مردی که هیچ بود

6,000 تومان

در قسمتی از این کتاب می خوانیم:

یاشا کمی چاق و تپل و سرخ و سفید بود، لب پرخنده ای ام داش. همه جام جاش بود، با اون لهجه شیرین نیمه آذریش توجه اطرافیانشو به خودش جلب می کرد، قاپشونو می دزدید و یار غارشون می شد. اون مرد بی شیله پیله و کم سوادی بود، اما خیلی سرش می شد. اهل سیر و سفر نبود، چون وضع مالی میزونی نداش. دور هیچ فرقه ای ام تاب نمی خورد، سرش به کار خودش و زن و بچه ش بود، نماز و روزه ش ترک نمی شد و راه مسجدم گم نمی کرد. اگه کسی تو محل جشنی، عروسی ای چیزی داش، یه راس می اومد سراغش و آشپزیشو به اون می داد، دستمزدی ام بهش می دادن که کمک خرجیش می شد.

یاشا پولاشو صنار سه شی روی هم می ذاشت و جم می کرد تا تونس یه تیکه زیمین آخرای سبزیکاری امین الملک، چسبیده به باغ ملا، نزدیکای حندق دس و پا کنه و یه اتاق خشت و گلی کنج اون جا علم کنه و زن و بچه شو از آوارگی و خونه به دوشی و اجاره نشینی نجات بده. چن سال بعد با تقلای زیاد و از خرجی خونه زدن و نخوری و ته خونه رو فروختن و قرون قرون رو هم گذاشتن و قرض و قوله تونس چار تا اتاق دیگه و دو تا زیرزیمین به اون اتاق اضافه کنه و به آدمای مختلف اجاره بده…

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

مردی که هیچ بود

نویسنده
مرتضی‌ احمدی‌
مترجم
——-
نوبت چاپ ٢
تعداد صفحات ٩٦
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٤
سال چاپ اول ——
موضوع
رمان‌های فارسی
نوع کاغذ ——
وزن ۱۲۰ گرم
شابک
9786005639285
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.12 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “مردی که هیچ بود”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

الفبایم را جدی بگیر

6,000 تومان
مجموعه داستان الفبایم را جدی بگیر داستان آدم‌هایی است که در قصه‌ها مانده‌اند، آنقدر که قصه‌ها جزئی از زندگی‌شان شده است و یا زندگی آنها شبیه قصه شده. دیگر نمی‌توانند از قصه رهایی یابند. امیر سالهاست که در صنعت چاپ کار می‌کند. او عاشق داستان است و به قول خودش همین داستان‌هاست که زندگی‌اش را به باد داده‌اند. روزی تصمیم می‌گیرد همه کتاب‌هایش را دور بریزد غافل از اینکه کلمات عاشق او شده‌اند: «وقتی برگشتم به اتاق دیدم «الف» تبر برداشته و دارد حروف را از هم جدا می‌کند. برگشت با یک صدای عجیب و غریبی گفت: کارم را زیاد کردی مرد. دیگر از این کارها نکن، باشد؟ چی بهش می‌گفتم. فقط گفتم: آخر چرا همچین کاری کردند؟ برگشت و گفت: دوستت دارند مرد! تا به حال ندیدم این همه کلمه این جوری خودکشی کلامی کنند! واقعاً ندیدم!» هانیه عاشق داستان «خاله خمیره» است و هر روز مش طوبی را مجبور می‌کند، قصه خاله خمیره را برایش تعریف کند. آنقدر که قصه خاله خمیره جزئی از زندگی‌اش شده است. الفبایم را جدی بگیر‌، «خاله خمیره»، «خانه‌ات بوی سوسیس می‌دهد»، «اشک‌هایت را در آسمان بریز»، «کفش‌هایش کتانی است»، «همه کوتولکه‌های من» و «هیچ کس حال آهو را نمی‌فهمد» داستان‌های این مجموعه هستند.

پیاده‌روهای پارک لاله

11,000 تومان
شاید فکر می‌کنید داستان این کتاب داستان دختری است به نام  پری که شوهر عجیبی دارد، و به خاطر مشکلات روحی و فکرها و کارهای عجیب و غریب شوهرش، به خانه پدری برگردانده شده. شاید فکر می‌کنید وقتی به خانه پدری بر می‌گردد با پسرِ پیرزنی که طبقه پایین خانه زندگی می‌کند و موهای فرفری‌ای دارد آشنا می‌شود و دوست تپلِ پری این وسط خراب‌کاری‌هایی می‌کند و خیلی اتفاقات دیگر. شاید فکر می‌کنید شوهر پری از بیمارستان فرار می‌کند و کلاً کتاب درباره زندگی شگفت‌انگیز پری است؟ اما قضیه فقط این‌ها نیست... داستان، داستانِ گِرد نبودن زمین و چیزهای دیگه‌ست که ممکنه تا الآن به اشتباه در موردشان به شما اطلاعات داده شده. لطفاً کمی جور دیگر و با تردید بیشتر به دور و بر خود نگاه کنید. شاید هیچ ‌چیز اون‌جور که ما می‌بینیم نباشد. در قسمتی از کتاب می‌خوانیم: فیلسوفای زن اصلاً ازدواج نمی‌کنن به نظرم. چون فیلسوف به دنیا می‌آن. وقتی فیلسوف به دنیا بیای دیگه نمی‌تونی ازدواج کنی. فکر کنم دارم زرزر می‌کنم. کاش منم فیلسوف به دنیا می‌اومدم. کاش یه چیزی می‌شدم...   نقدی بر این کتاب

