مبانی راهنمایی و مشاوره

236,000 تومان

کتاب مبانی راهنمایی و مشاوره حاصل کوشش جمعی هشت نفر از اساتید رشته مشاوره کشور است که در چهارده فصل نگارش یافته است. در این کتاب سعی شده است قلمرو و حوزه های اصلی رشته راهنمایی و مشاوره به مخاطبان معرفی شود. از جمله مباحث مطرح شده در این کتاب عبارت اند از: مشاوره مدرسه، مشاوره شغلی، مشاوره نو توانی، مشاوره سالمندی، مشاوره گروهی، مشاوره خانواده، سنجش و آزمون در مشاوره، راهنمایی و مشاوره در اسلام و تاریچه راهنمایی در ایران و جهان. جامعیت، غنای علمی و توجه به ابعاد بومی، ارزشی و فرهنگی علم مشاوره در کشور را می توان از جمله ویژگیهای شاخص این کتاب دانست.

در انبار موجود نمی باشد

شناسه محصول: 9786000200114 دسته: , , برچسب: , ,
توضیحات
نویسنده دکتر نوابی نژاد، دکترشفیع آبادی، دکترقدسی احقر، دکترحسینی بیرجندی، دکتر اژه ای، دکتر آرین، دکتر رسولی، دکتر بهرام آبادی
مترجم ————-
نوبت چاپ 10
تعداد صفحات 472
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر 1401
سال چاپ اول 1401
موضوع علوم رفتاری
نوع کاغذ ————–
وزن 640 گرم
شابک
9786000200114
توضیحات تکمیلی
وزن 0.640 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “مبانی راهنمایی و مشاوره”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

دعواهای زن و شوهری

94,500 تومان
همه زوج‌ها از زمانی ازلی تاکنون دعوا کرده‌اند. در واقع، بحث‌ها، بی‌اهمیت یا مهم، در میان روابط عاشقانه بروز می‌کنند. دلیل غم‌انگیز و تراژیک بسیاری از دعواهای زناشویی، ناهمخوانی‌ها هستند؛ به عبارت دیگر، ناهمگونی بین پیامی که می‌خواهیم به دیگری منتقل کنیم. به‌عنوان مثال، به جای گفتن "می‌خواهم مرا دوست داشته باشی، مرا بشناسی، با من موافق باشی"، ممکن است با اتهام‌زنی‌های شتاب‌زده، سکوت‌های سنگین، طعنه، تمسخر و حتی ناسزا، پیام‌هایمان را انتقال دهیم. تخمین زده شده که هر ساله بین 30 تا 50 دعوای جدی در زندگی هر زوج اتفاق می‌افتد. دعوای جدی به‌معنای بگومگویی است که از هنجارها و اندازه‌های ادب بسیار فاصله می‌گیرد، نمی‌توان آن‌ها را به نحوی عقلانی و با ابزار منطق تحلیل کرد. آلن دوباتن، نویسنده کتاب "دعواهای زن و شوهری"، به تحلیل انواع دعواهای زناشویی پرداخته و به زوج‌ها آموزش می‌دهد که چگونه از بروز دعواها جلوگیری کنند. نویسنده معتقد است که ریشه بسیاری از دعواهای زناشویی به عدم آموزش‌های لازم برای گفت‌وگو و بیان خواسته‌ها برمی‌گردد. زوج‌ها هنگام پریشانی و آشفتگی شدید، روش‌های بهتری که برای انتقال ترس‌ها، امیدها، نیازها، دغدغه‌ها، هیجان‌ها و باورهایشان دارند، از یاد می‌برند. این موضوع باعث می‌شود که در دعواها به‌شدت ترسیده و با انتظارات بالا مواجه شوند اما ناتوان باشند که به‌خوبی خواسته‌ها و احساسات‌شان را ابراز کنند. آلن دوباتن با تأکید بر این موضوع، اظهار می‌کند که دعواهای زناشویی نشانه‌ای از دیوانگی یا بی‌منطقی نیستند؛ بلکه ناشی از ناهمخوانی‌ها و ترس‌ها هستند که به خاطر ناتوانی در بیان احساسات به وقوع می‌پیوندند. او با ارائه نمونه‌های مختلف دعواهای زناشویی، زوج‌ها را آگاه می‌کند که باید از شیوه‌های موثرتری در حل اختلاف‌ها استفاده کنند و بتوانند با ظرافت و لطافت بیشتری ارتباط خود را مدیریت کنند. او همچنین با تأکید بر اهمیت حل دعواها، نشان می‌دهد که باید برخورد مناسبی با مسائل اختلافی داشته باشیم تا زندگی مشترک‌مان سالم و پر از صمیمیت باقی بماند. کتاب "دعواهای زن و شوهری" یکی از آثار موسسه "مدرسه‌ی زندگی" است که توسط آلن دوباتن نوشته شده و توسط محمدهادی حاجی‌بیگلو به فارسی ترجمه شده است. این کتاب به زوج‌ها کمک می‌کند که روش‌های موثری برای حل دعواها و ارتقای کیفیت روابط‌شان کشف کنند.
سفارش:0
باقی مانده:2

