محمود و نگار

85,000 تومان

این‌ها رو که واسه‌ت تعریف می‌کنم بنویس آقا روزنومه چی؟ بنویس تا عالم و آدم ماجرای ما رو بخونن و عبرت بگیرن. اسم من محموده، اسم اون نگار… اسم قصه‌مونو بذار «محمود و نگار»، بذار ملت بخونن و گریه کنن، بخونن و زار بزنن… بلاهایی که سر «لیلی و مجنون»، سر «اصلی و کرم»، سر «شیرین و فرهاد» اومد پیش بلاهایی که سرِ ما اومده اصلش به حساب نمی‌آد… اصل داستان داستانِ ماست، داستانِ اونا سیری چنده… آدمای دیگه از این دموکراسی به مال و منان رسیدن، مملکتو صاحب شدن و انداختن پشت قباله‌شون، اون وقت ما نتونستیم یه زنو عقد بکنیم و سر و سامون بگیریم. حالا یه سیگار روشن کن، پُکی بزن و با حوصله گوش کن… خانواده ما از اشراف «آقسو» به حساب می‌آد… یه همسایه‌ای داریم اسمش حمزه افندیه. این حمزه افندی دختری داره اسمش نگاره. الان چون پرنده از چنگمون پریده و رفته، تا اون‌جا که زبون تو دهنم می‌چرخه این نگارو واسه‌تون تعریف می‌کنم.
نگار یه ‌دونست. نگار دُردونه است، تا حالا کسی مثل اون از مادر نزاییده، از این به بعد هم نمی‌زاد…
عزیز نسین (١٩١٥-١٩٩٥) نویسنده، مترجم و طنزنویس توانای اهل ترکیه است. او نویسندگی را از سال ١٩٤٥ با مقاله‌نویسی در مجلات شروع کرد و نوشتن را تا پایان عمر ادامه داد. حاصل این سال‌ها ده‌ها عنوان کتاب در زمینه‌های داستان و رمان و نمایشنامه و شعر و داستان کودک و خاطرات است. عزیز نسین ٢٣ جایزه معتبر ملی و بین‌المللی  (اکثراً در زمینه طنز) برده است و آثارش به بیشتر زبان‌ها ترجمه شده است.
مجموعه حاضر گزیده‌ای است از بهترین داستان‌های طنز عزیز نسین که مترجم آن‌ها را از کل آثارش انتخاب و ترجمه کرده است.

موجود در انبار

شناسه محصول: 9786002780195 دسته: , برچسب: , , ,
توضیحات

محمود و نگار

نویسنده
عزیز نسین
مترجم
ارسلان‌ فصیحی‌
نوبت چاپ ٦
تعداد صفحات ٢١٦
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٤٠١
سال چاپ اول ١٣٩٤
موضوع
——
نوع کاغذ ——
وزن 170 گرم
شابک
9786002780195
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.17 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “محمود و نگار”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

درختم دلشوره دارد

2,500 تومان
« خوابم نمی‌بَرَد . دیشب هم خوابم نبرد . هنوز به صداهای این‌جا ، نور این‌جا و تنگی فضایش عادت نکرده‌ام . دیوارهای دور و برم چنان به هم نزدیکند ، دست‌هام چنان سرد است و قلبم زیر فشار و سنگینی ناشناس چنان کند و بی‌صدا می‌زند که می‌ترسم مرده باشم . . . . نمرده‌ام ، نفس می‌کشم و می‌توانم چشم‌هام را باز و بسته کنم . پلک‌هام که سنگین می‌شود و روی هم می‌افتد ، مردی از پشت بلندگو با فریاد کسی را صدا می‌زند . انگار چرخ‌گوشت روشن شده است . » داستانی در ٢٣ فصل روایت دردناک نویسنده از ماجرایی است که مخاطب را تا انتها با خود می‌برد . « مگر نمی‌خواهی خبرنگار بشوی ؟ باید دستت روان بشود . ورز بیاید . » خندیدم . یعنی چه ؟ می‌نشینم و سرم را به دیوار تکیه می‌دهم . به شیوا نگاه می‌کنم . شب سومی است که می‌نشینم ، سرم را به دیوار تکیه می‌دهم و نگاهش می‌کنم . کار دیگری ندارم ، جز نگاه کردن و فکر کردن . فریده خرّمی داستان نویس و مترجم است . پیش از این مجموعه داستان « پسرخاله ونگوگ » را نوشته و « لیزی دهن زیپی » و « قصه‌های شاهزاده خانم » را برای نوجوانان ترجمه کرده است .

