مایا،یا، قصه آپارتمانی در خیابان کریمخان

2,000 تومان

« حمید رضایی » فوتبالیست خانه‌نشینی است که در آپارتمان خود کشته شده است . داستان با خبر این مرگ آغاز می‌شود و با ادامه قصه در رابطه با همین قتل ، موضوعات دیگری در رمان مطرح می‌شود مثل روابط پنهانی دختر صاحبخانه و فوتبالیست مقتول پیش از وقوع این حادثه ، اجرای مراسمی خوفناک در واحد خالی طبقه دوم آپارتمان و قتل یکی دیگر از ساکنان آپارتمان . در طول ده فصل رمان ، گره داستانی رویدادهای داستان باز می‌شود و تا پایان روایت ، هویت راوی ( که خیلی هم مرموز است ) مشخص می‌شود: « آقای مسعودی کلید را توی در انداخت و چرخاند . در باز شد .

پیرمرد روانکاو و آقای مسعودی با احتیاط به داخل خانه رفتند و باز چند بار آقا حمید را صدا زدند .» از ساکنان این آپارتمان می‌توان به پیرمرد روانکاو ، زن آرایشگر ، ریاضیدان فیلسوف ، معلم بازنشسته و . . . اشاره کرد . فرید قدمی ، مترجم ، روزنامه‌نگار و داستان‌نویس جوانی است که پیش از این کتاب «آمریکایی‌ها» مجموعه اشعار شاعران امریکا را ترجمه و گردآوری کرده‌است .

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

مایا ،یا، قصه آپارتمانی در خیابان کریمخان

نویسنده
فرید قدمی
مترجم
——-
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ٩٦
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٨٨
سال چاپ اول ——
موضوع
——
نوع کاغذ ——
وزن ۱۳۰ گرم
شابک
9786009065271
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.130 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “مایا،یا، قصه آپارتمانی در خیابان کریمخان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

گیسیا

21,000 تومان
گیسیا زنی است که دل در گرو فرهنگ و ادبیات سرزمین مادری‌اش دارد. بین او و ریشه‌هایش سال‌ها فاصله افتاده است. او درگیرودار زندگی روزمره و در آخرین شب تابستان با تغییری غیرمنتظره در زندگی‌اش روبه‌رو می‌شود. گیسیا در تکاپوی سروسامان دادن به اوضاع و در تلاش برای برگردان زندگی‌اش به وضعیت قبل، سفری می‌کند به درون خودش و خاطراتش را با سه مرد مهم زندگی‌اش، می‌کاود. سپس... در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم: گیسیا موها را خیس کرد. شانه را نوازشگرانه بر رشته‌ای از  موهای ابریشم‌گون ارکیده کشید و با  قیچی آن را برید. تارهای مو بر زمین ریخت.  شانه بار دیگر رشته‌ای مو را نوازش کرد. تارهای مو از شانه گریختند. گیسیا، این موها هوس جدایی از سر ارکیده ندارند. تو داری آن‌ها را به زور می‌بری. دست‌کم  آن‌ها را بنواز گیسیا. تو سلاخی گیسیا! پس به قربانی‌ات آب بده نوازشش کن و آنگاه  سلاخی‌اش کن.  گیسیا رشته‌ای دیگر از موها را نوازش کرد و برید. به نوک موها نگاه کرد و گلوله داغ در سینه‌اش چرخید؛  از نوک موهای ارکیده  خون می‌چکید.

پیدایش هند نوین

65,000 تومان
آدام گاپنیک در مجله‌ی نیویورکر می‌نویسد: «جنگ و کشتار به کشور‌ها شکل می‌دهد. مرزهایشان شبکه‌ای از جای ظخم‌ها و بریدگی‌هاست. آن‌ها تاریخ خشونت آشکار بر روی زمین‌اند.» از جمله‌ی به‌خون‌آغشته‌ترین مرزها در روی زمین مرزهایی هستند که جمهوری‌های امروزی هند، پاکستان، و بنگلادش را از هم جدا می‌کنند. این سرزمین‌ها زمانی هند باستان را تشکیل می‌دادند که، به گفته‌ی لئوراستن، مؤلف، «یک کشور نبود، بلکه ملغمه‌ای از امیرنشین‌ها، آمیزه‌ای از مذهب‌ها و خرافه‌ها، مخلوطی از آیین‌ها و کیش‌ها و کاست‌هایی بود که هر از گاه  بر اثر هیجانات ناشی از تعصب و خشک‌اندیشی یکدیگر را قتل عام می‌کردند.... این سرزمین از اسطوره‌ها و خرافه‌های بی‌شمار گیج و حیران بود و از انواع بلاها و قحطی‌ها و گرسنگی چنان آسیب می‌دید که گاهی به نظر می‌رسید سرزمین مردگان است.»
سفارش:0
باقی مانده:1

