مبانی اخلاق

36,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:2

چکیده:

مبانی اخلاق جی.ئی.مور، نخستین بار در سال 1903 انتشار یافت. این کتاب را نقطه آغاز مسلّم نظریه اخلاقی قرن بیستم دانسته‌اند.

لیتون استراچی تاریخ انتشار آن را «شروع عصر خرد» نامید و مینارد کینز آن را «برتر از افلاطون» دانست. این کتاب به تدریج به عنوان متنی کلاسیک، در باب نظریه اخلاق تحلیلی با اقبال گسترده‌ای، که هنوز از آن برخوردار است، مواجه شد.

مور، به صورت پرآوازه‌ای، استدلال می‌کند که نظریه‌های اخلاقی سابق به آفت «مغالطه طبیعت‎‌گرایانه» مبتلایند. نظریه خود او، که در پی پرهیز از این مغالطه است، مشتمل است بر بحث از انواع چیزهایی که ارزش ذاتی دارند، و انواع اعمالی که بایستی انجام گیرند.

متن مبانی اخلاق در اینجا همراه با پیش‌درآمد منتشر نشده‌ای آمده است که مور به قصد ویراست دوم کتاب، که هیچ‌گاه به انجام نرسید، نوشته بود.

این پیش‌درآمد، گو اینکه به اتمام نرسید، به وضوح بیانگر اندیشه‌های پسین مور در باب کارِ (قبلی) خود اوست. همچنین این مجلد دو قطعه مهم از نوشته‌های اخلاقی بعدی مور: «اختیار» و «مفهوم ارزش ذاتی» با مقدمه‌ای جدید از توماس بالدوین را دربر می‌گیرد.

بر همه دانش‌پژوهان و طالبان آثار مور و نظریه اخلاقی به نحو عام، خواندن این اثر فرض است.

توضیحات:

اثر پیش رو با عنوان مبانی اخلاق که قبلاً یک بار توسط پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى منتشر شده، دومین فعالیت مشترک سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانى دانشگاهها (سمت)، مرکز تحقیق و توسعه علوم انسانی و پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى است که مى‌تواند براى اساتید، دانشجویان و پژوهشگران فلسفه اخلاق و زمینه‌هاى وابسته به آن در حوزه‌ها و دانشگاهها مفید واقع شود.

فهرست:

فصل 1: موضوع اخلاق
فصل 2: اخلاق طبیعت گرایانه
فصل 3: لذت گرایی
فصل 4: اخلاق مابعدالطبیعی
فصل 5: فلسفه اخلاق در رابطه با رفتار
فصل 6: آرمان یگانه

فقط 2 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9789645302540 دسته: , , برچسب: , ,
توضیحات

مبانی اخلاق

نویسنده
جورج ادوارد مور
مترجم
غلامحسین توکلی، علی عسگری یزدی
نوبت چاپ 6
تعداد صفحات 416
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر 1398
سال چاپ اول 1388
موضوع
الهیات و فلسفه
نوع کاغذ ——
وزن 570 گرم
شابک
9789645302540
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.570 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “مبانی اخلاق”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

غرامت مضاعف

64,000 تومان

«والتر»، راوی اول‌شخص داستان، کارمند باسابقه و کاربلد یک شرکت بیمه در کالیفرنیا است. او روایتش را با این جملات آغاز می‌کند:

«با ماشین رفتم گلِندل تا سه‌تا راننده‌ی کامیونِ تازه به بیمه‌نامه‌ی یه شرکت آبجوسازی اضافه کنم که مورد تمدیدیه‌ی هالیوودلند یادم اومد. گفتم اون‌جا هم برم.

این جوری شد که پا گذاشتم تو اون «خونه‌ی مرگ»، درباره‌ش تو روزنامه‌ها خونده‌ین. وقتی من دیدمش اصلا شبیه «خونه‌ی مرگ» نبود. صرفاً یه خونه به سبک اسپانیایی بود، شبیه باقی‌شون تو کالیفرنیا، دیوارهای سفید، سقفِ سفالی قرمز، یه طرفش حیاط.»