از دانش تا فرزانگی

5,200 تومان
اندیشیدن انتقادی درباره اندیشیدن ، آن‌گاه که سخن از امید و خوش‌بینی و سخن از نومیدی و بدبینی در میان است ، ضروری است ، چرا که خوش‌بینی و بدبینی همزاد همند . بدبینان اغلب خوش‌بینان سرخورده و خوش‌بینان اکثراً بدبینان منع شده‌اند . چیرگی تام خوش‌بینی بر انسان به همان اندازه فاجعه‌آمیز و مضحک است که غلبه بدبینی مطلق . اندیشیدن ، راه به شناخت می‌برد ولی خود نیز حاصل کار شناخت است . شناخت ، هم آورنده دانش است و هم گردآورنده دانش . شناخت با گردآوردن دانش به شناختی جدید می‌رسد . با این همه ، از دانش انباشته شده تا فرزانگی راهی است بس دراز . انسان برای گذر از این راه صعب‌العبور ، به فراموشی نیاز دارد . هر رفتاری نیازمند فراموشی است . این تمثیل« سه دگردیسی » را بی‌گمان شنیده‌اید که بر زبان زرتشت گذاشته شده است : « چگونه روان شتر می‌شود و شتر شیر و سرانجام شیر کودک » شتر تمثیلی است از انسانی که بار بایدها و نبایدهای نیاکانش را بر دوش می‌کشد ، شیر انسانی است که به ارزش‌هایی که تاکنون اعتبار داشتند نه می‌گوید و "کودک ، بی‌گناهی است و فراموشی . آغازی نو . یک بازی . چرخی است که خود می‌چرخد ، حرکتی است آغازین و آری گفتنی است مقدس" . کتاب « از دانش تا فرزانگی » شامل مقالاتی است در باب نقش و جایگاه روشنفکران ، پایان روشنفکری ، مفهوم روشنفکری ، سازگاری ناسازوار سنت و تجدد و . . .که در ٢١٥ صفحه منتشر شده است .  

تیرهای‌ سقف‌ را بالا بگذارید، نجاران‌

8,500 تومان
اغلب‌ انسان‌ها می‌دانند چطور این‌ شک‌ گاه‌ و بی‌گاه‌ را که‌ دنیا اصلاً جای‌ زندگی‌ نیست‌ نادیده‌ بگیرند اما افراد خانواده‌ گلس‌ و در رأس‌ آن‌ها سیمور نه‌. سیمور که‌ اولین‌ بار در داستان‌ کوتاه‌ و تکان‌دهنده‌ «یک‌ روز خوش‌ برای‌ موزماهی‌» قدم‌ به‌ جهان‌ داستان‌ گذارد و پس‌ از گفتگو با دخترکی‌ معصوم‌ در ساحل‌ فلوریدا به‌ اتاقش‌ بازگشت‌ و تیری‌ در سر خود خالی‌ کرد، بار دیگر ظاهر شده‌ است‌ تا شاید دلایل‌ خودکشی‌ اسرارآمیز این‌ شخصیت‌ به‌ اسطوره‌ بدل‌ شده‌ بیش‌ از این‌ در پس‌ پرده‌ نماند. جی‌. دی‌. سلینجر که‌ هر یک‌ از آثارش‌ حادثه‌ای‌ در ادبیات‌ خوانده‌ می‌شود، از مطرح‌ترین‌ و تأثیرگذارترین‌ نویسندگان‌ معاصر آمریکاست‌. شهرت‌گریز است‌. کم‌ سخن‌ می‌گوید. بسیار می‌نویسد و به‌ ندرت‌ منتشر می‌کند.

