مسافران زمان 2/ ماجرای خانواده‌ی بالبوئنا و آخرین شوالیه

350,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

معرفی کتاب مسافران زمان 2 اثر روبرتو سانتیاگو

نویسنده و تصویرگر روبرتو سانتیاگو کتاب جدیدی را در مجموعه کتاب مسافران زمان 2 (ماجرای خانواده ی بالبوئنا و آخرین شوالیه) ارائه کرده است.

در این کتاب قرار است داستانی راجع به جنگلی نفرین شده بخوانیم.. اژدهایان خفته و شوالیه های مقتدر.
من اهل موراتالاز هستم ، محله ای از مادرید ، و در آن کمانداران قاتل ، قلعه ، جنگل های نفرین شده و هیچ نوع اژدهایی نداریم. اما اکنون با خانه فاصله زیادی دارم. من با برادرانم ، همسایگانم و پدرم در زمان و مکان سفر کرده ایم. اکنون ما در قرون وسطی هستیم. ماجراجویی جدیدی تازه آغاز شده است….

روبرتو سانتیاگو در سال 1968 در مادرید متولد شد. وی در دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه کامپلوتنس مادرید و آفرینش ادبی در دانشکده ادبیات مادرید در رشته تصویر و صدا تحصیل کرد.
در سال های اخیر او به یکی از پرفروش ترین نویسنده های مجموعه های ادبیات کودک در کشور های مختلف تبدیل شده است.آثار او به چندین زبان ترجمه شده اند.

ده‌ها تیر سیاه به درخت فرومی‌روند. قایم شده‌ایم و منتظر لحظه‌ی فراریم. ولی یک پسر یازده‌ساله، جلوی بیش از صد یاغیِ آدم‌کش چه‌کار می‌کند؟

برای جواب‌دادن به این سؤال، باید کمی درباره‌ی قلعه‌ی بارلوبِنتو و جنگل نفرین‌شده و انجمن سلطنتی شوالیه‌ها و اژدهاهای خفته توضیح بدهم.

نه، نه. فکر نکنید دیوانه‌ام. من اهل موراتالاسم، محله‌ای در شهر مادرید. آنجا نه خبری از شورشی‌های آدم‌کش هست، نه قلعه، نه جنگل نفرین‌شده و نه هیچ‌جور اژدهایی. ولی الان خیلی از خانه دورم. الان آمده‌ام توی… قرون‌وسطا.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

مسافران زمان 2/ ماجرای خانواده‌ی بالبوئنا و آخرین شوالیه

نویسنده
 روبرتو سانتیاگو
مترجم
آزاده رادکیان‌پور
نوبت چاپ
تعداد صفحات 256
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786222042189
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “مسافران زمان 2/ ماجرای خانواده‌ی بالبوئنا و آخرین شوالیه”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کاربرد روشهای تصمیم گیری چند شاخصه در جغرافیا

10,000 تومان
هرگاه دانشجوی رشته جغرافیا با فعالیت هایی چون شناسایی، طبقه بندی، انتخاب، ارزیابی، مکان یابی با اولویت بندی مواجه شود، در واقع با مسئله تصمیم گیری روبه روست. در واقع تصمیم گیری عنصر اصلی تحلیل های مکانی و فضایی در مطالعات جغرافیایی و مهارت های مرتبط با آن و از ویژگی های اصلی موفقیت یک جغرافی دان در فرایند برنامه ریزی است. هدف از نگارش کتاب حاضر، آشنایی دانشجویان با انجام تحلیل های مکانی و فضایی در فرایند برنامه ریزی است و مؤلف تلاش دارد با استفاده از روش های کمّی و کیفی در قالب انواع مثال ها در حوزه های مختلف جغرافیا بستر مناسبی برای شناسایی، انتخاب، طبقه بندی، مکان یابی، اولویت بندی و ارزیابی پدیده های جغرافیایی در قالب الگوریتم های تفصیلی و نیز تفسیر نتایج با تأکید بر مدل های تصمیم گیری های چندشاخصه ارائه نماید.  

