


منابع یادگیری در تعلیم و تربیت
5,500 تومان
گسترش روزافزون و سریع علم و شاخه های متعدد آن ایجاب می کند آموزش و پرورش به جای تأکید بر یاد گرفتن «چه چیز»، «چگونه» یاد گرفتن را آموزش دهد.
در این شیوه دیگر معلم تنها منبع یادگیری انگاشته نمی شود و آموزش با منابع متعدد و متنوع صورت می گیرد. این کتاب با هدف آشنایی با انواع منابع یادگیری و کاربرد آن در فرایند یاددهی – یادگیری و نیز توانایی طرح تجارب یادگیری مبتنی بر کاربرد منابع آن، تألیف شده است.
نویسنده دلیل اصلی خود را برای تألیف این کتاب، در وهله نخست نبودِ منبع برای این درس و سپس آشنایی با منابع مختلف یادگیری و توسعه و ترویج آن بیان داشته است.
در انبار موجود نمی باشد
منابع یادگیری در تعلیم و تربیت
نویسنده |
دکتر اکبر سلیمان نژاد، محمد وفائی مهر
|
مترجم |
——-
|
نوبت چاپ | 9 |
تعداد صفحات | 200 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | وزیری |
سال نشر | 1402 |
سال چاپ اول | ———— |
موضوع |
علوم رفتاری
|
نوع کاغذ | ————— |
وزن | 285 گرم |
شابک |
9789645305589
|
وزن | 0.285 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
دفعهی بعد، آتش: نامهای از منطقهای در ذهنم
معرفی کتاب دفعهی بعد، آتش: نامهای از منطقهای در ذهنم
کتاب دفعهی بعد، آتش، بهعنوان پرفروشترین کتاب ملی، دربردارندهی انتقادات جیمز بالدوین در مورد نژادپرستی سفیدپوستان و تبعیض قائل شدن آنان نسبت به سیاهپوستان است. نویسنده در جستارهای این کتاب، هم تجربیات تلخ نوجوانی و جوانی خود را از زندگی در میان سفیدپوستان متعصب مطرح کرده و هم برخی بحثهای نظری را دربارهی موضوع نژاد در تاریخ آمریکا و ارتباط آن با مذهب بیان کرده است. مطالعهی این کتاب جامعهشناختی حقایق بسیاری را برایتان آشکار خواهد کرد.دربارهی کتاب دفعهی بعد، آتش
تبعیض و نژادپرستی، بهویژه علیه سیاهپوستان، پدیدههای جدیدی نیستند. دستکم دویست سال است که بشر با این موضوعات سروکار داشته؛ گاه در آثار انتقادی و جامعهشناختی خود به مبارزه با آنها برخاسته و گاه تصمیم گرفته برای حفظ منافع خود هم که شده، در برابر این بیعدالتی سکوت کند. نمیتوان ادعا کرد تبعیض و نژادپرستی صرفاً محصولات جهان غرب هستند اما بهجرأت میتواند گفت با کشورگشاییها و استعمار کشورهای غربی، این دو مفهوم در سطح جهان هم بیشتر گسترش یافتند و هم وارد مراحل بحرانی شدند. از سالها پیش تاکنون کتابهای فراوانی در نکوهش نژادپرستی و برای مبارزه با تبعیض نوشته شدهاند. بخش گستردهای از آنها را اندیشمندان غربی نگاشتهاند و تعدادی را نیز افرادی به نگارش درآوردهاند که خود سالها مورد تبعیض و بیعدالتی قرار گرفته بودند. کتاب دفعهی بعد، آتش (The Fire Next Time) یکی از نمونههای درخشان کتابهای نوع دوم محسوب میشود که با قلم گیرا و لحن عصیانگر جیمز بالدوین (James Baldwin) نگاشته شده است. کتاب حاضر شامل دو جستار است که برای انتقاد از دیدگاه نژادپرستانه نسبت به سیاهپوستان نوشته شدهاند.غريبه اي در قصر
معرفی کتاب غریبه ای در قصر اثر مارک تواین
سفر زمستاني
معرفی کتاب سفر زمستانی
یک کمدی سیاه جذاب!... کتاب سفر زمستانی اثر املی نوتومب داستان مرد جوان پریشانی است که تصمیم گرفته بدون هیچ انگیزهی جنایی یا تروریستی هواپیمایی را در فرودگاه پاریس بدزد و به برج ایفل بکوبد. نوزدهمین اثر نوتومب، رمانی کوتاه با روایتی جذاب، قصهای پرکشش و شخصیتهایی عجیب و منحصربهفرد است.دربارهی کتاب سفر زمستانی
