مردي به نام اوه

320,000 تومان

سفارش:4
باقی مانده:3

قسمتی از متن کتاب مردی به نام اوه

اوه چند ساعت همان ‌جا نشست و دست زنش را توی دستش نگه داشت تا اینکه کارمند بیمارستان آمد و با لحنی آرام و حرکاتی محتاط بهش فهماند که باید جسد سونیا را ببرند

اُوه بلند شد، با سر حرف پرستار را تأیید کرد و به دفتر خاک‌سپاری رفت تا کارهای مربوطه را انجام دهد. مراسم خاک‌سپاری روز یکشنبه بود.

اوه روز دوشنبه سرکار رفت؛ ولی اگر کسی ازش می‌پرسید زندگی اش چگونه است، پاسخ می ‌داد تا قبل از اینکه زنش پا به زندگی اش بگذارد، اصلاً زندگی نمی ‌کرده و از وقتی تنهایش گذاشت هم دیگر زندگی نمی‌کند.

اوه تمام چیزهایی را درک می‌‌کرد که بتواند ببیند و توی دست بگیرد.

چیزهایی مانند بتون و سیمان، شیشه و استیل، ابزار کار، چیزهایی که آدم می‌تواند با آن حساب و کتاب کند، زاویه نود درجه و دستورالعمل‌های واضح را می‌‌فهمید، نقشه و طرح خانه را، چیزهایی را که آدم بتواند روی کاغذ پیاده کند. او یک مرد سیاه و سفید بود و همه چیز را از نزدیک باید لمس می‌کرد.

درست بعد از پایان مراسم خاکسپاری پدر اوه کشیش می ‌خواست درباره‌ی کمک‌های یتیم خانه با اوه صحبت کند، ولی اوه جوری رفتار کرد که کشیش بلافاصله فهمید آن پسر صدقه قبول نمی‌کند.

همان موقع، اوه به کشیش گفت دیگر از این به بعد برایش جای خالی در کلیسا نگه ندارد. به کشیش توضیح داد درست است که به خدا اعتقاد دارد ولی به این نتیجه رسیده که خدا به او نظر لطفی ندارد!

موجود در انبار

توضیحات

مردي به نام اوه

نویسنده
فردریک بکمن
مترجم
حسین تهرانی
نوبت چاپ 50
تعداد صفحات 354
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786002296979
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “مردي به نام اوه”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

آموزش و پرورش بازیگر در قرن بیستم

21,000 تومان
کتاب آموزش و پرورش بازیگر در قرن بیستم مجموعه ای است از مقاله های مقدماتی در باب آنچه به احتمال قوی مهم ترین دستاورد در ساخت تئاتر مدرن غرب محسوب می شود . آموزش و پرورش بازیگر در اروپا و امریکای شمالی پدیده ای است قرن بیستمی، و به آنجا انجامیده است که هم به مفهوم نقش بازیگر و هم به بنای آن، و در نتیجه به کل فرایند نمایشی، شکل داده است. گواه اهمیت محوری پرورش بازیگر این واقعیت است که بسیاری از نوآوران این حوزه هم بانی فنون آموزشی و پرورشی یگانه بوده اند و هم بانی اجرای تئاتری دوران ساز قرن بیستم. این کتاب به مطالعه برخی از این فعالان اصلی و کلیدی، اما بدون شک نه همه آنها، می پردازد.  

