مبانی انسان‌شناسی

240,000 تومان

معرفی کتاب مبانی انسان‌شناسی

در این کتاب تلاش شده است موضوعی بسیار پیچیده، یعنی فرهنگ انسانی و علمی که به‌طور تخصصی به مطالعه‌ی آن اختصاص دارد به زبانی ساده تشریح شود. مطالب این کتاب، چنان‌که از عنوان آن نیز مشخص است، تنها «درآمد» و «مقدمه»‌ای است برای آشنایی با موضوع. اما نباید تصور کرد که این «مقدمه» دیدگاهی جامع یا نسبتاً جامع از این علم گسترده به خواننده عرضه می‌کند، یا اصولاً نویسنده چنین ادعایی دارد. در حقیقت انسان‌شناسی به‌دلیل گستردگی زمانی و مکانی و وجود شاخه‌های تخصصی بسیار زیاد در آن امروزه به یکی از پیچیده ترین علوم انسانی تبدیل شده که هم‌زمان واجد دو بُعد مثبت و منفی است. انسان‌شناسی علمی به‌دلیل ماهیت بین‌رشته‌ای‌اش دایرةالمعارفی است که برای درک جهان پیچیده‌ی کنونی بهترین ابزار است. البته انسان‌شناسی نیازمند تعامل با دیگر رشته‌ها و حوزه‌های تخصصی است.
اما بُعد منفی در آن است که همان دلایل می‌توانند پژوهشگر ناآگاه را به‌سوی امور سطحی سوق دهند و مفاهیم پیچیده را به مفاهیم پیش‌پاافتا‌ده‌ای تقلیل دهند که هیچ سودی نه برای خودش و نه برای دیگران نخواهند داشت.
در این کتاب همچنین تلاش شده است بر بُعد مثبت تأکید و خوانندگان را به پرهیز از بُعد منفی توصیه شود. و امید است گروهی از آن‌ها به ادامه‌ی مطالعه و تحقیق در این حوزه تشویق شوند.

نویسنده: دکتر ناصر فکوهی، دانشیار گروه انسان‌شناسی دانشکده‌ی علوم اجتماعی دانشگاه تهران

مبانی انسان‌شناسی – انتشارات نی 

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات
کتاب مبانی انسان‌شناسی
نویسنده
ناصر فکوهی
مترجم ——
نوبت چاپ 12
تعداد صفحات
240
نوع جلد
شومیز
قطع
رقعی
سال نشر ——
سال چاپ اول ——
موضوع انسان‌شناسی
نوع کاغذ ——
وزن 280 گرم
شابک
9789641852421

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.280 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “مبانی انسان‌شناسی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: samanehfathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

چطور زندگی کنیم

330,000 تومان
قرن بیست و یکم مملو از انسان‌هایی است که مملو از خویشند. اگر به فضای مجازی سری بزنید با هزاران نفر روبرو می‌شوید که مجذوب و شیفته شخصیت خود هستند و خواستار جلب توجه. همه آنها فکر و ذکرشان تعریف از خودشان است. آنها خاطره‌نویسی و چت می‌کنند و از هر کاری که می‌کنند در صفحات اینترنتشان عکس می‌گذارند. این ایده–یعنی نوشتن درباره خود به منظور خلق آینه‌ای که مردم در آن به انسان بودن خود پی ببرند–همیشه وجود نداشت بلکه باید ابداع می‌شد . برخلاف بسیاری از ابداعات فرهنگی می‌توان این ایده را تنها به یک فرد نسبت داد: «میشل اکم دو مونتنی»، یک نجیب‌زاده و دولتمرد که از سال ١٥٣٣ تا ١٥٩٢ در منطقه‌ای در جنوب غربی فرانسه به نام « پریگور » زندگی می‌کرد. او این ایده را صرفاً با انجام دادن آن ابداع کرد. او، برخلاف بسیاری از شرح‌حال‌نویسان زمان خود، شرح حال خود را به منظور ثبت موفقیت‌ها و دستاوردهای خود ننوشت. او کتاب خود را در سال‌هایی نوشت که جنگ‌های مذهبی و داخلی کشورش را به نابودی کشید . او که متعلق به نسلی محروم از ایده‌آلیسم امیدبخشی بود که همعصران پدرش از آن بهره‌مند بودند ، با تمرکز بر زندگی خصوصی‌اش خود را با بدبختی‌های جامعه وفق داد. او به نوشتن قطعاتی درباره دوستی، نام‌ها، بی‌رحمی‌ها، تغییر رویه و. . . مبادرت کرد و در مجموع صد و هفت مقاله نوشت و به پرسش اخلاقی «انسان چطور باید زندگی کند» پرداخت.
سفارش:0
باقی مانده:1

