مختصری در تاریخ تحول نظم و نثر پارسی

25,000 تومان

این‌ کتاب‌، بخشی‌ از تاریخ‌ ادبیات‌ ایران‌ است‌، حاوی‌ بحث‌ مختصر و کلی‌ در تحول‌ نظم‌ و نثر از آغاز ادبیات‌ تا دوره‌ معاصر.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

مختصری در تاریخ تحول نظم و نثر پارسی

نویسنده
ذبیح الله صفا
مترجم
——-
نوبت چاپ ١٩
تعداد صفحات ١٠٤
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر ١٤٠١
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات فارسی – تاریخ و نقد
نوع کاغذ تحریر
وزن ١٦٣ گرم
شابک
9789643110017
توضیحات تکمیلی
وزن 0.163 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “مختصری در تاریخ تحول نظم و نثر پارسی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

تمدن مایا

180,000 تومان
کاشفان اسپانیایى در قرن شانزدهم قسمت عمده کشور مکزیک امروزى و بخش‏شمالى آمریکاى مرکزى را به تصرف درآوردند و پس از آن شروع به جستجوى‏ثروت‏هایى کردند که انتظار داشتند در دنیاى جدید بیابند. در قرنِ هجدهم هنگامى که‏منابع و ثروت‏هاى آشکار به پایان رسید، فکرشان متوجّه گنجینه‏هاى پنهانى شد. آیاامکان داشت جنگل‏هاى آمریکاى مرکزى گنج‏هاى باستانى طلا را در خود پنهان کرده‏باشند؟ یکى از افسران ارتش اسپانیا به نام سروان آنتونیو دِل ریو در سال ١٧٨٦ از سوى دولت‏مأموریت یافت براى پیدا کردن گنج به خرابه‏هاى شهر پالنکه برود، شهرى باستانى درناحیه‏اى که امروزه در جنوب مکزیک قرار دارد و ایالت چیاپاس نامیده مى‏شود. در آن‏سرزمین، این افسر به اتفاق هفتاد و نه کارگر سرخپوست، با استفاده از کلنگ شروع‏کردند به خرد کردن و کاویدن معبدهاى سنگى و سایر ساختمان‏هاى باستانى فرسوده،و آن‏قدر این کار را ادامه دادند تا افسر یاد شده سرانجام گزارشى به شرح زیر در این‏زمینه تنظیم کرد: «در این‏جا بالاخره نه پنجره‏اى ماند نه دَرى، نه دیوارى، نه دالانى، نه‏اتاقى، نه سالنى، نه بُرجى، نه راهرو زیرزمینى که ما آن را خراب نکرده و به عمق دو تاسه یارد حدود ٥/٣ متر درونش حفارى نکرده باشیم، زیرا این کار هدف مأموریت من‏بود

مایا،یا، قصه آپارتمانی در خیابان کریمخان

2,000 تومان
« حمید رضایی » فوتبالیست خانه‌نشینی است که در آپارتمان خود کشته شده است . داستان با خبر این مرگ آغاز می‌شود و با ادامه قصه در رابطه با همین قتل ، موضوعات دیگری در رمان مطرح می‌شود مثل روابط پنهانی دختر صاحبخانه و فوتبالیست مقتول پیش از وقوع این حادثه ، اجرای مراسمی خوفناک در واحد خالی طبقه دوم آپارتمان و قتل یکی دیگر از ساکنان آپارتمان . در طول ده فصل رمان ، گره داستانی رویدادهای داستان باز می‌شود و تا پایان روایت ، هویت راوی ( که خیلی هم مرموز است ) مشخص می‌شود: « آقای مسعودی کلید را توی در انداخت و چرخاند . در باز شد . پیرمرد روانکاو و آقای مسعودی با احتیاط به داخل خانه رفتند و باز چند بار آقا حمید را صدا زدند .» از ساکنان این آپارتمان می‌توان به پیرمرد روانکاو ، زن آرایشگر ، ریاضیدان فیلسوف ، معلم بازنشسته و . . . اشاره کرد . فرید قدمی ، مترجم ، روزنامه‌نگار و داستان‌نویس جوانی است که پیش از این کتاب «آمریکایی‌ها» مجموعه اشعار شاعران امریکا را ترجمه و گردآوری کرده‌است .

رسوا خانه

7,500 تومان
رسواخانه قصه رازهایی است که فاش شدن آنها می‌تواند اثری دو سویه از خود به جا بگذارد. واکاوی اسراری که سال‌ها بدون آگاهی از آنها، در یک بی‌خبری سبکبارانه سپری شده است. به همین خاطر حالا شده شخم زدن گذشته‌ای که سال‌های سال دست نخورده باقی مانده و خاک بر خاک آن انباشته شده، عاقبت یک جا به اعجاب، به خشم، به تردید، به غم و یا به انکار می‌رسد. اما این کنکاش، این جستجو برای رمزگشایی نادیده‌های سؤال برانگیز می‌تواند آدمی را به جایی برساند که با تمام گذشته خود متفاوت می‌شود. شاید شباهت‌هایی در گذشته نامانوس و این حال ناپایدار است که خیال می‌کنیم این تقدیر است که دارد رقم می‌‌خورد و بار دیگر در مسیر همان فرجام گذشتگان او را پرتاب می‌کند. برای همین است که از خود فریبی و دیگر فریبی دست برمی‌دارد. حالا دیگر همه چیز برایش رنگ و بوی دیگری پیدا می‌کند. گوشه‌ای می‌نشیند و همه چیز را به کوره واقعیت می‌اندازد و مجبور می‌شود زندگی‌اش را منصفانه مرور کند و همان روز است که می‌فهمد کجای روزگار ایستاده، هر چند دیر، ولی می‌فهمد. رسواخانه کاویدن گذشته‌های نامکشوف است. «محمد علی مهمان نوازان» متولد ١٣٥٧ تهران است و آثار متعددی در حوزه ادبیات داستانی دارد