شب هاي هند

45,000 تومان
کتاب شب های هند، رمانی نوشته ی آنتونیو تابوکی است که اولین بار در سال ۱۹۸۴ انتشار یافت. این رمان به ماجرای سفر راوی بی نام و نشان داستان به هند می پردازد. خود تابوکی، کتاب شب های هند را نوعی از «بی خوابی» و یک «سفر» می داند و مانند بیشتر آثارش، آن را در فضایی رویاگونه روایت می کند؛ البته نه رویاهایی محو و لطیف بلکه خلسه ی فردی بی خواب که واقعیتش را تحت تأثیر قرار می دهد. مردی در خیابان ها، فاحشه خانه ها و هتل های رو به ویرانی شهرهای بمبئی، مدرس و گوا به دنبال دوست گمشده ی خود می گردد. یک سال از ناپدید شدن خاویر می گذرد و تنها سرنخ ها برای یافتن او، در دستان یک دکتر، دختری جوان و رهبر یک فرقه ی مذهبی عجیب قرار دارد.

قورتش‌بده 1/ خورشید را برایم قورت می‌دهی؟

130,000 تومان

معرفی کتاب قورتش بده 1 اثر عادله خلیفی

یک شهر بود، همه چیز سرجایش بود. اما از یک روز... شهر کم کم عوض شد و هر روز خلوت و خلوت و خلوت تر می شود، یکی دارد همه چیز را قورت... قورت... قورت می دهد. این قورتش بده است.
هشت سالش است. او می تواند هر چیزی را قورت بدهد، هرچقدر بزرگ باشد، هرچقدر دور باشد. قورتش که داد پووووووف... آن را بالا می آورد روی کاغذ و چیزی که قورت داده، عکس برگردان می شود...
از چی بدت می‌آید؟ «قورتش‌بده» می‌تواند همه چیز را برایت قورت بدهد، هر اندازه هم که بزرگ باشد، هر چقدر هم که دور باشد. او همه چیز را می‌گیرد بین دو انگشتش و قورتش می‌دهد و عکس‌برگردانش می‌کند.
یک روز دختری از قورتش‌بده خواست خورشید را برایش قورت بدهد. آیا قورتش‌بده می‌تواند خورشید را هم قورت بدهد؟ چه بلایی سرِ شهر و سرِ خورشید و سرِ خودِ قورتش‌بده می‌آید؟
سفارش:0
باقی مانده:1

بهار برايم کاموا بياور

64,000 تومان
اولین رمان مریم حسینیان که نخستین‌بار در ۱۳۸۹ منتشر شد و یکی از نامزدهای جایزه‌ی بنیاد هوشنگ گلشیری هم بود. رمانی که نشانه‌های ادبیات هراس را آشکارا در خود دارد و بر پایه‌ی همین هراس پیش می‌رود. همه‌چیز در قالب نامه‌هایی روایت می‌شود که یک زن نویسنده روی کاغذ می‌آورد. شهر دیگر جای او نبوده و با همسر و فرزندانش از آن‌جا بیرون زده و خود را به شهری دورافتاده رسانده‌اند که خبری از شلوغی شهر نباشد. شهر دورافتاده قرار است جایی آرام باشد؛ گوشه‌ی امنی برای نوشتن و سروکله زدن با کلمه‌هایی که در شلوغی شهر به ذهن خطور نمی‌کنند و اصلا روی کاغذ نمی‌آیند. برف همه‌جا را سفید کرده و زمین سراسر یخ است و ظاهرا کسی آن‌جا نیست ولی زن نویسنده مدام حس می‌کند کسی دارد فرزندانش را می‌پاید و همین مایه‌ی هراسش می‌شود. حالا باید سر از این راز درآورد که چه‌کسی در این محیط سفید و یخ‌زده ممکن است بخواهد آرامش این خانواده را به‌هم بزند. فضای مضطرب رمان نسبت غریبی با سرمای محیط دارد و عجیب‌تر این‌که این برف‌ها خیال آب شدن ندارند و این یخ‌ها به‌سادگی دست از سر کسی برنمی‌دارند. «بهار برایم کاموا بیاور» پیشنهادی به همه‌ی کتاب‌خوان‌هایی است که از ادبیات هراس لذت می‌برند.

سینما جهنم: شش گزارش درباره‌ی آدم‌سوزی در سینما رکس

52,000 تومان

معرفی کتاب سینما جهنم

در کتاب سینما جهنم که کریم نیکونظر آن را نوشته است، گزارش‌هایی تاریخی از یک فاجعه انسانی را می‌خوانید. گزارش‌هایی از آتش‌سوزی در سینما رکس آبادان در ۲۸ مرداد سال ۱۳۵۷.