نبرد قدرت در ایران (چرا و چگونه روحانیت برنده شد؟)

560,000 تومان

معرفی کتاب نبرد قدرت در ایران (چرا و چگونه روحانیت برنده شد؟)

در سال ۱۳۵۷ توفانی سرکش در مدت کوتاهی کشور را درنوردید و فرزندانِ ایرانِ مدرن، که شب و روز در میانشان شاه‌دوستی و غرب‌گرایی ترویج شده بود، بساط شاهنشاهی را برای همیشه برچیدند و به این ترتیب، از میان همه‌ی نیروهای سیاسی ایران، از چپ‌گرایان گرفته تا روشنفکران لیبرال، هُمای قدرت به‌ناگاه بر شانه‌ی روحانیت نشست؛ اما چرا و چگونه؟ چه منطقی بر اذهان ایرانیان حاکم بود و چه شد که آنان با پشت‌کردن به مظاهر نوگرایی، «جمهوری اسلامی» را ترجیح دادند؟ چرا جامعه‌ی ایرانی راهی برخلاف سکولاریسم، موج غالب جهانی، در پیش گرفت؟ چرا مردم ایران از میان همه‌ی مخالفان رژیم پهلوی، که در میان آنان سیاست‌مداران کارکشته، متخصصان برجسته و مبارزان باصداقت و وطن‌پرست از چپ و راست بودند، روحانیان و نظام پیشنهادی آنان را برگزیدند؟ و سرانجام این که نبرد قدرت در این سرزمین به چه سویی خواهد رفت؟ در این کتاب تلاش شده است با تکیه بر روش‌های علمی و فارغ از نگاه‌های ایدئولوژیک به این پرسش‌ها پاسخ داده شود.
نبرد قدرت در ایران (چرا و چگونه روحانیت برنده شد؟) - انتشارات نی

کیمیاگر

150,000 تومان

معرفی رمان کیمیاگر:

کیمیاگر رمانی از نویسندۀ برزیلی پائولو کوئیلو است که اولین بار در سال 1988 منتشر شد. این کتاب در اصل به زبان پرتغالی و به سبک رئالیسم جادویی (ژانر ادبی که در آن یک روایت واقع‌گرایانه به‌صورت تفکیک‌ناپذیر و بی‌نقصی با عناصر سورئال، فانتزی و رؤیایی ترکیب می‌شود) نوشته شده و از بسیاری جهات خیره‌کننده و تحسین‌برانگیز است. این کتاب با زبان ساده‌اش حاوی احساسات قدرتمند، شخصیت‌های جالب و عمیق، پیچش‌های طرحی و حکمت‌های الهام‌بخش است که ما را وادار می‌کند به واقعیتی متفاوت و دور فکر کنیم، حتی اگر دردناک باشد. قهرمان داستان که راوی تنها دو بار او را سانتیاگو می‌نامد، احساس می‌کند که این جهان جای او نیست. این پسر تمایل شدیدی به سفر در جهان دارد و همین تمایل باعث می‌شود او رؤیای سفر عجیبی را ببیند و این رؤیا علتی است که طرح داستان را به جریان می‌اندازد.

واکنش‌های جهانی به رمان کیمیاگر:

 

پائولو کوئیلو با اینکه به‌شدت مورد انتقاد منتقدان مطرح کتاب است اما بدون شک یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان برزیلی است. اکثریت آثار او بر اساس عرفان و علم به چیزهایی است که مردم عادی آن را درک نمی‌کنند.

