مجوس

790,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

در بخشی از کتاب مجوس می‌خوانیم

آتن گردوخاک بود و خشکی، اُخرایی و خاکستری. حتی نخل‌ها هم به نظر کلافه می‌آمدند، تمام انسانیتِ انسان‌ها عقب نشسته بود پشت پوست‌های تیره و عینک‌های حتی تیره‌تر.

ساعت دوی بعدازظهر شهر و شهروندان لُنگ انداختند؛ خیابان‌ها خالی شدند، تسلیم رخوت و گرما. پشت پرده‌ی کشیده‌ی اتاقی در هتل پیرئوس روی تختم ولو شدم و چرت زدم. شهر دیگر برایم قابل‌تحمل نبود.

پس از بورانی دیگر نزول به عصر جدید و تشکیلات و اضطرابش کاملاً حالم را دگرگون می‌کرد. ساعات ملال‌آور بعدازظهر کش می‌آمد.

هر چه زمان دیدار الیسون نزدیک‌تر می‌شد انگیزه‌ام را بیش‌تر از دست می‌دادم. می‌دانستم فقط از سر لج‌بازی آمده‌ام آتن. شش روز قبل او برایم حکم کاچی به از هیچی را داشت، ولی دو ساعتی که در هتل گذراندم پست‌فطرتی‌ام را بدل کرد به احساس گناه.

به‌هرحال اصلاً تمایلی به برقراری رابطه‌ی نزدیک با او نداشتم. فکرش را هم نمی‌کردم نه به خاطر او، به خاطر لیلی. نمی‌خواستم گولش بزنم و به نظرم فقط یک روش مرا به هدفم می‌رساند؛ کاری می‌کردم دلش به حالم بسوزد و فاصله‌ام را با او حفظ می‌کردم.

ساعت پنج بلند شدم، حمام کردم و برای فرودگاه تاکسی گرفتم. روی نیمکت درازِ روبه‌روی پیشخان پذیرش نشستم، اما بعد جایم را عوض کردم چون با عصبانیت متوجه شدم لحظه‌به‌لحظه مضطرب‌تر می‌شوم.

چندین مهمان‌دار سریع از جلوم گذشتند شق‌ورق، مرتب، به شکلی حرفه‌ای زیبا، بیش‌تر عاشقِ جذاب جلوه کردن بودند تا خودِ جذابیت. ساعت شش شد، شش و ربع. به خودم نهیب زدم بروم سمت پیشخان.

دختری آن‌جا بود با لباس‌فُرم تنگ و دندان براق و چشمان قهوه‌ای سیر که اداواطوارش به آرایش افراطی‌اش می‌آمد.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

مجوس

نویسنده
 جان فاولز
مترجم
 پیمان خاکسار
نوبت چاپ 14
تعداد صفحات 783
نوع جلد گالینگور
قطع رقعی
سال نشر 1403
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786002299796
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “مجوس”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

دعا براي ربوده شدگان

170,000 تومان

معرفی کتاب دعا برای ربوده شدگان اثر جنیفر کلمنت

لادیدی گارسیا مارتینز، تندخو، بامزه و باهوش است.
او در دنیایی متولد می شود که در آن، دختر بودن خطرات زیادی دارد. زن ها در کوه های گوئرروی مکزیک باید خودشان گلیمشان را از آب بیرون بکشند چرا که مردانشان برای یافتن فرصت های شغلی بهتر، به جاهای دیگری عزیمت کرده اند.
در گوئررو، رئیسان باندهای مواد مخدر پادشاهی می کنند و مادرها، دخترانشان را به شکل پسر درمی آورند یا سعی می کنند که آن ها را با کوتاه کردن موها و سیاه کردن دندان ها زشت کنند- و یا هرکاری که دخترها را چنگال باندهای مواد مخدر حفظ کند. در حالی که مادر لادیدی انتظار بازگشت شوهرش را می کشد، او و دوستانش رویای آینده ای روشن تر و بهتر را در سر می پرورانند و در این دنیای پرآشوب، سعی می کنند از زندگی لذت ببرند.
زمانی که لادیدی با پیشنهاد کار پرستاری بچه برای یک خانواده ی ثروتمند اهل آکاپولکو مواجه می شود، این فرصت را غنیمت شمرده و طعم اولین عشق زندگی اش را در آن خانه می چشد.
اما وقتی یکی از دوستان او در ارتکاب قتلی محلی و مرتبط با یک باند مواد مخدر گرفتار می شود، آینده ی لادیدی به تیرگی می گراید. برخلاف شرایط سخت و خطرناک زندگی لادیدی، مقاومت و عزم این دختر جوان، امیدبخش زندگی تیره و تار او می شود.
سفارش:1
باقی مانده:1

مددکاری اجتماعی(1)

قیمت اصلی: 151,000 تومان بود.قیمت فعلی: 150,000 تومان.