این جملات آغازین، با ضرب‌آهنگ مناسبی که دارد بدون شک خواننده‌ی علاقمند را سریعاً به داخل داستان می‌کشاند و البته حاوی چند نکته‌ی مهم نیز هست. اول اینکه شخصیت اصلی همانگونه که در حال انجام امور متداول و روزمره‌ی خود است؛ همچون ته‌سیگاری که در جوی کنار خیابان روی آب حرکت می‌کند، ناگهان داخل گردابی می‌شود که سرنوشت او را تغییر می‌دهد.

این نوع وارد شدن به ماجرا یا به عبارتی تخطی از محدوده‌های حرفه‌ای یا قانونی یا اخلاقی را در عمده‌ی آثار این سبک می‌بینیم، مثلاً در رمان قبلی همین نویسنده یعنی «پستچی همیشه دوبار زنگ می‌زند». در آنجا هم شخصیت اصلی ناخواسته و اتفاقی وارد مکانی می‌شود که به قول خودش بتواند غذای مجانی گیر بیاورد اما در واقع وارد مسیری می‌شود که او را به یک قاتل تبدیل می‌کند.

نکته دوم مکمل نکته اول است! اگر در اولی ما با شخصیت‌هایی روبرو هستیم که قبل از ماجرا شبیه آدم‌های معمول دیگر هستند (گانگستر و جانی بالفطره نیستند) در دومی با مکان‌هایی روبرو می‌شویم که با مکان‌های مشابه دیگر تفاوتی ندارند.

در اینجا خانه‌ی مرگ با آن توصیفاتی که در روزنامه‌ها به آن پرداخته شده کاملاً همان است که در مناطق مشابه وجود دارد و این‌طور نیست که یک محیط به‌صورت مستقل بتواند جرم و جنایت بزایاند.

حال اگر آدم همین آدمِ معمول است و محیط هم همان، چه چیز یا چیزهایی موجبات وقوع «قتل» را فراهم می‌کند!؟ در ادامه به این داستان بیشتر خواهم پرداخت.

پیش از آن همانند کتاب «پستچی...» لازم است بگویم کار نویسنده حداقل در این دو کتاب به‌گونه‌ایست که انگار هیچ چیز اضافه‌ای وجود ندارد؛ نثری بدون حشو و زواید و کاری فاقد گوشه‌های تیز که خواننده را اذیت کند. لذا این کتاب را به علاقمندان داستان‌های جنایی توصیه می‌کنم.

در واقع اگر بخواهیم در مقابل این پرسش که «سبک نوآر چیست؟» خودمان را به دردسر نیاندازیم، یک راه‌حل این است که بگوییم همین دو کتاب را بخوانید تا با مختصات این سبک آشنا شوید! شخصیتی تنها که قهرمان نیست، به خاطر جاه‌طلبی و اعتماد به نفس بالا در مقابل محرک‌هایی نظیر طمع و اغواگری، از محدوده‌های اخلاقی و قانونی خارج شده و در جهنمی خودساخته فرو می‌رود و رویای آمریکایی به تراژدی آمریکایی تبدیل می‌شود.

