به یک گردش علمی برود. آن‌ها قرار است به یک باغ‌وحش بروند اما طولی نمی‌کشد که این گردش با گم شدن هنک به کابوس تیدیل می‌شود. هنک در جست‌وجوی بچه‌های کلاس به سراغ میمون‌ها و فیل‌ها و… می‌رود. این گردش علمی به ماجراجویی هیجان‌انگیزی تبدیل می‌شود که هنک هرگز آن را فراموش نمی‌کند.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

ماجراهای هنک (جلد 5) – چگونه یک فیل را بغل کنیم

نویسنده
هنری وینکلر و لین اولیور
مترجم
حمیده جمشیدی ها
نوبت چاپ ——
تعداد صفحات 96
نوع جلد
شوميز ـ ته‌چسب
قطع
رقعي کوتاه
سال نشر 1396
سال چاپ اول 1396
موضوع
رمان
نوع کاغذ
رقعي کوتاه
وزن گرم
شابک
9786000801861
توضیحات تکمیلی
ابعاد 18.5 × 14 × 0.5 سانتیمتر
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “ماجراهای هنک (جلد 5) – چگونه یک فیل را بغل کنیم”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Atta.Afroozeh
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

طريق عرفانی معرفت

480,000 تومان
طريق عرفانی معرفت برای اولین بار در تاریخ شرق شناسی، مطالعه کاملی در مورد اندیشه ابن العربی اکنون در دسترس است. ویلیام چیتیک ترجمه ای از بخش های متعددی از کار مجیستر مگنوس را در اختیار ما قرار داده و آنها را در زمینه الهیات خود قرار داده است. بدین ترتیب بسیاری از سوء تفاهم‌هایی که هم در میان مسلمانان و هم در غرب در تفسیر جهان‌بینی عرفانی ابن‌عربی رواج داشته است، برطرف می‌شود. آنماری شیمل، دانشگاه هاروارد ابن عربی هنوز در میان فرقه های صوفیه بازمانده به «شیخ اعظم» معروف است. او که در اسپانیای مسلمان به دنیا آمد، در غرب به عنوان بزرگترین متفکر عرفانی تمدن اسلامی شهرت یافته است. او فیلسوف، متکلم و شاعر بزرگی بود. ویلیام چیتیک گام بزرگی در جهت افشای وسعت و عمق بینش ابن العربی برمی دارد. این کتاب دیدگاه او را در مورد کمال معنوی ارائه می دهد و الهیات، هستی شناسی، معرفت شناسی، هرمنوتیک و روان شناسی او را توضیح می دهد. زبان روشن، بدون محدودیت در اصطلاحات روش شناختی، آن را برای کسانی که با سنت های معنوی دیگر آشنا هستند قابل دسترسی می کند، در حالی که دقت علمی آن برای متخصصان جذاب خواهد بود. این کتاب با بررسی آموزه‌های اصلی ابن‌عربی، به تدریج مهم‌ترین جنبه‌های اندیشه او را معرفی می‌کند و به تعاریف اصطلاحات اساسی او توجه می‌کند. آموزه های او با عبارات ترجمه شده ی بسیاری نشان داده شده است که خوانندگان را با راه های فرعی جذاب زندگی معنوی آشنا می کند که معمولا در شرح ایده های یک متفکر با آنها مواجه نمی شوند. ابن عربی مجاز است دنیای بینایی را که دانشش از آن سرچشمه می گیرد به تفصیل توصیف کند و تعالیم خود را به زبان خود بیان کند.

کتابهای نارنجی جلد 49، ابری که پایین افتاد و 6قصه ی دیگر

40,000 تومان
اين مجموعه شامل 56 كتاب است و هر كتاب 7 قصه با تصويرهاي رنگي و زيبا. همه‌ي داستان‌هاي اين مجموعه ايراني است. حال و هواي داستان‌ها متفاوت و متنوع است. گاهي قصه‌ي زندگي بچه‌هاست و گاهي قصه‌ي زندگي پرنده‌ها و چرنده‌ها و گاهي هم قصه‌ي زندگي اشياء، همان چيزهايي كه دور و بر ما هستند. تصويرهاي رنگي قصه‌ها كمك مي‌كنند كه خواننده، بهتر و راحت‌تر با فضاي داستان‌ها آشنا شود.

من و روزها من و کارها جلد 3، من و بازی

20,000 تومان
کتاب "من و روزها من و کارها جلد 3، من و بازی" از انتشارات قدیانی یک کتاب آموزشی و تفریحی برای کودکان خردسال است. این کتاب با داستان‌های جذاب و آموزنده، کودکان را با انواع بازی‌ها و فعالیت‌های تفریحی آشنا می‌کند و به توسعه خلاقیت و همکاری در آنها کمک می‌کند.

بازی کن و بیاموز

120,000 تومان
بازی کن و بیاموز نویسنده جنيس ون کليو مترجم رضوان خرميان نوبت چاپ ——- تعداد صفحات 224 نوع جلد شوميز

داستان‌های قدیمی از کاستیا لا بیه‌خا

10,000 تومان
کتاب داستان‌های قدیمی از کاستیا لا بیه‌خا: ميگل دليبس (۱۹۲۰ - ۲۰۱۰) در داستان‌هاي قديمي از کاستيا لا بيه‌خا تصاويري شگرف از جهان روستاييِ اسپانياي اوايل قرن بيستم پيش مي‌نهد و با نثري ظريف، غني و ساده خواننده را با فضاي زيستِ مردمان کاستياي قديم آشنا مي‌کند. روايتِ ژرفِ اين داستان‌ها آميزه‌اي است از حسِ هم‌دلي با روستا و تجربه‌ي دل‌کندن از آن.
روزي که روستا را ترک گفتم، دو‌قلوها کنار هم روي تخت‌خواب آهني خوابيده بودند. وقتِ بوسه بر پيشاني آن‌ها، نگاه کلارا را ديدم که بر من خيره بود، با يک چشم بسته و خواب و يک چشم کبود و مات. فنرهاي تخت، با نواي جيرجير ناشي از اندک خزيدن کلارا، انگار که واژه‌ي خداحافظ را در ذهن من تکرار مي‌کردند. با پدر حرفي از رفتن نگفتم… نه خدانگه‌داري… نه نگاهي دست‌کم… فراموش‌ام نمي‌شد که گفته بود: «روزي که تصميم به رفتن گرفتي، فراموش کن پدري داري»، و من همين کار را کردم