ماه در حلقه انگشتر

2,800 تومان

قسمت هایی از کتاب ماه در حلقه ی انگشتر (لذت متن)
 چرا نمی آیم؟نمی دانم.شاید زیر آوار کلمه هایم زنده به گور شده ام و نیرویی نمانده است که بر خیزم و خود را تکان دهم همچون معمار مقرنس کار که در زیر تاق مقرنس مدفون شده باشد.
و این ها را برای تو نمی توانم بگویم سارا که با چشم های بر آمده از کدام دور دست تاریخ نگاهم می کنی و آزارم می دهی و چه شیرین! آزارم می دهی سارا و شیرینی آزار تو همچون تلخی شرابی کهنه سرخوشم می دارد.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

ماه در حلقه انگشتر

نویسنده
مسعود کریم خانی
مترجم
——-
نوبت چاپ 4
تعداد صفحات 116
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1400
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9789643621841
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “ماه در حلقه انگشتر”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

ملاحظاتی درباره‌ی مارکس

32,000 تومان

معرفی کتاب ملاحظاتی درباره ی مارکس اثر میشل فوکو

دوتچو ترومبادوری در اواخر ۱۹۷۸ سلسله گفت و گو هایی را با فوکو در باب مسئله ی قدرت که دل مشغولی آن دوره ی فوکو بود انجام داده بود، لیکن بعد از چند سال او نظرش را درباره ی هدف سراسری فعالیت هایش عوض کرده بود؛ او با امتناع ذاتی اش از این که در یک نوع تفکر محبوس شود، بار دیگر تلاش برای نظام مند کردن اندیشه اش را به چالش کشید.
درست همان موقع که ما شروع کرده بودیم به باور این که می توانیم پروژه ی او را با ا صطلاح هایی مانند «قدرت / دانش» یا «خرده فیزیک قدرت» دریابیم، او بار دیگر از حیرت زده کردن ما با نفی باور سابق خودش که موضوع راستین کارش قدرت است (که قویا در پایان گفت وگو ی پنجم این کتاب بیان می شود) آشکارا خشنود بود؛ در عوض، همان طور که در پایان کار خود نتیجه گرفت، هدف واقعی اش همیشه «خلق تاریخی از شیوه های متفاوتی بوده است که از طریق آن ها انسان ها در فرهنگ های ما به سوژه بدل می شوند». لیکن این توصیف گمراه کننده است: فوکو هرگز از نشان دادن این که چگونه تاریخ سوژه شدن از تاریخ انقیاد جدایی ناپذیر است، دست برنداشت.
اگرچه در جلدهای نهایی تاریخ جنسیت به نظر می رسد که زمینه ی کارش را تغییر چشم گیری می دهد (همان طور که در فصل های آغازین کاربرد لذت توضیح می دهد)، زمانی که به معضل تکنیک های نفس در عالم یونانی رومی و وارثانش بازمی گردد، مسئله ی قدرت همچنان با دغدغه ی آخرینش درباره ی اخلاق مرتبط باقی می ماند.
اما در این سلسله مصاحبه ها از سال ۱۹۷۸، نشانه هایی از جهت های فکری بعدی فوکو پیدا می شود (گرچه اشاراتی به نظریه ی «حکومتمندی» می کند)، پس این گفت و گوها گامی را در جهت درک تفکر فوکو طی سال های آخر دهه ی ۱۹۷۰ در اختیار می گذارد. تا جایی که من می دانم، این گفت و گوها بلندترین مجموعه ی پیوسته ی مصاحبه های چاپ شده با یک مصاحبه کننده است.
به این ترتیب، گستره ی موضوعات و غنای جزئیات، این بحث ها را شاید به بهترین منبع یگانه برای فهم نظرات فوکو از کارش در آن زمان تبدیل می کند.
سفارش:0
باقی مانده:1

ماجراهای ژان و ژان و… ژان! 3/ سوپ ماهی قرمز

25,000 تومان
این‌بار ژان‌ها و پدر و مادرشان بالاخره اسباب‌کشی کردند؛ اما با وجود یک خروس جنگی، همسایه‌ای با گوش‌های سنگین، کلاشینکف سیب‌زمینی، مهمانی غافل‌گیرکننده و زد و خورد با گروه کاستورها، زندگی جدیدشان در شهر جدید حالاحالاها رنگ آرامش به خود نمی‌گیرد؛ البته شانس آورده‌اند که بابای همه‌فن‌حریف و مامان خیلی منظمی دارند!