«کتاب کیمیاگر افسانه‌ای حکیمانه و الهام‌بخش در مورد رسیدن به رویاهای شخصی و سفر واقعی زندگی است.» - اِم. اسکات پِک «این جادوگر برزیلی (پائولو کوئيلو) باعث می‌شود کتاب‌ها از کتابفروشی‌ها ناپدید شود.» - نیویورک تایمز «کیمیاگر داستانی زیبا است که پیامی برای هر خواننده دارد.» -جوزف گیرزون، نویسندۀ کتاب جاشوا

چرا باید رمان کیمیاگر را بخوانیم؟

 

کیمیاگر کتابی عالی برای هرکسی در هر سنی است که علاقه به خواندن کتاب‌های رشد فردی و ادبی دارد و برای هرکسی که می‌خواهد رؤیایش را بخواند شدیداً توصیه می‌شود. خواندن کتاب کیمیاگر نیازمند زمان و آمادگی بالا برای مطالعه است. این کتاب با اینکه رگه‌های طنز و کمدی دارد اما برای سرگرمی نوشته نشده است. بلکه کتابی است که نوشته شده تا خواننده بتواند خودش را بازیابد.

جملات درخشانی از کتاب کیمیاگر:

 

«اسمش سانتیاگو بود. وقتی روز سرازیر شد و آسمان به تاریکی زد، با گله‌اش به کلیسای متروک و مخروبه‌ای رسید که سقف آن سال‌ها پیش فرو ریخته بود و درخت چنار بزرگ و پرشاخ و برگی از محل نمازخانه آن سر برآورده، رو به آسمان داشت. تصمیم گرفت شب را آن‌جا بخوابد. گوسفندها را از درگاهیِ فروریخته، وارد محوطه کلیسا کرد. منطقه را می‌شناخت و می‌دانست گرگی در کار نیست ولی... یادش آمد، یک بار، یکی از میش‌هایش با استفاده از تاریکی فرار کرده بود و او تمام روز بعد را به جستجوی حیوان گمشده گذرانده بود. بهتر دید، درگاه را با تخته پاره بپوشاند تا مانع فرار آن‌ها در تاریکی شب شود. بالاپوشش را روی زمین پهن کرد و دراز کشید. کتابی را که تازه از خواندنش فارغ شده بود، زیر سر گذاشت. فکر کرد بهتر است کتاب‌های پرحجم‌تری بخواند تا هم دیرتر تمام شوند و هم بالش‌های راحت‌تری برای شب‌ها باشند. وقتی بیدار شد، آسمان هنوز تاریک بود. نگاهش از پسِ خرابه‌ها در نیمه‌راه آسمان، در آن دورها، به ستاره‌ها می‌رسید، ستاره‌هایی که سوسو می‌زدند. به خود گفت: «کاش بیش‌تر می‌خوابیدم.» چون... خوابی دیده بود، خوابی ناتمام، همان خواب هفته پیش که یک بار دیگر در سایه‌روشن ذهنش دویده بود و باز قبل از این‌که به صحنه‌های پایانی برسد، بیدار شده بود.»

«جوان فکر کرد که اگر علت را برای دخترک بگوید، او چیزی نخواهد فهمید بنابراین بهتر دید به سؤالش جواب ندهد، و به ادامه شرح ماجراهای سفر پرداخت. می‌دید که چشمان دخترک از تعجب گاه بزرگ و از هراس گاه بسته می‌شوند. زمان می‌گذشت و او آرزو داشت... آرزو داشت روز به غروب ننشیند، کار پدر دخترک آن‌قدر زیاد شود تا از او بخواهد سه روز تمام به انتظار بماند. خود را در حالت متفاوتی می‌دید، چیزی در درونش می‌دوید، احساسی که تا آن روز برایش ناشناخته بود. میل داشت برای همیشه در همان شهر، با همان دخترک موسیاه، با چشمان سیاه درخشان، باقی بماند... برای همیشه، آن‌هم در روزهای لبریز از بی‌خیالی، روزهایی که هرگز شبیه به هم نباشند. اما... بازرگان سر رسیده بود و از او خواسته بود پشم چهار گوسفند را برایش بچیند، پولش را هم داده بود و دعوتش کرده بود سال آینده دوباره بیاید. اکنون... چهار روز دیگر راه در پیش دارد تا به آن شهر برسد. ناباور بود و بسیار ملتهب. نکند دخترک فراموشش کرده باشد. کم نیستند چوپانانی که از آن‌جا گذشته‌اند و پشم گوسفندهایشان را به بازرگان عرضه داشته‌اند.» «با خود اندیشید، شاید این مکان مخروبه، این کلیسای متروکه، که درخت چناری از نمازخانه آن سر به آسمان کشیده، محل آمد و رفت کولی‌های جادوگر باشد... یا شاید، اجنه... فضای آن را اشغال کرده‌اند که چنین پراکنده اندیشید و چنین فکری در ذهنش جان گرفت. و در ادامه این فکر از خود پرسید، آیا... خواب ناتمامی که دوبار به سراغش آمد، نمی‌تواند علت افکار درهمش باشد؟ و نمی‌تواند سبب شود آن‌چنان تصوری در ذهنش بدود و بخواهد عصبانیتش را بر سر دوستان همیشه وفادارش، بر سر گوسفندهایش خالی کند؟ فکرش به جایی نرسید. شراب باقیمانده از شب قبل را سرکشید و بالاپوش خود را دور بدنش پیچید. می‌دانست که تا چند ساعت دیگر، با نیش خورشید، هوا گرم می‌شود و او نخواهد توانست گله‌اش را به اطراف ده ببرد. تابستان، در این ساعت، همه اسپانیا خوابیده است و گرما تا شب ادامه دارد. او ناگزیر بود، تمام روز، بالاپوش خود را همراه داشته باشد، گاه و بی‌گاه به سرش می‌زد که این بار اضافی را از خود دور کند.»