 درباره کتاب سینما جهنم

واقعه آتش‌سوزی در سینما رکس آبادان یکی از فجایعی است که هیچ‌گاه از خاطر مردم این سرزمین پاک نخواهند شد. شب بیست و هشتم مرداد سال ۱۳۵۷ در ساعت ۲۰:۲۱ دقیقه هنگامی که فیلم گوزن‌های مسعود کیمیایی در حال پخش بود، سینما گرفتار حریق شد و طبق آمار ۶۳۰ نفر در این آتش‌سوزی کشته شدند. برخی گرزارش‌ها حاکی از عمدی بودن این آتش‌سوزی بود چون این اتفاق با اعتراضات مردمی سال ۱۳۵۷ و طولانی شدن رسیدگی به آنها همزمان شده بود. ساواک متهم ردیف اول در چشم مردم بود و امام خمینی نیز این حادثه را شاهکار بزرگ شاه برای بدنام کردن انقلاب خواند. پس از انقلاب مشخص شد آتش‌سوزی کار فردی به اسم حسین تکبعلی‌زاده بوده است. او در شب حادثه به همراه سه نفر دیگر از هم محله‌ای‌هایش، یداالله (ملقب به زاغی) و فلاح، و شخصی به نام فرج بذرکار، به دیوارهای سینما تینر پاشید و آنجا را به آتش کشید. این فرد در سال ۵۹ با محاکمه قاضی موسوی تبریزی اعدام شد درحالی که همدستانش در همان شب حادثه در آتشی که خود افروخته بودند، کشته شدند. بقایای سینما رکس بعدها در سال ۱۳۸۴ تخریب شد و به جایش مجتمع تجاری ساختند. هنوز همه ساله برای کشته‌شدگان در این حادثه مراسمی برگزار می‌شود. با وجود کمبود منابع و اسناد درباره این واقعه و از دنیا رفتن آدم‌هایی که با آن مرتبط بودند، کریم نیکونظر کوشیده است در این کتاب ابعاد گوناگون فاجعه سینما رکس آبادان را بررسی و حقایقی را درباره آن فاش کند. این گزارش‌ها در دو بخش به نام کابوس‌ها و روایت‌ها گردآمده‌اند.

 خواندن کتاب سینما جهنم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

علاقه‌مندان به تاریخ معاصر ایران مخاطبان این کتاب‌اند.

بخشی از کتاب سینما جهنم

از این واقعه مستندهای زیادی هم در دسترس نیست. علیرضا داوودنژاد از اولین کسانی است که با دوربین شانزده‌میلی‌متری فیلم مستندی در همان اولین روزهای بعد از آتش‌سوزی ساخته است. نام فیلم او گزارشی از فاجعهٔ سینمارکس آبادان است. او این فیلم را با همکاری صداوسیمای آبادان و به تهیه‌کنندگی جمشید الوندی ساخته که مدیر فیلم‌برداری آن هم بوده است. در این مستند چهل‌دقیقه‌ای، روایت دست‌اولی از بازماندگان، شاهدان و مسئولان موجود است و تصاویر هولناک و درعین‌حال نایابی از سینما و شهر به چشم می‌خورد . بااین‌حال این فیلم بیش‌تر توصیفی است از موقعیت آبادان در آن روزها و احتمالاً مهم‌ترین سند تصویری است از آن روزگار. عباس امینی، مستندساز آبادانی، هم سه دهه بعد از واقعه، مستندی به نام قصهٔ شب ساخته که روایتی است از خاطرات خانواده‌های بازماندگان. او سراغ چند خانواده رفته و خاطرات آن‌ها را در قالب مستند گزارشی ضبط کرده است. این روایت‌های دردناک بیش‌تر حاوی اطلاعاتی شخصی‌اند. پرویز صیاد، بعد از مهاجرت به امریکا، در اواخر دههٔ هشتاد میلادی، تله‌تئاتری به نام محاکمهٔ سینمارکس ساخت که بیش‌تر متکی بود بر شایعات و ابهامات، همان روایت تبعیدشدگان از واقعه که نیروهای حاضر در حاکمیت جمهوری اسلامی را مقصر فاجعه جلوه می‌داد. او در سی سال گذشته این فیلم را مستند می‌داند، ولی واقعیت این است که جنبه‌های نمایشی آن مهم‌تر از مستندات تاریخیش است. در سال‌های اخیر شبکهٔ مستند هم چندبار سراغ سینمارکس رفته است. مهم‌ترین اثری که از این شبکه پخش شده فیلم دادگاه سینمارکس است که آن را در قالب مجموعه‌ای مفصل پخش کرده. اما این فیلم‌ها تدوین و در آن بخشی از اعتراف‌ها و سخنان شاهدان حذف شده است. بااین‌حال، تنها تصویر موجود و در دسترس از دادگاه سینمارکس همین مجموعه‌ای است که شبکهٔ مستند پخش کرده. این وسط تنها اسناد قابل‌اتکا روزنامه‌ها هستند که گزارش‌هایی کم‌وبیش دقیق از رخدادها و وقایع بعد از آتش‌سوزی تا دورهٔ محاکمه ارائه می‌کنند. دو روزنامهٔ اطلاعات و کیهان در روز ۲۹ مرداد ۵۷، خبرنگارهایی به آبادان اعزام کردند و آن‌ها تا زمان دستگیری آشور گزارش‌های متعددی از حال‌وهوای شهر و اعتراض‌های مردمی نوشتند. این روند بعد از انقلاب با شدت بیش‌تری دنبال شد؛ هر دو روزنامه از فروردین ۵۹ تا شهریور همان سال، که دادگاه برگزار شد، مدام با بازماندگان سینمارکس گفت‌وگو و اخبار را از مسئولان شهر پیگیری کردند. مجلهٔ جوانان امروز هم، که آن روزها به سردبیری ر. اعتمادی منتشر می‌شد، نقش مهمی در احیای مسئلهٔ سینمارکس داشت. خبرنگار این هفته‌نامه، که با دادستان آبادان در ارتباط بود، اخباری را دربارهٔ حسین تکبعلی‌زاده و فرارش منتشر کرد و چون با برخی از خانواده‌های بازماندگان، مثل خانوادهٔ سازش، در ارتباط بود، درددل آن‌ها را مدام چاپ می‌کرد. این‌ها مهم‌ترین منابع برای اطلاع از سِیر پرونده، از وقوع تا دادگاه، هستند. بدون دسترسی به آرشیو این روزنامه‌ها، هیچ روایتی از آن واقعه ممکن نبود.

