


ملاقات با سوسک
9,000 تومان
داستانهای این کتاب همراه با پیش داستان و پس داستان طوری کنار هم قرار گرفتهاند که خوانش آن به صورت جداگانه و حتی پیوسته به کلیت کتاب لطمهای نمیزند. یعنی شخصیتها و روایتهای داستانهای کوتاه به صورت کاملاً مستقل از هم شروع میشوند و پایان مییابند اما اعمال، رفتار و گفتار هر شخصیتی از داستان به داستان دیگر منتقل میشود و بر سرنوشت داستانها و دیگر شخصیتهای آن اثر میگذارد. نویسنده این کتاب اعتقاد دارد نیمی رمان و نیمی داستان کوتاه نوشته است. «بشردان» داستان زندانی بیچارهای است در زندانی پیشرفته و شکنجههایی که او و همه با هم تحمل میکنیم. داستان مادری که دیوانه وار به درد عشق میورزد. در داستان ملاقات با سوسک منتقد و مقاله نویس یکی از مجلات و روزنامههای هنری خودش را برای ملاقات و شاید خواستگاری از همسر بعدیاش آماده میکند اما به ناگهان به ملاقات یک سوسک میرود و …
«چون خوش قیافه نیستیم مارو میکشید، یعنی اگه ما خوش قیافه بودیم ولی آدم میخوردیم یا مثل شما خوش لباس و خوش چهره بودیم ولی دزد، ریاکار، بیشرف، هزاررنگ و بد صفت بودیم شما ما را نمیکشتید؟ کاری به کارمون نداشتید؟ همان طوری که کاری به کار خودتون ندارید.»
در انبار موجود نمی باشد
ملاقات با سوسک
نویسنده |
مرتضی نظری زاده کرمانی
|
مترجم |
——-
|
نوبت چاپ | ١ |
تعداد صفحات | ٢٠٠ |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | ١٣٩٣ |
سال چاپ اول | —— |
موضوع | رمانهای فارسی |
نوع کاغذ | —— |
وزن | ۲۴۲ گرم |
شابک |
9786005639445
|
وزن | 0.242 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Samaneh Fathi
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
گوشه نشین
رمانِ گوشهنشین چگالیدهای عالی از تمام شخصیتهای برجستۀ یونسکو در نمایشنامههایش است. وی در این رمانِ فلسفیـروانشناختی، به نفوذی عمیقتر در روان شخصیتهای خود و کاوشی دقیقتر در حیطههای پوچِ زندگی پرداخته است.
ارثیه ناگهانی این امکان را به قهرمان رمان میدهد که شغل بیاهمیت و کسلکنندهاش در ادارهای گمنام را ول کند. او دیگر کاری ندارد جز اینکه سعی کند از زندگی لذت ببرد. این اتفاق برای او تبدیل میشود به روند آشنایی با تجربۀ مرگ.
او در جستجوی فراموشی است. اندوهش از دانستن این که قویترین احساس ما احساس ضعف ماست، و اینکه در هر چیزی قدرت معجزهای نهفته است، وجههایی صوفیانه به او میبخشد.
این اثر هم قصه است، هم رمانی که خوب میداند چگونه داستان انسانهایی را که اصلاً داستانی ندارند، و وصیتنامۀ روحی نویسندۀ اثرِ قاتلِ بیمواجب (یکی از نمایشنامههای یونسکو) را نقل کند.
کافورپوش
آبجی گم شده است. داستان کافور پوش اینطور شروع میشود و تلاش برای پیدا کردن خواهر دوقلوی مانی رفعت که به تعبیر خودش نیمهاش و بخش زنانه وجودش است. سرگشتگی مانی در راه پیدا کردن خواهر دوقلویش میشود روایت داستانی.دخترک نوعی بیماری دارد که نتیجه یک جهش ژنتیکی است. جهشی که از رحم مادر شروع شده است و... دو جنین غیر هم جنس در یک کیسه آب باعث بروز نقصی مادرزاد شده است. داستان کافورپوش قصه هویت و روایتی مدرن از زندگی مانی رفعت که بر مبنای شخصیت است. قصه الگوها و تضادها و روایتهایی که در میدان قضاوت رنگ عوض میکنند.«دکتر شما خیلی چیزها را نمیفهمید. توی هیچ کتابی ننوشتهاند وقتی بفهمی میتوانستی با حضور دیگری کامل باشی ولی نیستی چه دردی دارد؟»
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.