دربارۀ عرفان مسیحی

15,000 تومان
هدف از گردآوری و ترجمه مجموعه مقالات این کتاب، راهنمایی برای مطالعه عرفان مسیحی است. مقالات این کتاب به قلم نویسندگان صاحب‌نظر و همراه با کتاب‌شناسی غنی
نوشته شده، کتابی که پژوهشگران و هم خوانندگانِ علاقه‌مند به حوزه عرفان مسیحی با مطالعه آن می‌توانند در مورد بعضی از مهم‌ترین اصولِ عرفانِ مسیحی و مسائل بحث‌برانگیزِ آن اطلاعاتی کلّی و معتبر حاصل کنند و سررشته‌ای برای مطالعه بیشتر به دست آورند. دربخش اول کتاب سعی شده بعضی ازمهم‌ترین اصول عرفان مسیحی همچون اتحاد عرفانی و شهود معرفی شود. مقالات این بخش به قلم افرادی نوشته شده‌‌اند که در آن حوزه صاحب‌نظر و صاحب اثر هستند. خواننده با مطالعه هر مقاله اطلاعاتی کلّی درباره موضوع مقاله به دست می‌آورد و از مهم‌ترین آرا، آثار، و جریانات مربوط به آن نیز آگاه می‌شود. دربخش دوم مقالاتی درباره دو مسئله بحث‌برانگیزعرفان مسیحی آمده است. فصل اول بخش دوم به دیدگاه اصلاح‌گران پروتست ان درباره عرفان می‌پردازد و فصل دوم به بررسی عرفان درسنت‌های ابراهیم یوهند و بودایی. مجموعه مقالات حاضر، چه در بخش اول و چه در بخش دوم، تعدادی از موضوعات را در بر می‌گیرد، زیرا خود صرفاً بر بنیانِ انتخاب از مقالاتِ دو کتاب شکل گرفته است.   مطالعه بخشی از کتاب 

کُتلت سرد

4,000 تومان
آخرین بار که دیدمش جمع شده بودیم توی واحد من و او داشت کتلت می‌خورد ، مدام به من تعارف می‌کرد و میان حرف‌هایمان می‌پرید . گفتم : دوست ندارم . با آرد نخودچی و سیب‌زمینی آب‌پز که اصلاً دوست ندارم . شانه‌هایی استخوانی داشت و چشمانی نگران . خوشحال بود . از ته دل . هیچ وقت ندیده بودم با کسی آن طور حرف بزند . با این که پنج شش ماهی همخدمت بودیم اما تا قبل از آن شب هیچ وقت از خانواده‌اش صحبت نکرده بود . آن شب توی واحد موتوری شام خوردیم . داستانهای « کتلت سرد » مضامینی اجتماعی دارند که سال‌ها دغدغه نویسنده آن بوده است : همه سکه صدایش می‌کردند بجز عزیز که صداش می‌زد حلیمه خانم و آقا جون که خودش این اسم را روی او گذاشته بود . توی خواستگاری‌اش گفته بود : این سکه شانس منه . اما یک سال بعد با اینکه برایش بچه به دنیا آورده بود فقط او بود که صداش می‌زد ده شاهی . کتلت سرد ، آیرخ ، مایل به خاکستری ، سکه ده شاهی و . . . عناوین مجموعه داستانهایی هستند که امید پناهی‌آذر نوشته است .

کوچه پریدخت

2,200 تومان
ببین روشنک‌جان، این کوچه‌ای که الآن آسفالت شده، قبلاً خاکی بود، کوچه پریدخت. این جوب آبی که این وسط ساختن و خشکه، قبلاً نبود، اما یک راه‌آب باریک بودش که می‌رفت ته این پارکی که قبلاً خاکی بود و ما توش گُل‌کوچیک بازی می‌کردیم. اون ساختمون شیشه‌ای که می‌گی شبیه ساختمون‌های فضاییه، قبلاً یه خونه آجری بود که توش حوض داشت و چند تا درخت انجیر و خرمالو، درست کر خونه بغلیش، همون آجریه رو می‌گم، اون خونه رسول‌ایناست، شیشه‌اییه هم خونه ماست.
قدیما، خیلی سالای پیش توی اون زمین خاکی، بچه‌های محل وول می‌خوردن. فوتبال بازی می‌کردیم، تیله‌بازی، هفت‌سنگ، دخترا لی‌لی بازی می‌کردن. اما حالا که پارک شده و این همه وسیله هم توش داره، پرنده هم پر نمی‌زنه. اون موقع‌ها عصر که می‌شد رسول با سنگ می‌زد به شیشه ما، می‌پریدیم توی کوچه می‌رفتیم تو اون زمین خاکی و تا شب که با کتک و داد و دعوا می‌کشیدنمون تو خونه، بازی می‌کردیم. بابای رسول مغازه عطاری داشت، اون مغازه‌ای که اون‌جاست و کرکره‌هاش پایینه، همونه. بزرگ‌تر که شدیم با رسول هفته‌ای یه بار می‌رفتیم سینما، یه فیلم می‌دیدیم و تا یه هفته بعدش هزار بار جای هنرپیشه‌هاش بازی می‌کردیم. از فیلمای فارسی گرفته تا «وسترن» و هندی و «بروس لی». خلاصه هر چی که بود. کم‌کم من شدم عشق فیلم، هفته‌ای چند بار می‌رفتم سینما و بعدش می‌اومدم واسه رسول تعریف می‌کردم.