

ماجراهای ژان و ژان و… ژان! 5/ گُلِ سرسبد
45,000 تومان
توضیحات کتاب ماجراهای ژان و ژان و…ژان 5 – این کتاب، داستان یک خانواده ی پر جمعیت است که شش پسر دارند: ( ژان آ، ژان ب، ژان پ، ژان ت، ژان ث و ژان ج! ) آخر کدام پدر و مادری همچین کاری می کنند؟
بخوانید تا از ماجرا سردربیاورید. علاوه بر این برای خانواده ی ژان ها اتفاقات عجیب، غیر منتظره و بامزه ی زیادی هم می افتد که نباید از دست شان بدهید.
باز هم دردسری تازه درست شده؛ ماجراجویی های برادر بزرگ تر، ژان آ، آقای پدر را هر روز از کوره در می برد. ژان ب هم از اردوی پیشاهنگی دریا برگشته و ماجراهای جدیدی دارد که باید مراقب باشد لو نرود. خلاصه، این دفعه خطر انفجار نزدیک است و…
چکیده کتاب ماجراهای ژان و ژان و…ژان 5 : این کتاب، از سری داستان های شیرین، پر از شوخی و خنده، نوشته ( ژان فیلیپ آرو وینیود ) بوده که مطالعه آن شما را با دردسرهای دوره ی نوجوانی و اتفاق های جذابی که برای شش برادر وروجک رخ می دهد، همراه می سازد.
در انبار موجود نمی باشد
ماجراهای ژان و ژان و… ژان! 5/ گُلِ سرسبد
نویسنده |
ژان فیلیپ آرو وینیود
|
مترجم |
مریم ایروانی
|
نوبت چاپ | — |
تعداد صفحات | 208 |
نوع جلد | —- |
قطع | — |
سال نشر | — |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
کودک و نوجوان
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786222043322
|
وزن | 0.5 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
مرگ در مي زند
در بخشی از کتاب مرگ در میزند میخوانیم
نات: از من چى مىخوایى؟ مرگ: چى مىخوام؟ فکر مىکنى چى مىخوام؟ نات: حتماً شوخیت گرفته. من کاملاً سرحال و سالمام. مرگ [بىاعتنا]: آهان. [به دوروبر مىنگرد.] جاى خوشگلیه. خودت درستش کردى؟ نات: یه دکوراتور داشتیم، اما خودمون هم باش کار کردیم. مرگ [به عکسى روى دیوار نگاه مىکند.]: من از این بچههاى چشمدرشت خوشم میاد. نات: من فعلاً نمىخوام برم. مرگ: نمىخوایى برى؟ تو رو خدا شروع نکن که حالش رو ندارم. مىبینى که، از صعود حالت تهوع بهم دست مىده. نات: چه صعودى؟ مرگ: از ناودون اومدم بالا. مىخواستم یه ورود نمایشى داشته باشم. دیدم پنجرهها بزرگ اند و تو هم بیدارى دارى مطالعه مىکنى. گفتم به زحمتش مىارزه. بالا مىرم و با یه کمى چیز وارد مىشم. [انگشتهایش را به اصطلاح مىشکند و ترقتروق راه مىاندازد.] همین موقع پاشنهى پام گیر کرد به چند تا شاخهى مو. ناودون شکست و آویزون شدم به یه بند. بعد شنلم شروع کرد به پارهشدن. مىگم بیا بریم بابا. انگار از اون شبهاى سخته. نات: تو ناودون من رو شکستى؟ مرگ: شکست. یعنى نشکست. یهخرده کج شد. تو چیزى نشنیدى؟ من خوردم زمین. نات: داشتم چیز مىخوندم. مرگ: چى بوده ششدانگ رفته بودى توُ بحرش. [روزنامهای را که نات مىخواند بر مىدارد.] «سرقت در مجلس عیاشى». مىتونم این رو امانت بگیرم؟جوينده طلا
مرد سوم
معرفی کتاب مرد سوم اثر گراهام گرین
فرهنگ، هنر و توسعه
در بخشی از کتاب فرهنگ، هنر و توسعه میخوانیم
جامعهشناسان، مردمشناسان و تاریخنگاران اغلب درخصوص بیتوجّهی اقتصاددانان به فرهنگ در بررسی عملکرد جوامع بهطور اعم و فرایند توسعه بهطور اخص اظهارنظر کردهاند. اگرچه میتوانیم مثالهای نقیضِ بسیار درخصوص غفلت اقتصاددانان از فرهنگ برشماریم، که دستکم با اَدم اسمیت، جان استیوارت میل یا آلفرد مارشال آغاز میشود؛ با اینهمه، بهعنوان انتقادی کلّی، اتهام مورد بحث تاحدّ زیادی موجّه است. این غفلت (یا شاید به کلامی صحیحتر، بیاعتنایی نسبی) ارزش جبران دارد، و اقتصاددانان میتوانند بهنحوی ثمربخش به تأثیر فرهنگ بر اقتصاد و موضوعهای اجتماعی بیشتر توجّه کنند. ضمن اینکه نهادهای توسعه مانند بانک جهانی، حتّا به این دلیل که چون بهشکلی قاطع تحت نفوذ تفکّر اقتصاددانان و متخصّصان امور مالیاند، دستکم میتوانند تاحدّی این غفلت را بازتاب دهند. به این ترتیب، شکّاکیت اقتصاددانان به نقش فرهنگ ممکن است بهطور غیرمستقیم در نگرشها و رویکردهای نهادهایی از قبیل بانک جهانی بازتاب یابد. جدا از اینکه غفلت مورد بحث تا چه حد جدّی است (و احتمالاً در اینجا ارزیابیها تفاوت دارد)، در تحلیل توسعه، بُعد فرهنگی توسعه