ماگ استارباکس

140,000 تومان

توضیحات

امروزه ماگ‌ها تبدیل به بخش جدایی‌ناپذیر زندگی روزمره ما شده‌اند. ماگ (Starbucks) دارای یک درپوش سیلیکونی است. این درپوش با قطر 10 سانتی‌متر کاملا دهانه‌ی ماگ را می‌پوشاند. این هم‌پوشانی علاوه بر حفظ نسبی درجه حرارت نوشیدنی از افتادن اشیای خارجی به دورن نوشیدنی نیز جلوگیری خواهد کرد. درپوش دارای یک یک خروجی به ابعاد 0.8 × 1.3 سانتی‌متر است. این خروجی ابتدا پلمپ بوده و در صورت تمایل می‌توان با یک برش خروجی را آزاد کرد. مهم‌تر از این فضایی که برای قرارگیری خروجی در هنگام نوشیدن تعبیه شده قابل توجه است. ماگ سیلیکون کاور گنجایش 400 میلی‌لیتر را داراست. با این حجم قابلیت تهیه و سرو یک وعده نوشیدنی گرم برای یک نفر را مهیا می‌کند.

حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.350 کیلوگرم
ابعاد نامعلوم
رنگ

,

نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “ماگ استارباکس”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

دکارت

320,000 تومان

معرفی کتاب دکارت

اهداف کتاب پیش رو فروتنانه است: ارائهٔ تبیینی روشن و صریح از فلسفهٔ دکارت که در آن نسبت به پیچیدگی‌های مباحث مطرح در این فلسفه جانب انصاف رعایت شود و در عین‌حال، سعی بر این باشد که موضوعات به گونهٔ معقولی در دسترس دانشجویانی قرار گیرد که چه‌بسا نخستین‌بار باشد که به نظام دکارتی روی می‌آورند. چنین کاری با وجود دشواری، نباید ناممکن باشد زیرا اعتقاد خود دکارت بر این بود که اگر براهین موجود در فلسفهٔ او به‌طور ساده و به ترتیب درست عرضه شود، حتی «متعالی‌ترین» ابعاد آن را نیز می‌توان بدون مهارت تخصصی فهمید… فهم‌پذیری الزاماً به‌معنای ساده‌سازی افراطی نیست و در واقع امیدوارم این کتاب نظر آن‌هایی را که آشنایی تخصصی‌تری با متون دکارت دارند، نیز جلب کند.

دکارت - انتشارات نی 

فسقلی جلد 45، جی جو جنگجو

7,000 تومان
این کتاب، دربرگیرنده‌ی 15 داستان جذاب است که شخصیت اصلی هر یک از آن‌ها دختر یا پسر کوچولویی است که یک ویژگی یا عادتی منفی دارد: لجباز است؛ زیادی غذا می‌خورد؛ بیش از حد تلویزیون تماشا می‌کند؛ خجالتی است؛ خبرچینی می‌کند؛ جیغ و داد راه می‌اندازد و... این داستان‌ها به‌گونه‌ای هستند که خواننده خردسال از همان ابتدا، بدی رفتار شخصیت داستان را حس می‌کند و متوجه زشتی کارش می‌شود. این کتاب برای کودکان پیش‌دبستانی و سال‌های اول و دوم دبستان منتشر شده و در اختیار آنان قرار گرفته است.

تاریخ خلیج فارس

110,000 تومان
کتاب تاریخ خلیج فارس درباره پهنه آبی «خلیج همیشه پارس» و متشکل از مقالاتی است به قلم نویسندگانی چون تی. پاتس، ویتکُم، تورج دریایی، محمد باقر وثوقی، گری سیک و دیگر بزرگانی که نام آنها نشان‌دهنده ارائه اثری گرانسنگ برای مخاطب است. نویسندگان این مقالات مقاطع تاریخی گوناگون و نیز موضوعات مختلف جامعه‌شناختی را موضوع بررسی قرار داده‌اند. نکته جالب این که در این اثر، خلیج فارس به صورت یک کل و نه صرفاً ضمیمه تمدن‌های فلات ایران یا شبه جزیره عربستان بررسی شده است. دیدگاهی نو که دستاوردهایی تازه و بس ارزنده به ارمغان آورده است، گرچه گاه در مستقل شمردن این پهنه آبی و کرانه‌های آن از ایران شاید غلو شده باشد. همسانی‌هایی که از آنها یاد شده است تنها جنبه‌های ظاهری زیست و فرهنگ مردمان و اقوام را شامل می‌شود، حال آن‌که انسان هویتی مستقل دارد از آنچه ظاهر وی می‌نماید. هویتی برخاسته از باورها و ارزش‌های او که اگر از این جنبه داوری می‌کنیم، ساکنان خلیج فارس با مردمان سواحل هند یا کرانه‌های «مالابار» تفاوت‌های بسیاری دارند.

کتاب در بلند مدت همه مرده ایم

600,000 تومان
این وضیفه‌ی ما است که صلح را امتداد دهیم، ساعت به ساعت، روز به روز، تا زمانی که بتوانیم. ما نمی دانیم آینده چه چیزی در مشت دارد، جز آنکه با هرآنچه پیش بینی می کنیم بسیار متفاوت خواهد بود. در متنی دیگر گفته‌ام که زیان «بلند مدت» آن است که در بلند مدت همه مرده‌ایم. اما به طریقی اولی می توانستم بگویم مزیت بزرگ «کوتاه مدت» آن است که در کوتاه مدت همه‌ی ما هنوز زنده‌ایم. زندگی و تاریخ برای کوتاه مدت ها شاخته شده‌اند. صلح در کوتاه مدت است که معنا دارد. بهترین کاری که می توانیم انجام دهیم آن است که فاجعه را به تاخیر بیندازیم. حتی اگر فقط به این امید که اتفاقی رخ دهد. زمانی که صلح وجود دارد، صلح وجود داردو -جان کینز

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

آشنایی با صادق هدایت

175,000 تومان
آشنايي با صادق هدايت بر پايه دوستي نزديك فرزانه با هدايت، كه تا آخرين روزهاي زندگي وي ادامه داشته، نوشته شده است. بخش نخست كتاب آنچه صادق هدايت به من گفت، در بردارنده خاطره‌هاي گوناگوني از اين دوران است كه در كنار هم، تصويري روشن و واقعي از خصوصيات شخصي و روال زندگي هدايت ترسيم مي‌كنند و به ويژه بر رويدادهاي چند ماهه پيش از خودكشي وي در پاريس پرتوي تازه مي‌افكنند. بخش دوم صادق هدايت چه مي‌گفت، بررسي و تحليلي درباره روحيات و شخصيت و ديدگاه‌هاي اجتماعي و هنري اين نويسنده بزرگ است كه رابطه انديشه‌ها و آثار او را با زندگي واقعي‌اش روشن مي‌كند.