قصه هایی از حضرت محمد(ص) جلد 7، محمد امین
قصه هایی از حضرت محمد(ص) جلد 7، محمد امین قیمت اصلی: 25,000 تومان بود.قیمت فعلی: 10,000 تومان.
بازگشت به محصولات

ماشین بازی جلد 4، موتور سواری می کنم

15,000 تومان

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات
ماشین بازی جلد 4
نویسنده
امیلی بومون
مترجم
راضیه خوئینی
نوبت چاپ ——-
تعداد صفحات 16
نوع جلد شوميز ـ منگنه‌اي
قطع خشتی
سال انتشار 1393
سال چاپ اول 1393
موضوع
علمی آموزشی
نوع کاغذ ——-
وزن ——–
شابک 9786002514653

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
ابعاد 16 × 16 × 0.2 سانتیمتر
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “ماشین بازی جلد 4، موتور سواری می کنم”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها

40,000 تومان

معرفی کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها

کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها نوشته‌ی آرمان آرین دومین مجلد از مجموعه‌ای به همین نام (پتش خوآرگر) است که بر مبنای اوستا نوشته شده و داستان حول محور نبرد تاریکی و روشنایی می‌چرخد. این مجموعه برای رده‌ی سنی نوجوان نوشته شده و از پرمخاطب‌ترین و پرافتخارترین مجموعه‌ کتاب‌های ایرانی است.

درباره‌ی کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها داستان کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها چنین آغاز می‌گردد: در شبی که آسمان به رنگ قیر سیاه بود، سی پاره روشنایی -کمتر یا بیشتر- بر دشتی تیره فرود آمدند. ذرات نور در میانه‌ی آسمان چنان در هم آمیختند که هنگام فرود بر زمین، تنها سه پاره شدند. این سه پاره نور به هیبتی همچون انسان، همراه با دست و پا و سر و تن و البته بال‌هایی شگفت‌‍انگیز از جنس فلز در آمدند. جنس بال‌هاشان چنان بود که با آن‌ها می‌توانستند مهیب‌ترینِ صخره‌ها را بشکافند و از دل آن‌ها عبور کنند. آن سه پاره‌ی نور، که به شکل سه مرد زیباروی در آمده بودند، در مقابل صف‌های آغازین لشکر دیوها ایستادند. حضور نورها همهمه‌ای در قلب سپاهیان تاریکی انداخت و سکوت ظاهری آن شب را در هم شکست. طولی نکشید که دیوها و همه‌ی هم‌قطاران‌شان آن سه نور فرودآمده را در بر گرفتند و در میان انبوهی از یاران خود محاصره کردند. لحظه‌به‌لحظه حلقه‌ی محاصره تنگ‌تر می‌شد و تاریکی بیش از پیش سه مرد جوان را در بر می‌گرفت. بوی تعفن نفس دیوها هر دم بیش از پیش می‌شد..

دیوان عطار: شرح احوال عطار

385,000 تومان
معرفی کتاب دیوان عطار: شرح احوال عطار
این کتاب، دیوان شیخ فریدالدین محمد عطار نیشابوری به تنظیم و نمونه خوانی و نظارت جهانگیر منصور است. در ابتدا شرح احوال عطار را توسط استاد بدیع الزمان فروزانفر داریم. در قسمتی از این شرح چنین می خوانیم: لقب او فريدالدّين است و در اين باب هيچ شك نيست، زيرا عوفى و ابنالفوطى و تمام كسانى كه شرح حالش را نوشتهاند اين لقب را آوردهاند و هم در پايان نسخه خطى ديوان عطار مكتوب در سنه ششصد و هشتاد و دو ]مجلس شماره 1268[ اين لقب مذكور است و از اين همه مسلم مىگردد كه او در قرن هفتم كه در نيمه اول آن قرن به شهادت رسيده و پس از آن، بدين لقب مشهور بوده است. شيخ عطار در قصائد و غزليات و در مثنويّاتش گاه خود را بهعنوان «فريد» ياد مىكند كه بىگمان مخفّف لقب او «فريدالدين» است. بنا بر روش معمول نزد بعضى از محدّثين و مورّخين كه به رعايت احتياط كلمه «الدين» را از پايان القاب مضاف به «دين» حذف مىكردهاند. شيخ ما در غالب قصائد و غزليات و ساير آثار خويش از خود به لفظ «عطّار» نيز ياد مىكند و معاصرين و ديگران هم او را بدين عنوان شناختهاند و شهرت اين عنوان به حدّى است كه نام و عناوين ديگر او را تحتالشعاع قرار داده و تقريبآ از خاطرهها برده است و علت شهرت او بدين نام آن است كه وى داروفروش بوده و طبابت مىكرده و در عرف چنين كس را عطار مىگفتهاند و هنوز هم مىگويند. شيخ ما چنانكه گفتيم عنوان «فريد» و «عطّار» را مانند تخلّص در قصايد و غزليات و در خطاب به خود در مثنوياتش مىآورد و گاه در محل واحد و با فاصله اندك هر دو عنوان را ذكر مىكند و از اينجا استنباط مىشود كه او به مناسبت وزن و يا بر حسب ميل خود گاه لفظ «فريد» و گاه «عطار» را در تعبير از خود اختيار مىنموده و نبايد تصور كرد كه او در اول «فريد» و در آخر عمر «عطار» تخلص مىكرده است زيرا آوردن اين دو تخلص در مثنويات دليل قاطع است كه چنين تصورى مبناى درست ندارد. ای گرفتار تعصب مانده دایماً در بغض و در حب مانده گرتو لاف از عقل و از لب می‌زنی پس چرا دم در تعصب می‌زنی
سفارش:0
باقی مانده:1

سیبی و 2 آینه (در مقامات و مناقب عارفان فره‌مند)