سفارش:0
باقی مانده:2

پیاده

190,000 تومان

معرفی کتاب صوتی پیاده

کتاب صوتی پیاده نوشته‌ی بلقیس سلیمانی، داستان زندگی زنی تنها و باردار را در سال‌های پس از انقلاب به تصویر می‌کشد. زنی که در شهر بزرگ تهران تنها و بی‌پناه مانده است. کتاب صوتی پیاده روایت‌گر زندگی یک زوج کرمانی به نام‌های انیس و کرامت است که در سال‌های پس از انقلاب به تهران مهاجرت می‌کنند. همان سال‌هایی که جنگ میان ایران و عراق شدت گرفته بود، انیس شخصیت اصلی این داستان باردار است و شرایط سختی دارد. یکسال و نیم از ازدواج آن‌ها می‌گذرد. پس از آمدن به تهران کرامت به دانشگاه می‌رود، اما کم‌کم رفتارهای او تغییر می‌کند، او مردی بد دل و شکاک می‌شود و به انیس اجازه‌ی خروج از خانه را نمی‌دهد. در یکی از روزها کرامت به همراه مردی به نام هوشنگ به خانه می‌آید تا مدتی مهمان آن‌ها باشد اما ماندن هوشنگ بیش از حد طولانی می‌شود و با رفتارهای عجیب و غریب کرامت، عرصه بر انیس تنگ می‌شود زیرا روزها که کرامت به دانشگاه می‌رود، انیس را در یکی از اتاق‌های خانه زندانی می‌کند. انیس کم‌کم احساس می‌کند حضور هوشنگ در خانه آن‌ها مشکوک به نظر می‌رسد. بالاخره پس از مدتی با دستگیر شدن کرامت موضوع برای انیس روشن می‌شود. انیس پس از دستگیری شوهرش با کودکی درون شکم تنها می‌ماند، حتی آشنایان و فامیل هیچ‌کدام او را قبول نمی‌کنند و او گریبان‌گیر مسائل و مشکلات بسیار و قربانی مناسبات سیاسی و اجتماعی دوران خود می‌شود. سلیمانی در این داستان جذاب نیز مثل دیگر داستان‌هایش، به روایت زندگی زنی دیگر و دلمشغولی‌های آن می‌پردازد. با این تفاوت که شخصیت اصلی این بار زنی ساده و دهاتی که در فقر و فلاکت بزرگ شده و بازیچه دست رویدادهایی می‌شود که حتی از چگونگی و چرایی آن‌ها چیزی نمی‌داند و سرانجام هم قربانی کینه‌های جهان مردانه‌‌ای می‌شود که در سراسر زندگی‌اش بر او سایه انداخته بود.

تاریخ ماریخ مستطاب 2/ کفش

35,000 تومان
آل‌استار قرمز، کتانی سفید، گیوه، کفش پاشنه‌دار،

گالش، صندل، چکمه...

یک دنیا قصه پشت هر کدام از این کفش‌ها هست.

تاریخچه‌ی کفش‌ها، قوم و ملتی که آنها را ساخته‌اند، تناسب شکل و رنگشان با سلیقه و شخصیت‌های مختلف و...

تا حالا شده درباره‌ی دیگران، از روی کفشی که پوشیده‌اند، نظر بدهی؟

اصلاً تا حالا پایت را توی کفش دیگران کرده‌ای؟ دخترها که زیاد این تجربه را دارند، چون همه‌شان در بچگی حسابی به خدمت کفش‌تق‌تقی‌های مامان‌هایشان رسیده‌اند.

کفش مورد علاقه‌ی تو کدام است؟ جواب این سؤال مهم است، چون روانشناس‌ها می‌گویند کفشی که هر کس می‌پوشد خیلی به شخصیتش ربط دارد. برای همین، شاید بهتر باشد بیشتر درباره‌ی کفش مستطابمان بدانیم.

در کتاب تاریخ مستطاب کفش با همه‌جور کفشی آشنا خواهی شد و هر چیزی که بخواهی درباره‌ی کفش‌ها بدانی، توی این کتاب پیدا می‌شود.

دل مردگي

390,000 تومان

معرفی کتاب دل‌مردگی

ژان پل سارتر در کتاب دل‌مردگی به مسأله‌ی آزادی که یکی از مهم‌ترین اصول فلسفه‌ی اگزیستانسیال است پرداخته و دل‌مشغولی کسانی را سوژه‌ی تفکر خود قرار می‌دهد که باوجود بی‌اعتنایی به جنگ در ابتدای امر، به هم‌بستگی و هم‌دلی با ستم‌دیدگان پرداخته‌اند و در مقابل اشغال‌گری نازی‌ها احساس مسئولیت می‌کنند. این کتاب آخرین اثر از سه‌گانه‌ی «راه‌های آزادی»‌ است که دو جلد دیگر آن با نام‌ها سن عقل و تعلیق پیش‌تر منتشر شده‌اند.