پرسه در حوالی زندگی

25,000 تومان
پرسه در حوالی زندگی، کتابی شامل 40 عکس از عکاسان ایرانی و خارجی (ترکیه، لهستان، کرواسی، ایسلند و...) است که با انتخاب کیارنگ علایی و روایت هایی از مصطفی مستور، پیوندی میان ادبیات و عکاسی از لحاظ مفهومی برقرار می نماید.
مستور در کنار هر عکس، متنی ادبی و اکثرا شعرگونه نگاشته است که به نوعی می توان آن را تعبیر و تفسیری از زبان او بر این تصاویر دانست. تصاویری که انتخاب آن ها اغلب تصاویری از انسان ها و گوشه ای از زندگی آن هاست که در چارچوب عکس، و همانطور که مستور می گوید، در یک زمان متوقف شده اند.
این تصاویر بخش هایی ثبت شده از کودکی، جوانی، میانسالی در لحظات و حالت هایی است که با تفسیرها و جملات مستور در قالب واژگان او می روند و درک می شوند.
دیدگاه مستور در این کتاب شباهت بسیاری به داستان های او دارد و خواننده ی این سطور در حین تماشای عکس ها و خواندن جملات مستور، بارها به فضای همیشگی داستان های او باز می گردد. داستان هایی که تلخی آن ها، تلخی ناگزیر زندگی اجتماعی انسان هاست، که فراموشی و نادانی و بی ایمانی و ندیدن آنچه که باید دید و... به این تلخی می افزاید.
در انتها، برای آشنایی با فضای نوشته های درون کتاب، تفسیر و نوشته ی مستور بر یکی از عکس های کتاب را می خوانیم؛ "و خوب نگاه کن به دورها به دقیقه های مرده ی دیروز به خاطرات آکنده از میل های نا تمام به خاکستر سرد آروزهای ناکام و بعد بنشین و لحظه های بیهودگی را شماره کن و آن قدر شماره کن تا تک تک سلول های هستی ات لبریز شود از هیچ و هیچ تو را در آغوش بگیرد و هیچ تو را لمس کند و هیچ تو را مسخ کند به دیوار به سنگی، به چوبی یا چیزی مثل پای پوشی از جنس هیچ که در مسیر بی نهایت افتاده است..."

ترانه‌های اورشلیم

20,000 تومان
گاهی زیبایی! گاهی عصبانی! مثل شب و روز ــ جدا ــ از هم زندگی می‌کنی نیمی از تو می‌آید و نیمی می‌رود زمان را فروخته‌ای، چون دوره‌گردها جز این نمی‌توانی باشی زن‌ها، همان‌ جا که ایستاده‌اند رفته‌اند

