من شماره سه

170,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

معرفی کتاب من، شماره سه اثر عطیه عطارزاده

عطیه عطارزاده که نویسنده ای جوان و متولد دهه ی شصت می باشد، در دومین رمان خود با نام من، شماره سه به سراغ یکی از جذاب ترین موضوعات داستان نویسی رفته و آن هم قصه ای است که در یک آسایشگاه روانی اتفاق می افتد.
قهرمان و راوی داستان به سبب جنونی که به آن دچار است، از نحوه ی توصیف و روایت خاصی برخوردار است که به خوبی خواننده را با ذهن پریشان و دنیای آشفته اش آشنا می کند.
او از طریق نقاشی و خطوط، دنیای خود را به دیگران عرضه می کند. دنیایی که غالبا در آسایشگاه شکل گرفته. فضای داستان هم در همین آسایشگاه روانی نزدیک تهران رخ می دهد و به دهه ی پنجاه شمسی و زمانی که هنوز انقلاب نشده برمی گردد.
راوی جوان و نوزده ساله ی قصه، از کودکی در این آسایشگاه بستری بوده و همانجا پرورش یافته است. بنابراین می توان گفت که فضای ذهن قهرمان با فضای آسایشگاه گره خورده و تصویری سورئال به مخاطب عرضه می دارد.
در این روایت جذاب و تکان دهنده، قهرمان داستان با شخصیت های زیادی سرو کار دارد که نقش های فرعی داستان بوده و هر کدام روایت خاص و منحصر به فردی خود را دارند. داستان هایی متنوع از رویدادهایی که زندگی هر کدام از آن ها را تغییر داده است.
وجه اتصال این افراد همان جنون و پریشانی است که سبب شده در این مکان به خصوص، گرد هم بیایند. نگارنده برای جزییات و ترتیب وقایع اهمیت خاصی قائل است اما به دلیل ارائه ی نمایشی هر چه بهتر، از یک ذهن خاص و پریشان، جملات را کوتاه و پراکنده نوشته و به این ترتیب، جزییات افکار راوی داستان به نحو احسن قابل درک است.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

من شماره سه

نویسنده
عطیه عطارزاده
مترجم
—-
نوبت چاپ 11
تعداد صفحات 192
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786220105862
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “من شماره سه”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

ماجراهای مگسی ویززز و سرمگس 12/ یک سرمگس توی سوپم افتاده!

7,000 تومان

یک سرمگس توی سوپم افتاده! _ ماجراهای مگسی ویززز و سرمگس 12

کتاب یک سرمگس توی سوپم افتاده! _ ماجراهای مگسی ویززز و سرمگس 12 اثر تد آرنولد با ترجمه مریم فیاضی توسط انتشارات هوپا در 36 صفحه به چاپ رسیده است.

تد آرنولد متولد 1949 در آمریکا است. قبل از اینکه نوشتن را شروع کند تصویرگر تبلیغات بود. همسرش کارول معلم مهدکودک بود و او را تشویق به نوشتن و تصویرگری کتاب برای کودکان کرد. بعضی از داستان‌هایش را از دو پسرش الهام گرفته. تا به حال بیشتر از 50 کتاب نوشته و تصویرگری کرده. جوایز زیادی هم برده، مثل جایزه‌ی دکتر زئوس که برای کتاب‌های «سلام سرمگس!» و «پیدات کردم سرمگس!» گرفته است.

این کتاب از مجموعه « ماجراهای مگسی ویززز و سرمگس» در میان پرفروش‌‌های نیویورک‌تایمز قرار گرفته و برای مخاطب کودک در نظر گرفته شده؛ از همین رو دارای تصاویر رنگی فراوان است. درواقع کتاب مذکور با تصاویر فراوان و متنوعش، برای کودکان بسیار جذاب و خواندنی است. «ویززز» پسربچه‌ی این داستان، دنبال یک حیوان خانگی می‌گردد.

این مجموعه دارای ۱۶ جلد است و برای کودکان سنین ۵ تا ۱۱ سال مناسب است.

تصاویر جذاب، خاص و طنزگونه این کتاب مجموعه‌ای تمام‌عیار را تشکیل داده است. کودکان و نوجوانان در این کتاب داستان‌هایی مهیج را مطالعه می‌کنند و از جهت دیگر با تقویت خلاقیت و قدرت تخیل خود می توانند داستان را با تصاویر کتاب هماهنگ کنند. طراحی فانتزی و برگه‌های روغنی کتاب موجب شده تا به سادگی آسیب نبیند و کودکان بتوانند بدون نگرانی آن را ورق زده و داستان‌هایش را دنبال کنند. مجموعه سرمگس را تد آرنولد نوشته و مریم فیاضی به فارسی روان و کودکانه ترجمه کرده است.