سگ سفید

98,000 تومان

در بخشی از کتاب سگ سفید می‌خوانیم

به دفتر جک رفتم اما کسی آن‌جا نبود. جک در استودیو مشغول نظارت بر بازی بوزینه‌اش بود که برای خود ستاره‌ای بود و در فیلم بوزینه‌ایِ رومئو و ژولیت که برای تلویزیون تهیه می‌شد بازی می‌کرد. به خانه برگشتم. همسرم به جلسه‌ای رفته بود. جلسه‌ی Urben Leag بود و کارش آماده کردن سیاهان بی‌کار شده بود، تا بتوانند باز کاری پیدا کنند. میان بی‌کارماندگان سیاه بی‌کارِ واقعی نسبتاً کم است. علت بی‌کاری‌شان این است که به آن‌ها کار نمی‌دهند. همین! سندیکاهای تبهکاری همه‌ی درها را بر آن‌ها می‌بندند. لیبرال‌های متعهد که علیه تبعیض نژادی مبارزه می‌کنند بعدازظهر در منزل یک استاد هنرهای نمایشی جلسه‌ای داشتند و من البته از شرکت در آن خودداری کردم. به آن‌ها توضیح داده بودم که با زحمتِ زیاد توانسته‌ام خود را از شر ویتنام و بیافرا و کشتار سرخ‌پوستان در آمازون و سیل‌های برزیل و سرنوشت روشنفکران در شوروی خلاص کنم. آدم باید بتواند جلوِ خودش را بگیرد. در هر کار باید اندازه نگه داشت. الفانتیازیس پوست می‌دانید چیست؟ وقتی است که پوست‌تان روی بدن دیگران درد می‌گیرد. گفتم برای من دیگر کافی است. دیگر نمی‌خواهم به شیوه‌ی امریکایی هم رنج بکشم. این را هم باید اعتراف کنم که از این آقای استادی که جلسه‌ی هم‌بستگی با مبارزان سیاه در خانه‌اش تشکیل می‌شد بسیار بیزار بودم. او یک phoney نمونه‌ی کالیفرنیایی بود، یعنی یک متظاهرِ متقلب. یکی از «مترقی‌نمایانی» که جامعه‌ی مصرف ما را محکوم می‌کنند اما از شما پول قرض می‌گیرند تا در خریدوفروش زمین و مستغلات سودی به جیب بزنند. من از کسانی که اعتقادشان به آزادی نه حاصل تعمق در جامعه، بلکه نتیجه‌ی شکاف پنهان روانی‌شان است متنفرم. اگر جوان‌ها به بعضی پیروان فروید که می‌کوشند افراد را با جامعه‌ای بیمار سازگار کنند بحق خرده می‌گیرند، عمل عکس، یعنی کوشش در سازگار کردن جامعه با روان بیمارِ خود هم مشکلی را حل نمی‌کند.