تو در قاهره خواهي مرد

240,000 تومان

معرفی کتاب تو در قاهره خواهی مرد

کتاب تو در قاهره خواهی مرد اولین رمان حمیدرضا صدر، زندگی محمدرضا پهلوی را در سال 1344 به شیوه‌ای جذاب روایت می‌کند. نویسنده در این اثر که تقدیر شده در جایزه‌ی ادبی جلال آل احمد 1394 است، با زبانی گزارشی، ترس‌ها و باورهای شاهی را در رفت و برگشت‌های زمانی روایت می‌کند که از ترور هراس دارد. او مدام به گوشه‌های تاریک ذهنش سرک می‌کشد تا تصویری از اطرافیان، نخست وزیران، دوستان محبوب و سوء قصد کنندگانش نمایان کند. او با مطالعه‌ی انبوهی مجله، کتاب و سند کتابخانه‌های ایران و بهره‌گیری از فلاش‌بک و فلاش فوروارد، مستندهای تاریخی فراوانی از شاه در این رمان به تصویر می‌کشد. تو در قاهره خواهی مرد روایتی پر ضرب آهنگ از گذشته و آینده‌ی مردی است که سال 1344 در حال ساختن قدرتی همه جانبه بود. اطلاعات ریزی که شما در این کتاب با آن مواجه می‌شوید بسیار زیاد هستند. نویسنده وقتی از یک واقعه‌ی خاص یا حتی یک رویداد معمولی در این اثر می‌گوید، حتی‌الامکان تمامی جزئیات را نیز بازگو می‌نماید. این توصیفات مو به مو مخصوصاً شامل داده‌های تاریخی مفصلی در بازه‌ی زمانی اسفند 1343 تا اول فروردین 1345 می‌شوند. او درباره‌ی این اثر گفته که مدت‌ها در فکر نوشتن رمانی بر اساس واقعیت‌های تاریخی و وقایع مستند بوده است. در واقع او بعد از ترجمه‌ی‌ رمان "یونایتد نفرین شده" نوشته‌ی "دیوید پیس" که درباره‌ی زندگی "برایان کلاف" مربی جنجالی فوتبال انگلیس می‌باشد، به فکر نوشتن رمانی با این موضوع افتاد. به همین دلیل هم به نظرش رسید آخرین شاه ایران بیش از هر چهره‌‌ی تاریخی دیگری می‌تواند برای روایت چنین رمانی مناسب باشد. شخصیتی که قدرت و ثروت او را فرا می‌گیرد و در عین حال در خلوت و تنهایی‌اش از چیزهای زیادی وحشت دارد و این تناقض‌ها و پرداختن به آن‌ها برای نویسنده جذابیت داشته است، از طرفی خواندن تاریخ معاصر ایران هم یکی از علاقه‌مندی‌های او به شمار می‌رود و همه‌ی این‌ها باعث شد تا این رمان را بنویسد. در بخشی از کتاب تو در قاهره خواهی مرد می‌خوانیم: علی امینی در ده روز اول صدارتش انحلال مجلسین را اعلام کرد. در ده روز اول صدارتش برخی از بلندپایگان لشگری و کشوری‌ات را به اتهام سوء استفاده از بیت‌المال دستگیر کرد و به محبس انداخت. به زندان دژبان در خیابان سوم اسفند روبه‌روی ساختمان وزارت جنگ. سرلشگر علی‌اکبر ضرغام و سپهبد مهدی‌قلی علوی‌مقدم و خیلی‌های دیگر را. علی امینی بود که در نطق رادیویی‌اش اقتصاد ایران را اسفناک و ورشکسته خواند. علی امینی بود که اعلام کرد درآمد نفتی کشور سالی دویست و هشتاد میلیون دلار است و تنها ارتش دویست هزار نفری تو سالی دویست میلیون دلار خرج برمی‌دارد. با آمدن علی امینی بود که دکتر اقبال، نخست وزیر سابقت همراه همسر فرانسوی‌اش با پاسپورت سیاسی‌اش از تهران به مقصد پاریس و بوردو فرار کرد و اعلام کردند محاکمه‌ی غیابی خواهد شد. با آمدن علی امینی بود که زمزمه‌ی رفتن شاهپورها و شاهدخت‌ها دهان به دهان گشت. زبان به زبان. گوش به گوش. زمزمه‌ی فرار شاهپورها و شاهدخت‌ها. فرار... فرار... فرار... و تو از شنیدن زمزمه نفرت داری. نفرت. با آمدن علی امینی بود که جبهه ملی‌ها میتینگ‌شان را برگزار کردند و زمزمه‌ی بازگشت دکتر محمد مصدق از احمدآباد پس از نه سال گوشه‌گیری و تحت نظر بودن دهان به دهان گشت. زبان به زبان. گوش به گوش. مصدق... مصدق... مصدق... و تو از مصدق نفرت داری. نفرت.

فهرست مطالب کتاب

پیش از بهار 1344 بهار 1344 تابستان 1344 پاییز 1344 زمستان 1344 پس از زمستان 1344
سفارش:0
باقی مانده:1

زن و سينما

85,000 تومان

معرفی کتاب زن و سینما

کتاب زن و سینما دربردارنده‌ی چندین مقاله‌ی فمینیستی است که می‌کوشند با دیدی انتقادی نقش زنان در سینما و بازنمایی تصویر آنان در فیلم‌ها را بررسی کنند. در این کتاب منتقدان و نظریه‌پردازان سرشناسی همچون لارا مالوِی و ای. آن کاپلان، تئوری‌ها و ایده‌هایشان را در مورد سینما ارائه کرده‌اند. همچنین ساختارشکنی سینمای مارگریت دوراس و فیلم بیل را بکشِ کوئنتین تارانتینو مورد نقد و تحلیل قرار گرفته است.

