من دانای کل هستم

6,000 تومان

دریکی ازاین منظره ها پدرم مرد. نگاه نکردم. عیدی مرد. رسول به من گفت . من نشنیدم .نمی شنیدم رسول را. کسی گفت تندتر. نمی دیدمش اما صداش راخوب می شنیدم. گفت:((تندتر،تندتر!.)) رسول گفت: ((صدای من رو نمی شنوی لامسب؟) گفتم: (چی) و رسول فرورفت. انگار درچاهی . بعد مادرم مرد. مونس بود اما. هرچند صدای رویا. زنم. حتی صدای مادرم .بعد من خسته شدم. می دویدم وجیغ می کشیدم. کسی نشنید. حتی خودم. حتی.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

من دانای کل هستم

نویسنده
مصطفی مستور
مترجم
——-
نوبت چاپ ١٣
تعداد صفحات ٩٦
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٥
سال چاپ اول ——
موضوع
داستان های فارسی قرن 14
نوع کاغذ ——
وزن 126 گرم
شابک
9789643114855
توضیحات تکمیلی
وزن 0.126 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “من دانای کل هستم”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

پیدایش هند نوین

65,000 تومان
آدام گاپنیک در مجله‌ی نیویورکر می‌نویسد: «جنگ و کشتار به کشور‌ها شکل می‌دهد. مرزهایشان شبکه‌ای از جای ظخم‌ها و بریدگی‌هاست. آن‌ها تاریخ خشونت آشکار بر روی زمین‌اند.» از جمله‌ی به‌خون‌آغشته‌ترین مرزها در روی زمین مرزهایی هستند که جمهوری‌های امروزی هند، پاکستان، و بنگلادش را از هم جدا می‌کنند. این سرزمین‌ها زمانی هند باستان را تشکیل می‌دادند که، به گفته‌ی لئوراستن، مؤلف، «یک کشور نبود، بلکه ملغمه‌ای از امیرنشین‌ها، آمیزه‌ای از مذهب‌ها و خرافه‌ها، مخلوطی از آیین‌ها و کیش‌ها و کاست‌هایی بود که هر از گاه  بر اثر هیجانات ناشی از تعصب و خشک‌اندیشی یکدیگر را قتل عام می‌کردند.... این سرزمین از اسطوره‌ها و خرافه‌های بی‌شمار گیج و حیران بود و از انواع بلاها و قحطی‌ها و گرسنگی چنان آسیب می‌دید که گاهی به نظر می‌رسید سرزمین مردگان است.»
سفارش:0
باقی مانده:1

ویتگنشتاین و روان‌درمانی

38,000 تومان
یکی از اهداف کتاب پیشِ رو اثبات این واقعیت است که روان‌درمانی زمانی بهترین نتیجه را خواهد داشت که درمانگر مانند آینه عمل کند و هیچ آموزه، تشخصیص و «باید» جزم‌اندیشانه‌ای نداشته باشد. آینه صرفاً هرچه را رو  به‌رویش قرار دارد منعکس می‌کند. آینه چیزی را تعیین نمی‌کند. بنابراین، درمانگر هم نباید چیزی را تعیین کند. درمانگر برای اثبات چیزی تلاش نمی‌کند، نه در پی اثبات برخورداری‌اش از تکنیک یا نظریه‌ای خاص است و نه تلاشی برای اثبات برخوردار نبودنش از آن‌ها می‌کند. وقتی بیمار ببیند آنچه می‌گوید در درمانگر همچون آینه بازتاب پیدا می‌کند، می‌تواند درمانگر را به مثابه آینه به رسمیت بشناسد. تحقق این شرایط بسیار سخت است زیرا هم درمانگر و هم بیمار صاحب نظریات، دیدگاه‌ها و تکنیک‌هایی هستند که به آن‌ها تعلق خاطر دارند و، بنابراین، طبق آن‌ها نیز عمل خواهند کرد. یکی دیگر از اهداف این کتاب آن است که نشان دهد چگونه سردرگمی درباره کارکرد واژه‌ها خیالات باطلی ایجاد می‌کند که ما را به بند می‌کشد. این موضع نه فقط برای افرادی که به دنبال کمک هستند، بلکه برای جامعه‌ای نیز که پذیرای خیال باطل است تأثیرات مخربی به همراه دارد.  

زنان فراموش شده

2,000 تومان
« زنان فراموش شده » قصه زنانی است که همراه کوچ تابستانی به ییلاق می‌آیند.زنی دراین میان ، نظاره‌گر کولی‌های کنجکاوی است که دورشدن او را به تماشا نشسته‌اند : « مادر از همان آغاز که سایه پدر را بر نوک قله کوه می‌بیند ، می‌داند جفت خود ، مرد زندگی‌اش را یافته ‌است . می‌داند مشک آب را که برداشت و به سوی او راه افتاد ، با خانواده و ایل وداع کرده است . می‌داند که اگر نتواند پدر را مجذوب خود کند راه بازگشتی ندارد . می‌داند به چشم کولی‌ها و حتی پدر و مادرش او رفته است ، متعلق به مردی است که انتخاب کرده است . حتی می‌داند اگر نتواند پدر را با خود همراه کند چه باید بکند ، کجا باید برود ، اما نمی‌داند برای اینکه بتواند میل پدر را به سوی خود بکشد چه باید انجام بدهد . » مرد که مقاومت زن در دلش نشسته است ، خم می‌شود تا گوسفندی جلو پاهایش بر زمین بگذارد و پیشکش کند ، و زن خوشحال است که با شادمانی قبیله را ترک می‌کند . او سوگند خورده است که مثل ماه به شب ، به مرد خود وفادار بماند . اما . . . کوشان ، نویسنده نام‌آشنای مهاجری است که خوانندگان قصه‌های خود را دارد . داستانهای او حسی و واقعی‌اند ، خشم طبیعت و طغیان انسانها علیه جبر زمانه ، پس‌زمینه قصه‌های اویند . کتاب « زنان فراموش شده » روایتی از این ماجراست .

