من اسپارتاکوس هستم

15,000 تومان

مطلبی که داگلاس در این کتاب می‌خواهد بگوید شرح چگونگی ساختن فیلمی مانند اسپارتاکوس
در دوره‌ای از بروز شکاف و تفرقه در تاریخ کشور است. او درباره ساخت این فیلم می‌گوید: فقط سعی داشتم بر مبنای داستانی که از آن خوشم می‌آمد بهترین فیلم ممکن را بسازم. هنوز هم این داستان برایم خیلی جالب است. داوری درباره فیلم را به دیگران می‌سپاریم. به گمان من این فیلم ارزش‌های خاص خود را دارد و به ساختن آن افتخار می‌کنم.

جورج کلونی درباره کرک داگلاس می‌گوید:

«جوهر وجود کرک داگلاس از ماده‌ای بس سفت و سخت ساخته شده است. برخلاف بسیاری از کسانی که در فیلم‌ها ‌می‌شناسیم او کارش را با قهرمان‌بازی شروع نکرد. بلکه راه رسیدن او به افتخار بیشتر به راه کسانی چون آتیکاس فینچ در فیلم کشتن مرغ مقلد می‌ماند. او دنبال دردسر نرفت. دردسر او را دنبال کرد… او را یافت… و مثل آتیکاس او همان کاری را انجام داد که بلد بود انجام دهد… کار درست را. کرک داگلاس هم ستاره سینماست و هم تهیه‌کننده فیلم، اما پیش از هر چیز او مردی با شخصیتی استثنایی است. از آن قسم مردانی که در روزگار سختی‌ها و دشواری‌ها پدید می‌آیند. از آن نوع  مردانی که در تیره‌ترین و اندوهبارترین لحظه‌های عمر خود در انتظار از راه رسیدن آن‌ها هستیم.»

نقدی بر این کتاب

نقدی بر این کتاب ٢

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

من اسپارتاکوس هستم

نویسنده
کرک داگلاس
مترجم
محمداسماعیل فلزی
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ٢٦٠
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٦
سال چاپ اول ——
موضوع
——
نوع کاغذ ——
وزن ۳۲۷ گرم
شابک
9786002783271
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.327 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “من اسپارتاکوس هستم”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

شخصیت رنسانس … کریستف کلمب

2,800 تومان
با وجود شهرت بسیار زیادی که کریستف کلمب دارد اما بسیاری از اطلاعات مربوط به او سرّی مانده است . مثلاً بخش زیادی از زندگی دوران جوانی‌اش نامعلوم است . بسیاری از مورخان بر این باورند که کریستف کلمب با نام اصلی « کریستوفورو کلمبو » حدود سال ١٤٥١ میلادی در جنووای ایتالیا به دنیا آمد . در آن زمان جنووا یکی از شهرهای بندری و شناخته شده اروپا بود . پدر « کلمب » در این شهر تجارت می‌کرد . بعدها خانواده‌شان به ساوونا شهری ساحلی نزدیک جنووا نقل مکان کردند . کریستف کلمب فرزند بزرگ خانواده بود . کریستف کلمب جوان علاقه زیادی به مطالعه نقشه‌ها و نمودارهای جغرافیایی داشت . می‌گویند او نخستین بار چهارده ساله بود که به دریا رفت . شاید سن کمی به نظر برسد اما در آن دوران پسرها اولین‌ بار در ده سالگی به دریا می‌رفتند . کلمب در نخستین سال‌هایی که در دریا گذراند ، چندین‌بار به خیوس ، جزیره‌ای نزدیک ترکیه امروزی سفر کرد . در ضمن او به انگلستان ، ایرلند و ایسلند هم رفت . طبق آنچه در روایت‌ها آمده ، گویا در یکی از نخستین سفرهای دریایی‌اش دزدان دریایی به کشتی او حمله می‌کنند .

مثنوی معنوی ۳ جلدی

450,000 تومان
مولانا جلال‌الدّین‌ محمد بلخی‌ مشهور به‌ مولوی‌ در میانِ بزرگان‌ اندیشه‌ و شعر ایران‌ شأن‌ والایی‌ دارد و هر کس‌ یا گروهی‌ از نظرگاه‌ خاصی‌ تحسینش‌ می‌کند. وی‌ در نزد ایرانیان‌ و بیشتر صاحب‌نظران‌ جهان‌، در مقام‌ عارفی‌ بزرگ‌، شاعری‌ نامدار، فیلسوفی‌ تیزبین‌ و انسانی‌ کامل‌ شناخته‌ شده‌ است‌ که‌ هر یک‌ از وجوه‌ شخصیتش‌ شایسته‌ هزاران‌ تمجید و اعجاب‌ است‌. جایگاه‌ او در جهان‌ شعر و شاعری‌ چنان‌ رفیع‌ است‌ که‌ گروهی‌ او را بزرگترین‌ شاعر جهان‌ می‌دانند و دسته‌ای‌ بزرگترین‌ شاعر ایرانش‌ می‌خوانند و جمعی‌ وی‌ را یکی‌ از چهار یا پنج‌ تن‌ شاعران‌ بزرگ‌ ایران‌ می‌شمارند.