جویندگان مقبره 2/ حافظان طلسم‌آویز

33,000 تومان

 خلاصه ی مجموعه کتاب های جویندگان مقبره

کتاب مردگان مقدمه‌ای است برای تمامی کتاب‌های بعدی این مجموعه. قهرمان این داستان پسری به نام «الکس سنفر» است که تمامی پزشکان، از زنده ماندن او قطع امید کرده‌اند. اما چه کسی به زنده ماندن او امید دارد و حاضر است هرکاری برای زنده ماندن «الکس» انجام دهد؟ دقیقا، مادر او! مادر الکس برای نجات پسرش روشی تاریک و اسرار آمیز در ذهن دارد: استفاده از طلسم‌های «کتاب مردگان». در نهایت، مادر الکس موفق به نجات فرزند خود می‌شود، اما هرچیزی یک بهایی دارد. حال که الکس دقیقا از آستانۀ مرگ نجات یافته، باید با دنیایی مواجه شود که در آن، نیرویی شیطانی و باستانی رها شده است. مومیایی‌ها به راه افتاده‌اند، عنکبوت‌ها به نیویورک حمله کرده‌اند و مهمتر از همه، 5 فراریِ مرگ به دنیای انسان‌ها پا گذاشته اند. اما آیا اوضاع بدتر از این نیز می‌شود؟ بله! مادر الکس و کتاب مردگان درست در همین لحظه ناپدید می‌شوند. الان دقیقا وقتشه که الکس با یاری رفیق و تنها همراه خود، «رن»، با فراری‌های مرگی شاخ به شاخ شوند که 3 هزار سال گذشته را صرف نقشه کشیدن برای انتقام از انسان‌ها گذرانده‌اند!
یک فراری مرگ برخاسته ...
اتفاقات عجیبی در لندن می‌افتد. بارانی قرمز‌رنگ می‌بارد و خیابان‌ها سرخ‌پوش شده‌اند. آدم‌ها ناپدید می‌شوند و یک نفر مقبره‌های گورستان هایگیت را گشوده است ... فقط الکس و بهترین دوستش، رن حقیقت را می‌دانند: یک فراری مرگ، شیطانی قدرتمند از مصر باستان، پشت این جنجال‌هاست. الکس و رن برای پایان‌دادن به این اوضاع از نیویورک به لندن سفر می‌کنند و از جهان زندگان به اعماق مقبره‌های زیرزمینی کهن پا می‌گذارند. آیا می‌توانند جلوی فراری را قبل از آنکه بیش از اندازه قدرتمند شود بگیرند؟ یا اینکه مقبره‌ی او ‌گور خودشان می‌شود؟
سفارش:0
باقی مانده:1

این فیلم‌ساز شاعر نقاش عروسک‌ساز مستند‌ساز افسانه‌پرداز شعبده‌باز

150,000 تومان
حالا که سال‌ها گذشته، باران اتهام و انگ متوقف شده، خرده‌گیران ارزش و اعتبار متهم را دریافته‌اند، با فراغ‌بال می‌توان سخن گفت. سخن از سرگئی پاراجانف، فیلم‌ساز برجسته‌ی روس است. او که هم‌چون آندری تارکوفسکی، همکار و هم‌وطن‌اش، سال‌ها در ایران به این متهم بودند که آثارشان میان‌مایه است و نشانی از سینما ندارند و فقط تصویرهای متحرک خوش‌آب و رنگ هستند، اکنون اعاده‌ی حیثیت شده و آبرو گرفته است. مدیران بنیاد سینمایی فارابی که نقش اساسی در ایجاد ذهنیت منفی درباره‌ی پاراجانف در میان ناقدان داشتند، پس از گذشت دست‌کم سه دهه، به اهمیت این سینماگر معترف هستند و منتقدان از او به نیکی یاد می‌کنند. اکنون، روبرت صافاریان، نویسنده، مترجم، منتقد و مستندساز شناخته شده‌ی روزگار ما همت کرده و نخستین کتاب تالیفی درباره‌ی پاراجانف را زیر عنوان «این فیلم‌ساز شاعر نقاش عروسک‌ساز مستندساز افسانه‌پرداز شعبده‌باز» نگاشته است. او در این اثر به ما می‌گوید که برای شناخت دقیق و سردرآودن از آثار این سینماگر باید با فرهنگ و سنتی که در فیلم‌هایش نمایش داده می‌شود آشنا شد و داستان‌ها، نشانه‌ها و عناصر پر راز و رمز را درک کرد تا مانع از حیرت‌زدگی و غافلگیری شود. کتاب با بیوگرافی موجزی از پاراجانف آغاز شده و سپس به آثار سینماگر - سایه‌های نیاکان فراموش شده‌ی ما، رنگ انار، افسانه‌ی قلعه‌ی سورام، عاشق غریب - و فیلم‌های مستندش می‌پردازد. در بخش‌های دیگر به هنر قومی در سینمای پاراجانف پرداخته شده است.
سفارش:0
باقی مانده:1