تحلیلی بر رمان کیمیاگر‌:

 

کوئیلو در کتاب کیمیاگر به تضاد درونی عشق و افسانه شخصی درون سانتیاگو می‌پردازد و در نهایت عشق را به‌عنوان ابزاری پشتیبان، برای رسیدن به افسانه شخصی پیشنهاد می‌کند و می‌گوید که عشق محرک بزرگی در زمان و نحوۀ رسیدن به رؤیاهاست. به گفتۀ کوئیلو، رؤیاها هزینه دارند اما نزیستن رؤیاها هزینۀ سنگین‌تری دارد. دنبال‌کردن رؤیاهایمان و متعهدشدن به انجام آن‌ها باعث می‌شود که تمام کائنات دست‌به‌دست هم بدهند تا آنچه را که می‌خواهید به شما ببخشند. کیمیای زندگی قوی‌ترین عنصر هدایت‌کنندۀ احساسات و افکار و خواسته‌ها و نیازهای ماست و باتکیه‌ بر اصل «هرآنچه که از جهان و کائنات طلب کنیم، به ما بخشیده می‌شود» به امکان تحقق یافتن رؤیاهای ما اشاره می‌کند. کوئیلو در این کتاب نمادین و تأمل‌برانگیز، مفهوم مهمی را که درکش برای همۀ مردم واجب است بیان می‌کند: در زندگی، هیچ‌چیز زیباتر از خود زندگی وجود ندارد.

چرا کیمیاگر بسیار موفق شد؟

 

