

ماکاموشی، جزیرهی جوندگان جسور 6/ چهار موش در اعماق جنگل تلهموش
215,000 تومان
درباره نویسنده کتاب
درباره ناشر کتاب
هوپا ناشر کتابهای کودک، نوجوان و جوان و بازیهای فکری – آموزشی است که از سال 1392 فعالیت خود را آغاز کرده است.
فعالیت هوپا با ارائهی نسل جدیدی از بازیهای فکری – آموزشی شروع شد، بر اساس تولید داخلی و با کیفیتی قابل
مقایسه با محصولات بینالمللی در این حوزه. پس از موفقیت هوپا در بخش بازیهای فکری، از سال 1394 برنامهریزی آن برای انتشار کتابهای مناسب کودک، نوجوان و جوان آغاز گشت و سرانجام در اردیبهشت 1395، مصادف با نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، نخستین کتابهای هوپا به بازار عرضه شد.
ماکاموشی، جزیرهی جوندگان جسور 6/ چهار موش در اعماق جنگل تلهموش
در انبار موجود نمی باشد
ماکاموشی، جزیرهی جوندگان جسور 6/ چهار موش در اعماق جنگل تلهموش
نویسنده |
جرونیمو استیلتن
|
مترجم |
فریبا چاوشی
|
نوبت چاپ | — |
تعداد صفحات | 131 |
نوع جلد | —- |
قطع | — |
سال نشر | — |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
کودک و نوجوان
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786008869061
|
وزن | 0.5 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
مومی ترولها 1/ ترولهای کوچک و سیل بزرگ
معرفی کتاب مومی ترول ها 1 اثر تووه یانسون
تاریخ حدیث
فهرست:
مقدمه تعریف تاریخ حدیث سیر تدوین حدیث نزد اهل سنت سیر تدوین حدیث در شیعه خاتمه: سایر موضوعات حدیث صورت اجازه علامه تهرانیماجراهای مگسی ویززز و سرمگس 8/ دیدار سَرمگس و پَرمگس
معرفی کتاب دیدار سرمگس و پرمگس اثر تد آرنولد
شاهنامهی فردوسی 17: پادشاهی خسرو پرویز
در بخشی از کتاب شاهنامه فردوسی - جلد 17: پادشاهی خسرو پرویز میخوانیم
شاه ایران از کار آنان بسیار تعجب کرد و با سپاهش سه روز پشت درِ آن شهر ماند. روز چهارم کسی را فرستاد و به آنان چنین پیغام داد: «سپاه بسیاری با ما نیست. گرچه به این شهر نزدیک شدهایم؛ اما برای جنگ نیامدهایم. برایمان آذوقه بفرستید و ما را یاری کنید و در پی شکست ما نباشید.» اما حرف در نظر آنها خوار بود و سپاهیان شاه نیز همه خسته و گرسنه بودند. در همان هنگام ابری تیره پدیدار شد و مانند شیر خشمگین غرّید و آنگاه باد سختی بر آن شهر وزیدن گرفت. صدای مردم در هر کوی و برزن برخاست. وقتی نیمی از آن شب تیره گذشت، قسمتی از دیوار شهر فروریخت. تمام مردم داخل شهر از آن کار در شگفت ماندند و اسقف در مقابل خداوند به عذرخواهی پرداخت. در هر کوی و برزن آذوقه تهیه کردند و با سه کشیش پیر آنها را بیرون آوردند. کشیشها از هرچه در آن سرزمین بود، از لباسهایی که محصول سرزمین روم است با زاری و ناله نزد شاه ایران آوردند و گفتند: «ای شاه! ما گناهکاریم.» چون خسرو جوان و خوشکردار بود، آنها را بهخاطر بدیای که کرده بودند، سرزنش نکرد. در آن شهر کاخی بود که بلندیاش به آسمان میرسید. در آن پُر از برده بود؛ زیرا قیصر آنجا را چنان ساخته بود. شاه از دشت به درون شهر آمد و در آن شهرستان بسیار گشت. تمام رومیان او را ستودند و به زیر پایش گوهر افشاندند. وقتی شاه به آن جای آباد رسید، مدتی را در آن به استراحت پرداخت و آنگاه نامهای برای قیصر نوشت و از آن طوفان و باد و باران و ابر سیاه گفت. سپس از آن شهرستان بهسوی سرزمین مانُوی راند که خردمندان آن را بهشت میدانستند. هرکس از اهالی مانُوی که خردمند و بزرگزاده بود و از راهبان و کشیشان، با هدیه و نثار بسیار نزد شاه ایران شتافتند.رفتیم بیرون سیگار بکشیم، هفده سال طول کشید.
معرفی کتاب رفتیم بیرون سیگار بکشیم، هفده سال طول کشید
کتاب رفتیم بیرون سیگار بکشیم، هفده سال طول کشید، مجموعه داستانهای کوتاهی از دنیای نه چندان مهربان نویسندگان روسی است که هنوز سیگار کشیدنشان ادامه دارد. در مورد این اثر چیزی که در ابتدا توجه شما را به خودش جلب میکند عنوان باشکوه و طولانی آن است. همین سبب میشود کنجکاویتان تحریک شود و شما را مجبور میکند تا آن را مطالعه کنید. در این کتاب نه داستان از هفت نویسندهی معاصر روس وجود دارد که به صورت تصادفی برگزیده نشدهاند و دنیایشان تقریباً به هم مرتبط هستند. این داستانها در غیر عادی بودن فضا و روایتشان با وجود انسانهای عادی، وجه اشتراک دارند. قهرمانان این داستانها از قسمتهایی از جامعه هستند که قبلاً شرایطی برای رساندن صدایشان به گوش شما نداشتند و چه بسا وجودشان به چشم نمیآمد. تنهایی، روزمرگی و خشونت موجود در زندگی آنها که بازتاب مستقیم شرایط اجتماعی روسیهی بعد از فروپاشی اتحاد شوروی نیز است، به طور واضح در این داستانها دیده میشود. مقدمهای کوتاه دربارهی هر یک از نویسندگان جهت آشنایی شما با زندگی، سبک هنری و آثار آنان در ابتدای داستانها موجود است. هم اکنون همهی آنها زنده و در حال نوشتن هستند و همین مسئله بر جذابیت این اثر میافزاید. ادبیات روس دهههای گذشته با وجود داشتن داستاننویسان معروفی که شهرت جهانی دارند، مخاطبان فارسی زبان، کمتر آن را میشناسند. در داستانهای روسی همواره فضا با یک ابر تیره و تار پوشیده میشود و انگار نمیتوانید اثری از شادی، نشاط و آرامش در آنها ببینید. شاید به این دلیل باشد که هنوز سایهی کمونیسم از جوامع روس رخت برنبسته است. در بخشی از کتاب رفتیم بیرون سیگار بکشیم، هفده سال طول کشید میخوانیم: او در جوانی از پسر عمهاش، که جوانی باهوش و خوشقیافه و بیکاره بود، حامله شد و وقتی پسرعمهاش به او توصیه کرد به لژبیتسکی، پزشک مشهور ناخوشیهای زنان، مراجعه کند (و البته قول سفت و سخت پول هم داده بود)، با یک قوطی اسید سولفوریک در کمین او نشست و آن را به صورتش پاشید. پسر عمه فریادهای هولناکی سر داد، دنبال خاله برتا دوید، افتاد و مرد. البته درستتر است که بگوییم: مرد و افتاد. قلبش ضعیف بود. البته خاله برتا خالهی مادرم بود، نه خالهی من. بنابراین باید مختصات زمانی را هم تصحیح کنم: ماجرا اوایل قرن گذشته اتفاق افتاده بود. در اینجا باید فضای فرهنگی و زندگی بیدرد و غم شهرک کوچکی را که ماجرا در آن رخ میدهد نیز توصیف کنم. خانوادهی ارجمند کاگانوفسکی، جد من پینخوس الیویچ و زنش، ننه خایا... نمیشود گفت: که خیلی ثروتمند بودند، ولی به هر حال یک کارگاه شیرینیپزی را میگرداندند. البته تمام خانواده در این کار سهیم بودند. تعدادشان هم کم نبود: پنج دختر، همه شبیه هم. شوخی نیست! دخترها در قسمت بستهبندی مینشستند و شکلاتها را لای کاغذ میپیچیدند. کار دقیق و طاقتفرسایی بود. همه چیز به سرعت انگشتان بستگی داشت. آنها که ماهرتر بودند، با سرعت یک شکلات در ثانیه کار میکردند.وبلاگ خونآشام 2/ باران جیغ بر جاده
قسمتی از کتاب وبلاگ خون آشام 2
کت و شلوار راه راهی گفت: “تنم می لرزه وقتی آدم ها می گن داشته ن درباره ی من حرف می زده ن.” کمی عذاب وجدان گرفتم. آمد جلوی پیشخان ایستاد. انگار خیلی هم ناراحت نشده بود. باز همان کت و شلوار راه راهش تنش بود. گفت: “خب، بگین ببینم چه بلایی قراره سرم بیاد؟” خانم روزنامه فروش با صدای بلند خندید: “وای گیلز! از دست تو!” چشم هایش برق می زد. معلوم بود حسابی این آقای گیلز را قبول دارد. گفت: “نگران نباش بابا! چیزی نیست. کسی کاری با تو نداره. این آقا پسر داره واسه پروژه مدرسه ش تحقیق می کنه. زندگی من رو شخم زد از بس سوال پیچم کرد.” بعد با غرور تمام گفت: “تو که رسیدی داشت درباره ی مشتری ها و تازه واردها ازم می پرسید.” گیلز سر تا پای من را نگاه کرد و گفت: “فکر می کنم ما دیروز یک گپ مختصری با هم زدیم؟ زیر بارون. درست نمی گم؟ من نه تنها از مشتری های تازه بلکه از مشتری های خیلی راضی هم هستم. این خانم فوق العاده ن. حتی لطف کرده ن مجله ای رو که می خواستم برام سفارش داده ن. ” خانم روزنامه فروش گفت: “آهان. خوب شد یادم انداختی!این امروز صبح رسیده.” و مجله ای رو برداشت و گرفت طرف گیلز. گیلز بدجوری توی نخ من بود. گفتم: “می تونم دو تا سوال ازتون بپرسم؟ اگه اشکال نداره.” سعی می کردم به چشم هایش نگاه نکنم. زل زده بودم به دفترچه ام.محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ماکس شلر
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند.
ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.
نقدی بر این کتابدانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-روشنگری
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-این همانیشخصی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ تکنولوژی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ شوخی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-زيبایشناسی هگل
دانشنامه فلسفه استنفورد 2: فلسفه و مسائل زندگی
موضوع | فلسفه |
نویسنده | جان ماریال، تادئوس مِتس، دن هِیبرون، تاد کالدر، بِنِت هِلم، رونالد دِ سوسا، کرولین مک لاود، الیزابت برِیک، جوزف میلم، رابین س.دیلون، استیون لوپر |
مترجم | امیرحسین خداپرست، مریم خدادادی، غلامرضا اصفهانی، ابوالفضل توکلی شاندیز، حسین عظیمی، ایمان شفیعبیک، ندا مسلمی، مهدی غفوریان، راضیه سلیمزاده |
سرپرست و ویراستار مجموعه | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
سال نشر | ١٤٠٢ |
سال چاپ اول | ١٤٠٠ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
قطع | رقعی |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ٨٧٢ |
شابک | ١ -٠٣٨٢-٠٤-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دانشنامه فلسفه استنفورد 5: زیباییشناسی
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
قطع | وزیری |
سال نشر | ١٤٠١ |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ١٣٥٤ |
شابک | ٧ -٤٦٣-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.