ماشین بازی جلد 19، با جرثقیل کار می کنم

30,000 تومان

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات
ماشین بازی جلد 19
نویسنده
امیلی بومون
مترجم
راضیه خوئینی
نوبت چاپ ——-
تعداد صفحات 16
نوع جلد شوميز ـ منگنه‌اي
قطع خشتی (20*20)
سال انتشار 1393
سال چاپ اول 1393
موضوع
علمی آموزشی
نوع کاغذ ——-
وزن گرم
شابک 9786002515384

 

حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
ابعاد 16 × 16 × 0.2 سانتیمتر
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “ماشین بازی جلد 19، با جرثقیل کار می کنم”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Atta.Afroozeh
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

دنیای وارونه

120,000 تومان
کتاب «دنیای وارونه» پنجاه داستان از «عزیز نسین» نویسنده‌ی پرآوازه و نامدار ترکیه را دربرمی‌گیرد که در سال‌های گذشته توسط مترجمان مطرح ایران مانند ثمین باغچه‌بان، ولی‌الله آصفی و… ترجمه و در مجلات مختلف به چاپ رسیده است. این مجموعه‌ی خواندنی به موضوعات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و خانوادگی می‌پردازد و «عزیز نسین» مانند همیشه تلاش می‌کند با بهره‌گیری از زبان طنز و قلم شیوای خود، شما را به فکر فرو ببرد.

نقاشی های کوچک،شعرهای مهدکودک جلد 1، خانه

25,000 تومان
نقاشي، هنري است كه بايد مرحله‌به‌مرحله آموزش داد. در اين مجموعه‌كتاب‌ها، با نقطه‌چين‌كردن تصوير‌ها، به كودك ياد مي‌دهيم كه چطور تصوير هر شكل را نقاشي كند. در مر‌حله‌ي بعد، با رنگ‌آميزي آن شكل را زيباتر مي‌سازد.

آرمانشهر (يوتوپيا)

180,000 تومان
کتاب آرمانشهر (يوتوپيا): مور در عالم خيال، و در قالبِ روايت، نظمي اجتماعي و سياسي را پيشِ چشم مي‌آوَرَد که آرماني افلاطوني را خود تن‌آور کرده است. يعني، جامعه‌اي با نظمِ آهنينِ اخلاقي و در قالبِ چنان سازمانِ پيش‌انديشيده‌اي که هيچ رخنه‌اي بازنمي‌گذارد تا «فساد» در آن راه يابد. ... آدم‌ها همه در رفتار نمودگارهايِ انسانِ آرمانيِ اخلاقي اند. در نتيجه، در رفتارشان هيچ کژروي از هنجارهايِ «درست» ديده نمي‌شود، که دولت ــ اين بار به جاي خداوند ــ برنهاده است. به خلافِ ايمانِ مسيحيِ نويسنده، آنچه در اين عالمِ آرمان شهري فرمان‌رواست، روحِ گيتيانه‌يِ فلسفيِ يونانيّت است، نه خيالِ عالَمِ مينُوي مسيحيت. در اين جا طبيعت يکسره مهار شده است. نه تنها طبيعتِ بيروني، که در چنگِ تواناييِ فن‌آورانه‌يِ انسان است و در خدمتِ نيازهايِ او، که طبع يا طبيعتِ درونيِ آدميان نيز. در آن سرزمين نشاني از هيچ چيزِ «وحشي» و خودجوش نيست، چيزي طبيعي و خودرو و خودسر، که با قانونِ درونيِ خود زندگي و رفتار کند. بلکه اين‌جا همه‌چيز در درونِ يک فرهنگ، با سنجه‌هايِ اخلاقيِ مطلق، با زورِ دولت قالب‌بندي شده است. در آرمان‌شهر با از ميان برداشتنِ عاملِ اصليِ «فساد» و کَژرويِ اخلاقي، يعني پول، و بي‌ارج کردنِ زر-و-زيور و ثروت، هوسِ آن‌ها را در دل مردم کُشته اند. و بدين‌سان، همه را يکسره با هم برابر کرده اند. از «پيوست» مترجم

نبرد هیولاها 6 گانه ی5، سایه ی مرگ جلد 25، کراب، ارباب دریا

6,000 تومان
در سایه ی مرگ جلد 25 بانوی هیولاها در سرزمین گلیدور گرفتار طلسم و جادو شده‌است و هیولاهای خشمگین او کشور را نابود می‌کنند. تام قول می‌دهد که طلسم را بشکند، اما زمانی که کراب مرگ آور ناگهان به قایقش حمله می‌کند، به نظر می‌رسد که نبرد و ماموریت تام در همان ابتدا به پایان می‌رسد... آیا شما جرأت دارید با تام همراه شوید؟ آیا می‌توانید از این نبرد جان سالم به در ببرید؟

رمان کلاسیک جیبی (جلد65) – جان کریستوفر رقص اژدها رمان 3(سه گانه 2)

35,000 تومان
در کتاب رقص اژدها، قهرمانان داستان، براد و سایمون بعد از گشتن نیمی از دنیا، با دیدن معبدی چینی در آمریکای نا متمدن، کنجکاو می‌شوند تا از راز آن سر در بیاورند. به همین دلیل راضی می‌شوند که به عنوان برده با کشتی به شرق برده شوند. ماجرا درباره معبدی برای تعلیم انسان‌های خاص است که با افرادی درگیری پیدا می‌کند و پای قهرمانان نیز به این مشکلات باز می‌شود. داستان با تصمیم‌گیری براد و سایمون دربارهٔ اینکه به دنیای خود بازگردند تا به ماجراجویی در دنیاهای موازی ادامه دهند، ادامه می یابد.
سفارش:0
باقی مانده:1

زني در حاشيه‌ي روزنامه

24,000 تومان
کتاب زني در حاشيه‌ي روزنامه اثر شبنم بزرگی: آهان، سپیدرود دیگر! ندیده بودی؟ شما دخترها کجا را دیده اید؟ مگر بیرون می آورند شما را از آن خانه؟ قشنگ است هان؟ رودخانه را نگاه می کنم، پسر عمه « نامدار » را نگاه می کنم، خنده ام می گیرد. سر خودش را می آورد بیخ گوش من، شاید می خواهد راننده نشنود، آرام می گوید: می خواهم اسم دختر خودمان را بگذاریم سپیدرود. نفسش می خورد پشت گردن من. خودم را عقب می کشم. جا می خورد. بعد امر می کند: برو سمت خودت بشین! روزنامه باز می کند، می رود پشت آن؛ لابد ریخت من را نبیند. حتمی دیگر هیچ وقت نمی گوید گوشه ی روزنامه چیزی برایش بنویسم و...