کیمیاگر کتاب بسیار موفقی است و هنوز هم به‌خاطر روایت عالی و پرسیدن عمیق‌ترین سؤالات دربارۀ زندگی، کتاب پرفروشی حساب می‌شود. کیمیاگر از دیدگاه سوم‌شخص روایت می‌شود و خواننده به‌راحتی می‌تواند با شخصیت اصلی، اضطراب‌ها و تردیدهای او همدلی و همذات‌پنداری کند. کوئیلو با زبانی ساده دانش گسترده‌ای را که دربارۀ موضوعات متنوعی چون عرفان و معنویت و روح انسانی دارد با ما به اشتراک می‌گذارد. این کتاب به ما می‌آموزد که باید به قلبمان گوش دهیم و به اهدافمان وفادار بمانیم تا قدرتی کسب کنیم که از هر مانعی بر سر راهمان قوی‌تر است. کتاب کیمیاگر نه فقط به‌خاطر داستان شگفت‌انگیزش بلکه به‌خاطر روایت ساده و درک‌پذیرش بسیار لذت‌بخش است. پائولو کوئیلو در این اثر با زبانی ساده نشان می‌دهد که کیمیاگری نه تبدیل مس به طلا بلکه تبدیل روحی کوچک و ساده به خردمندی بزرگ است. کتاب کیمیاگر شخصیت تکراری ندارد و چون هرکدام از شخصیت‌ها به روش خودش به‌نوعی به سانتیاگو کمک می‌کند، هرکدام ویژگی‌های منحصربه‌فرد خودشان را دارند. زن کولی به او اجازۀ پذیرش رؤیا و درک امکاناتش را داد، شاه پیر به او فال گرفتن آموخت و یک جفت سنگ به او داد تا بتواند با آن فالش را بخواند، مرد انگلیسی به او یادگیری و تحقیق آموزش داد و کیمیاگر نشانش داد تا دربارۀ شگون و آینده‌اش بیشتر بداند. همذات‌پنداری با کتاب کیمیاگر بسیار ساده است. شاید به همین دلیل است که این کتاب بسیار محبوب شده است. همۀ ما رؤیایی داریم و مایلیم تحت هر شرایطی آن را دنبال کنیم، اما واقعیت زندگی اغلب بر خلاف ما حرکت می‌کند و تلاش می‌کند به رؤیای ما پایان ببخشد. همین اتفاق برای چوپان کتاب کیمیاگر می‌افتد، او برای رسیدن به رؤیا و اهدافش تلاش می‌کند، درست مانند اغلب ما، او نیز می‌خواهد تسلیم شود و به منطقۀ امن خود بازگردد اما پشیمانی دست‌کشیدن از رؤیایش او را رها نمی‌کند. این تشابهات بین داستان و واقعیت زندگی ماست که باعث می‌شود بعد از شروع کتاب کیمیاگر دلمان نخواهد که پیش از تمام شدنش آن را زمین بگذاریم.

خلاصۀ داستان کیمیاگر

 

کتاب کیمیاگر قصۀ سانتیاگو، چوپان جوان اندلسی را بازگو می‌کند که به‌قصد جستجوی گنجی واهی که در خواب‌دیده در زیر اهرام مصر مدفون شده است، میهن خود را ترک کرده و در آفریقای شمالی سرگردان می‌شود. او با یک کولی، مردی که ادعا می‌کند پادشاه است و یک کیمیاگر آشنا می‌شود. سانتیاگو به دلیل برخورد با شخصیت‌های رازآلود مختلف، مفاهیم ابتدایی وجودگرایی را می‌آموزد. اساسی‌ترین مفاهیم را خردمندترین استاد یعنی کیمیاگر به او می‌آموزد. او به‌تنهایی اثری عمیق و تحول برانگیز بر زندگی سانتیاگو می‌گذارد اما هیچ یک از آن‌ها نمی‌دانند که گنج چوپان دقیقاً چیست و آیا سانتیگو موفق می‌شود بر موانع راه غلبه کرده و گنجش را به دست بیاورد یا نه؟ سفری که در ابتدا به‌قصد مال دنیا آغاز شده رفته‌رفته به ماجراجویی برای کشف خود و غنای روحی تبدیل می‌شود. سانتیگو از گوسفندچرانی ساده تبدیل به خردمندی می‌شود که در روح جهان غوطه‌ور شده است. کتاب کیمیاگر نمادی جاودان از اهمیت دنبال‌کردن رؤیاها و گوش‌دادن به ندای قلبمان است.

مضامین اصلی کتاب کیمیاگر

 

جزءجزء کتاب کیمیاگر پر از نماد است. سفر سانتیاگو و مواجه او با اهرم مصر به‌شدت مملو از معناست. در هر سطر این کتاب پیامی قدرتمند نهفته است که تاکید می‌کند معنای واقعی زندگی نه در امور مادی و زائد بلکه در درک افسانه شخصی و کیمیای زندگی است و بر ما ضروری است که افسانه شخصی خودمان را شکوفا کنیم. مضمون کلی کتاب آن است که همه چیز اهمیت خاص خود را دارد، همه چیز باید تکامل یابد و همه چیز، از کوچک‌ترین اتم‌ها تا بزرگ‌ترین و دورترین ستاره‌ها در جهان، همه تکه‌هایی از یک کل هستیم: روح جهان.