"فکر می‌کنی مگس‌ها حشره‌های موذی و اعصاب خرد‌کنی هستند؟ فکر می‌کنی تنها کاری که بلدند این است که ویز ویز کنند و وقتی خوابیده‌ای، موی دماغت بشوند؟ هیچ فکر می‌کردی مگس‌ها می‌توانند باهات دوست بشوند؟"

داستان بی‌پایان

40,000 تومان
"داستان بی پایان "رمان خیالی بلندی است که برای نوجوانان و جوانان گروه های سنی "د "و "ه "به فارسی ترجمه شده است .قهرمان کتاب "باستیان "پسرکی خجالتی و ترسو است که دائما مورد تمسخر همکلاسانش قرار می گیرد .
او مادر ندارد و پدرش نیز که پس از مرگ همسرش دچار افسردگی شده به او توجهی نمی کند ;از این رو، "باستیان "از پشتوانه و اعتماد به نفسی ضعیف و روح و شخصیتی متزلزل برخوردار است .او در یک روز بارانی برای فرار از دست آزار همکلاسانش به یک مغازه کتابفروشی پناه می برد و دور از چشم کتابفروش، کتابی به نام "داستان بی پایان "را می دزد و برای خواندن آن به انبار زیر شیروانی مدرسه می رود .
او چنان غرق داستان می شود که خود را به جای قهرمان آن می بیند و وارد ماجراهای خیالی پر هیجان و زیادی می گردد تا جایی که در رویا می بیند از آن همه قصه و داستان، کتابخانه بزرگی به وجود آمده که حتی تمام افراد بشر نیز نمی توانند تمام کتاب های آن را بخوانند .
بخش عمده کتاب حوادثی است که در این سفر خیالی برای "باستیان "روی می دهد . در نتیجه، افرادی که با آنها ملاقات می کند، تجربیات و راهنمایی هایی که به دست می آورد، شخصیت و روحیه او را دگرگون می سازد .
در پایان داستان، هنگامی که "باستیان "ار رویا خارج می شود و به خود می آید، دیگر از چیزی نمی ترسد و نیروی فوق العاده و اعتماد به نفسی عمیق در خود احساس می کند ;از این رو، او تصمیم می گیرد کتاب را به کتابفروشی برگرداند، اما کتاب را پیدا نمی کند .
با این حال به کتابفروشی می رود و ماجرا را برای کتابفروش تعریف می کند .مدیر کتابفروشی به خاطر این که باستیان از معدود کسانی بوده که به سرزمین رویا رفته و به "هر دو دنیا شکوفایی بخشیده "او را می بخشد و از کار او خشنود می شود .

عکاسی چیست؟

95,000 تومان

معرفی کتاب عکاسی چیست؟ اثر جیمز الکینز

«عکاسی چیست؟» نوشته‌ی جیمز الکینز کاوشی فریبنده در جوهر و معنای عکاسی است که به خوانندگان سفری عمیق در قلب این هنر مرموز ارائه می‌کند. همانطور که الکینز به شیوایی بیان می‌کند: «عکاسی چیزی بیش از یک رسانه است؛ پنجره‌ای به روح جهان است».
در این کتاب تامل برانگیز، از خوانندگان دعوت می‌شود تا به پیچیدگی‌های عکاسی بپردازند، تاریخ، تکنیک‌ها و مفاهیم فلسفی آن را با عمق و بینش آشکار کنند. ادعای عنوان مبنی بر اینکه عکاسی فراتر از چیزی است که به چشم می‌خورد، بلافاصله خواننده را مجذوب خود می‌کند و نوید کاوش عمیق‌تر در فرم هنر فراتر از نکات فنی صرف را می‌دهد.
کتاب الکینز بررسی جامعی از عکاسی به‌عنوان یک عمل خلاقانه و یک پدیده‌ی فرهنگی ارائه می‌کند و در ابعاد زیبایی‌شناختی، اجتماعی و وجودی آن بررسی می‌شود. چیزی که این کتاب را متمایز می‌کند رویکرد میان‌رشته‌ای الکینز است که از بینش‌هایی از تاریخ هنر، فلسفه و روانشناسی برای روشن‌کردن ماهیت عکاسی استفاده می‌کند.
از اولین داگرئوتیپ‌ها (نخستین روش موفق در ثبت عکس‌های دائمی و استفاده‌ی تجاری از عکاسی است.) تا تصاویر دیجیتالی امروزی، الکینز سیر تکاملی عکاسی را دنبال می‌کند و نقش آن را در شکل‌دهی به درک ما از جهان و خودمان برجسته می‌کند. زمان انتشار کتاب به ویژه در عصری که فرهنگ بصری و فناوری دیجیتال بر آن حاکم است، مرتبط است.
همانطور که الکینز اشاره می کند، «در عصری که از تصاویر اشباع شده است، درک ماهیت عکاسی مهم‌تر از همیشه است» .
در دنیایی که همه یک عکاس هستند، کتاب الکینز تأملی به موقع و روشنگرانه در مورد اهمیت رسانه در جامعه معاصر ارائه می‌دهد.
همانطور که خوانندگان در صفحات «عکاسی چیست؟» سفر می‌کنند، با تابلویی غنی از تصاویر و ایده‌هایی مواجه می‌شوند که مفاهیم متعارف عکاسی را به چالش می‌کشد. الکینز مرزهای بین عکاسی و سایر اشکال هنری مانند نقاشی و مجسمه‌سازی را بررسی می‌کند و درعین‌حال به بررسی ابعاد اخلاقی و سیاسی تصویرسازی در عصر دیجیتال می‌پردازد.
به قول خود الکینز: «عکاسی شکلی از جادو است؛ یک فرآیند کیمیاگری که نور را به ماده، حافظه را به واقعیت تبدیل می‌کند». این یادآوری قدرت عکاسی برای ثبت لحظات زودگذر و حفظ آن‌ها برای آیندگان است.
برای هر‌کسی که علاقه‌مند به کشف رازهای این هنر متحول کننده است، «عکاسی چیست؟» سفری فریبنده و روشنگر به قلب فرهنگ بصری ارائه می‌دهد.
سفارش:0
باقی مانده:1

