مختصری در تاریخ تحول نظم و نثر پارسی

25,000 تومان

این‌ کتاب‌، بخشی‌ از تاریخ‌ ادبیات‌ ایران‌ است‌، حاوی‌ بحث‌ مختصر و کلی‌ در تحول‌ نظم‌ و نثر از آغاز ادبیات‌ تا دوره‌ معاصر.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

مختصری در تاریخ تحول نظم و نثر پارسی

نویسنده
ذبیح الله صفا
مترجم
——-
نوبت چاپ ١٩
تعداد صفحات ١٠٤
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر ١٤٠١
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات فارسی – تاریخ و نقد
نوع کاغذ تحریر
وزن ١٦٣ گرم
شابک
9789643110017
توضیحات تکمیلی
وزن 0.163 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “مختصری در تاریخ تحول نظم و نثر پارسی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

شاهنشاهی اشکانی

210,000 تومان
یوزف‌ ولسکی‌ لهستانی‌ اکنون‌ دهه‌ نهم‌ عمر پربار خود را می‌گذراند. وی‌ قدیمی‌ترین‌ و بی‌گزاف‌ بزرگ‌ترین‌ کارشناس‌ تاریخ‌ اشکانی‌ در جهان‌ است‌. او از دهه‌ ١٩٣٠ تاکنون‌ بیش‌ از پنجاه‌ کتاب‌ و مقاله‌ در باره‌ اشکانیان‌ منتشر کرده‌ است‌ و بسیاری‌ از نظریه‌های‌ آغازین‌ او درباره‌ اشکانیان‌ با کشفیات‌ بعدی‌ باستان‌شناختی‌ تأیید شده‌ است‌. تاکنون‌ از این‌ اشکانی‌شناس‌ بزرگ‌ اثری‌ به‌ زبان‌ فارسی‌ ترجمه‌ نشده‌ است‌ و

کوچه پریدخت

2,200 تومان
ببین روشنک‌جان، این کوچه‌ای که الآن آسفالت شده، قبلاً خاکی بود، کوچه پریدخت. این جوب آبی که این وسط ساختن و خشکه، قبلاً نبود، اما یک راه‌آب باریک بودش که می‌رفت ته این پارکی که قبلاً خاکی بود و ما توش گُل‌کوچیک بازی می‌کردیم. اون ساختمون شیشه‌ای که می‌گی شبیه ساختمون‌های فضاییه، قبلاً یه خونه آجری بود که توش حوض داشت و چند تا درخت انجیر و خرمالو، درست کر خونه بغلیش، همون آجریه رو می‌گم، اون خونه رسول‌ایناست، شیشه‌اییه هم خونه ماست.
قدیما، خیلی سالای پیش توی اون زمین خاکی، بچه‌های محل وول می‌خوردن. فوتبال بازی می‌کردیم، تیله‌بازی، هفت‌سنگ، دخترا لی‌لی بازی می‌کردن. اما حالا که پارک شده و این همه وسیله هم توش داره، پرنده هم پر نمی‌زنه. اون موقع‌ها عصر که می‌شد رسول با سنگ می‌زد به شیشه ما، می‌پریدیم توی کوچه می‌رفتیم تو اون زمین خاکی و تا شب که با کتک و داد و دعوا می‌کشیدنمون تو خونه، بازی می‌کردیم. بابای رسول مغازه عطاری داشت، اون مغازه‌ای که اون‌جاست و کرکره‌هاش پایینه، همونه. بزرگ‌تر که شدیم با رسول هفته‌ای یه بار می‌رفتیم سینما، یه فیلم می‌دیدیم و تا یه هفته بعدش هزار بار جای هنرپیشه‌هاش بازی می‌کردیم. از فیلمای فارسی گرفته تا «وسترن» و هندی و «بروس لی». خلاصه هر چی که بود. کم‌کم من شدم عشق فیلم، هفته‌ای چند بار می‌رفتم سینما و بعدش می‌اومدم واسه رسول تعریف می‌کردم.

