مبانی منطق

15,000 تومان

در انبار موجود نمی باشد

شناسه محصول: 9786000201937 دسته: , , برچسب: , ,
توضیحات
نویسنده دکتر محمدعلی اژه‌ای
مترجم ————
نوبت چاپ 15
تعداد صفحات 224
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر 1396
سال چاپ اول ————
موضوع الهیات و فلسفه
نوع کاغذ —————
وزن —————-
شابک 9786000201937
حمل و نقل
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “مبانی منطق”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

آشنایی با افلاطون

150,000 تومان
چهارمین کتاب از مجموعه ((آشنایی با فیلسوفان)) به زندگی، افکار، تحولات فکری، اجتماعی و فرهنگی عصر افلاطون اختصاص یافته است .علاه بر آن، گزیده‌ای از آثار و نظرات برخی فلاسفه درباره افلاطون به همراه تقویم عصر افلاطون در کتاب به طبع رسیده است .افلاطون بر این باور است که خداوند منزه از خطاست، افزون بر آن، می‌گوید :((فراموش نکن که همراهی مردم، راهی برای کامیابی است ;حال آنکه خلق و خوی استبدادی به جای همراهی، انزوا را در بردارد)) .

شخصیت معاصر … آدولف هیتلر

14,000 تومان
وقتی آدولف هیتلر در ژانویه سال ١٩٣٣ صدر اعظم آلمان شد، تقریباً یک شبه دست به تغییراتی بزرگ زد. او حقوق مدنی اساسی مثل آزادی بیان و آزادی مطبوعات را برچید. جهان با نگرانی نظاره‌گر رویدادهایی بود که در کشور آلمان به وقوع می‌پیوست. در سال ١٩٣٦ برلین پایتخت آلمان میزبان بازی‌های تابستانی و زمستانی المپیک می‌شود. هیتلر علاقه زیادی به رقابت‌های المپیک نداشت اما وزیر تبلیغات او، یوزف گوبلز، استدلال می‌کرد که بازی‌های المپیک صحنه‌ای تمام عیار برای آلمان فراهم می‌کند و این مسابقه‌ها به جهانیان نشان خواهد داد که نظر هیتلر درباره برتری ورزشکاران آریایی درست بوده است و عظمت آلمان را اثبات خواهد کرد. مردم کشورهای دیگر که از اتفاقات داخل آلمان مطلع شده بودند به نحوی کوشیدند که کشورهایشان المپیک برلین را تحریم کند. با وجود این، مسابقات طبق برنامه و با شرکت ٤٩ کشور که در آن زمان رکوردی به حساب می‌آمد، برگزار شد. آمریکا نیز جزو این کشورها بود و پس از آلمان بزرگ‌ترین تیم را داشت. جهان می‌خواست ببیند هیتلر این مسابقات را چگونه برگزار می‌کند. به ویژه که ماشین تبلیغات نازی‌ها علیه یهودیان تحرکات ویژه‌ای انجام می‌داد. «آدولف هیتلر» مجلد جدیدی از مجموعه شخصیت‌های تأثیر گذار است که به فراز و فرود زندگی پیشوای آلمان‌ها پس از به قدرت رسیدن نازی‌ها در این کشور پرداخته است.

بانویی از تاکنا (۱۵) (نمایش‌نامه)

48,000 تومان

معرفی کتاب بانویی از تاکنا (۱۵) (نمایش‌نامه)

جهان نمایش مجموعه‌ای است از متن‌هایی که برای صحنه‌ی نمایش یا درباره‌ی آن نوشته شده‌اند. انواع نمایش‌نامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایش‌نامه‌هایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متن‌های نظری در حوزه‌ی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای می‌گیرند.
○ پزشک پنجاه آپاندیس را درمی‌آورد، دویست لوزه را جراحی می‌کند، هزار جمجمه را می‌شکافد، و بعد از مدتی دیگر چشم‌بسته هم می‌تواند همه‌ی این کارها را بکند، این‌طور نیست؟ پس چرا بعد از نوشتن پنجاه یا حتی صد داستان، نوشتن باز هم مثل روز اول سخت و ناممکن است؟ حتی بدتر از روز اول! هزار مرتبه بدتر از روز اول! ص ۴۰
بانویی از تاکنا (۱۵) (نمایش‌نامه) - انتشارات نی

به دنبال حسن صباح

9,000 تومان
داستان زندگی خداوند الموت، حسن صباح، این بار با زبانی دیگر همراه با تصاویر متنوع و با شرحی جذاب و خواندنی ما را به اواخر قرن پنجم هجری می‌برد، زمانی که حسن صباح همراه با فدائیان خود در دژ تسخیرناپذیر الموت حوادث گوناگونی را رقم زدند. حسن در کودکی، متفاوت با کودکان دیگر به تشویق یکی از یاران پدرش از ری راهی نیشابور می‌شود تا در آن‌جا تحت تعلیم فردی به نام امام موفق نیشابوری قرار گیرد و راه و رسم زندگی را فرا بگیرد. در آن‌جا او با کسانی آشنا می‌شود که بعدها در زندگی او تأثیر فراوانی داشتند. کتاب به دنبال حسن صباح یکی دیگر از مجلدهای خواندنی مجموعه به دنبال ... است که در ١٣٦ صفحه توسط یوسف علیخانی نوشته شده است.

گزارش یک مرگ

79,500 تومان
کتاب گزارش یک مرگ نوشته گابریل گارسیا مارکز ترجمه لیلی گلستان توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان خارجی به چاپ رسیده است. ظهر روزی از ماه اوت، درحالی‌که با دوستانش گلدوزی می‌کرد، حضور کسی را در نزدیکی خانه‌اش حس کرد. لازم نبود سرش را بلند کند تا بداند که آمده. به من گفت: «چاق شده بود، موهایش بفهمی‌نفهمی ریخته بود، برای نزدیک دیدن محتاج عینک بود. اما خودش بود. به خداوندی خدا، خودش بود!» دیوانه شده بود. حتماً مرد هم فکر کرده بود که او هم پیر شده. اما مرد، برخلاف دختر، فاقد ذخیره‌ی عشقی بود که باعث تحمل می‌شد. پیراهنش از عرق خیس بود، مثل همان بار اول روز جشن خیریه، همان کمربند و همان کیف‌های چرمی درزشکافته‌ی سگک‌نقره‌ای را داشت. بایاردو سان رومان بی‌اینکه به باقی کسانی که گلدوزی می‌کردند و مبهوت مانده بودند اهمیتی بدهد، یک قدم جلو آمد. کیف‌هایش را روی چرخ خیاطی انداخت و گفت: ــ خب، من آمدم.