مرد زير زميني

80,000 تومان

در بخشی از کتاب مرد زیرزمینی می‌خوانیم

وقتی امروز صبح آقای بِرد وارد اتاق ناهارخوری شد، یک دسته کاغذ لوله‌شده زیر‌بغلش زده بود. فروتنی و افتادگیِ همیشگی‌ را داشت، اما صورتش برافروخته بود. متوجه شدم کمی عصبی است و چشمانش اطراف اتاق می‌چرخد. همین کافی بود تا گیجم کند.

من و آقای برد بعد از گذشت سال‌ها همدیگر را خوب شناخته‌ایم و کاملاً از علاقه‌ی من به نقشه‌ها و نمودارها آگاه است، اما وقتی آخرین دسته‌ی نقشه‌هایش را روی میز باز کرد، نمی‌توانم بگویم کدام‌مان مشکل بیش‌تری برای آرام ایستادن داشتیم.

از یک ظرف خردل، یک فنجان و یک ظرف سس برای نگه ‌داشتنِ گوشه‌های لول‌شده‌ی نقشه استفاده کردیم. بعد آقای برد و من یکی دو قدم عقب رفتیم تا تصویر را کامل ببینیم.

درست در مرکز نقشه خانه‌ای مینیاتوری قرار گرفته بود. باید بگویم طراحی خوبی با خودکار و جوهر ایجاد شده بود. تمام اصطبل‌ها و حیاط‌ها هر کدام به‌وضوح با حروف کج مشخص شده بودند. تمام املاک اطراف خانه به همراه جنگل و جاده‌ها به‌دقت با مدادِ طراحی مشخص شده بود.

همان‌طور که هر دو ایستاده بودیم و احمقانه به نقشه نگاه می‌کردیم، آقای برد محتاطانه ته‌مداد کوچکی از جیبِ روی سینه‌اش بیرون آورد. آن‌ را به طرف دهانش برد و با آب‌دهان خیسش کرد. مشتاقانه نگاه می‌کردم. با دقتی که هر جراحی به آن مفتخر است، ‌ تونل اول را علامت زد.

مداد چاق کوچک از خانه به سمت شرق سفر کرد. آرام برکه را شکافت و به بالای تپه‌ی پودینگ هیل خزید و در اطراف شهر ورکسوپ آرام گرفت.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

مرد زير زميني

نویسنده
 میک جکسون
مترجم
 میثم فرجی
نوبت چاپ 4
تعداد صفحات 250
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786220100348
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “مرد زير زميني”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

عصب کشي

29,000 تومان

بخشی از کتاب عصب‌کشی

جمشید بلند شد رفت تلفنو جواب داد و برگشت اتاق. تا اومد اتاق روشو کرد طرف اصغر و گفت «پاشو که بلیتت برده، اونم چه بردنی!» محسن گفت «چی شده؟» جمشید گفت «فکر می‌کنی کی بود؟» محسن گفت «چه می‌دونم.» جمشید گفت «سرکار خانوم مهشید عباسی.» محسن گفت «این دیگه کیه؟» کار خدا رو می‌بینی؟ دختره عاشق اصغر شده بود! اصلا باورت می‌شه؟ ولی خب، آدمیزاده دیگه. طفلک این مهشیده از اون دخترهای ساده و عاطفیِ دوآتیشه بود، ولی خب از پسرها وحشت داشت. این‌قدر بابا ننه‌ش که هر دوشون مهندس بودن،‌ درِ گوشش از پسرها بد گفته بودن که دختره پاک جماعتِ مذکرو از زندگیش گذاشته بود کنار.‌ فقط هم حرف‌های بابا ننه‌ش نبود ها؛ یه عادتی که باباش داشت این بود که هر روز روزنامه می‌خرید می‌آورد خونه و می‌ذاشت مهشیدم بخونه. این بدبخت هم همه‌ش می‌رفت سراغ صفحهٔ حوادث. صفحهٔ حوادث روزنامه‌ها هم که دیدی، پُره از تجاوز و قتل دخترها به دست مردها و خیانت پسرها به دخترها و این‌طور چیزها. مهشید هم اینا رو می‌خوند و تنش می‌لرزید و از هر چی پسر بود فرار می‌کرد. خوشگل هم بود ها! اصلا یه چیزی بود که نگو! ولی هیچ پسری نمی‌تونست به‌ش نزدیک شه.‌ اولا طوری خودشو درست می‌کرد و لباس می‌پوشید که خیلی به چشم نیاد، بعدش هم تا یه پسر به‌ش نزدیک می‌شد، انگار گرگ دیده باشه، همچی فرار می‌کرد که دستِ پسره که سهله، نگاهش هم به‌ش نمی‌رسید. این‌قدر بدبین بود که حتا پسرعمه، پسرخاله، پسردایی و پسرعمو هم نمی‌تونستن باهاش حرف بزنن.