ناخدای هفت دریا 3/ باراکودا، پادشاه مرده‌ی تورتوگا

44,000 تومان

ناخدای هفت دریا 3 (باراکودا پادشاه مرده ی تورتوگا)

ظرف چند روز، هیچ سرباز اسپانیایی یا انگلیسی یا حتی فرانسوی‌ای توی کل کارائیب نبود که قضیه‌ی آندراده و ویه‌گاس را نشنیده باشد؛ اینکه اشباح دزدان دریایی که جسدهایشان هنوز ته دریا سوار بر کشتی‌شان درازبه‌دراز جلوی پوئرتاپلاتا افتاده، بهشان حمله کرده‌اند. با هر بار تعریف‌کردنِ داستان، روایت کمی عوض می‌شد، هرچند (به‌طرز جالبی) کسی به دزدی اشاره نمی‌کرد.
کشتیِ ناخدا باراکودا غرق شده و خدمه‌اش سربه‌نیست شده‌اند، ولی اشباح سرگردانشان شب‌ها برای خود یکه‌تازی می‌کنند و هیچ‌کس جرئت ندارد جلویشان قد علم کند...
هیچ‌کس به‌جز پادشاه اسپانیا که خواب بدی برای اشباح کروس‌دل‌سور دیده است. ولی جرقه و رفقا خیال ندارند به این راحتی‌ها تسلیم شوند.
برای همین، در آخرین جلد از مجموعه‌ی ناخدای هفت دریا هم ماجراهای پرهیجان زیادی در انتظارشان است، از نبرد مرگ‌بار با لشکر پادشاه گرفته تا سفر دورودراز به چین و اتفاقات غافل‌گیرکننده‌ی دیگر.
سفارش:0
باقی مانده:2

تت‌ها

110,000 تومان

معرفی کتاب تت‌ها

کتاب تت‌ها داستانی گروتسک، طنز و ابزورد است که در پس آن، حکومت‌های تمامیت‌خواه نقد می‌شوند. این داستان، خانواده‌ای را به تصویر می‌کشد که زندگی آرام و بی‌دردسری دارند؛ تا اینکه سرگرد وارّو وارد داستان می‌شود. کسی که از خانواده‌ی تت‌ها، درخواست‌های غیرمعقولی دارد. ایشتوان ارکنی برای نوشتن این کتاب جایزه‌ی بزرگ طنز سیاه پاریس را در سال 1969 از آن خود کرد.

درباره‌ی کتاب تت‌ها

داستان کتاب تت‌ها (The Toth Family) نوشته‌ی ایشتوان ارکنی (István Örkény) از این قرار است: آقای لایوس تت که فرد محترمی به حساب می‌آید، همراه با خانواده‌اش زندگی بی‌دردسری را در روستا دارند. تا اینکه پسر خانواده به جنگ در جبهه‌ی روسیه فراخوانده می‌شود و در نامه‌ای به خانواده‌اش نوید می‌دهد که توانسته سرگرد فرمانده‌شان را راضی کند برای تمدد اعصاب به روستای آن‌ها بیاید. خانواده‌ی تت خیلی سریع برای پذیرایی از سرگرد دست‌به‌کار می‌شوند؛ به این امید که سرگرد در ازای این پذیرایی، شرایط بهتری را در جبهه‌ی جنگ برای پسرشان فراهم کند. اما آن‌ها نمی‌دانند که خبری هولناک انتظارشان را می‌کشد. اما چرا خبر به این مهمی به تت‌ها نمی‌رسد؟ پستچی‌ای را تصور کنید که وسواس قرینگی دارد و فقط باید از وسط خط فرضی راه شوسه بگذرد. اگر کسی بی‌صبرانه منتظر خبری از عزیزانش باشد،‌ به‌جای آن‌که نامه را سریعاً برساند، یک روز آن را دیرتر می‌رساند. اگر از کسی خوشش نیاید، نامه را اصلاً به دستش نمی‌رساند. و اگر کسی را خیلی دوست داشته باشد، فقط نامه‌هایی را به او می‌رساند که حاوی خبری خوش باشند. و از قضا لایوش تت از افراد مورد علاقه‌اش بود. پس طبیعی است که خبر بدی را که دارد هرگز به او نرساند؛ اما خبر آمدن سرگرد مافوق پسر را با سرعت هرچه تمام‌تر به لایوش تت برساند و زندگی‌ او را از این رو به آن رو کند. اما ایشتوان ارکنی غافلگیری‌های دیگری نیز در کتاب تت‌ها دارد.
سفارش:0
باقی مانده:2

بلارت 3/ پسری که با گاو به دریا زد

75,000 تومان

معرفی کتاب بلارت 3 اثر دومینیک بارکر

داستانی خلاقانه، پرکشش، مملو از اتفاق، خنده آور و خواندنی درباره بلارت، شوالیه ای جوگیر که بی خبر از حضور دو سیاه پوش از افراد آناتولی خوش قیافه که قصد جانش را کرده اند، در تختش به خواب عمیقی فرو رفته و رویا می بیند، اما گاو نری که در رویا به او حمله ور می شود جانش را نجات می دهد!
تا بلارت بخواهد از ماجرا سر در بیاورد صدای بلند ناقوس که خبر از فاجعه ای بزرگ دارد، در قصر الماس می پیچد؛ شاهدخت لوییس را دزدیده اند! حالا او به همراه چند همکار عتیقه تر از خودش راهی ماموریتی هیجان انگیز و خطرناک می شوند تا شاهدخت را نجات دهند.
بلارت با خیال راحت توی تختش خوابیده که دو نفر قصد جانش را می‌کنند! ای بابا این دفعه دیگر چه خبر است؟

آخ آخ!