درباره کتاب دل‌مردگی:

«کودکی سربه‌زیرم که تا دم مرگ فرمان خواهم برد. ولی از خودم.» جمله‌ی بالا از فیلسوف برجسته‌ی فرانسوی، ژان پل سارتر، گویای آن چیزی‌ست که او در رمان دل‌مردگی (Iron in the Soul) مفصلاً‌ به آن پرداخته است: مفهوم آزادی... حقیقت این است که استخوان‌بندی جهان امروز به صورت علمی درآمده و زیستن در عصری که همه‌چیز در آن قابل تقلیل به زبان علمی و ریاضیاتی‌ست، امری تکراری‌ است. این الگو بی‌وقفه و چه‌بسا بی‌رحمانه بر میلیون‌ها تن از مردم زمانه‌ی ما تحمیل شده است. صداهای اضطراب‌آمیز از گوشه و کنار برمی‌خیزد و آدمیزاد برای حفظ زندگی خویش به تلاش و تقلا می‌افتد. این‌گونه است که روزبه‌روز عناوین گوناگون کتاب‌های خودیاری و انگیزشی به فهرست ناشران اضافه می‌گردد؛ آثاری که اغلب به هیچ طریقی مغاک بی‌انتهای تنهایی و اضطراب آدمی را پر نخواهند کرد. کتاب‌هایی با توصیه‌های تصنعی و تکراری که نمی‌توانند برای اوضاع و احوالی که بر انسان مسلط می‌شود و روح او را تباه می‌سازد، کاری کنند. در این میان، فلسفه‌ی اگزیستانسیالیسم یکی از بزرگ‌ترین کوشش‌ها برای درهم‌شکستن قیود خفقان‌آور است. فلسفه‌ای که ژان پل سارتر را یکی از سردمداران آن به‌ویژه در اروپای قاره‌ای می‌دانند. بنا بر تعریفی که سارتر از این فلسفه ارائه می‌دهد و در رمان شاهکار خود، دل‌مردگی نیز به آن اشاره می‌کند، انسان موجودی آزاد است. و یا به عبارت دقیق‌تر،‌ محکوم است که آزاد باشد. نوعی آزادی که او را بر دیگر موجودات برتری می‌دهد و درعین‌حال، زمینه‌ساز اضطراب‌های وجودی دیگری نیز است. ژوئن سال 1940 است. سربازان فرانسوی در حالی که روحیه‌ی خود را به طور کامل از دست داده‌اند، آتش‌بس را به انتظار نشسته‌اند. آن‌ها روزبه‌روز، ساعت‌به‌ساعت، لحظه‌به‌لحظه در حال رنج کشیدن و غرقِ در عذاب روح هستند. تجربه‌ای نزدیک به دل‌مردگی... سارتر در این اثر پرتره‌ای دلهره‌آور، تأمل‌برانگیز و البته تأثیرگذار از جنگ، معنای آزادی و فقدان را پیش روی مخاطب خود قرار می‌دهد. گفتنی‌ست این اثر نخستین بار در سال 1949 منتشر شد و همان‌طور که پیش‌تر نیز به آن اشاره کردیم، آخرین جلد از سه‌گانه‌ی سارتر به نام راه‌های آزادی «Les Chemins de la Liberté» است و دو جلد دیگر آن تعلیق و سن عقل نام دارند. او در این رمان که دنباله‌ای بر دو اثر پیشین است، به تبیین اصول فلسفه‌ی خود می‌پردازد. سارتر در این کتاب، همچون دو مجلد قبلی، هنرمندانه می‌کوشد تا آن گوهر رازناکی که آزادی می‌نامندش را از هر گزندی به دور و در امان نگه دارد. آزادی همانطور که همه‌ی پیروان اگزیستانسیال بر سر آن اتفاق نظر دارند، تنها به معنای توانایی آری یا نه گفتن نیست. بلکه آزادی آن‌چنان است که انسان را به آفرینش چیزهای خوب و نو نیز قادر کند. سارتر فیلسوفی بود که قصد داشت کلیات فلسفی را از آسمان به روی زمین بیاورد. از همین روی به نوشتن داستان، رمان و نمایشنامه پرداخت. و عجیب نیست که در کتاب دل‌مردگی (هم‌چنان که در تعلیق، سن عقل، تهوع و سایر آثار او مشاهده می‌کنیم) همان شیوه‌ی منجز بیان را وارد داستانش کرده است.
سفارش:0
باقی مانده:1