قصه‌های باپدرومادر 4/ چگونه تنظیمات پدر و مادر خود را به‌روزرسانی کنیم؟

190,000 تومان

درباره ی کتاب:

کتاب قصه‌های باپدرومادر ۴ :وقتی پدر و مادر لویی به این نتیجه رسیدند که او یک‌بند سرش توی گوشی است، بدترین ایده‌ای که می‌شود فکرش را کرد، به ذهنشان رسید: تا اطلاع ثانوی هرگونه استفاده از تبلت و موبایل و کامپیوتر ممنوع! لویی باید دست‌به‌کار شود. باید بجنبد. آیا مدی، بهترین دوستش، می‌تواند نجاتش بدهد؟

متن کتاب:

همین‌الان همه‌ی کتاب‌های جغرافی‌ام را انداختم دور.نبینم ناراحتشان باشی، چون همه‌اش تقصیر خودشان است.کل تعطیلات کریسمس را لم داده بودند توی اتاقم و کوهِ تکالیفی را که باید انجام می‌دادم مسخره می‌کردند. تا امروز که دیگر طاقتم طاق شد. شوتشان کردم توی سطل آشغال، کنار یک‌مشت چایی‌کیسه‌ای و یک چیز سوخته و خیلی بوگندو که امیدوار بودم سوپ باشد. حالا اتاقم احساس می‌کند حسابی بزرگ‌تر و سرحال‌تر شده.فقط وقتی برمی‌گردم مدرسه، کلی می‌افتم توی دردسر، نه؟ آخر چرا این کار را کردم؟ناراحتم؟بگی‌نگی، اما چیزهایی …
سفارش:0
باقی مانده:2

در راه ويلا

110,000 تومان

معرفی کتاب در راه ویلا

کتاب در راه ویلا نوشتۀ فریبا وفی مجموعه‌ای خواندنی شامل 9 داستان‌ با درون‌مایه‌ی اجتماعی است. این اثر جذاب در قالب داستان و روایت به بازگویی برخی مسائل و مشکلات زندگی روزمره زنان می پردازد.

دربارۀ کتاب در راه ویلا

کتاب در راه ویلا سومین مجموعه داستان فریبا وفی نویسندۀ موفق و توانمند ایرانی است. در این مجموعه 9 داستان خواندنی با عناوین در راه ویلا، هزارها عروس، دهن‌کجی، کافی‌شاپ، حلوای زعفرانی، آن‌سوی اتوبان، گرگ‌ها، روز قبل از دادگاه و زنی که شوهر داشت گرد هم آمده‌اند. نویسنده بیش از هر چیز علاقه دارد به موضوعات و مسائل مرتبط با زنان بپردازد و این علاقه در تمام آثار او مشهود است. در این مجموعه داستان نیز به طور ویژه در هر روایت به موضوعی مرتبط با حوزۀ زنان پرداخته می‌شود. بیشتر داستان‌های این مجموعه از بطن زندگی روزمره آمده‌اند. داستان راه ویلا که نخستین داستان این مجموعه است، قصه‌ی زنی جوان و افسرده است که تصمیم گرفته به ویلای خواهرش در شمال برود. او بار تربیت و نگهداری از دو فرزندش را به تنهایی به دوش می‌کشد و دوست دارد کمی با خودش خلوت کند، اما ناچار است مادر پیرش را نیز همراه خود به این سفر ببرد. گفتنی‌ست نخستین داستان این مجموعه یعنی داستان در راه ویلا به زبان انگلیسی ترجمه شده است. همچنین فیلم کوتاهی به کارگردانی منیر قیدی و بازی گوهر خیراندیش از روی این داستان ساخته شده است.
سفارش:0
باقی مانده:1