فلسفه اشراق

15,000 تومان
این کتاب برای دانشجویان رشته الهیات و معارف اسلامی گرایش فلسفه و حکمت اسلامی در مقطع کارشناسی و رشته فلسفه غرب در مقطع کارشناسی ارشد به عنوان منبع اصلی درس «حکمت اشراق» به ارزش 2 واحد تدوین شده است. امید است علاوه بر دانشجویان، سایر علاقه‌مندان، مانند پژوهشگران حوزوی نیز از آن بهره‌مند شوند.

فهرست:

پیشگفتار مقدمه مؤلف فصل اول: فلسفه اشراق فصل دوم: نقدهای شیخ اشراق بر فلسفه مشاء فصل سوم: معرفت‌شناسی در حکمت اشراق فصل چهارم:هستی‌شناسی در حکمت اشراق منابعهر فصل شامل مقدمه، چکیده و مرور، و پرسشهای پایانی است.

پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم

قیمت اصلی: 45,000 تومان بود.قیمت فعلی: 22,000 تومان.

معرفی کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم

جوردی سییرا‌ ای فابرا در کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم داستان پسر نوجوانی به نام فلیپه را به تصویر می‌کشد که مامان و بابای او دست به اعتصاب زده‌اند. به این معنا که دیگر هیچ‌کدام از وظایف پدری و مادری‌شان را انجام نمی‌دهند. متعجب شده‌اید، مگر نه؟! با فلیپه همراه شوید و ببینید چرا و چگونه چنین چیزی رخ داده است...