گلستان سعدی (سلفون)

130,000 تومان
کتاب‌ گلستان‌ را شیخ‌ مشرّف‌بن‌ مصلح‌ سعدی‌ شیرازی‌ (متوفی‌ به‌ سال‌ ٦٩١ یا ٦٩٤ هجری‌ قمری‌) به‌ سال‌ ٦٥٦ تصنیف‌ کرد. این‌ کتاب‌ مشتمل‌ است‌ بر مقدمه‌ای‌ در نعت‌ خدا و سبب‌ تحریر کتاب‌ و آن‌گاه‌ هشت‌ باب‌ گلستان‌ می‌آید: در سیرت‌ پادشاهان‌، در اخلاِ ق درویشان‌، در فضیلت‌ قناعت‌، در فواید خاموشی‌، در عشق‌ و جوانی‌، در ضعف‌ و پیری‌، در تأثیر تربیت‌، در آداب‌ صحبت‌؛ که‌ هر کدام‌ دارای‌ چندین‌ و چند حکایت‌ است‌ در آن‌ باب‌، بجز باب‌ هشتم‌، در آداب‌ صحبت‌، که‌ بیش‌تر جملات‌ قصار است‌ و در مواعظ‌ و حکم‌.
سفارش:2
باقی مانده:2

کالت

15,000 تومان
کالت داستان یک استاد حق‌التدریسی دانشگاه و نحوه کشف فیلمی گم‌شده از تاریخ سینمای ایران توسط اوست. این رمان با دو روایت روبه‌روست که به شکل خیالی ـ‌ واقعی، زندگی خود را روایت می‌کنند. در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم: فریادی توی سرم جمله‌ام را برید. این چه حرفی بود که می‌خواستم بزنم؟ این چه حرفی بود که او نشنیده فهمید؟ این مرد تمام زندگی‌اش را، دستِ‌کم از آن ایامی که من یادم بود، پای این گذاشته بود که من آن‌طور که خودم می‌خواهم زندگی کنم. هرکتابی، هر فیلمی، هر روشی برای زندگی که من انتخاب می‌کردم از نظر او قابل قبول بود. حالا سزای آزادیِ کمیابی که به من بخشیده بود این بود که مرگ را بهش یادآوری کنم؟ که ازش خرده بگیرم چرا آن‌طور که خودش می‌خواهد به عزای مادر نشسته و نه به آن شیوه که من انتظار دارم؟ بابک تبرایی کتاب‌های مختلف از جمله: ادبیات داستانی (ترجمه و تألیف)، کتاب‌های نظری سینما و تئاتر و همچنین فیلمنامه و نمایشنامه را در کارنامه خود دارد.

حیرانی

32,000 تومان
«هرکس اینجا عاشق بشود سنگ می‌شود.» داستانی از عاشقیت و دلدادگی. اما چرا او سنگ نشده؟ دختر در پاسخش گفت چون خود دیو سیاه عاشق اوست و سنگش نکرده. جوان پرسید چرا نگریختی؟ دختر گفت چون پابند این‌جاست و جوان بیشتر از پیش عاشقش شد و گفت چه باید بکنم ای عشق؟ دختر به حسرت از گل سرخی گفت در دل غاری که با بوییدنش طلسمشان می‌شکند. جوان عزمش را جزم کرد و دختر پای چشمه نور به انتظار ماند. جوان از بادستان و خارستان و مارستان و تشستان گذشت و به غار دیو سیاه رسید و با او جنگید که ما تنها صداش را شنیدیم. صدای غرش آسمان و جرقه‌های نوری که چشم را آزار می‌داد. ناگاه نعره‌های دیو با فریاد دلخراشش خاموش شد و چشمان نگران دختر برفی که به انتظار نشسته بود به وحشت باز شد. سکوت و سیاهی همه جا را گرفت. کم کمَک از دل تاریکی صحنه نور سرخی سوسو زد. تکثیر شد، آینه پشت آینه، شد جو باریکه‌ای سرخ و کوچک، رسید به پای چشمه نور و آن هم سرخ شد. آنگاه... محمد علی سجادی نویسنده و کارگردان سینمای ایران این بار داستانی را نقل می‌کند که حیرانی نامیده‌اش. حیرانی از سرنوشت و تقدیر در دل طوفان حوادث این روزگار... . داستان حیرانی سال‌ها در انتظار انتشار باقی ماند تا در اردیبهشتی از انتظار به شکوفه بنشیند. سجادی پیش از این در سال ١٣٨٩ رمان «با نوشته کشتن» را منتشر کرده بود.

کافه نادری

150,000 تومان
بحران باب روز بود: بحران خانواده، بحران عشق،‌ بحران روابط مشترک. حتی اظهار عشق هم می توانست یک عمل ابلهانه بورژوایی باشد وباعث اختناق جنسی بشود. اما مهمت تر ازهمه بحران ایدئو لوژ یک بود، یا به قول آلبا، دنیا نباید دیگرآن طوری بگردد که تا به حالا گردیده است. واین موضوعی بود که آلبا پیرانی وفرزاد مفتون می‌توانستند ساعت‌ها درباره‌اش با تو حرف بزنند و سیگار پشت سیگار روشن کنند. (( کافه نادری )) روایتی دیگر است ازداستان بلند نسلی که بنا داشت تقدیر را گردن ننهد،‌ و ننهاد، بی آن که از بختک شوم غربت و فرسایش گریزی یافته باشد.