مقالات شمس

300,000 تومان

کتاب مقالات شمس نوشته شمس الدین محمد تبریزی ترجمه جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات فارسی، شعر فارسی به چاپ رسیده  است.
مقالات شمس که مجموعه ای ست از گفتارهای شمس در قونیه، تنها اثر مکتوب به جا مانده از این شیخ شوریده و مرموز است. همین گفتارها و همین کلام جادویی بود که آن توفان عظیم را در وجود مولانا به پا کرد و او را از پیله ی خود به در آورد. این متن، در عین حال، شاهکار  بی نظیر ساده نویسی و ایجاز و در صورت فصل بندی شده ی این کتاب، چون داستان بلندی ست اثر یکی از اساتید بزرگ فن.
معرفی مباحث کتاب مقالات شمس
موسا گفت کهه از من کی باشد عالم تر در جهان
تو می گویی یا موشنوی
چون خود را به دست آوردی خوش می رو
معلمی می کردم
بازی می کردیم و کشتی می گرفتیم
ماهی است که ماهی را می خورد
حیوا باشد پلنگ باشد
تو کیستی
این چه گونه است که گشایش نمی شود
تماشا آن کس را باشد که پیل را تمام دید
عقل حجاب است و دل حجاب و سرحجاب
هر چه گفتند گویندگان پوست الف خاییدند

فقط 2 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9789643050085 دسته: , ,
توضیحات

مقالات شمس

نویسنده محمدبن علی شمس تبریزی
مترجم جعفر مدرس صادقی
نوبت چاپ بیست و پنجم
تعداد صفحات 312
قطع و نوع جلد وزیری شومیز
سال انتشار 1403
شابک 9789643050085
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.618 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “مقالات شمس”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

گفت و گو با نوه هایم درباره پیش از تاریخ

4,500 تومان
موضوعاتی از قبیل گرسنگی در جهان آن هم در قرن بیست و یکم ، عصر پیش از تاریخ ، فلسفه و واژه‌های رمزآمیز و علاقه نوجوانان به دانستن معنای زندگی ، مرگ ، عدالت و جنگ همه اینها مسائلی است که هر کسی به نوعی به آنها فکر می‌کند و می‌خواهد درباره آن به نحوی بداند . چهار کتاب « گفتگو » به تمامی این رمز و رازها به شکل جذابی پاسخ می‌دهد آن هم در قالب پرسش و پاسخ‌هایی که فرزندان و نوه‌ها از پدرانشان و پدربزرگ‌هایشان می‌پرسند و پاسخی درخور می‌یابند . چرا سالانه سی میلیون نفر در جهان از گرسنگی می‌میرند و چرا صدها میلیون نفر از گرسنگی در عذابند ؟ جهان در دوران پیش از تاریخ چگونه بوده است ؟ آدم‌ها چگونه زندگی و فکر می‌کرده‌اند ؟ و آن گاه فلسفه ، چه موضوع دشوار و پیچیده‌ای و دهها سؤال دیگر . نویسندگان این کتاب‌ها در گفتگوهایی شرکت کرده‌اند که شاید میلیون‌ها نفر تمایل به شنیدن پاسخ‌هایی از این قبیل پرسش‌ها در ذهن‌شان دارند . مجموعه چهار جلدی گفت و گو درباره گرسنگی ، تاریخ ، فلسفه و جنگ جهانی اول برای نوجوانان علاقه‌مند به این موضوعات توسط نشر آفرینگان منتشر شده است .

نخستین کتاب بزرگ من جلد 4، اعداد و شمارش

30,000 تومان
کتاب نخستین کتاب بزرگ من(2)میوه ها و سبزیجات،کتابیست برای آشنایی با میوه ها و سبزی ها به همراه تصاویر و آموزش فارسی و معادل انگلیسی آنهاست.این کتاب توسط انتشارات قدیانی منتشر و به بازار عرضه شده است و...

کتاب در حال کندن پوست پیاز

185,000 تومان
معرفی کتاب در حال کندن پوست پیاز کتاب در حال کندن پوست پیاز، خودزندگی نامه ای نوشته ی گونتر گراس است که نخستین بار در سال 2006 وارد بازار نشر شد. گراس در این شرح حال خارق العاده، از دوران کودکی و زندگی در آپارتمانی کوچک در دانزیگ تا اواخر دهه ی پنجاه و زمان انتشار رمان «طبل حلبی» را به یاد می آورد. گراس در خلال جنگ جهانی دوم در پانزده سالگی برای پیوستن به نیروی دریایی دواطلب شد اما درخواست او مورد موافقت قرار نگرفت. او درعوض در دو سال بعد، به گردان حفاظتی حزب نازی پیوست. گراس سپس توسط نیروهای آمریکایی اسیر شد و هفته های آخر را در کمپ اسیران جنگی آمریکا گذراند. او بعد از جنگ تصمیم گرفت که به هنر روی آورد و به همراه همسر اولش به پاریس رفت و در آن جا مشغول نوشتن کتابی شد که بعدها نام او را به عنوان رمان نویسی بزرگ مطرح کرد. .

کتاب سقوط فرقه دموکرات آذربایجان

160,000 تومان
معرفی کتاب سقوط فرقه دموکرات آذربایجان نوشته کاوه بیات فراز و نشیب حکومت فرقه دموکرات آذربایجان در بازه زمانی از پاییز 1324 تا پاییز سال بعد، یکی از مهم‌ترین وقایع تاریخ معاصر ایران است. اما این وقایع را از سایر تحولات مشابهی که در همان دوره در سایر مناطق تحت اشغال شوروی در اروپای شرقی و مرکزی جریان داشته، جدا می‌کنند. این اتفاق خاص جزء اتفاقات مهم و برجسته، به ویژه پایان آن، یعنی عقب‌نشینی روس‌ها از مناطق اشغالی آذربایجان و سقوط ناگهانی حکومتی است که روس‌ها پنج سال به تهیه و ایجاد آن اختصاص داده بودند. در این کتاب «سقوط فرقه دموکرات آذربایجان» با گزارش‌ها و نوشته‌هایی از مقامات سیاسی ایالات متحده و بریتانیا در همان دوره آشنا می‌شویم که به توصیف و تحلیل این ماجراها می‌پرداختند. اگر علاقه مند به مطالعه تاریخی این رویداد پرفراز و نشیب هستید هرگز این کتاب را از دست ندهید.