مرغ عشق میان دندان‌های تو: ترانه‌های عشق و مرگ

9,000 تومان

در بخشی از کتاب مرغ عشق میان دندان‌های تو می‌خوانیم

سکوت گرد شب
یک نت بر خط حامل
بى‌کرانگى.

سرشار از شعرهایى نسروده
برهنه در خیابان قدم مى‌گذارم
سیاهى، تن زخمى از آواز زنجره‌ها:
صدایى آتش موسیقى
در جان برپا مى‌کند.

اسکلت هزاران پروانه
در دیوارهایم خفته‌اند.
هجومى از نسیم پرطراوت
برفراز رودخانه.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

مرغ عشق میان دندان‌های تو: ترانه‌های عشق و مرگ

نویسنده
فدریکو گارسیا لورکا
مترجم
 احمد پوری
نوبت چاپ 5
تعداد صفحات 139
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1403
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9789643620714
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “مرغ عشق میان دندان‌های تو: ترانه‌های عشق و مرگ”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

هیمالایا، غول قاتل

25,000 تومان
آیا غول این کتاب واقعاً قاتل است؟
چه کسی را کشته؟
آیا غول موجود خبیثی است یا ناخواسته این اتفاق برایش پیش آمده است؟
گاهی اتفاقی می‌تواند زندگی آدم را برای همیشه عوض کند. داستان پیچیده‌ی زندگی هر کدام از ما در «کلاه زندگی»مان بافته شده است! هر کدام از ما همین‌که به دنیا می‌آییم «کلاه زندگی» خودمان را بر سرمان می‌گذاریم. کلاه زندگی هر کس هم یک‌جور متفاوتی است. معلوم نیست در کارگاه کلاه‌بافی زندگی، کلاه ما چه شکلی بافته شده است! اگر می‌خواهید ارتباطِ داستان غولِ تنها و بدشانس با زندگی دختر خوش‌قلب و مغازه‌ای جادویی را که کلاه زندگی می‌فروشد بدانید، چاره‌ای ندارید جز اینکه کتاب را بخوانید!
سفارش:0
باقی مانده:1

صد سال داستان‌نویسی ایران (4جلدی)

550,000 تومان

معرفی کتاب صد سال داستان نویسی ایران (دو جلدی) اثر حسن میرعابدینی

کتاب «صد سال داستان نویسی ایران» در زمره ارزنده ترین پژوهش های سال های دهه هشتاد میلادی (دهه شصت خورشیدی)قرار دارد و بدون شک در مقام یک مرجع مهم، ماندگار خواهد بود.
این کتاب نخستین و کامل ترین فرهنگ موجود در حوزه ادبیات داستانی به شمار می رود.
هدف نویسنده این کتاب بررسی تحول ادبیات داستانی از پایان قرن نوزدهم، یعنی دورانی که ادبیات به دفاع از انقلاب مشروطه برخاسته و آن را تدارک می بیند، تا انقلاب 1357 و پس از آن است.
حسن این تالیف، قرار گرفتن یک رشته توصیف های نقادانه فشرده بر طبقه بندی تاریخی است که مشخص کننده ویژگی ها و گرایش های ادوار مورد بررسی است.
نویسنده پس از تشریح چگونگی شکل گیری ادبیات مدرن فارسی تا سال های 1340، نکات اصلی نظام جدید نثر فارسی را مطرح می کند: پیدایش انواع ادبی تازه، تاثیر منظم مطبوعات و ترجمه، نقش عوامل سیاسی و اجتماعی، سلسله مراتب نوع های ادبی و جایگاه ادبیات.
بی شک خواننده متوجه ماهرانه بودن روش نویسنده این اثر خواهد بود. او راه های تازه ای به دنیای غنی نثر فارسی می گشاید، دنیایی که تا کنون چنان که باید و شاید شناخته نشده است.
سفارش:0
باقی مانده:1

