مدیریت توسعه روستایی

8,500 تومان

مدیریت و رهبری، هنر و تجربه ای قدیمی است که ضرورت آن از دیرباز تا کنون باقی است. این ضرورت برای جامعه روستایی ایران برای برقراری عدالت انسانی و مکانی، بیش از پیش احساس می شود.

در این کتاب، تلاش شده است با تعریف مدیریت و مدیریت روستایی و رهبری روستایی، تفاوت های این دو مفهوم بررسی شود. همچنین نظریه ها، رویکردها و سبک های رهبری در روستا مورد بحث قرار می گیرد.

سپس مؤلف، رابطه توسعه روستایی و مدیریت و رهبری فراگیر را به بحث می گذارد و سرانجام چهارچوب برنامه ریزی محلی در مدیریت روستایی را ترسیم می کند.

 

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

مدیریت توسعه روستایی

نویسنده
دکتر عبدالرضا رکن الدین افتخاری
مترجم
——-
نوبت چاپ 3
تعداد صفحات 272
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر 1394
سال چاپ اول  ————
موضوع
مطالعات محیطی
نوع کاغذ  —————
وزن 373 گرم
شابک
9789645305848
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.373 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “مدیریت توسعه روستایی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

تاریخ تشیع -دولتها،خاندانها و آثار علمی و فرهنگی شیعه

13,400 تومان
تاریخ تشیع -دولتها،خاندانها و آثار علمی و فرهنگی شیعه نویسنده حسین حسینیان مقدم، منصور داداش نژاد، حسین مرادی نسب، محمد

دوتانقطه

7,500 تومان

معرفی کتاب دو تا نقطه

کتاب دو تا نقطه، مجموعه داستانی مشتمل بر 15 داستان کوتاه و مینیمال به قلم پیمان هوشمندزاده است که با زبان و لحنی صمیمانه آن را روایت کرده. نقطه مشترک این داستان‌ها را می‌توان بیان حسی مشترکی میان انسان‌های امروزی تلقی کرد.

درباره کتاب دوتا نقطه:

داستان کوتاه را می‌توان ژانری نسبتا جدید در ادبیات داستانی سراسر جهان در نظر گرفت؛ ژانری که اقبال عمومی از آن در انواع سبک‌ها قابل توجه است. شاید به جرات بتوان گفت یکی از دلایل محبوبیت این ژانر ادبی نسبت به سایر ژانرهای داستانی از جمله رمان، کم‌حوصله شدن بشر امروزی و البته اهمیت یافتن عنصر زمان است. با این وجود، این ژانر نیز همچون دیگر انواع ادبی، گسترش یافته و گونه‌های متنوعی از آن زاده شده است. پیمان هوشمندزاده در کتاب دو تا نقطه که برگرفته از نام یکی از داستان‌های همین مجموعه است، 15 داستان مینیمال را روایت می‌کند. عدم انسجام موضوعی این داستان‌ها، توصیف درباره این کتاب را دشوار می‌سازد. شاید به همین دلیل است که داستان دو تا نقطه خود به تنهایی توانست جایزه داستان‌های برگزیده هوشنگ گلشیری را از آن خود نماید. فارغ از انسجام موضوعی و محتوای داستان‌ها، می‌توان نقطه اشتراکی در تکنیک داستان‌نویسی و زبان هوشمندزاده برای روایت این داستان‌ها ذکر کرد و آن لحن خودمانی و صمیمانه‌ای است که در سراسر داستان دیده می‌شود. گاهی اوقات با شکسته‌نویسی نیز همراه می‌شود. توجه به احساسات بعضا متناقض و دل‌مشغولی‌های امروزی انسان معاصر را می‌توان درون‌مایۀ بنیادین این داستان‌های کوتاه دانست.