حرفه: داستان‌نویس 3

85,000 تومان

معرفی کتاب حرفه: داستان نویس 3

فرانک ای. دیکسون و‌ ساندرا اسمیت در کتاب حرفه: داستان نویس 3، جستارها و مقالاتی را گردآوری کرده‌اند که به شکلی عملی و با کمک مثال و نمونه‌، عناصر داستانی و تکنیک‌های مهم داستان‌نویسی را معرفی می‌کنند. این کتاب که به‌عنوان جلد سوم مجموعه‌ی حرفه: داستان‌نویس به چاپ رسیده، مباحث صحنه‌پردازی، تغییر موقعیت، گفت‌وگو و توصیف در داستان‌های کوتاه را بررسی می‌کند.

درباره‌ی کتاب حرفه: داستان نویس 3

یکی از نقدهای همیشگی به ادبیات داستانی ایران، مسئله‌ی ضعف آموزشِ اصول و مبانی داستان‌نویسی بوده. داستان در ایران پدیده‌ای کاملاً وارداتی و غربی است. باوجوداین، اصول و تکنیک‌های این شیوه‌ی نویسندگی هیچ‌گاه به شکلی نظام‌مند و حرفه‌ای آموزش داده نشده است. کمبود منابع و ترجمه نشدن مراجع اصلی آموزش داستان‌نویسی، باعث شده نویسنده‌ی فارسی‌زبان بیشتر از طریق خواندن داستان‌های غربی و رمان‌های بزرگ دنیا نویسندگی را فرابگیرد. در دسترس نبودن منابع و تدریس نشدن آن‌ها، به این نتیجه منجر شده که خیلی از نویسندگان به‌درستی قواعد و چارچوب‌های نویسندگی مدرن را نشناسند. بخشی از منتقدین همین مشکل را از دلایل مهجور بودن داستان فارسی و عقب‌ماندگی آن می‌دانند. یکی از منابع تأثیرگذار در زمینه‌ی آموزش داستان‌نویسی، مجموعه‌ی حرفه: داستان‌نویس است. فرانک ای. دیکسون (Frank A. Dickson) و‌ ساندرا اسمیت (Sandra Smythe) ویراستاران این سری کتاب‌ها هستند که سعی کرده‌اند تمام جوانب این حرفه را به خواننده معرفی کنند. کتاب حرفه: داستان نویس 3 (Handbook of Short Story Writing)، کتاب سوم این مجموعه است که می‌کوشد چندین تکنیک و قاعده‌ی مهم داستانی را به مخاطبش بیاموزد. مباحث این کتاب را چند تن از منتقدین و مؤلفین سرشناس ادبیات آمریکا مانند سوزان تیلر، وال تایسن، جیمز بی. هال، فرد گراو و اف. ای. راک‌ول نوشته‌اند. جلد اول این مجموعه، بیشتر به معرفی کلیات حرفه‌ی داستان‌نویسی می‌پرداخت. در آن جلد شما با مباحثی همچون اهمیت داستان، نویسندگی به‌عنوان حرفه و ایده‌پردازی آشنا می‌شدید. جلد دوم، یعنی کتاب حرفه: داستان‌نویس 2 وارد بحث نویسندگی می‌شد و چند تکنیک اساسی نویسندگی را معرفی می‌کرد. فرانک ای. دیکسون و‌ ساندرا اسمیت در آن کتاب به سراغ مفهوم پی‌رنگ، شخصیت‌پردازی و زاویه‌ی دید رفته بودند و سعی می‌کردند آن را بررسی نمایند. کتاب حرفه: داستان نویس 3، به‌نوعی مکمل جلد دوم است و سعی می‌کند بحث تکنیک‌های داستان‌نویسی را تکمیل نماید. در این کتاب، صحنه‌پردازی، تغییر وضعیت، چیدمان عناصر داستانی، توصیف و... در داستان‌نویسی تشریح شده و مخاطبان با قواعد مهم و ضروری آن‌ها آشنا می‌شوند. کتاب می‌کوشد هر کدام از این مفاهیم را از زوایای مختلف بررسی و تحلیل کند. کتاب حاضر را نشر چشمه با ترجمه‌ی کاوه فولادی‌نسب و مریم کهنسال نودهی منتشر و به بازار کتاب عرضه نموده است.  

