


من آلیس نیستم ولی این جا خیلی عجیبه!
9,000 تومان
ولی اینجا خیلی عجیبه!
راوی اول شخص، دچار سندرم نادری است معروف به «آلیس در سرزمین عجایب» که شخص بیمار چیزها را بزرگتر و یا کوچکتر از اندازه واقعی خود میبیند. او که این حالت را از سنین پایین تجربه کرده است و در بزرگسالی به ماهیت آن پی برده، رد نشانههای آن را در خاطراتش میگیرد. خاطراتی که از مجرای نگاه متفاوت او به جهان بازتاب پیدا میکنند منجر به تصویر معوجی از جهان پیرامونی او میشوند که در نهایت به حذف مرز میان خیال و واقعیت میانجامد. توهمی که او را در دنیایی سیال از اسطورهها و افسانههای دیروز و امروز رها میکند که هیچ ساحل امنی در آن نیست. انگار نسبت راوی بیمار با جهان استعارهای از حضور انسان در جهان مشکوک این عصر است: «همسرم غولها را زیاد جدی میگیرد! آنها را بیخود گنده میکند… دست خودش نیست. این، هم خودش را به هول و ولا میاندازد، هم غول را معذب میکند!
آن نیمه شب هم که داشتم روی متن «درباره ما» برای وبسایتم کار میکردم تا صبح خروسخوان تحویل طراح دهم، به همین دلیل وحشت زده شد. توی اتاق نشسته بودم به نوشتن – چندین بار خط زدم و از نو نوشتم… چشمهایم خسته بود و سردردم داشت پا میگرفت. با این حال فرصت کم بود و باید سروتهش را زودتر هم میآوردم. بالاخره بعد از بالا و پایین بسیار، سر و شکل متن درآمد و رسیدم به ماجرای «فابرژه» و تخممرغها… .»
در انبار موجود نمی باشد
من آلیس نیستم ولی این جا خیلی عجیبه!
نویسنده |
فرید حسینیان تهرانی
|
مترجم |
——-
|
نوبت چاپ | ١ |
تعداد صفحات | ١٦٠ |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | ١٣٩٤ |
سال چاپ اول | —— |
موضوع | رمانهای فارسی |
نوع کاغذ | —— |
وزن | ۱۹۰ گرم |
شابک |
9786005639575
|
وزن | 0.19 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Samaneh Fathi
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
من و محمد فری
رنسانسِ ایتالیا
امپراتوری هیتلر
کوتهسرایی سیری در شعر کوتاه معاصر
قلعۀ کارپاتها
در وِرست، یکی از روستاهای ترانسیلوانی در کشور رومانی، ماجراهای مرموزی در حال وقوع است و منشأ همۀ این ماجراها قلعۀ متروکه و مخوفی معروف به قلعۀ کارپاتهاست. اهالی ورست بر این باورند که این قلعه در تسخیر ارواح و اشباح است، از این رو احدی جرئت نمیکند حتی به آنجا نزدیک شود. همچنین باور دارند که افتادن آخرین شاخۀ درخت راشِ نزدیک قلعه مصادف خواهد شد با نابودی و ویرانی قلعه. تا اینکه یک روز فریکِ چوپان، به لطفِ دوربینی دوچشمی، میبیند که دود از دودکش قلعه برمیخیزد و این اتفاق به شایعاتی دامن میزند حول اینکه آیا موجوداتی انسانی آنجا ساکن شدهاند یا موجوداتی ماورایطبیعی. اهالی روستا به قدری کنجکاو میشوند که تصمیم میگیرند دل را به دریا بزنند و راهی آن قلعۀ مرموز شوند، بلکه از راز آن سردربیاورند. اما چه کسی جرئت میکند؟ فقط نیک دک، جنگلبان شجاع، و دکتر پاتاک، البته دومی بهاجبار. اما...
در این داستان با شخصیتهای جذابی آشنا میشویم از جمله بارون رودولف دوگورتز، آخرین بازماندۀ خاندان دوگورتز و مالک قلعۀ کارپاتها، و فرانس دوتِلِک، نجیبزدهای عاشقپیشه، که اگر نبود جسارت و نیز شیفتگیِ او نسبت به داستانهای اسرارآمیز، راز ساکنانِ قلعه هرگز فاش نمیشد.
ممکن است حین خواندن این داستان فکر کنید ژول ورن، برخلاف اغلب کتابهایش، از عناصر علمیِ چندانی بهره نبرده است. اما اینطور نیست، چراکه او از طریق اورفانیک، دانشمند و نابغهٔ قدرنادیدهٔ داستان، از «الکتریسیته»، که بهدرستی «روح جهان» نام گرفته، و نیز از تلفن و حتی گرامافون برای رسیدن به مقاصد شومش بهرۀ وافری میبرد، به طوری که ممکن است، تحت تأثیر وقایع داستان، از این اختراعات مفید بشری بیزار شوید.
گمان بر این است که برام استوکر، نویسندۀ ایرلندی، از این رمان ژول ورن برای نوشتن رمان خودش دراکولا در سال ۱۸۹۷ الهام گرفته است.
سنگ و سایه
محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-تاریخ هستی شناسی هنر
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-باروخ اسپینوزا
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-این همانیشخصی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ شوخی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ایمانوئل کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-معنای زندگی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-پدیدارشناسی
دانشنامه فلسفه استنفور 1: زیباییشناسی آلمانی
نویسنده | پل گایر، هانا گینزبورگ، استیون هولگِیت، ایئن تامسون و نیکولاس دیوی |
مترجم | سید مسعود حسینی، داود میرزایی، گلنار نریمانی و وحید غلامیپورفرد |
سرپرست و ویراستار مجموعه | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٣ |
سال نشر | ١٤٠٢ |
سال چاپ اول | ١٣٩٩ |
تعداد صفحات | ٥٣٦ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
قطع | رقعی |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
شابک | ٦ -٣٤٥-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
وزن | ٧٨٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.