استخوان خوک و دست‌های جذامی

98,000 تومان
مصطفی مستور، یکی از موفق‌ترین و پر‌فروش‌ترین نویسندگان ایران است. او که در حوزه‌ی‌ترجمه، نمایش‌نامه‌نویسی و شعر بخت‌آزمایی کرده، بیشتر به دلیل داستان‌ها و رمان‌های عاشقانه - فلسفی‌اش شناخته شده است. مستور در این رمان زندگی مردمانی را روایت می‌کند که گرچه در کنار هم و نزدیک به هم زندگی می‌کنند. اما باز هم از یکدیگر دور هستند. داستان در برجی در تهران اتفاق می‌افتد و قصه‌ی زندگی ساکنان‌اش که هر یک با دغدغه‌ها، معضلات و مشکلات متعدد دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند و تنها ویژگی مشترک‌شان رفت‌و‌آمد به این مکان است، بیان می‌شود. هفت خانواده در هفت طبقه‌ی ساختمان زندگی می‌کنند. در طبقه‌ی هفدهم، دکتر مفید به همراه پسر و همسرش زندگی می‌کند. فرزندش به سرطان مبتلا است و امیدی به زنده بودن‌اش نیست. در طبقه‌ی چهاردهم، دانیال همراه با والده‌اش زندگی می‌کند. او که پدرش را از دست داده و خرج خود و مادرش را از طریق دریافت مستمری پدرش تامین می‌کند، علی‌رغم دست‌و‌پنجه نرم کردن با مشکلات جسمی، جملات زیبا و پر‌معنایی به زبان می‌آورد. در طبقه‌ی نهم، دکتر محسن سپهر، همراه با دختر و مادرش روزگار می‌گذراند. مدتی است همسرش تقاضای طلاق داده اما پس از مثبت شدن آزمایش بارداری، به خانه بازگشت. در طبقه‌ی هشتم، جوانی حامد نام با مادرش زندگی می‌کند. حامد عکاس است. نامزدش برای ادامه‌ی تحصیل به خارج از کشور رفته. او به دختری که به آتلیه‌ی‌اش رفت‌و‌آمد می‌کند و شبیه نگار - نامزد سابق‌‌اش - است دل‌بسته است. خانه‌ی شهرام در طبقه‌ی هفتم است که کارش برگزاری پارتی‌های شبانه است. زنی بدکاره که کیانوش عاشقش می‌شود در طبقه‌ی پنجم مستقر است. نوذر، خلافکاری که در طبقه‌ی چهارم اقامت دارد، نقشه‌ی قتل صاحب یک زمین را همراه با دو رفیق‌اش می‌کشد، اما آن‌ها جان‌اش را می‌گیرند. چنین است که نویسنده، داستان کشمکش شخصیت‌ها با دنیا را با مهارت و چیره‌دستی بیان می‌کند.

دري وري

23,000 تومان

معرفی کتاب دری وری

شاهکاری خواندنی از استاد طنز ایران، ابراهیم رها!... در کتاب دری وری که مجلد نخست از سه‌گانه‌ی هردمبیل به شمار می‌رود، با ماجراهای آقای معیری همراه خواهید شد؛ پیرمرد فرتوت و پرزحمتی که با مرگ دیرهنگامش حسابی اعضای خانواده‌ی خود را به دردسر می‌اندازد...

درباره کتاب دری وری

طنز از دیرباز سلاحی نیرومند برای نقد ساختارهای سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه بوده است. در لباس طنز می‌توان به هر چیز و هر کس تاخت و از تبعات احتمالی مصون باقی ماند؛ مثل ملیجک‌های دربار شاهان که با تظاهر به دیوانگی همه چیز و همه کس، از جمله شخص پادشاه را، به باد سخره می‌گرفتند. طنزنویس مدرن از جهاتی بی‌شباهت به همین ملیجک‌ها نیست. او عامدانه و آگاهانه خود را به دیوانگی می‌زند و با اختیار کردن زبانی هجوآمیز و گزنده، ساختارهایی را که به گمانش در کار به یغما بردن ماهیت زندگی انسانی‌اند، به باد انتقاد می‌گیرد. یکی از خبره‌ترین طنزنویسان ادبیات معاصر ایران، بی‌گمان ابراهیم رهاست، و یکی از بهترین آثار در کارنامه‌ی ابراهیم رها، بی‌شک کتاب دری وری است؛ یک داستانِ طنزِ اجتماعیِ کوبنده که خواننده را توأمان می‌خنداند و به تفکر برمی‌انگیزد. قهرمان کتاب دری وری آقای معیری نام دارد؛ او پیرمردی فرتوت و ازپاافتاده است که قریب به صد سال از خداوند عمر با عزت گرفته! به قول راوی داستان، گویی حتی ملک‌الموت، یا همان جناب عزرائیل هم با آقای معیری تعارف دارد و روی ستاندن جانش را ندارد. آقای معیری عاشق پیاده‌روی، غذای خوب، و البته، شیفته و شیدای دکتر مصدق است! سوال اساسیِ ذهنِ پرسشگر او نه بودن یا نبودنِ شکسپیری، بلکه این است: چرا و چگونه مردم همیشه حاضر در صحنه‌ی ایران، ظرف چهل و هشت ساعت، از «زنده‌باد مصدق» به «مرده باد مصدق» تغییر موضع دادند؟! به هر جهت، علاقه‌ی آقای معیری به اسطوره‌اش، مصدق، چنان بی‌حدواندازه است که به هیچ فرد یا گروهی که رنگ و بویی از کودتای 28 مرداد داشته باشد، روی خوش نشان نمی‌دهد؛ از شعبان بی‌مخ گرفته تا ازهاری و که و که و که. داستان کتاب دری وری زمانی روی غلتک می‌افتد که آقای معیری، پس از مدتی چانه‌زنی و انجام کارهای اداری، سرانجام راضی می‌شود که جان شیرینش را تسلیم حضرت جان‌آفرین کند، و به زبان خودمانی، بساطش را جمع کند و عازم دار فانی شود. یا اگر دوست دارید راحت‌تر بگوییم: بمیرد! پس از مرگ آقای معیری الم‌شنگه‌ای در خانه‌ی او به پا می‌شود که بیا و ببین! این الم‌شنگه از آن‌جا آب می‌خورد که آقای معیری در طول عمر پربرکتش، به خود زحمت گرفتن شناسنامه نداده بوده، و با شناسنامه‌ی برادر مرحومش کارهای اداری‌اش را رفع‌ورجوع می‌کرده. حالا وارثان او چطور این واقعیت را به مأمور ثبت احوال حالی کنند؟... پیرنگ رمان دری وری، چنان‌که از توضیحات فوق برمی‌آید، ضرب‌آهنگی تند و نفسگیر دارد. در این رمان با سلسله‌ای از شخصیت‌های متنوع روبه‌رو می‌شویم که هر یک به نوعی، نماینده‌ی بخشی از جامعه‌ی ایران به شمار می‌روند. ابراهیم رها به خوبی توانسته از طریق نقل داستانی بامزه و سرگرم‌کننده، واقعیات ناخوشایندِ حیات ایرانی را به تصویر بکشد. لازم به ذکر است که کتاب دری وری مجلد نخستِ سه‌گانه‌ای به نام «هردمبیل» به شمار می‌رود. دو مجلد دیگر این سه‌گانه به ترتیب «پرت و پلا» و «چرت و پرت» نام دارند.
سفارش:0
باقی مانده:2