کتاب فرامین تاسیس، اداره و انحلال حکومت فرقه دموکرات آذربایجان

75,000 تومان
"فرامین تاسیس، اداره و انحلال حکومت فرقه دموکرات آذربایجان" اثری است از "کاوه بیات" که پنجاه و هشت سند تاریخی مهم را از سیاست‌های شوروی در قبال آذربایجان شامل می‌شود و اطلاعات گرانبهایی را از وقایع سال‌های 1320 تا 1325 هجری شمسی در اختیار خوانندگان و پژوهندگان قرار می‌دهد.حزب دمکرات آذربایجان به عنوان یک حزب سیاسی محلی در آذربایجان ظهور کرد. این حزب خواستار نوعی خودمختاری محلی بود و از حمایت اتحاد جماهیر شوروی برخوردار بود. دلیل حمایت اتحاد جماهیر شوروی ایجاد فشار برای کسب امتیاز نفت شمال بود. اما هدف اصلی روس‌ها از گرفتن امتیاز نفت شمال، نفوذ به مناطق شمالی ایران و آذربایجان ایران بود که برای جلوگیری از توسعه خاک ایران به پایگاه امپریالیستی علیه شوروی صورت گرفت.از دیدگاه رهبران شوروی، اگرچه رضاشاه برکنار و تبعید شد، ترکیب طبقاتی سیاستمداران ایرانی همچنان شامل اشراف زمیندار، محافظه‌کاران و همچنین نخست‌وزیران و وزیران بود. اتحاد جماهیر شوروی نماینده خود را برای دریافت امتیاز نفت شمال فرستاد، اما دولت ایران حاضر به گفت‌وگو در این باره نبود و مجلس ایران طرحی را برای ممنوعیت واگذاری هرگونه امتیاز نفتی به شرکت‌های خارجی تصویب کرد. این اقدام مجلس ایران از سوی سران شوروی غیردوستانه تلقی شد و موجب نگرانی آنان در مورد امنیت مرزهای مشترک خود با ایران شد. این موضوع و همچنین عوامل داخلی مانند آشنایی آذربایجانی‌ها با افکار سوسیالیستی به دلیل مرز مشترک با اتحاد جماهیر شوروی، ستم ملی در دوران سلطنت رضاشاه، فقر، حزب توده و آزادی اتحادیه‌های کارگری و سرانجام مبارزه دهقانان با زمین‌داران و فئودال ها، زمینه ظهور حزب دموکرات آذربایجان را فراهم کرد. "کاوه بیات" در این اثر سعی داشته که به طور جامع به علل داخلی و خارجی و نیز عینی و ذهنی ظهور حزب دموکرات آذربایجان بپردازد و ماهیت آن را بررسی کند. بنابراین با تجزیه و تحلیل "فرامین تاسیس، اداره و انحلال حکومت فرقه دموکرات آذربایجان"، این حزب را از منظری جدید و مدرن بررسی نموده است.

قصه های بند

85,000 تومان
قصه های بند داستان رنج و درد انسان های مبارز در زندان های رژیم پهلوی برای آزادی و عدالت است. مردانی که با گوشت و پوست و استخوان تاوان کارهایی ساده مثل کتاب خواندن، اعتراض صنفی، یا سر فرو نیاوردن در برابر صاحب قدرتی را می دهند و متحمل فشار طاقت فرسای شکنجه های جسمی و روحی می شوند، در کتاب قصه بسیاری از مبارزان ملی و سیاسی که تا مرگ ایستادند روایت می شود و در کنار آن از کارگران، دهقانان، معلمان، دانشجویان و افراد معمولی سخن گفته می شود، که همه گرفتار پنجه ی غدار دیکتاتوری و استبداد فردی شده اند. درویشیان این قصه ها را در دوران زندان خود نوشته و در سال ۱۳۵۶ به پایان رسانده و به بازنویسی آن در سال ۱۳۵۸ انجام یافته و امروز پس از نزدیک به چهار دهه به قامت کتاب در آمده است…

زبانشناسی نظری: پیدایش و تکوین دستور زایشی

286,000 تومان
 زبانشناسی نظری: پیدایش و تکوین دستور زایشی نویسنده دکتر محمد دبیر مقدم مترجم ———— نوبت چاپ 12 تعداد صفحات 816