لوتا پیترمن 4/ آرامش پس از خرگوش

175,000 تومان

معرفی کتاب لوتا پیترمن 4 اثر آلیس پانترمولر

این کتاب داستان بامزه ی دیگری از لوتا پیترمن، دختر یازده پر شر و شور و بازیگوش را در خود جای داده است.
او که هیچ سرگرمی درست و حسابی ای ندارد، آبله مرغان گرفته و چون نمی تواند مدرسه برود حوصله اش خیلی سر رفته است، اما با آمدن شاین یعنی دوست صمیمی و دوست داشتنی اش همه چیز دوباره خوب می شود، شاین در مهدکودک آبله مرغان گرفته پس می تواند پیش لوتا باشد بدون این که از او آبله مرغان بگیرد.
اما جالب این جاست که شاین هم مثل لوتا هیچ سرگرمی خاصی ندارد… لوتا و شاین که دوستان هم تیمی هم هستند تصمیم دارند بازیگران معروفی شوند، آن وقت حسابی پولدار می شوند و با بازیگران جذاب فیلم بازی می کنند.
امروز نباید می‌رفتم مدرسه، آخر آبله‌مرغان گرفته‌ام. حوصله‌ام حسابی سر رفته. تعجبی هم ندارد چون من اصلاً یک سرگرمی درست و حسابی ندارم.
هرچند مامان می‌گوید که دارم و آن‌هم فلوت زدن است. دوتایی با شایِن نشستیم ببینیم چه سرگرمی‌های باحالی وجود دارد: چتربازی، غواصی‌کردن با کوسه‌ها، بیرون‌کشیدن اسکلت دایناسورها از زیر خاک و این‌جور چیزها.
فقط مشکل اینجاست که نمی‌دانیم چه جوری باید این کارها را بکنیم. البته اصلاً مهم نیست چون ما فعلاً داریم معروف می‌شویم. قرار است هنرپیشه شویم و با خوش‌لباس‌ترین بازگر دنیا فیلم بازی کنیم! (البته به گفته‌ی شایِن)
سفارش:0
باقی مانده:1

درآمدی بر نظریه ‌های مدیریت دولتی

16,000 تومان
باید اذعان کرد که دانش اداره دولت و حکومت در ایران مسیری طولانی تا رسیدن به جایگاه مطلوب در پیش دارد و در درجه اول نیازمند وجود متونی است که منسجم بوده و از جامعیت برخوردار باشند. کتاب حاضر که دربرگیرنده مجموعه نسبتاً جامعی از نظریات مطرح در حوزه مدیریت دولتی است، گام کوچکی در راستای غنا بخشیدن به ادبیات این رشته در کشور است. در این کتاب تاریخچه مختصری از ادبیات مدیریت دولتی از آغاز تا به امروز و همچنین بخشی از نظریه‌های مربوط به اداره دولت و حکومت ارائه می‌شود . به منظور سهولت در درک و شناخت نظریه ها و دیدگاه‌های مربوط به اداره دولت و حکومت و همچنین به لحاظ اشتراکاتی که شماری از آنها در مبانی و جهت‌گیری‌های نظری دارند، در چهارچوب رویکردهایی کلان بررسی می‌شوند .اما نکته مهمی که کتاب روی آن تمرکز دارد، موضوع بسیار مهم «دوگانگی سیاست اداره» است. در این کتاب تلاش بر این است تا رویکردهای مختلف مطرح شده در رابطه با اداره دولت و حکومت، با محوریت دوگانگی سیاست ـ اداره بررسی و در تشریح هر رویکرد، دیدگاه آن نسبت به روابط بین سیاست و اداره نیز تحلیل شود. همچنین از آنجا که بوروکراسی به منزله مهم‌ترین ساختار اداری تا به امروز در اداره دولت و حکومت تداوم یافته و همچنان پابرجا مانده است، به موازات بحث در مورد سیاست و اداره، این مفهوم نیز تحت هر رویکرد بررسی خواهد شد. فهرست : پیشگفتار مقدمه فصل اول: دولت و مدیریت دولتی فصل دوم: مدیریت دولتی سنتی فصل سوم: اداره دولتی نوین فصل چهارم: مدیریت دولتی نوین فصل پنجم: نهضت بازآفرینی دولت فصل ششم: خدمات دولتی نوین فصل هفتم: مدیریت دولتی در آینده: روندهای عملی فصل هشتم: تحلیل و نتیجه‌گیری منابع واژه‌نامه نمایه اعلام نمایه موضوعی

