ملل 16 … شهر واتیکان

4,500 تومان

واتیکان،یا اگر بخواهیم نام رسمی آن را به کار ببریم ،دولتشهر واتیکان کوچک‌ترین کشور مستقل جهان است . مساحت آن کم‌تر از نصف مساحت سنترال پارک نیویورک است .شهر واتیکان تماماً در احاطه شهر رم قرار دارد.دیواری به طول ٢/٣ کیلومتر قسمت زیادی از مرز آن را مشخص کرده است ، اگرچه در حاشیه میدان سان پیترو این مرز چیزی جز ردیفی از سنگ‌ها در میدان نیست . قلمرو واتیکان افزون بر ناحیه پشت دیوارها ، شامل سیزده کلیسا ، باسیلیکا و ساختمان‌های دیگر در رم است : سان جووانی لاترانو ( کلیسای جامع قلمرو اسقفی رم که پاپ اسقف آن است ) ، مریم مقدس کبیر ، کاخ سان کالیستو و قلعه گاندولفو اقامتگاه تابستانی پاپ در بیرون از شهر .

شهر واتیکان حدود ٩٢٥ شهروند مقیم دارد که آن را از نظر جمعیت نیز کوچک‌ترین کشور جهان می‌کند . اغلب آنان کشیشانی‌اند که منصب‌های بالایی در کوریا ، دستگاه اداری و حکومتی کلیسای کاتولیک دارند . هر چند کشیشان معمولی نیز در آن‌جا هستند ، تعداد اندکی از زنان تارک دنیا ، تعدادی افراد غیرروحانی ، سربازان ارتش پاپی معروف به گارد سویسی و خانواده‌های آن‌ها از جمله شهروندان واتیکانند . « شهر واتیکان » مجلدی دیگر از مجموعه ملل است که در ١١٩ صفحه منتشر شده است .

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

ملل 16 … شهر واتیکان

نویسنده
مارتا کپول فاکس
مترجم
شهربانو صارمی
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ١٢٠
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر ١٣٩٠
سال چاپ اول ——
موضوع
——
نوع کاغذ ——
وزن 400 گرم
شابک
9789643119461
توضیحات تکمیلی
وزن 0.4 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “ملل 16 … شهر واتیکان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

بهداشت روانی

185,000 تومان
سازمان بهداشت جهانی ، بهداشت یا سلامتی را به صورت حالت کامل خوب بودن جسمانی ، روانی و اجتماعی نه صرفا فقدان بیماری یا ضعف و ناتوانی تعریف  می کند . افراد در حالت سلامت هیجانی ، جسمانی ، و اجتماعی ، مسئولیت های زندگی را برآورده می کنند ، در زندگی روزمره به صورت موثر انجام وظیفه می کنند ، و از روابط میان فردی و خودشان خشنوده و راضی هستند . عواملی که بر بهداشت روانی فرد تاثیر دارند را میتوان به صورت شخصی ، میان فردی ، و اجتماعی/ فرهنگی طبقه بندی کرد
سفارش:0
باقی مانده:1

کتاب بهترین داستان های کوتاه (همینگوی)

295,000 تومان
معرفی کتاب بهترین داستان های کوتاه (همینگوی) این مجموعه شامل بهترین داستان های کوتاه ارنست همینوی است. نویسنده ای که شیوه صریح و موجز او در داستان نویسی و در دوره خود بسیاری از جوانان داستان نویس را مجذوب خود کرد. این مجموعه از مجموعه چهارجلدی بهترین داستان های کوتاه نشر نگاه به انتخاب و ترجمه احمد گلشیری است که سه جلد دیگر مجموعه داستان های کوتاه جیمز جویس،مارکز و آنتوان چخوف را شامل میشود. «همینگ وی» نویسنده ای ست که تقریبن همه ی داستان های اش به طرز مشخصی از تجربیات و علایق شخصی خود او مایه گرفته اند؛ شاید یکی از رموز موفقیت اش هم هم این باشد: او از چیزهایی می نویسد که با پوست و استخوان تجربه شان کرده و به هم این علت، شناخت کافی و وافی از آن ها دارد. ناآشنایی با بیوگرافی و زنده گی پرفراز و نشیب همینگ وی، چیزی از جذابیت داستان های او کم نمی کند اما به یقین، شناخت آن بر لذت مطالعه ی داستان های او می افزاید و ای بسا برای دریافت گوشه و کنایه های نهفته در زیرلایه ی بعضی از نوشته های اش نیز شرط لازم باشد.  

کتاب روایت (بزرگ علوی)

325,000 تومان
معرفی کتاب روایت (بزرگ علوی) برای کسانی که ممکن است «روایت» را به عنوان یک تاریخ یا سرگذشت تلقی کنند و اشخاص و حوادث آن را واقعی بپندارند ذکر این نکته لازم است که این کتاب، با همه اشارات تاریخی ظاهرا واقعی که در آن وجود دارد، به هرحال یک «رمان» است. این کتاب مثل هر رمان و داستان دیگری، در عین حال که ممکن است از واقعیات الهام و بهره بگیرد، هیچ یک از حوادث و شخصیت های آن «حقیقی» نیستند و علیرغم شباهت بعضی از آنها با حوادث و شخصیت های حقیقی، داستان مطلقا ساخته و پرداخته ذهن و احساس و دریافت و سلیقه ها و داوری های آگاهانه و ناخودآگاه نویسنده است .