مطرود و دو داستان ديگر

160,000 تومان
بخشی از کتاب مطرود و دو داستان دیگر شهر را درست نمی‌شناختم، شهر محل تولدم و محل اولین گام‌هایم در این جهان، و بعد گام‌های دیگرم، آن‌چنان پُرشمار که گمان می‌کردم همهٔ ردپاهایم گم شده، اما اشتباه می‌کردم. چه کم بیرون می‌رفتم! گه‌گاه پشت پنجره می‌رفتم، پرده‌ها را کنار می‌زدم و بیرون را تماشا می‌کردم. اما بعد تندی برمی‌گشتم به کنج اتاق، به سوی تخت‌خواب. در این هوایی که محاطم کرده بود احساس ناخوشی می‌کردم، احساس گمگشتگی در برابر هرج‌ومرج چشم‌اندازهای بی‌شمار. اما همچنان می‌دانستم در این برهه چه‌طور عمل کنم، در مواقعی که کاملاً ضروری بود. اما اول چشم چرخاندم به سوی آسمان، همان جا که به ما مدد می‌رساند، که هیچ مسیری در آن نیست، که انسان در آن آزادانه پرسه می‌زند، همچون در برهوت، و هیچ‌چیز سد نگاهت نمی‌شود، هر جا که چشم بگردانی، مگر حدودوثغور خودِ نگاه. سرِ آخر ملال‌آور می‌شود. بچه که بودم گمان می‌کردم زندگی وسط دشت چه خوب است، و رفتم به خلنگ‌زار لونِبورک۱ با فکر دشت رفتم به خلنگ‌زار. خلنگ‌زارهای نزدیک‌تر دیگری هم بود، اما صدایی مدام به‌ام می‌گفت، خلنگ‌زار لونِبورک به کارت می‌آید. به‌حتم عامل ۲lüne در این ماجرا مؤثر بود. از قرار معلوم خلنگ‌زار لونِبورک به‌هیچ‌وجه رضایت‌بخش نبود، به‌هیچ‌وجه. ناامید به خانه آمدم، و درعین‌حال آسوده‌خاطر. بله، نمی‌دانم چرا، اما هیچ‌وقت ناامید نشده‌ام، اغلب در روزهای نخست ناامید می‌شدم، بدون آن‌که هم‌زمان، یا اندکی بعد، آسودگی خاطر انکارناپذیری احساس کنم.
سفارش:0
باقی مانده:2

من و تو

12,500 تومان

در بخشی از کتاب من و تو می‌خوانیم

با بازوهایی حلقه‌زده دور چوب‌اسکی‌ها ساک کفش‌ها در دست و کوله‌پشتی به دوش، مادر را دیدم که دور می‌زد. با او خداحافظی و صبر کردم تا بی‌ام‌و روی پُل ناپدید شود. مستقیم به سمت خیابان ماتزینی رفتم. ساختمان رای را رد کردم. در پنجاه‌قدمی خیابان لانا سرعتم را کم کردم. قلبم به‌شدت می‌زد. دهانم تلخ بود؛ انگار یک رشته مس لیس زده باشم. آن‌همه بار جلوِ حرکتم را می‌گرفت و درون کاپشنم مثل سونا شده بود. وقتی به تقاطع رسیدم، سرم را به گوشه‌ی دیگر چرخاندم. آن انتها، رو‌به‌روی کلیسایی مدرن، یک مرسدس شاسی‌بلند بود. السیا رونکانتو، مادرش، سومرو و اسکار توماسی را دیدم که داشتند چمدان‌ها را در صندوق‌عقب جا می‌دادند. یک ولوو با یک جفت چوب‌اسکی روی سقفش کنار شاسی‌بلند ایستاد و ربکاردو دوبوسز از آن خارج شد و از کنار بقیه گذشت. کمی بعد پدر دوبوسز هم خارج شد. خودم را عقب کشیدم، رو‌به‌روی دیوار. به چوب‌اسکی‌ها تکیه دادم و کاپشنم را باز کردم. مادر السیا و پدر دوبوسز داشتند چوب‌اسکی‌ها را روی سقف مرسدس محکم می‌کردند. السیا و اسکار توماسی با موبایل حرف می‌زدند. سومرو می‌پرید و ادای مشت زدن به دوبوسز را درمی‌آورد. مدتی طول کشید تا آماده شوند. مادر السیا از دست بچه‌هایی که کمک نمی‌کردند، عصبانی بود. سومرو روی سقف ماشین پرید تا چوب‌اسکی‌ها را بررسی کند و سرانجام راه افتادند. در طول مسیر در تراموا با آن چوب‌ها و کفش‌های اسکی، فشرده میان کارمندان کت‌و‌شلواری، ‌مادران و بچه‌هایی که به مدرسه می‌رفتند، احساس حماقت می‌کردم. می‌شد چشم‌هایم را ببندم و خیال کنم در تله‌کابینم. بین السیا، اسکار توماسی، دوبوسز و سومری. می‌توانستم بوی کره‌ی کاکائو را از میان کرم‌های برنز‌کننده بشنوم. می‌خندیدیم و با هُل دادنِ همدیگر از کابین بیرون می‌آمدیم.