تندباد

18,000 تومان

معرفی کتاب تندباد

لوران گوده در کتاب تندباد، شما را با شخصیتی مواجه می‌کند که به خاطر فساد، تلخی و رنجی که در پیرامونش وجود دارد از زندگی به تنگ آمده و مدام مشغول روایت از جهان خشنی است که او را دربرگرفته و به قول خودش «دوست دارد سیاه و آزاد بمیرد». تندباد (Ouragan roman) رمانی پر از روایت‌های کوچک از محله‌های پست، کشمکش‌ها و تلاش برای حفظ هویت است. راوی مانند قصه‌گویان سیاه پوست قرن نوزدهم مداوم روایت می‌کند و باعث می‌شود شما با قصه‌ها و کلماتش میخکوب شوید. لوران گوده (Laurent Gaude) نویسنده‌ای است که در هر یک از آثارش به گوشه‌ای از جهان می‌رود و با پرداختن به رویدادها، آداب‌ و‌ رسوم، تاریخ و مصیبت‌هایی که انسان‌ ناخودآگاه با آن‌ها درگیر می‌شود، نگاهی از دنیای متفاوت در برابر چشمان شما می‌گذارد. او در این داستان به آمریکا می‌رود و قهرمانانش را از نیواورلئان و لوئیزیانا انتخاب می‌کند، شخصیت‌هایی که خود را رودرروی تندباد کاترینا (اوت 2005) می‌بینند و خط سرنوشت‌شان در تصویری از آخر زمان با هم تلاقی می‌کند. هنگامی که توفان شروع شد بیشتر محله‌های مرفه‌نشین خانه خود را تخلیه کردند، اما ساکنان سیاه پوست بخش‌های فقیر در خانه‌های خود ماندند چون نه وسیله‌ای برای فرار داشتند و نه تمایلی، چرا که زندگی برای آن‌ها در جای دیگر بی‌معنا بود. گوده که پس از این فاجعه بسیار دگرگون شده بود، تصمیم گرفت عکس‌ها و مقاله‌هایی از روزنامه‌های آن روزها را گردآوری کند. او در برنامه‌ای تلویزیونی می‌گوید که عکس زن سیاه‌ پوستی که پرچم امریکا را بر شانه حمل می‌کند از یکی از همین عکس‌ها زاده شده است. او به دنبال شخصیتی بود که لبریز از خشم و نفرت است و اضافه می‌کند «برای من جالب است که در چنین مواقعی آتش‌سوزی جنگل‌ها، زمین لرزه‌ها، فوران آتشفشان‌ها انسان پی می‌برد که نیروی حاکم بر این سیاره هم تراز قدرت او نیست و چیزی مبهم و ژرف وجود دارد که بشر واقعاً در برابر آن حقیر است. این‌که غرور انسان در چنین لحظه‌هایی خرد می‌شود و از بین می‌رود واقعاً جالب است.» بسیاری از استعاره‌های رمان برگرفته از تورات هستند، از جمله کشتی نوح در دل توفان و سیلاب و هرگونه ارجاع به کتاب‌های مقدس ناخواسته و غیر عمد بوده و نویسنده هیچ علاقه‌ای نداشته که مفاهیم دینی را وارد چهارچوب داستان کند. در بخشی از کتاب تندباد می‌خوانیم: به خیابان‌های شهر نگاه می‌کند که دارند خالی می‌شوند و به مردمی که دسته‌ دسته می‌دوند و خانه‌ها را ترک می‌کنند و می‌داند که جایی برای او نخواهد بود. پدرها را می‌بیند که ماشین‌ها‌ را پر از بار می‌کنند و بنزین ذخیره برمی‌دارند، مادرها را می‌بیند که با قیافه‌های درهم‌ کشیده برای چندمین‌ بار از بچه‌ها‌شان می‌پرسند که آیا قمقمه‌ها را پر کرده‌اند یا نه، همه را نگاه می‌کند و می‌داند که جزء آن‌ها نیست. او می‌ماند چون ماشینی ندارد، چون نمی‌داند کجا برود و خسته است. می‌ماند، شهر در تب‌ و تاب است و او جزء شهر نیست. مردم می‌ترسند، عرق‌ می‌ریزند و هول برشان داشته که یک دقیقه را هم هدر ندهند، ولی او با آن‌ها نیست. واقعاً نمی‌ترسد، به مرگ فکر نمی‌کند، فقط فکر می‌کند که این هم یک امتحان است، امتحانی سخت. می‌داند که دوباره از پا درمی‌آید، انگار زندگی فقط همین است و او باید تسلیمش شود. به مردها و زن‌هایی که می‌روند نگاه می‌کند و به محله‌ی نکبت‌بارش برمی‌گردد، سرافکنده برمی‌گردد. خیابان‌های این‌جا آرام‌تر از مرکز شهرند. کسی در جنب‌ و جوش نیست. باز خیابان‌های پهن و فقیرانه‌ای را می‌بیند که حتی خانه‌ها‌شان هم خسته به ‌نظر می‌رسند و بی‌اختیار صدای چکشِ قاضی را می‌شنود. باد بلند می‌شود. توفان نزدیک می‌شود و مثل همیشه قسمت آن‌هاست، قسمت بدبخت و بیچاره‌های درمانده، فقط مال آن‌ها. موقع پرداخت صورت‌ حساب به ‌نظرش می‌رسد که زن جوان طور عجیبی نگاهش می‌کند. شاید از این‌که آدمی عادی دیده جا خورده است. حتماً با خودش فکر کرده بود که مسافر اتاق 507 مردی است بدبخت، معتادی که بیرون‌ کردنش به این راحتی‌ها نخواهد بود. « از مینی‌بار استفاده کردید؟» اشاره می‌کند که نه و بعد اضافه می‌کند، «فقط یک تماس تلفنی داشتم.» زن درحالی‌که با اخم به صفحه‌ی کامپیوتر زل زده تصدیق می‌کند. رسیدش را چاپ می‌کند و می‌گیرد طرفش. او نگاه می‌کند. مدت مکالمه مشخص است: یک دقیقه و پنج ثانیه. خنده‌اش می‌گیرد. یک دقیقه و پنج ثانیه. زمان خیلی کمی بود برای بیرون کشیدنش از آن اتاق. شماره گرفته بود. به رغم سال‌های سپری‌شده هنوز شماره را از بر بود. فکر کرده بود خودش گوشی را برمی‌دارد یا این‌که باید پیغام بگذارد. برای شنیدن صدایش سر از پا نمی‌شناخت، ولی صدای بچگانه‌ای جواب داده بود. لحظه‌ای مکث کرده و بعد گفته بود «سلام، اسمت چیست؟» پسر بچه‌ی آن‌ طرف خط با اطمینان جواب داده بود «بایرون.» پرسیده بود «رز آن‌جاست؟» بچه انگار مردد بود. با صدای اخم‌آلودی جواب داده بود «مامانم؟» گفته بود «آره، به مامانت بگو من دارم می‌آیم.» بچه حرفش را بریده بود، «شما؟» شرم عجیب و خاصی سرتاپایش را گرفته بود. «کینو برنس.» و تکرار کرده بود «به‌اش بگو من دارم می‌آیم.» و گوشی را گذاشته بود. یک دقیقه و پنج ثانیه. حالا دوباره به این لحظه‌ها فکر می‌کند و نیروی تازه‌ای در وجودش ریشه می‌دواند. ضربان رگ‌هایش را حس می‌کند. عجله دارد. عجله دارد که این چند صد کیلومتر را طی کند و برود، آن‌قدر برود تا به او برسد، عجله دارد که پشت فرمان ماشینش بنشیند و بدون خوردن و نوشیدن براند، چهار‌صد کیلومتر براند. عجله دارد. این بی‌قراری از کی سراغش نیامده بود؟