415,000 تومان
کتاب "سيبي و دو آينه؛ در مقامات و مناقب عارفان فره‌مند" نوشته‌ي "قاسم هاشمي‌نژاد" است. اين کتاب در چهار بخش با عنوان‌هاي سرنگاشت، روايت‌ها، کمينه‌ها و گزيده‌گويي‌ها به شرح زندگي، آثار و عقايد عارفان بزرگي همچون حسين منصور حلاج، بايزديد بسطامي، ابراهيم ادهم، رابعه ادويه، ابوسعيد ابي‌الخير و ابوبکر بلخي پرداخته است. در توضيح پشت جلد کتاب آمده است: "تمثيل سيبي و آينه از يک عارف قرن هفتمي سالکان را وسيله توضيحي گشت براي بيان حقيقت توحيد عارفان فره‌مندي که پايگاه و نکوانگاري آن‌ها مبناي اين دفتر شده است. اگر از گوناگوني نام‌ها بگذريم که هم سبب شناسايي و هم سبب تمايز آن‌هاست در واقع داريم از يک تن واحد از يک روح رهائي يافته سخن مي‌گوييم.

رهبران جهان باستان (4) حمورابی

3,500 تومان
در زمستان سال ١٩٠١ و ١٩٠٢ یک تیم باستان‌شناسی فرانسوی در محوطه باستانی شوش مشغول حفاری بود . یکی از یافته‌های این گروه بلافاصله مشهور شد : سه قطعه بزرگ سنگ سیاه براق که یادمانی به بلندی تقریباً دو متر و سی سانتیمتر را تشکیل می‌داد . در بالای یادمان ، چهره مردی بر سنگ تراشیده شده بود ، پادشاهی ایستاده در برابر پیکری نشسته ، که حال می‌دانیم شَمَش ، رب‌النوع خورشید و همچنین رب‌النوعِ عدالت بابلی‌هاست . زیر تصویر ، سطرهای نوشته شده زیادی به خط میخی دیده می‌شد . این خط با استفاده از یک نی و فشار دادن آن بر روی گِل نرم نوشته می‌شد ، اما در این یادمان ، کلمات با دقت روی سنگ سیاه کنده شده بود . حمورابی چهار هزار سال پیش در سرزمینی که بعدها بین‌النهرین نامیده شد ، زندگی و حکمرانی می‌کرده است . « حمورابی » مجلد چهارم مجموعه رهبران جهان باستان است که در ١٢٥ صفحه منتشر شده است .

خواهران

10,000 تومان
خواهرتان ممکن است نزدیک‌ترین فرد به شما باشد یا غریبه‌ترین، ممکن است شما را به مرز جنون برساند یا الهام‌بخش‌تان باشد، اما به هر حال رابطه‌ای منحصر به‌ فرد با شما دارد. در کتاب حاضر قسمت‌هایی از رمان‌‌های زنان کوچک و همسران خوب (اثر لوئیزا می الکات) را می‌خوانید.
سفارش:0
باقی مانده:1

من و تو

12,500 تومان

در بخشی از کتاب من و تو می‌خوانیم

با بازوهایی حلقه‌زده دور چوب‌اسکی‌ها ساک کفش‌ها در دست و کوله‌پشتی به دوش، مادر را دیدم که دور می‌زد. با او خداحافظی و صبر کردم تا بی‌ام‌و روی پُل ناپدید شود. مستقیم به سمت خیابان ماتزینی رفتم. ساختمان رای را رد کردم. در پنجاه‌قدمی خیابان لانا سرعتم را کم کردم. قلبم به‌شدت می‌زد. دهانم تلخ بود؛ انگار یک رشته مس لیس زده باشم. آن‌همه بار جلوِ حرکتم را می‌گرفت و درون کاپشنم مثل سونا شده بود. وقتی به تقاطع رسیدم، سرم را به گوشه‌ی دیگر چرخاندم. آن انتها، رو‌به‌روی کلیسایی مدرن، یک مرسدس شاسی‌بلند بود. السیا رونکانتو، مادرش، سومرو و اسکار توماسی را دیدم که داشتند چمدان‌ها را در صندوق‌عقب جا می‌دادند. یک ولوو با یک جفت چوب‌اسکی روی سقفش کنار شاسی‌بلند ایستاد و ربکاردو دوبوسز از آن خارج شد و از کنار بقیه گذشت. کمی بعد پدر دوبوسز هم خارج شد. خودم را عقب کشیدم، رو‌به‌روی دیوار. به چوب‌اسکی‌ها تکیه دادم و کاپشنم را باز کردم. مادر السیا و پدر دوبوسز داشتند چوب‌اسکی‌ها را روی سقف مرسدس محکم می‌کردند. السیا و اسکار توماسی با موبایل حرف می‌زدند. سومرو می‌پرید و ادای مشت زدن به دوبوسز را درمی‌آورد. مدتی طول کشید تا آماده شوند. مادر السیا از دست بچه‌هایی که کمک نمی‌کردند، عصبانی بود. سومرو روی سقف ماشین پرید تا چوب‌اسکی‌ها را بررسی کند و سرانجام راه افتادند. در طول مسیر در تراموا با آن چوب‌ها و کفش‌های اسکی، فشرده میان کارمندان کت‌و‌شلواری، ‌مادران و بچه‌هایی که به مدرسه می‌رفتند، احساس حماقت می‌کردم. می‌شد چشم‌هایم را ببندم و خیال کنم در تله‌کابینم. بین السیا، اسکار توماسی، دوبوسز و سومری. می‌توانستم بوی کره‌ی کاکائو را از میان کرم‌های برنز‌کننده بشنوم. می‌خندیدیم و با هُل دادنِ همدیگر از کابین بیرون می‌آمدیم.