بر امواج

130,000 تومان
هر انسانی گذشته‌ای دارد که هرگز رهایش نمی‌کند، آینده‌ای دارد که می‌خواهد بی‌توجه به گذشته آن را بسازد، و حالی که به تلاش می‌گذرد، به دست و پا زدن برای پاک کردن ماجراهایی که از سر گذرانده، به  درگیری ذهنی برای آینده‌ای نامعلوم... قهرمان «برامواج» زنی است که خلاف معمول عمل می‌کند، گذشته‌اش را پس می‌زند و سال‌ها از آن سراغی نمی‌گیرد که آینده‌اش را با عشق و امید بنا کند، عشقی با فرجام جدایی. زمانی طولانی در این بی‌خبری زندگی می‌کند تا ناگهان به او خبر می‌رسد که پدرش ناپدید شده. زن تصمیم می‌گیرد به ساحل دریاچه کودکی‌هایش بازگردد...   مطالعه بخشی از کتاب 

گزارش هفتخان رستم(بربنیاد داستانی ازشاهنامه فردوسی)

900 تومان
نگارنده در گزارش "هفتخان رستم "کوشیده است تا این داستان را بر بنیاد متن اصلی در شاهنامه، به زبانی نزدیک به زبان فردوسی و با نثری به نسبت ساده برای مخاطبان عمدتا جوانان بنگارد .در پیش‌گفتار کتاب تصریح شده است" :خواندن داستان "لشکرکشی کاووس به مازندران "فرصتی است برای آشنایی با شهریاری سبکسر و بی‌پروا به همه چیز و همه کس و بی اعتنا به مصلحت آدمیان و رهنمود پهلوانان و خردمندان فرمان ایزدی .مطالعه داستان هفتخان رستم نیز مجالی است برای شناختن پهلوانی جسور و دریا دل و نام جوی که هر دشواری و خطری را در راه رهایی ایران و ایرانیان پذیرا می‌شود .این داستان، صحنه‌های نمونه‌واری از رزم‌ها و نبردهای سهمگین "ایران "و "انیران " را در روزگار باستان روزگاری که در پرده اسطوره و افسانه پوشیده است و دست تاریخ به دامان آن نمی‌رسد در برابر چشم خواننده به نمایش درآورد .

حیاط‌ خلوت

48,000 تومان
تفکر سیاسی‌، پایگاه‌ طبقاتی‌، آبادان‌، جنگ‌، شعله‌های‌ پنهان‌ و آشکار یک‌ عشق‌ قدیمی‌، غنیمت‌، رشوه‌، تباهی‌. جمعه‌ که‌ آمده‌ است‌ تا ناخدای‌ مدرسه‌ باشد. مرتضی‌، یدالله‌، نوری‌ تن‌ به‌ جوخه‌ مرگ‌ سپرده‌. همایون‌، شریفه‌، آمنه‌، و دسیسه‌هایی‌ اگرچه‌ از سر مهرورزی‌. فریدون‌. و شاهد که‌ زاده‌ جنگ‌ است‌ و بیزار از تفنگ‌. حیاط‌ خلوت‌، خلوتی‌ در حیات‌ آدم‌هاست‌ به‌ هنگامی‌ که‌ بیگانه‌ با همه‌ وقت‌های‌ خویشند و بیگانگان‌ زمان‌ را بازمی‌شناسند.

نام کوچک من بلقیس

25,000 تومان
نام کوچک من بلقیس، مجموعه خاطرات و یادداشت‌های بلقیس سلیمانی است که خود در این کتاب روایتگر کودکی، نوجوانی و جوانی‌اش شده است. نویسنده در این کتاب ابایی ندارد دست خواننده را بگیرد و او را به زوایای پنهان زندگی شخصی خود ببرد. سلیمانی از رهگذر این یادداشت‌های پراکنده به بیان آرا و اندیشه‌های خود درباره موضوعات مختلف می‌پردازد. با این همه بهره خواننده تنها آشنایی با زندگی خصوصی نویسنده نیست، او از رهگذر آشنایی با زندگی نویسنده با یک برهه از تاریخ اجتماعی و سیاسی مردم ایران، به‌خصوص نسل آرمان‌خواه و انقلابی معاصر نیز آشنا می‌شود. از بلقیس سلیمانی پیش از این چهار اثر موفق دیگر به نام‌های شب طاهره، خاله‌بازی، بازی آخر بانو، و آن مادران این دختران در انتشارات ققنوس به چاپ رسیده است. در ابتدای کتاب می‌خوانیم: نامم را در سال ١٣٤٦ گذاشتند بلقیس. چهار سال بعد از تولدم صاحب شناسنامه شدم. آن‌طور که بزرگ‌ترها گفته‌اند و می‌گویند، آن چهار سال بدون سجل و هویت مرا «بلقیسو» صدا می‌کردند و، تا همین حالا هم که در سراشیب عمر قرار دارم، هنوز هم برخی اهالی روستا و قوم و خویش‌هایم همان «بلقیسو» صدایم می‌کنند. حکایت آن چهار سال بی‌هویتی‌ام را در داستانکی در مجموعه پسری که مرا دوست داشت آورده‌ام... .