چین خوردگی

11,000 تومان
کیان دهه سی‌سالگی‌اش را پشت سر می‌گذارد. در یک شرکت تهیه و مونتاژ فیلم کار می‌کند. در زندگی‌اش دست از پا خطا نکرده. ازدواج کرده و صاحب پسری به نام ماکان شده. در جریان فیلم‌برداری او از مراسم عروسی زندگی او دچار تغییر می‌شود. در قسمتی از کتاب می‌خوانیم: می‌توانستم حدس بزنم آن شب چه شبی بوده برای جفتشان. توی فیلم‌های خارجی شبیهش را زیاد دیده بودم. از آن ازدواج‌هایی که توی یک لحظه اتفاق می‌افتند. دو نفر خیره می‌شوند توی چشم‌های هم و همان موقع تصمیم می‌گیرند با هم ازدواج کنند. از این بهتر نمی‌شود. هر وقت فیلم‌های این مدلی می‌دیدم، هرچند همه‌چیز توی سه تا دیزالو اتفاق می‌افتاد، کلی کیف می‌کردم. از ساده کردن روابط خوشم می‌آمد. شاید برای همین هم بود که عروسی نگرفته بودم. دلم می‌خواست مهتاب حس و حالم را بفهمد. بفهمد که دلم می‌خواهد توی سه تا دیزالو ازدواج کنیم. دلم می‌خواست مثل ناهید و اشکان می‌زدیم به یک قهوه‌خانه فکسنی وسط جاده چالوس، بعد مردی شبیه عمومنصور به هم محرممان می‌کرد. ولی مهتاب توی باغ نبود. عروسی می‌خواست با همه تشکیلاتش... نقدی بر این کتاب

طرز تهیه امیدواری

210,000 تومان

فیونا والپی نویسنده نامداری است که کتاب­هایش به بیش از بیست زبان گوناگون ترجمه شده­اند. او در داستان­هایش که بیشتر درباره زنان قدرتمند هستند به ویژه از جنگ جهانی دوم الهام گرفته است. او در سال ٢٠٠٧ میلادی از انگلستان به فرانسه مهاجرت کرد و هفت سال در آنجا ماند. سپس به اسکاتلند بازگشت. کتاب دریای خاطرات او به فارسی ترجمه شده است. داستان طرز تهیه امیدواری، در فرانسه اتفاق می­افتد و عناصر فرهنگی و زبانی این منطقه به زیبایی در این اثر راه یافته­اند.

اِوی برای فرار از زندگی مشترکش که در حال متلاشی شدن است، کنار آمدن با غم مرگ نوزادش، فراموش کردن خاطراتش از لندن و به ویژه برای دور شدن از کریسمس به فرانسه می­گریزد تا ایام کریسمس را به دور از جشن و هیاهو، در خانه ییلاقی دوست صمیمی­اش در یک روستا سپری کند. صداها، مناظر، حال و هوای جنوب فرانسه و دوستان جدیدش به او کمک می­کنند بر غم و غصه­هایش فائق آید، راهی برای امیدواری بیابد و زندگی را از سر بگیرد.

فیونا والپی در این اثر  با تأکید بر حفظ روابط با خانواده و دوستان، می­کوشد راهی برای امید به زندگی را به خواننده نشان بدهد. او با توصیف آب و هوای زمستانی، مناظر، فرهنگ و غذاهای جنوب فرانسه تصویری زیبا را در ذهن خواننده ترسیم می­کند.

کُتلت سرد

4,000 تومان
آخرین بار که دیدمش جمع شده بودیم توی واحد من و او داشت کتلت می‌خورد ، مدام به من تعارف می‌کرد و میان حرف‌هایمان می‌پرید . گفتم : دوست ندارم . با آرد نخودچی و سیب‌زمینی آب‌پز که اصلاً دوست ندارم . شانه‌هایی استخوانی داشت و چشمانی نگران . خوشحال بود . از ته دل . هیچ وقت ندیده بودم با کسی آن طور حرف بزند . با این که پنج شش ماهی همخدمت بودیم اما تا قبل از آن شب هیچ وقت از خانواده‌اش صحبت نکرده بود . آن شب توی واحد موتوری شام خوردیم . داستانهای « کتلت سرد » مضامینی اجتماعی دارند که سال‌ها دغدغه نویسنده آن بوده است : همه سکه صدایش می‌کردند بجز عزیز که صداش می‌زد حلیمه خانم و آقا جون که خودش این اسم را روی او گذاشته بود . توی خواستگاری‌اش گفته بود : این سکه شانس منه . اما یک سال بعد با اینکه برایش بچه به دنیا آورده بود فقط او بود که صداش می‌زد ده شاهی . کتلت سرد ، آیرخ ، مایل به خاکستری ، سکه ده شاهی و . . . عناوین مجموعه داستانهایی هستند که امید پناهی‌آذر نوشته است .