مانع ترس یکی از خطرناک‌ترین موانعی که کتاب به آن پرداخته است موضوع ترس است. ترس از شکست است که ما را از افسانه شخصی‌مان دور می‌سازد و غلبه بر آن پیروزی بزرگی است. بنا به گفتۀ خود کوئیلو: «ترس از رنج بدتر از خود رنج است. هیچ قلبی نیست که در پی آرزوهایش باشد ولی رنج نبرد، چون آرزوها بی‌پایان و دور از دسترس‌اند و راه، راه دشواری است. همت می‌خواهد و تلاش و هر لحظه آن می‌تواند لحظه پایانی باشد. لحظه دیدار با خدا یا لحظه پیوستن به ابدیت ...» خرد وقتی سانتیاگو از کولی تقاضا می‌کند خواب تکراری‌اش را برایش تعبیر کند از شنیدن تعبیر پیش‌پاافتاده او ناامید می‌شود. کولی در پاسخ به این ناامیدی برایش توضیح می‌دهد: «... چیزهای ساده با وجود سادگی‌هایشان رویدادهای شگفت‌انگیزی هستند. فقط متفکران و عالمان هستند که آنها را می‌بینند و به بررسی می‌گذارند...» قدرت اجتناب‌ناپذیر ایمان در جایی از داستان قهرمان می‌کوشد که ندای سرنوشتش را فراموش کند اما پیرمردی با لباسی عربی سرنوشت پاکش را به او یادآوری می‌کند و می‌گوید: «این که در یک‌لحظه از حیات خود، مالکیت و فرمان زندگی را از دست می‌دهیم و تصور می‌کنیم سرنوشت بر زندگی مسلط شده است، همین نکته، بزرگ‌ترین فریب دنیاست.» در هر اندیشه یک تصمیم نهفته است. جایی در میان آفریقا یک تاجر مکار پول سانتیاگو را بالا می‌کشد. بعد از آن قهرمان داستان باید انتخاب کند که چه واکنشی نسبت به این رخداد نشان دهد. آیا باید خود را قربانی بداند و ناله و اظهار شکست کند یا تصمیم بهتری وجود دارد؟ درنهایت او تصمیم می‌گیرد که خیال کند ماجراجویی در جستجوی گنج است.

معنی نمادها در کتاب کیمیاگر:

 

گوسفندها گوسفندهای سانتیاگو نمادی از وجود و زندگی افرادی است که نسبت به افسانه‌های شخصی‌شان نابینا هستند. سانتیاگو گوسفندانش را دوست دارد اما به‌خاطر تمایل حیوانی آنها به آب و غذا، نسبت به آنها بی‌احترامی پنهانی می‌ورزد. او احساس می‌کند که گوسفندانش قدر سرزمین‌های بی‌نظیری را که او در طول سفر کشف می‌کند نمی‌دانند و از اینکه آنها آن‌قدر کورکورانه به او اعتماد دارند که به‌راحتی می‌تواند آنها را بکشد نیز در عذاب است. این گوسفندها نماد شخصیت‌هایی مانند نانوا یا تاجر بلور هستند که افسانه‌های شخصی خود را رها کرده و مانند گوسفندان تسلیم خواسته‌های مادی خود و میل به مقبولیت اجتماعی شده‌اند. در نتیجه آنها به‌خاطر دیدگاه‌های محدودشان، توانایی درک جنبه‌های خاصی از خلقت و بسیاری فرصت‌های زندگی را از دست می‌دهند.

کیمیاگری کیمیاگری به فرایند تبدیل یک فلز بی‌ارزش به فلزی بسیار باارزش مانند طلا گفته می‌شود. اما در این داستان کیمیاگری فراتر از فلزات می‌رود. سانتیاگو در این کتاب فلزی است که تحت‌تأثیر کیمیاگری قرار می‌گیرد. سفر و تجربیات سفرش او را از چوپانی ساده به کیمیاگری خردمند تبدیل می‌کند. همچنین تحقق افسانه شخصی هر فرد خود نوعی کیمیاگری است. به زبان کتاب، فلز باید خود را از شر تمام ناخالصی‌ها خلاص کند تا به تکامل برسد. سانتیاگو نیز باید خود را از شر ناخالصی‌هایش مانند تمایل به پذیرش توسط والدینش، زندگی به‌عنوان چوپان یا حتی زندگی با فاطمه خلاص کند تا به افسانه شخصی‌اش پی ببرد و رشد شخصیتی داشته باشد. بیابان صحرا، با شرایط سخت و جنگ‌های قبیله‌ای، نمادی از مشکلات جدی‌ است و در انتظار هرکسی است که در تعقیب افسانه شخصی خود است، اما همچنین به‌عنوان معلم مهم سانتیاگو در طول سفر او به اهرام عمل می‌کند. همان‌طور که کیمیاگر می‌گوید، آزمون‌ها بخشی ذاتی از تمام افسانه‌های شخصی هستند، زیرا برای ایجاد رشد معنوی ضروری هستند. بیش از گرمای بیابان؛ سکوت، پوچی و یکنواختی کویر سانتیاگو را آزمایش می‌کند.
سفارش:0
باقی مانده:2