زمستان بلاتکليف ما

5,500 تومان

«زمستان بلاتکلیف ما» به روایت محمدعلی سپانلو از راه رسید

«زمستان بلا تکلیف ما» عنوان آخرین مجموعه شعر محمدعلی سپانلوست که به تازگی از سوی نشر چشمه منتشر شده است. شاعر در این مجموعه نیز مانند «پاییز در بزرگراه» عنوانی را از لابه‌لای شعرهایش در شعری با عنوان «عبور از زمستان» انتخاب کرده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) محمدعلی سپانلو  پیش از این در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب درباره این اثر توضیح داده بود: «شعرهای این کتاب بازگوکننده حالات شخصی‌ام در زمان بیماری است، اما در عین حال مانند همه شعرهای دیگرم وجوه مشترکی هم برای مخاطبان و دیگران دارد. از سویی هر شعر تمثیلی است که می‌تواند حکایت شخص و انسان نیز باشد.» در شعرهای «زمستان بلا تکلیف ما» معشوق طلایی همان پاییز است و برف گرم و خاکستر بر بستر شاعر می‌ریزد. در واقع سپانلو با مهارتی سنجیده به توصیف روحیاتش در چند سال اخیر پرداخته و به قول خودش در صدد است تا بوسه سرخ را برگرداند. او در شعر «عبور از زمستان» می‌نویسد: «امشب اگر ببارد خاک روی میز و حافظه و قلم و بوسه سرخ را برگرداند از لبی که حضور ندارد دیگر بالکن نیست، و زن گم شده نمی‌دانم آن سوی چند سالی است!» سپانلو شاعری که رنگ‌بازی پاییز را به تصویر می‌کشد در این مجموعه صریح می‌گوید که معشوق طلایی او پاییز است: «گل کرده در اتاق کناری معشوقه طلایی، پاییز» و در بخش دوم همین شعر نیز می‌نویسد: «او عشق می‌دهد به خیال من در رختخواب‌های فرادست بی‌خواب مانده‌اند حریفان تا رمز ارتباط میان دو خوابگاه را بشناسند.» سپانلو پیشترها نیز در شعرهای دیگرش ثابت کرده که شیفته پاییز و رنگ‌هایش است: «پاییز در بزرگراه با رنگ‌های نقره عروسی کرد با پولک طلایی‌شان نارون‌ها داماد فصل می‌سازند از تو بالا بگیر سرت را هم سطح شعله‌ها تا هیچ کس نتواند به گیسوانت چنگ بزند.» و این شعری است که شاعر با شاملو تقدیم کرده است.