معرفت شناسی فضیلت

7,500 تومان

کتاب حاضر به تبیین نظریه معرفت شناسانه ای می پردازد که به دلیل تمرکز بر ارزیابی معرفتی فاعل تا باور، از معرفت شناسی تحلیلی متمایز می شود. معرفت شناسان فضیلت بر این باورند که با تکیه بر فضایل معرفتی قادر به حل معضلات معرفت شناختی، بازتعریف مفاهیم معرفتی مثل شناخت، توجیه و تحلیل فرایند شناخت هستند. سوسا، گرکو، کد، مونتمار کوئت و زاگزبسکی فضیلت معرفتی را مفهوم بنیادین معرفت شناسی می دانند، اما زاگزبسکی نخستین فیلسوفی است که نظریه ای معرفت شناسانه را بر پایه اخلاق فضیلت طراحی کرده است. مسئولیت گرایی و اعتماد گرایی دو رویکرد معرفتی اند که به دلیل اختلاف در تبیین ماهیت فضیلت معرفتی شکل گرفته اند. جذابیت و کارآمدی معرفت شناسی فضیلت نشان از آینده درخشان این رویکرد معرفتی دارد.

در انبار موجود نمی باشد

شناسه محصول: 9786000201753 دسته: , , برچسب: , , ,
توضیحات

معرفت شناسی فضیلت

نویسنده دکتر زهرا خزاعی
مترجم —————-
ناشر انتشارات سمت
تعداد صفحات 218
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر 1396
نوبت چاپ 2
چاپ اول ———-
موضوع الهیات و فلسفه
نوع کاغذ —–
وزن 299 گرم
شابک 9786000201753
توضیحات تکمیلی
وزن 0.299 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “معرفت شناسی فضیلت”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

ملل 2 … عربستان سعودی

9,000 تومان

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

کتاب قصه نویسی (براهنی)

295,000 تومان
معرفی کتاب قصه نویسی (براهنی) “قصه نویسی” از مدرن ترین آثار آموزش داستان نویسی به زبان فارسی محسوب می شود که دکتر “رضا براهنی” نویسنده و شاعر بزرگ معاصر، آن را به رشته ی تحریر درآورده است. با وجود این که از عمر کتاب “قصه نویسی” چیزی بیش از نیم قرن می گذرد، اما همچنان اثری خلاقانه و نوگرا به حساب می آید و بارها جهت تجدید چاپ، مورد ویرایش و بازبینی قرار گرفته است. ”رضا براهنی” در بخش اول کتاب “قصه نویسی”، به ضرورت نقد درباره ی قصه می پردازد و ویژگی های قصه نویس حرفه ای را با قصه نویس غیرحرفه ای مقایسه می کند. در ادامه با اشاره به علت های تاریخی پدیدار شدن قصه، اجزای آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد و سپس به مقایسه ی قصه نویس و روزنامه نگار و قصه ی فرمایشی و اخلاق حزبی می پردازد و تعهد و مسئولیت های قصه نویس را در عصر شب بیان می کند. در بخشی از کتاب که ساختمان قصه نام دارد، عوامل مختلفی نظیر تجربه، جدال، حادثه، نقش راوی، شخصیت، طرح و توطئه، زمینه، محیط یا فضا، لحن، سبک و الگو مورد بررسی قرار می گیرد و در ادامه ی کتاب با پدیده ی قصه ی روانی، و تفاوت های دید کلاسیک، رمانتیک و مدرن مواجه هستیم. بدیهی است که نویسنده در این کتاب به “قصه نویسی” در ایران نیز پرداخته و آثار “صادق چوبک”، “صادق هدایت”، “جلال آل احمد”، “ابراهیم گلستان”، “علی اکبر دهخدا” و “محمدعلی جمال زاده” را از نظرگاه های مختلف مورد نقد قرار می دهد که در این بین به صورت گسترده تر و ریزبینانه تری، آثار “صادق چوبک” را زیر ذره بین برده است.

خیر عمومی و خیر خصوصی

12,800 تومان
خیر عمومی و خیر خصوصی نویسنده ریموند گویس مترجم حسن افشار نوبت چاپ 1 تعداد صفحات 112 قطع و نوع

کتاب برای خرس

8,000 تومان
موش از خرس قول گرفته با هم به کتابخانه بروند و کتاب امانت بگیرند. اما خرس پشیمان شده و نمی خواهد برود. بلاخره موش خرس را راضی می کند و با هم به کتابخانه می روند. توی کتابخانه؛ موش هر کتابی به خرس نشان می دهد، خرس با صدای بلند می گوید که خوشش نمی آید. حیوان هایی که برای گوش ادن قصه به آن جا آمده اند عصبانی مشوند و به خرس یادآوری می کنند باید یواش حرف بزند. خرس دلخور می شود و می خواهد به خانه اش برگردد که ناگهان صدایی می شنود...

کتاب زمین و انقلاب در ایران 1340 – 1360

200,000 تومان
معرفی کتاب زمین و انقلاب در ایران 1340 - 1360 اصلاحات ارضی ایران که توسط دولت شاه بین سالهای 1962 و 1971 انجام شد، یکی از بلندپروازانه ترین اقدامات در تاریخ مدرن خاورمیانه بود. با این حال، کمتر از موفقیت آماری آشکارش، دستاوردهای واقعی برنامه، از نظر منافع مثبت برای دهقانان، ناچیز بود. بعدها، نارضایتی گسترده هزاران روستای ایرانی منجر به سقوط شاه شد. تحلیل اریک هوگلند در اولین مطالعه ی عمده در مورد تأثیرات این برنامه ی کاملا تبلیغاتی نشان می دهد که انگیزه های اصلی در پس اصلاحات ارضی سیاسی بوده است. دولت مرکزی در تلاش برای جانشینی اقتدار تقریبا مطلق طبقه مالک بر روستاها، امیدوار بود که اختیارات خود را در سراسر روستاهای ایران گسترش دهد. در حالی که حکومت پهلوی به این هدف دست یافت، ناکامی آن در اجرای اصلاحات ساختاری موثر، یک مسئولیت بلندمدت بود. هوگلند که در سراسر دهه 1970 در روستاهای ایران تحقیقات میدانی انجام داد و شاهد وقوع انقلاب از یک روستای کوچک بود، شرح دقیقی از توسعه ی اصلاحات ارضی و تأثیرات آن بر گروه های اصلی درگیر ارائه می دهد: مالکان، دهقانان، مقامات محلی، بازرگانان، و دلالان. او نشان می دهد که چگونه ادامه ی فقر در روستاها باعث مهاجرت هزاران دهقان به شهرها شد و در نتیجه کمبود شدید کارگران کشاورزی و عرضه بیش از حد نیروی کار غیر ماهر شهری به وجود آمد. هنگامی که حکومت شاه در سال 1978 با مخالفان توده‌ای در شهرها مواجه شد، نه تنها جمعیت روستایی سرخورده از رژیم حمایت نکردند، بلکه هزاران روستایی در تظاهراتی شرکت کردند که فروپاشی سلطنت را تسریع کرد.