بهار را باور کن (جیبی)

12,500 تومان

کتاب بهار را باور کن اثر فریدون مشیری نشر چشمه

کتاب بهار را باور کن اثر فریدون مشیری نشر چشمه بهترین بهترین من زرد و نیلی و بنفش سبز و آبی و کبود! با بنفشه ها نشسته ام، سال های سال، صبح های زود. در کنار چشمه ی سحر سر نهاده روی شانه های یکدگر گیسوان خیسشان به دست باد، چهره ها نهفته در پناه سایه های شرم، رنگ ها شکفته در زلال عطرهای گرم، می تراود از سکوت دلپذیرشان، بهترین ترانه، بهترین سرود! مخمل نگاه این بنفشه ها، می برد مرا سبک تر از نسیم، از بنفشه زار باغچه، تا بنفشه زار چشم تو-که رسته در کنار هم- زرد و نیلی و بنفش سبز و آبی و کبود…
سفارش:0
باقی مانده:2

ملوي

390,000 تومان

در بخشی از کتاب ملوی می‌خوانیم

آشپزخانه از دور انگار در تاریکی فرورفته بود. و از جهتی چنین بود. اما از جهتی دیگر چنین نبود. چون چشمانم را که به شیشه‌ی پنجره چسباندم نوری ملایم و مایل به قرمز دیدم که نمی‌توانست از اجاق باشد، چون اجاق نداشتم، فقط یک گاز ساده داشتم. بگوییم یک اجاق، اما یک اجاق‌گاز. یعنی در آشپزخانه یک اجاق واقعی هم بود، اما خراب. متأسفم، اما همین است، در خانه‌ای که یک اجاق‌گاز نداشته باشد احساس راحتی نمی‌کنم. شب‌ها، وقتی پاورچین‌پاورچین رفتنم را متوقف می‌کنم، دلم می‌خواهد بروم سمت شیشه، چه روشن باشد چه تاریک، و داخل اتاق را نگاه کنم، ببینم چه خبر است. صورتم را با دستانم می‌پوشانم و از لای انگشتانم با دقت نگاه می‌کنم. چندتایی همسایه را به همین شکل ترسانده‌ام. دستپاچه بیرون می‌آید، کسی را نمی‌بیند. آن ‌وقت از تاریکی‌شان تاریک‌ترین اتاق‌ها در برابرم پدیدار می‌شود، گویی هنوز توأم با چابکی روزِ ناپدیدشده یا نوری که دمی پیش خاموش شده، شاید به دلایلی که هر قدر درباره‌شان کمتر گفته شود بهتر است. اما شفق در آشپزخانه از جنسی دیگر بود و از چراغ‌خواب می‌آمد با دودکش سرخ که، در اتاق مارتا، دیواربه‌دیوار آشپزخانه، مدام می‌سوخت پای مریم عذرای کوچک که روی چوب کنده‌کاری شده بود، آویخته بر دیوار. مارتا که از تاب‌خوردن خسته شده بود آمده بود تو و بر تخت‌خوابش دراز کشیده بود، درِ اتاقش را باز گذاشته بود تا کوچک‌ترین صداهای خانه را از دست ندهد. اما شاید خوابش برده بود. دوباره رفتم طبقه‌ی بالا. پشت درِ اتاق پسرم ایستادم. دولا شدم و گوشم را به سوراخ کلید چسباندم. برخی چشم‌شان را می‌چسبانند، من گوشم را، به سوراخ کلیدها. چیزی نمی‌شنیدم، در کمال تعجب. چون پسرم موقع خواب سروصدا می‌کرد، با دهان باز. خیلی مراقب بودم در را باز نکنم. چون این سکوت ماهیتی داشت که ذهنم را مشغول می‌کرد، تا مدتی کوتاه. به اتاقم رفتم.