شاهدخت‌لوییس را دزدیده‌اند! دست تقدیر یقه‌ی بلارت را ول نمی‌کند. این بار حتی کاپابلانکا هم نمی‌تواند کمکش کند چون مشغول زالودرمانی است. بلارت، شوالیه‌ی جوگیر بیو، دانشمند عتیقه هرگولوز و متفکر بی‌مغز اولاف‌آقا همراه دوست جدیدشان راهی سفری پرماجرا می‌شوند تا شاهدخت‌لوییس را نجات دهند. این بار چه بلایی قرار است سرشان بیاید؟

اوه اوه!

آن‌ها باید با گاو به دلِ دریا بزنند!

سفارش:0
باقی مانده:1

کارآگاه کرگدن در باغ‌وحش مرموز 6/ ماجرای شی‌واوای قلدر

20,000 تومان

برشی از متن کتاب

شی واوا گفت: بهره وری. کلمه ش اینه. همه مان گفتیم: بهره... چی چی؟ پیپو شی واوا با غرور تکرار کرد: به ره و ری. موهایش را که بالا زده بود، دوباره مرتب کرد. تمام حیوانات بخش جنوبی باغ وحش سردرگم و متعجب او را نگاه می کردند. یکی گفت: خب یعنی چی؟ شی واوا گفت: خیلی ساده ست. مثلاً تو! به پرث تنبل اشاره ای کرد. تو یه... یکی گفت: یه تنبـ... شی واوا پرید وسط حرفش و گفت: یه حیوون میمون شکل عجیب و غریب هستی. حالا بی خیال. هر چی هستی. اصل ماجرا اینجاست که چی کار بلدی بکنی؟ تنبل گفت: من؟... خب... بلدم بخوابم. شی واوا گفت: بخوابی؟ ای تنبل! باید کار درست و حسابی بکنی. کاری که باعث بشه سودی به باغ وحش برسه. همه مان دوباره پرسیدیم: سووووووود؟ شی واوا گفت: از درخت بیا پایین. این جارو رو بگیر و همه ی باغ وحش رو جارو بزن. می خوام یه ساعت دیگه همه جا از تمیزی برق بزنه ها. پرث تنبل مکثی کرد. موکاکالا رفت طرفش. همین که رفت طرفش و نگاه تندی به پرث انداخت، حیولان بیچاره از درخت آمد پایین. تند تند کف زمین را جارو کرد. شی واوا فریاد زد: تو! تو کرگدن پیر! معلوم است که جوابش را ندادم. اسم من کارآگاه کرگدن است... نه کرگدن پیر. او هم این را می دانست. گفت: دارم با تو حرف می زنم پیر مرد! با تو و اون پرنده ی احمقی که روی شونت نشسته. گوش هاتون سنگینه؟ طوطی پلیسه زد زیر خنده و گفت: ها ها ها ها! شنیدی کرگدن جون؟ گفت پرنده ی احمق! اگه با من این طوری حرف می زد ناراحت می شدم... حسابی ناراحت می شدم... وایسا ببینم!... من که نشستم رو شونه ی تو... اون حرف رو به من زدی. من احمقم؟ پیپو خیلی آرام آمد طرف ما. دیدم که کلید کوچولو را با روبانی به گردنش بسته و کلیده دارد تکان تکان می خورد. شی واوا گفت: مردم اصلاً دوست ندارن پول بدن و کرگدنی رو تماشا کنن که توی حوض گلش وامیسته یا می شینه. با خودم گفتم: آخ آخ آخ! حوض گِل عزیزم! چقدر دوست داشتم الان مشغول گل بازی بودم و پاهام رو کرده بودم توی گِل! شی واوا گفت: حیوون های آروم و سنگین و پیر اصلاً خوب نیستن. می خوام حسابی تکون بدین. تکون بخورین. تحرّک... کلمه ش همینه. بینسنتینا فیله از روی سادگی پرسید: ولی مگه کلمه هه بهره وری نبود؟ پیپو گفت: چیزه... بهره وری و تحرّک. این ها دو کلمه ان. حسابی کلافه شده بود، گفت: فکر کنم خیلی وقت ببره که دوباره این باغ وحش رو سرسامون بدم. همه مان دوباره پرسیدیم: سر و... چی چی؟
سفارش:1
باقی مانده:1