درباره‌ی کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم

کتابی که پیش روی شماست، به نام پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم (Querido Hijo: Estamos En Huelga) نوشته‌ی جوردی سییرا‌ ای فابرا (Jordi Sierra I Fabra) رمانی برای نوجوانان است. این اثر ذیل مجموعه‌ای به نام پسر عزیزم منتشر شده که در آن، داستان پسری نوجوان به نام فلیپه و چالش‌های او با خانواده، دوستان و مدرسه‌اش روایت می‌شود. پیش از آن که به شما بگوییم ماجرای کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم چیست، اجازه دهید ابتدا شما را با فلیپه آشنا کنیم. فلیپه پسر نوجوانی است که پدر و مادرش از دست کارهای او ذلّه شده‌اند! راستش را بخواهید، فلیپه نه در کارهای خانه کمک می‌کند، نه حتی به امور شخصی خودش رسیدگی می‌کند. هر سال در درس‌هایش تجدید می‌آورد و با همه‌ی این‌ها سربه‌هوا و بی‌مسئولیت هم هست! داستان کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم (We Are on Strike) از آن جا آغاز می‌شود که پدر و مادر فلیپه تصمیم می‌گیرند اعتصاب کنند و کاری به کار پسرشان نداشته باشند. با توجه به این اعتصاب، فلیپه و پدر و مادرش دیگر حقی نسبت به یکدیگر نداشتند؛ فلیپه فقط حق غذا، تخت‌خواب و گاهی یک بوس داشت (چون به هر حال پسرشان بود!)، اما نه هیچ چیز بیشتر... راستش را بخواهید، داستان از چند روز قبل شروع شده بود. درست از همان روزی که پدر و مادر فلیپه با او چنان دعوایی کردند که بیا و ببین. ماجرا همان باید و نبایدهای همیشگی بود. این‌که چرا فلیپه از فرصت‌هایش استفاده نمی‌کند، چرا نمی‌فهمد که اگر همین‌طوری پیش برود، به هیچ جا نخواهد رسید، چرا با بال زدن یک مگس هم حواسش پرت می‌شود. که باید درس بخواند، که فرصت‌ها را از دست ندهد، که همه‌ی کارها را نگذارد برای لحظه‌ی آخر، که تابستان در یک چشم به‌ هم زدن تمام می‌شود و از این‌جور حرف‌ها. حرف‌هایی که هر سال می‌زدند، اما امسال به خاطر دو‌تا تجدید شدَّتَش بیش‌تر بود. اما همان‌طور که احتمالاً خودتان حدس می‌زنید، گوش فلیپه به این حرف‌ها بدهکار نبود که نبود. سه ماه تا امتحانات سپتامبر مانده بود. نمی‌خواست از همین الآن بنشیند سرِ درس و مشق، آخر تازه مدرسه‌اش تمام شده بود. به استراحت نیاز داشت!!... به‌ هر ‌روی، مامان و بابای فلیپه که متوجه شدند او قرار نیست از کارهای بدش دست بردارد، تصمیم گرفتند اعتصاب کنند. می‌پرسید اعتصاب پدر و مادرها دیگر به چه شکل است؟ خب، ما به شما می‌گوییم. اعتصاب یعنی این ‌که دیگر مامان رأس ساعت نُه صبح، فیلیپه را با این بهانه که «اگر زیاد بخوابی، همه‌ی ساعت‌های روزت را از دست می‌دهی» از خواب بیدار نکرد. بعد هم که فلیپه تصمیم گرفت برود فوتبال بازی کند، هیچ مخالفتی با او نداشت. وقتی هم که دید تیشرت فلیپه کثیف، چروک و پُر از لکه است و بوی وحشتناکی هم می‌دهد، خم به ابرو نیاورد. در واقع، قرار بود که مامان تیشرت ورزشی فلیپه را بشوید، اما از آن جا که در اعتصاب به سر می‌برد، این کار را انجام نداده بود و به نظر نمی‌رسید اهمیتی به این موضوع بدهد. البته باید به شما بگوییم که فلیپه هنوز نفهمیده بود چه اتفاقی افتاده. گمان می‌کرد مادرش دچار زوال عقل شده که این چنین نسبت به کارهای فلیپه بی‌تفاوت رفتار می‌کند! فلیپه آنجایی متوجه شد اتفاقی عجیب در حال رخ دادن است که موقع بیرون آمدن از خانه، مادرش هیچ صحبتی با او انجام نداد. در حالت عادی باید با مادرش بحث می‌کرد، تعهد می‌داد که سر‌وقت برمی‌گردد، قسم می‌خورد که خوب رفتار می‌کند، که خودش را توی دردسر نمی‌اندازد، که اگر چراغ راهنمایی برای عابران سبز بود، از خیابان رد می‌شود و یک عالم چیز دیگر. اما این بار زمانی که فلیپه جلوی در و خطاب به مادرش گفت «من رفتم!» مادرش با یک «بسیار خُبِ» ساده و مختصر جوابش را داد. نه هیچ ممانعتی، نه هیچ درس اخلاقی، هیچیِ هیچی. خلاصه این که پدر و مادر فلیپه داشتند در حد المپیک به او بی‌محلی می‌کردند. فلیپه که در ابتدا از شرایط تازه راضی بود، ‌کم‌کم متوجه شد که قضیه‌ی پیش‌آمده چندان هم مطلوب نیست. همین شد که سعی کرد راهی برای شکستن اعتصاب پدر و مادرش بیابد. دوست فلیپه، آنجل، به او گفته بود آن‌هایی که اعتصاب می‌کنند، اول تحت فشار قرار می‌دهند تا بتوانند حقوق‌شان را مطالبه کنند، ولی در نهایت مذاکره می‌کنند،‌ اما به نظر نمی‌رسید که پدر و مادر فلیپه قصد مذاکره داشته باشند... پس آن روز کی می‌رسید؟ طاقت فلیپه طاق شده بود... بد نیست اشاره کنیم که زیمنا مایر تصویرگری کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم را بر عهده داشته است. مجموعه‌ی پسر عزیزم به چندین زبان ترجمه شده؛ این کتاب را در ایران، زهرا سادات جد‌غریب به فارسی برگردانده و نشر کتاب چ (واحد کودک و نوجوان نشر چشمه) آن را ذیل مجموعه‌ی داستان‌های ونوشه به انتشار رسانده است. گفتنی‌ست چاپ نخست این کتاب در زمستان 1398 صورت گرفته است.