ماژیک راندو دو سر lanke

25,000 تومان40,000 تومان
ماژیک راندو دو سر lanke
  • طیف رنگی گسترده
  •  دارای دو سر گرد و تخت
  • دارای رنگدانه ها با شفافیت بالا
  • نوک نمدی با دوام بالا و انعطاف پذیر
  • بدنه مثلثی شکل با طراحی ارگونومیک
  • جوهر پایه الکل با قابلیت شستشو
  • مورد استفاده در طراحی گرافیک، چهره و لباس
انتخاب گزینه ها این محصول دارای انواع مختلفی می باشد. گزینه ها ممکن است در صفحه محصول انتخاب شوند

مراقبت و تنبیه (تولد زندان)

210,000 تومان

معرفی کتاب مراقبت و تنبیه (تولد زندان)

مطالعه‌ی حاضر از چهار قاعده‌ی کلی پیروی می‌کند: ۱. متمرکز نکردن مطالعه‌ی سازوکارهای تنبیهی صرفاً بر اثرهای «سرکوب‌گر» آن‌ها و جنبه‌ی «مجازات» آن‌ها، بلکه جا دادن دوباره‌ی این سازوکارها در مجموعه‌ای کامل از اثرهای مثبت و احتمالی آن‌ها، حتا اگر این اثرها در نگاه نخست حاشیه‌ای باشند. بنابراین درنظر گرفتن تنبیه به منزله‌ی یک کارکرد پیچیده‌ی اجتماعی. ۲. تحلیل روش‌های تنبیهی نه به‌منزله‌ی پیامدهای ساده‌ی قواعد حقوقی یا شاخص‌های ساختارهای اجتماعی؛ بلکه به‌منزله‌ی تکنیک‌هایی که ویژگی خود را در قلمرو عمومی‌ترِ سایر روش‌های قدرت دارند. درنظر گرفتن مجازات‌ها از دورنمای تاکتیک سیاسی. ۳. به‌جای بررسی تاریخ حقوق جزایی و تاریخ علوم انسانی به‌منزله‌ی دو مجموعه‌ی مجزا که تلاقی‌شان می‌تواند اثری خواه مختل‌کننده خواه مفید بر یکی یا دیگری یا شاید بر هر دو داشته باشد، بررسی این‌که آیا زهدانی مشترک وجود ندارد و آیا هر دوی این تاریخ‌ها محصولِ یک فرایندِ واحدِ صورت‌بندیِ «شناخت‌شناسیک [اپیستمولوژیک] ـ قضایی» نیستند؛ مختصر آن‌که جا دادن تکنولوژی قدرت به‌منزله‌ی پایه و اصلِ انسانی [اومانیزه] شدنِ نظام جزایی و شناختِ انسان. ۴. بررسی این‌که آیا ورود روح به صحنه‌ی عدالت کیفری و همراه با آن، الحاقِ مجموعه‌ای از دانشِ «علمی» به روش قضایی، اثر و نتیجه‌ی تغییر در شیوه‌ی محاصره‌ی خودِ بدن توسط مناسبات قدرت نیست. مراقبت و تنبیه (تولد زندان) - انتشارات نی

مهمان نیمه شب

179,000 تومان

معرفی کتاب مهمان نیمه شب

راز خانه‌ی نفرین شده! هدر گودنکاف در کتاب مهمان نیمه شب اسرار خانه‌ای را برایتان برملا می‌کند که شاهد قتل دو نفر و نیز ناپدید شدن یک دختربچه بوده است. رمانی مهیج و تراژدی که مخاطب را تا آخرین صفحه‌ی کتاب در خود غرق می‌کند و با پایانی غیرمنتظره، او را غافلگیر خواهد کرد. گفتنی‌ست این اثر جنایی و معمایی از پرفروش‌ترین‌های نیویورک تایمز بوده است.