درباره‌ی کتاب زن و سینما

با آن‌که سینما در اوایل قرن بیستم شکل گرفت و دنیا را تسخیر کرد، اما پذیرش زنان به‌عنوان انسان‌هایی مستقل و دارای هویت و ارائه‌ی تصویری واقعی از آن‌ها، ده‌ها سال بعدتر اتفاق افتاد. تا پیش از دهه‌ی 1970، زنان معمولاً فقط به‌عنوان بازیگر در فیلم‌ها حضور داشتند. نقش‌هایی هم که به آن‌ها محول می‌شد کاملاً کلیشه‌ای بود؛ زنانی اغواگر، دخترانی معصوم یا مادرانی نگران. در بخش فنی هم اجازه‌ی ورود به زنان داده نمی‌شد و تقریباً هیچ زن کارگردان یا نویسنده‌ی سرشناسی در آن دوران وجود نداشت. در نهایت، جنبش‌های اجتماعی و انقلاب‌های جنسی دهه‌ی هفتاد، عمیقاً بر روی سینما تأثیر گذاشت و باعث شد تمام این کلیشه‌ها برهم بخورد. زنانِ فیلم‌ها به دنیای واقعی نزدیک‌تر شدند و هویت پیدا کردند. هم‌زمان تعداد قابل‌توجهی کارگردان، نویسنده، تدوینگر و فیلم‌بردار زن آموزش دیدند و توانستند وارد سیستم فیلم‌سازی شوند. در نتیجه، سینما شکل دیگری به خود گرفت و توانست تصویر حقیقی‌تری از زنان ارائه دهد. در آن زمان نقد فمینیستی هم از حوزه‌ی ادبیات به سینما وارد شد و منتقدین و نظریه‌پردازان زن، دیدگاه‌هایشان را در مورد سینمای جدید ابراز کردند و کوشیدند آن را اصلاح کنند. منیژه نجم عراقی، مرسده صالح‌پور، نسترن موسوی و مهرناز صمیمی، تعدادی از همین مقالات فمینیستی و انتقادی را در کتاب زن و سینما گردآوری کرده‌اند. این مقالات تصویری که فیلم‌ها از زنان ارائه می‌دهند را نقد می‌کنند و خواهان نقشی جدی‌تر و جدیدتر برای زنان هستند.

اينجا باران صدا ندارد

12,000 تومان
کتاب «این‌جا باران صدا ندارد» نوشته‌ی کامران محمدی، داستان دو مرد به اسم اسماعیل و هومن را روایت می‌کند که به دلایل بیهوده‌ای به همسران خود شک دارند و دو فاجعه‌ی متقاطع در سه روز متوالی بارانی در تهران شکل می‌گیرد. حسادت و تعصب مردانه، عنصر محوی این داستان است. در روز اول یک اتفاق غیر منتظره رخ می‌دهد که باعث یادآوری حادثه‌ی دردناکی در گذشته می‌گردد و در روزهای دوم و سوم یادآوری خاطرات آن اتفاق و اثر روانشناختی آن بر شخصیت‌های داستان را شاهد هستید. فراموشی پس‌زمینه‌‌ی فکری در لایه‌های زیرین این داستان محسوب می‌شود و پیرامون روابط دو زوج و یک فرد تنهاست که روایتی از سال‌های جنگ نیز در آن بازگو می‌شود و نویسنده به گونه‌ای به فعالیت‌های گروهک‌ها در کردستان در اوایل دهه‌‌ی 60 اشاره می‌کند. در بخشی از رمان می‌خوانیم: «اسماعیل به گوشی‌اش نگاه کرد. چرا شیرین این‌ همه به این ماجرا علاقه‌مند است؟ چرا در حالی‌ که می‌دانست به بیمارستان رفته، تماس گرفته است؟ چرا هومن این حوالی بوده و ... نمی‌توانست از تصور وجود رابطه میان تماس مرد غریبه و ماجرای هومن فرار کند. اما آنچه آشفته‌اش می‌کرد چیزی فراتر از این‌ها بود؛ کرد بودن مرد و گلوی بریده‌ی هومن؛ دو واقعیت هم‌زمان که انگار از گذشته، از زیر خروارها برف ناگهان بیرون پریده بودند تا دوباره او را به عقب برانند. باید با مردی که هومن را آورده بود تماس می‌گرفت. باید با هومن حرف می‌زد.»