عاشق مترسک

140,000 تومان
چگونه می‌توان یک مترسک را توصیف کرد ؟ مثل این است که بخواهی فقط با چند کلمه همه جهان را یکجا بیان کنی . کسانی هستند که از موش می‌ترسند . بعضی‌ها هم از دزدها و بعضی هم از اشباح وحشت دارند . خیلی‌ها هم هستند که می‌ترسند و خودشان هم نمی‌دانند که از چه چیزی می‌ترسند . ولی من شخصاً دیگر از چیزی واهمه ندارم . گرچه در این خانه روستایی در میان مزرعه تنها هستم و بیرون هم سرما بیداد می‌کند . معمولاً صدای خروش دریا را با وجودی که از ما دور است می‌شنویم ولی امشب صدای باد و دریا به هم آمیخته و خروش آنها یکصدا شده است . « مترسک آرام بود . با لحنی رسمی صحبت می‌کرد . پدرم نگاهش را روی من چرخاند و گفت : من اصلاً خوشم نمی‌آید که ولگردها پا به این جا بگذارند . او را از کجا آورده‌ای ؟ » « بهمن فرزانه » مترجم نام آشنای کتاب ماندگار « صد سال تنهایی » اثر جاویدان گابریل گارسیا مارکز نویسنده کلمبیایی این بار به سراغ مترسکی گمنام و عاشق رفته است . فرزانه در انتخاب کتاب برای ترجمه دقت زیادی دارد چرا که ذائقه خواننده ایرانی را به خوبی می‌شناسد . او مترجم آثار نویسندگان بزرگی چون گراتزیا دلددا ، آلبا دسس پدس ، لوئیجی کاپوآنا ، و . . . است . رمان « عاشق مترسک » در ٢٤٨ صفحه راهی بازار نشر شده است .

نکسوس‌ (تصلیب گْلگون)

65,000 تومان
حیرت‌انگیز. کتاب‌ چنان‌ شکوه‌ جنجال‌برانگیزی‌ دارد که‌ فقط‌ از ذهن‌ هنرمندی‌ نابغه‌ می‌تراود. دیلی‌ تلگراف‌   شادی‌، خشم‌، سحر و هول‌انگیزی‌ در آثار میلر نهایت‌ آفرینش‌ خود را تجربه‌ می‌کنند. میلر خواننده‌ را اسیر آثار خود می‌کند. اکسفورد میل‌     اوج‌ ادبیات‌ آمریکا در آنچه‌ میلر آفریده‌ است‌ تجلی‌ می‌یابد. لارنس‌ دارل‌   «نکسوس‌» حلقه‌ی‌ پایانی‌ سه‌ گانه‌ عظیم‌ میلر است‌. اثری‌ جاودانی‌ که‌ همراه‌ با «پلکسوس‌» و «سکسوس‌» تصلیب‌ خونین‌ انسان‌ معاصر را معنا می‌کند.

بیراهه‌ای در آفتاب

2,500 تومان
به مرد نگاه کردم. دهانش تکان می خورد. گردنم را کج کردم. انگشتان لخت دخترک تکان می خورد. گل های قالی موج می خوردند و کش می آمدند. "یک، دو، سه،...." مگس سیاهی دور سرم می چرخید. من می خواندم: "خوبان پارسی گو. بخشندگان عمرند." کسی داشت نفس نفس می زد و عاطفه و عرفان نخودی می خندیدند. دهان مرد هنوز تکان می خورد. به دخترک نگاه کردم. او عاطفه بود که محکم به پدرش چسبیده بود.

مغز حرام

7,500 تومان
داستان از شبی شکل می‌گیرد که امیر میهمان خانه شرمین است. تا خرخره خورده بودند و چند نخی هم گل زده بودند. تلوتلو می‌خوردند و می‌خندیدند. شرمین گفت: «وقت دوئل است.» شرمین امیر را به مبارزه می‌طلبد. کمی بعد چشم در چشم با فاصله کم و دو اسلحه پُر روبه‌روی هم ایستاده بودند. آماده؟ سه... دو... یک... آتش! حالا امیر که آرزوی نویسندگی در سرش بود و با همین آرزو از مشهد راهی تهران شده بود باید فرار می‌کرد. ٤٨ ساعت آواره تهران شد. توهم یکی از عارضه‌های مواد مخدر است و مغز حرام به بررسی فاجعه توهم می‌پردازد. طنز نهفته در کتاب و موضوع روز بودن، کتاب را خواندنی کرده است. صالحه مرتضی‌نیا روانشناس است، به همین دلیل شخصیت‌های داستان بسیار باورپذیرند. قسمتی از کتاب: برای هزارمین بار توی خیالاتم تا دم مرگ رفته بودم و سرشکسته برگشته بودم. احساس حقارت که بالا بزند فقط می‌توانی پشت کنی به دره و راه بیفتی سمت دامنه کوه. فیلَم یاد هندوستان کرده بود. حیف امیر، حیف. با این ایده‌ها چه کارها که نمی‌توانستی بکنی. خوب نیست آدم بنشیند برای خودش دل بسوزاند اما حالا که کار از کار گذشته بد نیست کمی به حال خودت افسوس بخوری. استعدادهایت کشف که نشد هیچ، تکفیر هم شد. بعدش هم که این افتضاح... کدام استعداد؟ خودشیفتگی که شاخ و دم ندارد. دارد. تخیل من آبستن شاهکار است. فعلاً که توهمت... خفه لعنتی. این حق من نبود... نقدی بر این کتاب