درباره‌ی کتاب مهمان نیمه شب

«وایلی لارک» شخصیت اول داستان و نویسنده‌ای است که در نوشتن رمان‌های جنایی مهارت بالایی دارد. اکنون او مشغول نوشتن چهارمین رمان خود است و هنوز نمی‌داند که همزمان با نگارش آن قرار است به چه رازهای مخوفی پی ببرد. هدر گودنکاف (Heather Gudenkauf) در کتاب مهمان نیمه شب (The overnight guest) با ضرباهنگ تند وقایع و روایت جذاب خود داستانی نگاشته که قرار است مدت‌ها ذهن شما را به خود مشغول کند. وایلی لارک که در نهایت برای نوشتن رمان چهارمش به موضوع دلخواهی نمی‌رسد، راهی خانه‌ای خالی و دورافتاده می‌شود. این خانه در سال 2000 میزبان قاتلانی بوده که دو فرد را به قتل رسانده‌اند و در این بین کودکی هم گم‌ شده که کسی از او هیچ خبری ندارد. هنگامی که یک طوفان شدید برفی اهالی شهر را درگیر خود کرده، وایلی کودک پنج‌ساله‌ای را می‌بیند که در حیاط خانه رها شده است؛ درحالی که به‌شدت خونریزی دارد و دهانش با چسب پوشانده شده. وایلی سراسیمه قصد دارد تا پلیس را در جریان بگذارد اما طوفان باعث شده برق خانه قطع شود و او هیچ راه ارتباطی با مأموران پلیس نداشته باشد. پس خودش دست‌به‌کار می‌شود و سعی می‌کند مراقبت از کودک را به عهده بگیرد. وایلی پسربچه را به خانه می‌‌برد و با رسیدگی به زخم‌هایش از او می‌خواهد که از اتفاقات پیش‌آمده حرفی بزند اما به نتیجه‌ای نمی‌رسد. سرانجام وایلی که امیدی برای پی بردن به راز کودک ندارد از خانه خارج می‌شود تا با جمع‌آوری هیزم، فضای خانه را گرم نگه‌دارد. اما وقتی برمی‌گردد با درهای بسته روبه‌رو می‌شود. همه‌ی درهای خانه از داخل قفل شده‌اند و عجیب‌تر از آن، وایلی از پنجره‌‌ی خانه زنی را می‌بیند که تبری به دست گرفته است. با دیدن این صحنه است که وایلی وحشت‌زده به خانه حمله‌ور می‌شود تا هرطور شده کودک را نجات دهد اما... هدر گودنکاف در روایت کتاب مهمان نیمه شب از رفت‌وبرگشت بین گذشته و حال استفاده کرده است. گذشته یعنی بیست سال پیش، زمانی که قتل‌ها رخ داده‌اند و اکنون نیز زمانی است که وایلی با حوادث غیرعادی خانه مواجه می‌شود. این سبک نگارش، نه تنها بر جذابیت کتاب افزوده، بلکه خواننده را در نوعی تعلیق و شگفتی فرو می‌برد. فضای مخوف داستان تنها به صحنه‌های تاریک و ترسناک محدود نمی‌شود. هدر گودنکاف می‌کوشد حتی در توصیفاتی که از اتفاقات معمولی دارد، ترس و وحشت را به مخاطبش القا کند. بادی که تازیانه می‌زند و کتری که زوزه می‌کشد به خواننده یادآوری می‌کنند که قرار است با وقایع هولناکی روبه‌رو شود. از سوی دیگر، شخصیت «وایلی لارک» تاحدودی به زندگی واقعی نویسنده نزدیک است. هر دو نویسنده‌ی داستان‌های جنایی هستند و اتفاقاً محل حوادث کتاب، شهر آیووا، یعنی همان شهری است که هدر گودنکاف در حال حاضر در آن سکونت دارد. اگر شیفته‌ی داستان‌های ژانر وحشت هستید، پیشنهاد ما به شما خواندن کتاب پرفروش مهمان نیمه شب است. علی قانع برگردان روان این کتاب را به عهده داشته و نشر نون نیز آن را روانه‌ی بازار کتاب کرده است.