مردی جوان در فرودگاهی در پاریس منتظر است سوار هواپیما شود، آن را برُباید و با تمام مسافرانش به برج ایفل بکوبد. او که زوییل نام دارد و بهاندازهی اسمش عجیبوغریب است، هیچ انگیزهی سیاسی، جنایی یا تروریستیای پشت کارش ندارد. او حین عبور از گیت و سوارشدن به هواپیما زندگیاش را مرور میکند تا انگیزهی فاجعهای که قرار است رقم بزند، لااقل برای خودش شفاف شود. شغل زوییل بررسی وضعیت برق یا گاز و تأسیسات ساختمانهاست و باید به خانهها سر بزند و شرایطشان را وارسی کند. در یکی از این بازرسیها به خانهای میرود که دو دختر جوان ساکنش هستند. این دو کاملاً با هم فرق دارند: یکی از آنها دختری زیبا و سرزنده است و دیگری زنی دیوانه و زشت. زوییل عاشق دختر زیبا میشود ولی این دو زن رابطهی عجیبی با هم دارند و همیشه با هم هستند. زوییل علیرغم تلاشش نمیتواند از هم جدایشان کند... سفر زمستانی (The Winter Journey) نوزدهمین رمان املی نوتومب (Amelie Nothomb)، نویسندهی پرکار بلژیکی است که در سال 2009 منتشر شده. او هرسال حتماً یک رمان منتشر میکند و طرفدارانش همیشه منتظر کتاب جدیدش هستند. در این رمان، همانطور که شرح دادیم، او داستان مرد شوریدهای را بازگو میکند که اتفاقات غریبی که برایش رخداده باعث شده تصمیم بگیرد دستبهکاری فاجعهبار بزند. داستان بهصورت اولشخص و از زبان زوییل روایت میشود. او از زمان حضور در فرودگاه و آماده شدن برای پرواز شروع به صحبت در مورد زندگیاش میکند و هر آنچه از کودکی بر سرش آمده را میگوید. اما ماجرای اصلی داستان آشنایی او با دو زن و عشق او نسبت به یکی از آنهاست. قصهی عاشقانهای نامتعارف که او را به جنون میکشاند. کتاب سفر زمستانی رمانی کوتاه محسوب میشود و خیلی سریع داستانش را تعریف میکند. املی نوتومب راوی چیرهدستی است و بدون اضافهگویی و حاشیه رفتن، داستان کمدی سیاه و خوشخوانی ارائه میدهد. شخصیتهای او باوجود منحصربهفرد بودنشان قابلدرک هستند و میتوان با آنها ارتباط برقرار کرد. آدمها این داستان، از خانواده گرفته تا آدمهای پیرامون زوییل، همگی بهنوعی دیوانه هستند و دیوانگی و نامتعارف بودن صفت مشترک همهی آنهاست زوییل در میان آنها چارهای ندارد، جز اینکه خودش همدست به جنونآمیزترین کار ممکن بزند. عنوان رمان به قطعهی موسیقی سفر زمستانی (به آلمانی: Winterreise) ساختهی فرانتس شوبرت ارجاع میدهد. زوییل برای اینکه بر ترسش در هنگام هواپیماربایی غلبه کند دائماً به این سیکل آوازی فکر میکند. املی نوتومب نه فقط در کشورهای فرانسوی زبان که در دنیا هم نویسندهی محبوبی بهحساب میآید و کتابهایش تا حالا به بیش از چهل زبان ترجمهشدهاند. او در ایران هم مشتاقان زیادی دارد. ترجمهی فارسی رمان سفر زمستانی او را بنفشه فریسآبادی به انجام رسانده و نشر چشمه منتشر کرده است.چگونه خونسردی خود را حفظ کنیم (راهنمای باستانی بر مدیریت خشم)
معرفی کتاب چگونه خونسردی خود را حفظ کنیم اثر لوکیوس آنایوس سنکا
داستانهای خانهدرختی 6/ خانهدرختی 78طبقه
مهماني تلخ
در بخشی از کتاب مهمانی تلخ میخوانیم
با انگشت جلو را نشان داد. خواستم راه بیفتم که دیدم دنده عقب گرفت و به سرعت آمد طرفم. جلوام که رسید، زد روی ترمز، طوری که لاستیکها چند سانتی روی آسفالت کشیده شدند. سرم را خم کردم و کنار شیشهی نیمه پایین گفتم: « پارکوی. » با انگشت شست، صندلی عقب را نشان داد.
