ماکاموشی، جزیره‌ی جوندگان جسور 11/ نفرین هِرَمِ پنیری

130,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:2
درباره نویسنده کتاب
الیزلبت دمی (Elisabetta Dami) (1958- ) نویسنده ایتالیایی ادبیات کودک است که به دلیل نگارش سری کتاب‌هایجرونیمو استیلتن مشهور است.
درباره ناشر کتاب

هوپا ناشر کتاب‌های کودک، نوجوان و جوان و بازی‌های فکری – آموزشی است که از سال 1392 فعالیت خود را آغاز کرده است.

فعالیت هوپا با ارائه‌ی نسل جدیدی از بازی‌های فکری – آموزشی شروع شد، بر اساس تولید داخلی و با کیفیتی قابل

مقایسه با محصولات بین‌المللی در این حوزه. پس از موفقیت هوپا در بخش بازی‌های فکری، از سال 1394 برنامه‌ریزی آن برای انتشار کتاب‌های مناسب کودک، نوجوان و جوان آغاز گشت و سرانجام در اردیبهشت 1395، مصادف با نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، نخستین کتاب‌های هوپا به بازار عرضه شد.

 

فقط 2 عدد در انبار موجود است

توضیحات

ماکاموشی، جزیره‌ی جوندگان جسور 11/ نفرین هِرَمِ پنیری

نویسنده
 جرونیمو استیلتن
مترجم
 فریبا چاوشی
نوبت چاپ
تعداد صفحات 131
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786222040253
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “ماکاموشی، جزیره‌ی جوندگان جسور 11/ نفرین هِرَمِ پنیری”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتاب تاریخ ترسناک 12: یونانیان یگانه

80,000 تومان

معرفی کتاب تاریخ ترسناک 12: یونانیان یگانه

حافظه‌ی جمعی ایرانیان از یونانی‌ها خاطرات خوبی ندارد؛ چراکه ما را به یاد آتشی که به جان تخت‌جمشید زدند می‌اندازد؛ با این حال باید بپذیریم آن‌ها از ابرقدرت‌های باستان بوده‌اند. کتاب تاریخ ترسناک 12: یونانیان یگانه درباره‌ی یونان قدیم در دوران اوج شکوه و قدرتش است. تری دیری نوجوانان را با دستاوردها، جنگ‌ها، آداب‌ و رسوم، فرهنگ و دانش این دشمن قدیمی که خوشبختانه حالا دیگر دست از ستیز با یکدیگر برداشته‌ایم، آشنا می‌کند. درباره‌ی کتاب کمتر کسی در دنیا پیدا می‌شود که یک کتاب تاریخ خوانده باشد و نداند یونان در ذهن کشورهای رقیب و دشمنانش چه غول هولناکی بوده است. حتی اگر به تاریخ اکشن و خون‌ و خون‌ریزی علاقه‌ای نداشته باشید، احتمالاً با علاقه‌ی یونانیان به فلسفه آشنایید و سقراط، ارسطو و افلاطون معرف حضورتان هستند. اگر با فلاسفه نیز میانه‌ی خوشی نداشته باشید، توانایی این ملت را در هنر تئاتر، مجسمه‌سازی و نمایشنامه‌نویسی نمی‌توانید نادیده بگیرید. یونانیان یا کاری را شروع نمی‌کردند، یا اگر واردش می‌شدند تا وقتی که روی سکوی برنده نمی‌ایستادند، بی‌خیال ماجرا نمی‌شدند. کتاب تاریخ ترسناک 12: یونانیان یگانه (The Groovy Greeks And The Rotten Romans) واقعاً ترسناک است؛ زیرا به جز دو فصل کتاب که درباره‌ی هنرمندان و استادان یونان باستان است، باقی کتاب روایتگر جنگ و حمله‌های شبانه‌روزی یونانیان به این کشور و آن کشور است! البته تری دیری (Terry Deary) تمام این جنگ‌ها را با زبان طنز و بیانی شوخ‌طبعانه تعریف می‌کند، اما یونانیان عزیز در آن دوران، کاملاً جدی و بدون شوخی با همه می‌جنگیدند.

حکایت‌های فلسفی (برای حفظ زمین)

49,000 تومان
این کتاب از مجموعه حکایت‌های فلسفی برای حفظ زمین و به منظور توجه به ارتباط آدم‌ها با طبیعت تدوین شده است . نویسنده در این کتاب سعی نموده حکایت‌هایی را جمع‌آوری نماید که در سنت‌های مردم سراسر جهان یافت شود . دغدغه‌ها و دلمشغولی‌های امروزی بوم‌شناسان در اکثر این حکایت‌ها دیده می‌شود . مثلاً این تفکر که «زمین مال ما نیست ، ما آن را ارث برده‌ایم و آن را به فرزندانمان تحویل می‌دهیم» از نمونه تفکراتی است که مورد بحث قرار گرفته است . طبیعت همواره به ما یادآوری می‌کند که نظم را به آن برگردانیم. ما نمی‌توانیم همچون تنها اربابان زمین رفتار کنیم و به منابع بی‌پایان آن چنگ بزنیم . لازم است به پندها و حکمت‌های دیگر تمدن‌ها هم گوش فرا دهیم . « پیکمال » به حکایت‌هایی که جمع‌آوری کرده نکات ادبی حاوی گفته‌های خردمندانه از نویسندگان و شاعران جهان افزوده است که در آنها لزوم هماهنگی انسان و طبیعت دیده می‌شود .

و دست‌هایت بوی نور می‌دهند

20,000 تومان
و دست‌هایت بوی نور می‌دهند نویسنده مصطفی مستور مترجم نوبت چاپ 5 تعداد صفحات 48 قطع و نوع جلد جیبی

کتاب سربازها و عاشق ها

10,000 تومان

معرفی کتاب سربازها و عاشق ها اثر مکردیچ سارکسیان

کتاب سربازها و عاشق ها که این داستان از آن انتخاب شده شامل سه داستان با موضوع جنگ است. نویسنده در این داستان ها با ظرافت، دقت و بیان شاعرانه اش به روابط انسان ها پرداخته و ویرانگری و خشونت جنگ را ترسیم کرده است. بخشی از کتاب: من هجده ساله ام... کسانی به من حسادت می کنند که حالا دارند از همین دوران عمرشان خاطره ها تعریف می کنند. از سن من عشق می تراود و قبل از همه، من را از خود بی خود می کند و شاید هم دخترهای هم سن و سالم را. از انباشته شدن بیش از حد نیرو و توان، ماهیچه هایم به درد می آیند و برای خلق کردن، ساختن، پروازکردن و میل به عشق ناله می کنند و...

خواهر خونه

4,500 تومان
معرفی کتاب خواهر خونه. مجموعه شعری سروده شده در چهار دفتر با عناوین ستم گری “، ” مفقودالجسد “، ” مرده خوانی ” و ” مناجات نامه “، مشتمل بر هفتاد و هفت قطعه شعر به نسبه کوتاه، که شاعر در هر دفتر، هستی شعرش را بر اندیشه و نگرش متفاوتی از هستی، دوام بخشیده است. شور پر رنگ شاعر در تجلی بخشی به مضامینی همچون عشق، جنگ، مرگ و زندگی در بستری از تغزل و انتزاع، خطوط اصلی تابلوهای شعری و امپرسیون ذهنی شاعر در این دفتر است. . .

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت