ماگ استارباکس

140,000 تومان

توضیحات

امروزه ماگ‌ها تبدیل به بخش جدایی‌ناپذیر زندگی روزمره ما شده‌اند. ماگ (Starbucks) دارای یک درپوش سیلیکونی است. این درپوش با قطر 10 سانتی‌متر کاملا دهانه‌ی ماگ را می‌پوشاند. این هم‌پوشانی علاوه بر حفظ نسبی درجه حرارت نوشیدنی از افتادن اشیای خارجی به دورن نوشیدنی نیز جلوگیری خواهد کرد. درپوش دارای یک یک خروجی به ابعاد 0.8 × 1.3 سانتی‌متر است. این خروجی ابتدا پلمپ بوده و در صورت تمایل می‌توان با یک برش خروجی را آزاد کرد. مهم‌تر از این فضایی که برای قرارگیری خروجی در هنگام نوشیدن تعبیه شده قابل توجه است. ماگ سیلیکون کاور گنجایش 400 میلی‌لیتر را داراست. با این حجم قابلیت تهیه و سرو یک وعده نوشیدنی گرم برای یک نفر را مهیا می‌کند.

حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.350 کیلوگرم
ابعاد نامعلوم
رنگ

,

نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “ماگ استارباکس”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

غزالی در بغداد

395,000 تومان
غزالی در بغداد نام یک رمان تاریخی است که نوشته ی ذبیح الله منصوری است ، او نامی خودساخته تحت عنوان ادوارد توماس، نویسندهٔ اهل انگلستان برای این اثر خود برگزیده. پوشیده نیست مانند سایر آثار منصوری اعلام ، مستندات و به‌طور کل محتوای این کتاب قابل استناد نیست و با اتکا به قلم روان نویسنده تنها به عنوان داستانی جذاب نگریسته می شود. این کتاب رمانی تاریخی است که به روایت مهاجرت ابوحامد محمد غزالی متکلم و فقیه ایرانی است که یکی از بزرگترین مردان تصوف سدهٔ پنجم هجری بود می‌پردازد و ضمن بیان داستان اصلی به خلق تصویری از اوضاع تاریخی، شرایط ناعادلانه حاکم بر جامعه آن دوران، دستاوردهای علمی غزالی، ستایش انسانیت و آزادگی روی می‌آورد. | .

مانولیتو به سفر می رود

36,000 تومان
تابستان امسال اتفاق خارق‌العاده‌ای افتاد: پدرم تصمیم گرفت مرا با کامیونش به سفر ببرد. در جاده پدرم حق نداشت حوصله‌اش سر برود یا پشت فرمان بخوابد! پس برایش ماجراهایی را که در طول هفتۀ ژاپن در فروشگاه پیش آمده بود تعریف کردم. پدرم مرا با آلیسای زیبا و مارسیال خطرناک آشنا کرد. ولی یک شب، ناپدید شد. آن وقت، با احتیاط تمام، با پیژامه، برای تحقیق و جستجو بیرون رفتم ... سفری فراموش نشدنی!

طرحهای اسلامی

قیمت اصلی: 50,000 تومان بود.قیمت فعلی: 14,000 تومان.
طرحهای اسلامی نویسنده اوا ویلسون مترجم محمدرضا ریاضی نوبت چاپ 11 تعداد صفحات 160 نوع جلد شومیز قطع وزیری سال

ژان-فرانسوا لیوتار

5,200 تومان
ژان فرانسوا لیوتار (98-1925) یکی از برجسته‌ترین اندیشه‌گران انتقادی در نیمة دوم سدة بیستم بود. شهرت او بیش‌تر به خاطر تحلیل‌های راهگشایش از پسامدرنیسم و پسامدرنیته که محور اصلی مورد توجه نگارنده در این کتاب هستند. نویسنده می‌کوشد در کتاب حاضر که مجلدی از مجموعة اندیشه‌گران انتقادی است، با گزینش دقیق، منسجم و هدفمند اندیشه‌های اساسی این متفکر، به جای دانشی سطحی، شناختی عمقی به خواننده ارائه و انگیزه‌ای برای خوانش‌های پیشرفته‌تر مهیا کند.

کلکسیون کلاسیک : سفر به مرکز زمین

23,000 تومان
توضیح کتاب : رمان سفر به مرکز زمین، اثر ژول ورن بوده و ماجرای سفر یک پرفسور آلمانی به نام اوتو لیدن‌براک به همراه برادرزاده‌اش را نقل می‌کند. آن دو بعد از رمزگشایی کتابی 700 ساله به زبان رومی در می‌یابند که می‌شود از دهانه آتشفشان به مرکز زمین رسید. آن‌ها با کمک یک راهنما به نام هانس این سفر را آغاز می‌کنند. از دهانه آتشفشان در روز و ساعتی معین پایین می‌روند، دایناسورها و حیوانات ماقبل تاریخ را میبینند و با خطراتی مواجه می‌شود و سرانجام هنگام بیرون آمدن ... اکنون که به رخدادهای آن روز پرحادثه فکر می‌کنم، سخت می‌توانم واقعیت ماجراجویی‌هایم را باور کنم، ماجراجویی‌هایی شگفت‌انگیز که وقتی یادشان می‌افتم، بهت زده می‌مانم. عمویم مردی آلمانی بود که با خاله‌ام، زنی انگلیسی، ازدواج کرد. عمو که به خواهرزاده‌ی یتیم و بی‌پدرش بسیار وابسته بود، من را دعوت کرد تا در خانه‌اش در سرزمین پدری، زیرنظر خودش مطالعه و تحقیق کنم. خانه در شهری بزرگ بنا شده بود و عمویم، استاد فلسفه، شیمی، زمین‌شناسی، کانی‌شناسی و علوم دیگر بود. یک روز که در آزمایشگاه وقت می‌گذراندم و عمویم خانه نبود، ناگهان احساس کردم باید بافت‌های بدنم را بازسازی کنم، یعنی گرسنه‌ام شد. می‌خواستم بروم سراغ آشپز فرانسوی‌مان که عمویم، پروفسور لیدنبروک، ناگهان در خانه را باز کرد و با عجله از پله‌ها آمد بالا. - اَکسِل ... اکسل ... اکسل... - با عجله راه افتادم، اما پیش از آنکه به اتاقش برسم، در حالی که پله‌ها را سه‌تا‌یکی می‌پریدم، پای راستش را محکم روی زمین کوبید: «اکسل ...» و با لحنی سراسیمه گفت: «داری می‌آیی بالا؟»