وقتی در را باز کردم، زنی که عقب نشسته بود، رفت کنار شیشه. سوار شدم. راننده زد توی دنده. گفت: « حالا تا نیایش بریم. » « من پیاده می شم. » خواستم دستگیره را بکشم که گفت: « بشین، آقاجون. بالاخره یه کاریش میکنیم. » برگشته بود. گفتم: « نمی خوام وسط راه تاکسی عوض کنم. » پایش را گذاشت روی گاز و ماشین از جایش کنده شد.
شاید هنوز بیست متر نرفته بود که گفت: « خیلی زود جوش می آری،آقا. » « جوش نمی آرم. گفتم که نمی خوام تاکسی عوض کنم. » « اصلاً اون جا که شما وایساده بودی تا صبح هم کسی سوارت نمیکرد. » از توی آینه نگاهی به من انداخت.
بعد سرش را چرخاند طرف مردی که صندلی جلو نشسته بود. گفت: « شما دیدینش، آقا؟ » مرد بی آن که نگاهش کند، گفت: « من اصلاً حواسم به خیابون نبود.» زن گفت: « من دست شونو دیدم. » « آره، منم همون یه دستو دیدم که از لای درخت ها اومده بود بیرون. معلوم می شه شما هم مثل من حواس تون خیلی جَمعه. » گفتم: « می خواستین بیام وایسم وسط اتوبان؟ »
« دیگه آخه شما هم خیلی رفته بودی کنار. تا آدم می اومد بفهمه چی به چیه، پنجاه متر رفته بودجلو. » مردی که جلو نشسته بود، گفت: « اتفاقاً ایشون کار درستی کردن. تو این شهر تا بخوای جوون الکی خوش هست. می زنن به آدم و درمی رن. بعدش هم هیچی به هیچی. جنازه ت افتاده وسط اتوبان. » زن گفت: « آره، واقعاً. » کیفش را که گذاشته بود روی زانویش، باز کرد و دستمالی بیرون آورد
گفت: « اگه تا پارک وی می رین، من هم می آم. » راننده از توی آینه نگاهش کرد. « تا تجریش هم بخواین می رم. می خوام برم اون جا بنزین بزنم.«من همون پارک وی پیاده می شم.» دوباره توی آینه نگاهش کرد. گفت: «رو چشمم، خانم.» لبخند زد.
کمی بعد، وقتی داشتیم به پل گیشا نزدیک می شدیم، راننده شیشه اش را تا آخر پایین کشید. آرنجش را گذاشت لب پنجره و به ماشین بغلی نگاه کرد که داشت نزدیک ما حرکت می کرد. از پنجرهی بازش صدای آهنگ ملایمی به گوش میرسید.
گفت: «لامسب، انگار نه انگار پاییز شده. هوا از تابستون هم گرم تره». دست راستش را گذاشت به صورتش. حدس زدم دارد با سبیلش ور میرود. باز توی آینه نگاهی به من انداخت. وقتی دید حواسم به اوست، نگاهش را دزدید. با این حال هنوز چشمهای ریزش پیدا بود.
محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هنر مفهومی و دستساخته
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ماکس شلر
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند.
ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.
نقدی بر این کتابدانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ژاک لکان
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-این همانیشخصی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ایمانوئل کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-بدنآگاهی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-پدیدارشناسی
دانشنامه فلسفه استنفورد 3: شاخهها و مکتبها
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٧٣٥ |
سال نشر | ١٤٠١ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
قطع | رقعی |
وزن | ٨٩٧ |
شابک | ٦ -٣٩٠-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.