داستان‌های پنج دقیقه‌ای

35,000 تومان
داستانهای این مجموعه همانطور که از نامش پیداست در پنج دقیقه خوانده می‌شوند و این همان نشاطی است که هنگام خواندن به کودک دست می‌دهد که زودتر به پایان قصه می‌رسد و نتیجه را می‌فهمد . کرم خاکستری کوچولو ، تخم عجیب ، موش دهاتی و موش شهری ، گنجه شیشه‌ای و . . . عناوین این مجموعه است که با روایتی جدید برای بچه‌ها نقل می‌شود . در « کرم خاکستری کوچولو » می‌خوانیم : « روزی روزگاری کرم خاکستری معمولی کوچولویی بود به اسم هتی . این کرم کوچولو در زندگی فقط یک آرزو داشت . دلش می‌خواست کرم شب‌تاب باشد . اما پدرش به او می‌گفت : عاقل باش بچه جان ، کرم‌های شب‌تاب با ما فرق دارند و مادرش هم می‌گفت حتی فکرش را هم نکن . اما هتی دست بردار نبود . مدام در فکر این بود که توی بدنش چراغی دارد که می‌تواند آن را روشن و خاموش کند تا اینکه . . . . »

رهبران جهان باستان (5) اسکندر مقدونی

3,000 تومان
در یک روز خوش پاییزی حول و حوش سال ٣٤٥ قبل از میلاد ، فیلیپ ، پادشاه مقدونیه ، پسرش اسکندر را به ملاقات یک تاجر اسب اهل حومه تسالی برد . مقدونی‌ها ، عاشق اسب بودند و اهالی تسالی به دلیل نزدیکی به دریای اژه ، هم به اسب‌های یونانی و هم به اسب‌های خارج از مرزهای یونان دسترسی داشتند . در بین اسب‌های فروشی ، یکی بوکفالوس نام داشت که به معنای « گاو سر » بود . روی سر این اسب نشانی بزرگ بود و سرش بیش از آن‌که شبیه اسب باشد ، شکلِ سر گاو بود . تاجر اسب او را برای فروش گذاشته بود، اما به پادشاه فیلیپ هشدار داد که این اسب خیلی سخت رام می‌شود . اسب دوازده سالش بود و به دلیل روح وحشی و قوی‌اش هرگز به طور کامل رام نشده بود . البته کلمات هشدارآمیز نمی‌توانست مقدونی‌ها را دلسرد کند ، چون آن‌ها عاشق چالش بودند . بهترین سوارکاران پادشاه فیلیپ یکی پس از دیگری جلو آمدند و سعی کردند بوکفالوس را رام کنند . یکی‌یکی پایین می‌افتادند ، و یا اصلاً نمی‌توانستند سوار اسب شوند . بعد صدای فریادی آمد : « چه اسبی را دارید از دست می‌دهید ! دلیلش این است که برای رام کردن او خیلی ناتوان و کم‌تجربه هستید . » او اسکندر بود . بعضی از آدم‌ها به دنیا می‌آیند که پیروز شوند ، در حالی که بعضی‌ها زاده می‌شوند که الهام‌بخش باشند یا برانگیزانند ؛ اسکندر هر سه ویژگی را داشت .

من و تو

12,500 تومان

در بخشی از کتاب من و تو می‌خوانیم

با بازوهایی حلقه‌زده دور چوب‌اسکی‌ها ساک کفش‌ها در دست و کوله‌پشتی به دوش، مادر را دیدم که دور می‌زد. با او خداحافظی و صبر کردم تا بی‌ام‌و روی پُل ناپدید شود. مستقیم به سمت خیابان ماتزینی رفتم. ساختمان رای را رد کردم. در پنجاه‌قدمی خیابان لانا سرعتم را کم کردم. قلبم به‌شدت می‌زد. دهانم تلخ بود؛ انگار یک رشته مس لیس زده باشم. آن‌همه بار جلوِ حرکتم را می‌گرفت و درون کاپشنم مثل سونا شده بود. وقتی به تقاطع رسیدم، سرم را به گوشه‌ی دیگر چرخاندم. آن انتها، رو‌به‌روی کلیسایی مدرن، یک مرسدس شاسی‌بلند بود. السیا رونکانتو، مادرش، سومرو و اسکار توماسی را دیدم که داشتند چمدان‌ها را در صندوق‌عقب جا می‌دادند. یک ولوو با یک جفت چوب‌اسکی روی سقفش کنار شاسی‌بلند ایستاد و ربکاردو دوبوسز از آن خارج شد و از کنار بقیه گذشت. کمی بعد پدر دوبوسز هم خارج شد. خودم را عقب کشیدم، رو‌به‌روی دیوار. به چوب‌اسکی‌ها تکیه دادم و کاپشنم را باز کردم. مادر السیا و پدر دوبوسز داشتند چوب‌اسکی‌ها را روی سقف مرسدس محکم می‌کردند. السیا و اسکار توماسی با موبایل حرف می‌زدند. سومرو می‌پرید و ادای مشت زدن به دوبوسز را درمی‌آورد. مدتی طول کشید تا آماده شوند. مادر السیا از دست بچه‌هایی که کمک نمی‌کردند، عصبانی بود. سومرو روی سقف ماشین پرید تا چوب‌اسکی‌ها را بررسی کند و سرانجام راه افتادند. در طول مسیر در تراموا با آن چوب‌ها و کفش‌های اسکی، فشرده میان کارمندان کت‌و‌شلواری، ‌مادران و بچه‌هایی که به مدرسه می‌رفتند، احساس حماقت می‌کردم. می‌شد چشم‌هایم را ببندم و خیال کنم در تله‌کابینم. بین السیا، اسکار توماسی، دوبوسز و سومری. می‌توانستم بوی کره‌ی کاکائو را از میان کرم‌های برنز‌کننده بشنوم. می‌خندیدیم و با هُل دادنِ همدیگر از کابین بیرون می‌آمدیم.