مختارات من النصوص الثقافیة باللغة العربیة

5,000 تومان
النصوص الأدبیه لم تزل قسماً من النظام الثقافی و السیاسی و الإجتماعی و الإقتصادی. هذه النصوص لابد لها إلا أن تتصل بإیدئولوجیه فترتها (زمنها) و أعصارها السابقه ضمن إتصالها بالتاریخ. و بما أن إضاءهَ عملیه بناء الإیدئولوجیه و معرفه الثقافات فی العصور التاریخیه و المختلفه تحتاج قراءه النصوص الدینیه و السیاسیه و التاریخیه و الأدبیه، لهذا السبب بذلنا أن ندوِّن مختاراتٍ من أنواع النصوص الثقافیه نثراً و نظماً من بِدایه العصر الإسلامی إلی عصرنا المعاصر. إضافه بما فیها من التدریبات المفیده فی هذا الکتاب لکی نُعرِّفَ الطلاب الجامعیه بالمضامین المتنوعه و الأسالیب الأدبیه فی العصور المختلفه.  
سفارش:2
باقی مانده:2

شاگرد قصاب

120,000 تومان

در بخشی از کتاب شاگرد قصاب می‌خوانیم

باران ناجوری می‌آمد. یک گوشه‌ی خیابان ایستادم و تابلویی را تماشا کردم. یک مرد کچل که با چراغ نئون درست کرده بودند. وقتی چراغ خاموش بود کچل بود، ولی وقتی روشن می‌شد مو درمی‌آورد. عالی بود. چرا کچل شوید؟ با انواع‌و‌اقسام رنگ‌ها این را می‌نوشت. تا آخر عمرم می‌توانستم بایستم و تماشا کنم. صدای آواز یک دختر شنیدم. از کلیسا می‌آمد، رفتم تو. لباس سفید تن‌اش بود و آهنگی راجع‌به باغ‌و‌بستان می‌خواند. به عمرم همچین آوازی نشنیده بودم. نت‌های پیانو به شفافیت آب چشمه بودند که از صخره می‌ریزد پایین و مرا یاد جو انداختند. اولین‌بار در کوچه‌ی پشت خانه‌مان دیدمش. چهار پنج سال‌مان بیشتر نبود. کنار یک چاله بغل مرغدانی نشسته بود. چند هفته یخ‌بندان بود و او هم داشت با یک تکه چوب می‌زد روی یخ. یک‌کم نگاهش کردم و بعد بهش گفتم اگه صد میلیون میلیارد تریلیون دلار ببری چه‌کار می‌کنی؟ نگاهم نکرد، به زدن روی یخ ادامه داد. بعد بهم گفت چه‌کار می‌کند و همین سرمان را مدت زیادی گرم کرد. این اولین‌باری بود که جو پرسل را دیدم. آن روز یک گل نرگس برفی توی راه‌آب بود، یادم مانده چون فقط همان یکی بود. یکی از آن روزهایی بود که تقریباً می‌توانستی صدای همه‌چیز را به شفافیت صدای این دختر بشنوی. بهترینِ روزها بود، آن روزها با جو. بهترین روزهای عمرم، قبل از بابا و نوجنت و شروع این‌ها. یک مدت طولانی آن‌جا نشستم، نمی‌دانم چه‌قدر. بعد خادم کلیسا آمد پیانو را هل داد و برد. وقتی دوباره نگاه کردم دختر لباس‌سفید رفته بود. ولی اگر با ‌دقت گوش می‌کردی هنوز موسیقی را می‌شنیدی. اسم آهنگ بود در باغ‌های سالی. می‌خواستم این‌قدر بنشینم که تمام رد آهنگ پاک شود. انگار توی نور رنگی خورشید عصر که از پنجره به داخل می‌ریخت شناور بودم.
سفارش:0
باقی مانده:3