انسان و خدا یا معنای زندگی

5,500 تومان

انسان و خدا یا معنای زندگی

وقتی‌ دیگر معنای‌ زندگی‌ ریشه‌ در حقایق‌ مابعدالطبیعی‌ نداشته‌ باشد. چه‌ رخ‌ می‌دهد؟ آیا تلاش‌ انسان‌ برای‌ دستیابی‌ به‌ استعلا به‌ تعقیب‌ موفقیت‌ مادی‌ محدود می‌شود؟ به‌ نظر نویسنده‌ کتاب‌، مدرنیته‌ و ظهور انسان‌گرایی‌ سکولار در اروپای‌ قرن‌ هجدهم‌ جستجوی‌ معنا و امر مقدس‌ را از میان‌ نبرده‌، بلکه‌ هر دو را از طریق‌ فرایندی‌ دوگانه‌ دیگرگون‌ کرده‌ است‌: انسانی‌سازی‌ امر الهی‌ و الهی‌سازی‌ امر انسانی‌. انتشارات‌ ققنوس‌ کتاب‌ «انسان‌ و خدا» را در ٢٢٤ صفحه‌ راهی‌ بازار کتاب‌ کرد.   مطالعه بخشی از کتاب  

الفبایم را جدی بگیر

6,000 تومان
مجموعه داستان الفبایم را جدی بگیر داستان آدم‌هایی است که در قصه‌ها مانده‌اند، آنقدر که قصه‌ها جزئی از زندگی‌شان شده است و یا زندگی آنها شبیه قصه شده. دیگر نمی‌توانند از قصه رهایی یابند. امیر سالهاست که در صنعت چاپ کار می‌کند. او عاشق داستان است و به قول خودش همین داستان‌هاست که زندگی‌اش را به باد داده‌اند. روزی تصمیم می‌گیرد همه کتاب‌هایش را دور بریزد غافل از اینکه کلمات عاشق او شده‌اند: «وقتی برگشتم به اتاق دیدم «الف» تبر برداشته و دارد حروف را از هم جدا می‌کند. برگشت با یک صدای عجیب و غریبی گفت: کارم را زیاد کردی مرد. دیگر از این کارها نکن، باشد؟ چی بهش می‌گفتم. فقط گفتم: آخر چرا همچین کاری کردند؟ برگشت و گفت: دوستت دارند مرد! تا به حال ندیدم این همه کلمه این جوری خودکشی کلامی کنند! واقعاً ندیدم!» هانیه عاشق داستان «خاله خمیره» است و هر روز مش طوبی را مجبور می‌کند، قصه خاله خمیره را برایش تعریف کند. آنقدر که قصه خاله خمیره جزئی از زندگی‌اش شده است. الفبایم را جدی بگیر‌، «خاله خمیره»، «خانه‌ات بوی سوسیس می‌دهد»، «اشک‌هایت را در آسمان بریز»، «کفش‌هایش کتانی است»، «همه کوتولکه‌های من» و «هیچ کس حال آهو را نمی‌فهمد» داستان‌های این مجموعه هستند.

اتفاق ممنوع نیست

9,000 تومان
داستان‌های این مجموعه ترکیبی هستند از داستان کوتاه، نمایش و تصویر و شرح حال نویسنده‌ای که نمی‌داند با داستان‌ها و ایده‌هایش چکار کند: «داستان بلند و قصه‌های کوتاه» خیلی ساده با یک زنگ تلفن شروع می‌شود، با یک مکالمه تلفنی بین یک نویسنده و خواننده ناشناس آثارش... . اتفاق ممنوع نیست نوعی طنز فانتزی است که داستان بر آن غلبه کرده و خواننده ناشناس این داستان‌ها به نویسنده در بازخوانی این آثار کمک می‌کند ولی به تدریج به این باور می‌رسد که خالق اصلی این نوشته‌ها او نیست: «ابلیس با اوقاتی تلخ یادداشت خودکشی فرزندش را مچاله کرد و به او خیره شد که ساکت و آرام روی تختش نشسته بود. نیمه شب بود که خبر دادند فرزندش قصد داشته با ریختن یک پارچ آب روی سرش خودش را برای همیشه خاموش کند. خیلی زود او را به بیمارستان مرکزی دوزخ رسانده بودند. هر چند که حتی اگر هم این کار را نمی‌کردند، صدمه چندانی نمی‌دید. او از بهترین گلوله آتش دوزخ ضد آب خلق شده بود. از صدای ضجه قربانیان و غلغل دیگ‌های قیر که بگذریم، سکوت آزاردهنده‌ای در بیمارستان حکم‌فرما بود. با این که جمعی از بهترین روانکاوان و روانشناسان جهان هستی در دوزخ حاضر بودند، ابلیس احساس کرد بهتر است شخصاً با فرزندش صحبت کند. به او گفت: حقیقتش رو بخوای من جداً نمی‌دونم تکلیفم با فرزند ناخلفی مثل تو چیه... تو جداً مایه شرم خانواده شیاطین دوزخی... منو بگو که دلم خوش بود تو عصر جدیدی رو در امپراتوری جهنم رقم می‌زنی...»