مستلزم بررسی دقیقتری است. مطالعهی شیوههای متفاوت که میتواند بسیار متنوّع باشد به این دلیل اهمیّت دارد که در آن فرهنگ باید در بررسی چالشهای توسعه، و در ارزیابی مقتضیات راهبردهای صحیح اقتصادی در نظر گرفته شود. با توجّه به عنوان کتابی مهم و فوقالعاده موفّق به سرپرستی و ویراستاری مشترک لارنس هریسن و سمیوئل هانتینگتن، موضوع این نیست که آیا فرهنگ اهمیّت دارد. بهدلیل تأثیر فراگیر آن بر حیات انسان، فرهنگ باید اهمیّت داشته باشد. موضوع چهگونگی اهمیّت فرهنگ است نه اینکه آیا فرهنگ اهمیّت دارد. فرهنگ به چه شیوههای گوناگونی ممکن است بر توسعه اثر بگذارد؟ این تأثیرات را به چه نحو میتوان بهتر دریافت، و سیاستهای توسعه را که صحیح بهنظر میرسد، ممکن است به چه شیوهای اصلاح کنند یا تغییر دهند؟ناخدای هفت دریا 3/ باراکودا، پادشاه مردهی تورتوگا
ناخدای هفت دریا 3 (باراکودا پادشاه مرده ی تورتوگا)
چگونه با پدرت آشنا شدم؟
معرفی کتاب چگونه با پدرت آشنا شدم؟
درباره کتاب چگونه با پدرت آشنا شدم
داستانهای کتاب چگونه با پدرت آشنا شدم ابتدا بهصورت ستون هفتگی طنز در روزنامهٔ شهروند منتشر میشد که توانسته بود مخاطبان زیادی را با خود همراه کند. مونا زارع این داستانها را بازنویسی کرد و با یک پایانبندی متفاوت، کتاب را به اثری مستقل تبدیل کرده است که بازخوانی آن برای خوانندگان پیشین نیز همچنان جذاب خواهد بود. این اثر از آن دسته کتابهایی است که میشود با آن بلندبلند خندید. روایت یک دنیای زنانه برای پیداکردن شوهر که پر است از توصیفهای شیطنتآمیز و فانتزیهای بامزه: «ساعت ۷ صبح جمعه بود که تصمیم گرفتم شوهر داشته باشم. چشمهایم کاملاً باز نشده بود و قیِ بستهشده روی مژهها پلکهایم را سنگین کرده بود. سرم را توی بالش فرو بردم و روی شکمم خوابیدم و تا بیست شمردم. چشمهایم را باز کردم و تکهای از موهایم را دور بینیام چرخاندم و دوباره تمرکز کردم. فایدهای نداشت. هیچچیز دیگر نبود جز شوهر. دلم میخواست همان موقع، همان لحظه، یک نفر روی کرهٔ خاکی وجود میداشت که شوهر من میبود. از خواب که بیدار شدم، دیدم جایش خالی است. پدرت را میگویم. اولش مردد بودم نکند گیج خوابم و جای یک چیز دیگر خالی شده و من آن را با شوهرم اشتباه گرفتهام؟ خودم را از رختخواب بیرون کشیدم و روبهروی آینه ایستادم. موهایم از عروسی دیشب پف کرده بود و ریملِ دور چشمهایم قیافهام را شبیه پاندا کرده بود. زبانم را بیرون آوردم و ته حلقم را نگاه کردم. امکان نداشت، اما مشکلم واقعاً شوهر بود.»محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-درونگری
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کنددانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-تاریخ هستی شناسی هنر
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ شوخی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-عشق
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هرمنوتیک
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-پدیدارشناسی
دانشنامه فلسفه استنفورد 2: فلسفه و مسائل زندگی
موضوع | فلسفه |
نویسنده | جان ماریال، تادئوس مِتس، دن هِیبرون، تاد کالدر، بِنِت هِلم، رونالد دِ سوسا، کرولین مک لاود، الیزابت برِیک، جوزف میلم، رابین س.دیلون، استیون لوپر |
مترجم | امیرحسین خداپرست، مریم خدادادی، غلامرضا اصفهانی، ابوالفضل توکلی شاندیز، حسین عظیمی، ایمان شفیعبیک، ندا مسلمی، مهدی غفوریان، راضیه سلیمزاده |
سرپرست و ویراستار مجموعه | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
سال نشر | ١٤٠٢ |
سال چاپ اول | ١٤٠٠ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
قطع | رقعی |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ٨٧٢ |
شابک | ١ -٠٣٨٢-٠٤-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دانشنامه فلسفه استنفورد 3: شاخهها و مکتبها
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٧٣٥ |
سال نشر | ١٤٠١ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
قطع | رقعی |
وزن | ٨٩٧ |
شابک | ٦ -٣٩٠-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.