در بخشی از کتاب حرفه: داستان نویس 3 می‌خوانیم

به فراخور پیشرفت و باز شدن صحنه و بالا رفتن کشمکشْ پاراگراف‌ها کوتاه‌تر می‌شوند و از گفت‌وگوهای کوتاه‌تری هم استفاده می‌شود. به‌ عبارت‌ دیگر هر صحنه‌ای به‌تدریج که رشد می‌کند، تمایل دارد سریع‌تر خوانده شود. نقطه‌ی اوج هر صحنه نقطه‌ی بحرانی‌یی است که در آن دیگر چیزی برای فاش شدن وجود ندارد. بیایید فرض کنیم صحنه‌ی ما درباره‌ی مردی است که از زنی درخواست ازدواج می‌کند؛ شاید به همان شیوه‌های سنتی. گفت‌وگوهای او، انگیزه‌ها و احساس‌ها و همین‌طور هم اشتباه ‌حساب‌هاش را نشان می‌دهند. بنابراین پاسخ زن رک‌وراست و قطعی است: «نه!» باز هم بیایید فرض کنیم صحنه‌ی ما درباره‌ی یک قربانی ایدز است که از برادر دوقلوی مؤمنش می‌خواهد که یک کلیه‌اش را به او هدیه کند. باز هم پاسخ نهایی «نه» است. این شخصیت‌ها ممکن است در آینده تجدیدنظر کنند، اما واکنش آن‌ها در این مکان، در این زمان و در این صحنه نقطه‌ی عطفی را به وجود می‌آورد. این مثال‌ها از روی عمد ملودرام انتخاب شده‌اند. در داستان‌های امروزی چگونگی رسیدن به نقطه‌ی اوج و شیوه‌ی اجرای آن در صحنه تغییر می‌کند و می‌تواند تنوع زیادی را تجربه کند. صحنه تقریباً بلافاصله بعدِ نقطه‌ی اوج به پایان می‌رسد و در نتیجه سطح کشمکش هم افت می‌کند؛ درست مثل وقتی ‌که پرده‌های سالن تئاتر بسته می‌شوند. ممکن است یک نفر تصمیم بگیرد به جایی عزیمت کند یا خواستگار ردشده همان‌طور که دست‌هاش روی در است درنگ کند یا پلیسی به مظنونی دست‌بند بزند. داستان ممکن است ادامه داشته باشد، اما این صحنه تمام شده است.
 