چطور زندگی کنیم: ویراست دوم

58,000 تومان
قرن بیست و یکم مملو از انسان‌هایی است که مملو از خویشند . اگر به فضای مجازی سری بزنید با هزاران نفر روبرو می‌شوید که مجذوب و شیفته شخصیت خود هستند و خواستار جلب توجه . همه آنها فکر و ذکرشان تعریف از خودشان است . آنها خاطره‌نویسی و چت می‌کنند و از هر کاری که می‌کنند در صفحات اینترنتشان عکس می‌گذارند . این ایده – یعنی نوشتن درباره خود به منظور خلق آینه‌ای که مردم در آن به انسان بودن خود پی ببرند – همیشه وجود نداشت بلکه باید ابداع می‌شد . برخلاف بسیاری از ابداعات فرهنگی می‌توان این ایده را تنها به یک فرد نسبت داد : « میشل اکم دو مونتنی » ، یک نجیب‌زاده و دولتمرد که از سال ١٥٣٣ تا ١٥٩٢ در منطقه‌ای در جنوب غربی فرانسه به نام « پریگور » زندگی می‌کرد . او این ایده را صرفاً با انجام دادن آن ابداع کرد . او ، برخلاف بسیاری از شرح‌حال‌نویسان زمان خود ، شرح حال خود را به منظور ثبت موفقیت‌ها و دستاوردهای خود ننوشت . او کتاب خود را در سال‌هایی نوشت که جنگ‌های مذهبی و داخلی کشورش را به نابودی کشید . او که متعلق به نسلی محروم از ایده‌آلیسم امیدبخشی بود که همعصران پدرش از آن بهره‌مند بودند ، با تمرکز بر زندگی خصوصی‌اش خود را با بدبختی‌های جامعه وفق داد . او به نوشتن قطعاتی درباره دوستی ، نام‌ها ، بی‌رحمی‌ها ، تغییر رویه و . . . مبادرت کرد و در مجموع صد و هفت مقاله نوشت و به پرسش اخلاقی « انسان چطور باید زندگی کند » پرداخت .

بگذار برسانمت

7,000 تومان
بگذار برسانمت شامل ١٧ داستان کوتاه و خواندنی است. در داستان اول این کتاب می‌خوانیم: پدرم می‌گوید: «چند بار بهت بگویم هر روز هر روز چادر سرت نکن برو پی خرید آت و آشغال.» مادرم می‌گوید: «وا! کِی من هر روز هر روز رفتم؟ به جای دست درد نکند است شمس‌الله؟» «حالا کدام چادر سرت بود؟» «همان چادر مشکی گلدارم. مگر فرقی هم دارد.» «دِ همین دیگر! حالا کو تا تو فرق این چیزها را بفهمی.» «باز از خودت حرف درآوردی شمس‌الله؟» «اگر زن موقع راه رفتن قرو قمیش نیاید کسی باهاش کار ندارد.» «خجالت بکش شمس‌الله! بعدِ یک عمر کلفتی تو این خانه، این دستمزدم است، آفرین شمس‌الله! آفرین! خوشم باشد.» «حالا چه شکلی بود؟» «خیر سرش موهای جوگندمی‌اش را زده بود بالا اما ابروهای آن چشم‌های هیزش سیاه بود.» «بفرما! ببین چطوری رفته تو نخ آقا!» «خوب، نگه داشت کنارم؛ فکر کردم فامیلی همسایه‌ایه، نگاهش کردم. وقتی بی‌حیا گفت: بگذار برسانمت، روم را برگرداندم.»... محمد رضا گودرزی نویسنده این کتاب است که از مجموع آثار وی مجموعه پشت حصیر، فینالیست بنیاد گلشیری و منتقدان مطبوعات شده است.

وقتی کلاغ ها می رقصند

5,000 تومان
مجموعه داستان وقتی کلاغ‌ها می‌رقصند از هشت داستان کوتاه تشکیل شده است. زمینه اصلی داستان‌ها اجتماعی است. داستان‌ها در فضایی وهم‌آلود شکل می‌گیرند و با تغییرات محسوسی که در هر داستان رخ می‌دهد ذهن خواننده درگیر موضوعات اصلی می‌شود. شخصیت‌های داستانی این کتاب همواره با کابوس‌هایی درگیرند که از درون شخصیت آنان برخاسته است: «دست‌کش دستم می‌کنم تا مبادا جاهای دیگر بدنم هم اینطور بشود. گاهی اوقات روی صندلی خوابم می‌برد و وقتی بیدار می‌شوم می‌بینم دستکش‌ها خالی خالی‌اند. وقتی پاییز می‌رسد اوضاع بهتر می‌شود می‌توانم روبه‌روی تیغه نوری که از سقف گلخانه می‌آید پایین بنشینم و به رنگ گل‌ها نگاه کنم که چقدر زیر این نور بی حال شگفت انگیز به نظر می‌رسند. آن وقت یادم می‌رود که دست‌هایم از توی دستکش ریخته‌اند بیرون.» «مریم فرهادی» متولد١٣٦٧ پیش از این کتاب «کفترباز» را در سال ١٣٨٨ منتشر کرده و حالا با این کتاب قصد دارد وقایع متوهم و در عین حال واقعی را به تصویر کشد

بیراهه‌ای در آفتاب

2,500 تومان
به مرد نگاه کردم. دهانش تکان می خورد. گردنم را کج کردم. انگشتان لخت دخترک تکان می خورد. گل های قالی موج می خوردند و کش می آمدند. "یک، دو، سه،...." مگس سیاهی دور سرم می چرخید. من می خواندم: "خوبان پارسی گو. بخشندگان عمرند." کسی داشت نفس نفس می زد و عاطفه و عرفان نخودی می خندیدند. دهان مرد هنوز تکان می خورد. به دخترک نگاه کردم. او عاطفه بود که محکم به پدرش چسبیده بود.