سفارش:0
باقی مانده:1

بدبیاری‌های فردی تنگلز 2/ گاوچران قهرمان یا بزدل عنکبوتی؟

23,000 تومان
قسمتی از کتاب: هوگو گفت: “دیدی! واسه من کاری نداشت.” آن ها رفتند و من از پشت درخت بیرون آمدم. له و لورده شده بودم. جسمم کم نبود، حالا روحم هم داغون شده بود. وقتی رفتم خانه مامان فکر کرد یکی کتکم زده. – کی این کار رو باهات کرد؟ وقتی گفتم کار خودم بوده باورش نشد. گفت: “هیچ کس نمی تونه این بلا رو سر خودش بیاره.” چرا می تواند اگر از شیب صخره ای و پردرخت تپه ی مولگاری با دوچرخه بیاید پایین. آن هم با کله! ولی این را به مامان نگفتم. فقط گفتم: “از دوچرخه افتادم.” مامان سرش را تکان می داد و دور من می چرخید. هرجا را نگاه می کرد یک زخم پیدا می کرد. – چندبار از دوچرخه افتادی؟ هزار بار؟ همه جایم زخم و زیلی بود. مامان وان را با آب داغ و نمک پر کرد و من حمام کردم. خیلی حال داد. گردن و شانه هایم شل شدند. مامان کمی بعد آمد توی حمام و گفت: “امروز بعدازظهر مامان هوگو رو دیدم. خیلی خانم خوبیه. درباره ی اتفاق توی مدرسه با هم حرف زدیم.” دوباره گردنم خشک شد و تیر کشید. گفتم: “خب پس اونم از من متنفره؟ ها؟” -نه اتفاقا! این طور نیست. راستی اون ها یه حیاط پشتی خیلی جالب دارن. می دونستی توی قزاقستان که بودن توی یه دشت بزرگ زندگی می کردن و یه مزرعه ی پرورش اسب داشتن؟
سفارش:0
باقی مانده:1

آدم ما در باليوود

62,000 تومان

معرفی کتاب آدم ما در بالیوود اثر کریم نیکو نظر

"آدم ما در بالیوود" کتابی است از "کریم نیکونظر" که در آن "زندگی پرماجرای رژیستور مشهور پرفسور اوانس اوهانیان اوگانیانس رضا مژده" را به خوانندگان معرفی می‌کند. در میانه‌ی دهه‌ی بیست میلادی، یک جوان ارمنی-ایرانی به نام "اوانس اوهانیان (اوگانیانس)" که در آکادمی سینمایی مسکو رشته‌ی فیلم خوانده بود، به ایران بازگشت. هدف او ایجاد صنعت سینما در کشور بود. "اوانس اوهانیان" از آنجایی که شروع هیچ تولیدی را بدون متخصصان آن رشته ممکن نمی‌دانست، تصمیم گرفت مدرسه‌ای در تهران راه‌اندازی کند. در عرض پنج سال موفق شد اولین مدرسه را با عنوان پرورشگاه آرتیستی سینما اداره کند. بازیگری و اجرا، به جای تولید فیلم، سنگ بنای این موسسه بود. "اوانس اوهانیان" دو فیلم صامت با نام‌های "آبی و رابی" و "حاجی آقا آکتور سینما" را روی پرده برد. "آبی و رابی" مستقیما بر اساس بازی‌های طنز زوج سینمای دانمارک پت و پاترسون طراحی شده بود که ایرانی‌ها این زوج را بارها در سینما دیده بودند و از آن‌ها خوششان آمده بود. "آبی و رابی" با استقبال خوبی از سوی منتقدان و مردم مواجه شد.
فیلم دوم او ساخته‌ای انعکاسی درباره یک فرد سنت‌گرا بود که به سینما بدگمان است، اما در پایان داستان اهمیت هنر فیلم را تشخیص می‌دهد. متاسفانه فیلم در گیشه خوب ظاهر نشد و نقص فنی و دیگر مسائل، چشم‌انداز سودرسانی آن را دچار تنزل کرد. "اوانس اوهانیان" پس از شکست در دومین فیلمش نتوانست هیچ پشتوانه‌ای برای فعالیت‌های بعدی پیدا کند
به این ترتیب ایران را به مقصد هند ترک کرد و در کلکته به تحصیلات خود ادامه داد. سپس در سال 1947 به ایران بازگشت و هفت سال بعد در آنجا درگذشت. "کریم نیکونظر" در کتاب "آدم ما در بالیوود"، "زندگی پرماجرای رژیستور مشهور پرفسور اوانس اوهانیان اوگانیانس رضا مژده" را با جزییات بررسی می‌کند.
سفارش:0
باقی مانده:1