عصب کشي

29,000 تومان

بخشی از کتاب عصب‌کشی

جمشید بلند شد رفت تلفنو جواب داد و برگشت اتاق. تا اومد اتاق روشو کرد طرف اصغر و گفت «پاشو که بلیتت برده، اونم چه بردنی!» محسن گفت «چی شده؟» جمشید گفت «فکر می‌کنی کی بود؟» محسن گفت «چه می‌دونم.» جمشید گفت «سرکار خانوم مهشید عباسی.» محسن گفت «این دیگه کیه؟» کار خدا رو می‌بینی؟ دختره عاشق اصغر شده بود! اصلا باورت می‌شه؟ ولی خب، آدمیزاده دیگه. طفلک این مهشیده از اون دخترهای ساده و عاطفیِ دوآتیشه بود، ولی خب از پسرها وحشت داشت. این‌قدر بابا ننه‌ش که هر دوشون مهندس بودن،‌ درِ گوشش از پسرها بد گفته بودن که دختره پاک جماعتِ مذکرو از زندگیش گذاشته بود کنار.‌ فقط هم حرف‌های بابا ننه‌ش نبود ها؛ یه عادتی که باباش داشت این بود که هر روز روزنامه می‌خرید می‌آورد خونه و می‌ذاشت مهشیدم بخونه. این بدبخت هم همه‌ش می‌رفت سراغ صفحهٔ حوادث. صفحهٔ حوادث روزنامه‌ها هم که دیدی، پُره از تجاوز و قتل دخترها به دست مردها و خیانت پسرها به دخترها و این‌طور چیزها. مهشید هم اینا رو می‌خوند و تنش می‌لرزید و از هر چی پسر بود فرار می‌کرد. خوشگل هم بود ها! اصلا یه چیزی بود که نگو! ولی هیچ پسری نمی‌تونست به‌ش نزدیک شه.‌ اولا طوری خودشو درست می‌کرد و لباس می‌پوشید که خیلی به چشم نیاد، بعدش هم تا یه پسر به‌ش نزدیک می‌شد، انگار گرگ دیده باشه، همچی فرار می‌کرد که دستِ پسره که سهله، نگاهش هم به‌ش نمی‌رسید. این‌قدر بدبین بود که حتا پسرعمه، پسرخاله، پسردایی و پسرعمو هم نمی‌تونستن باهاش حرف بزنن.

چهار چهارشنبه و یک کلاه‌گیس

10,000 تومان

معرفی کتاب چهار چهارشنبه و یک کلاه گیس

مجموعه‌ای از 11 داستان کوتاه به قلم بهاره رهنما، بازیگر سینما و تلویزیون! داستان‌های کتاب چهار چهارشنبه و یک کلاه گیس عمدتاً فضایی زنانه دارند و بین سال‌های دهه‌ی هفتاد و هشتاد شمسی تألیف شده‌اند و در این مجموعه گرد آمده‌اند.

درباره‌ی کتاب چهار چهارشنبه و یک کلاه گیس:

زنی که فال می‌گیرد در موقعیت هولناکی قرار دارد، دختری از مادرش می‌گوید و از خانواده‌ای که اخلاقی خاص دارند، پسری از احساساتش نسبت به پدر و مادرش پرده برمی‌دارد، پیشخدمت رستورانی از دختری می‌گوید که هر روز به رستورانش می‌رود، و این‌ها و بیشتر از این‌ها داستان‌های کتاب چهار چهارشنبه و یک کلاه گیس را تشکیل می‌دهند. بهاره رهنما در 11 داستان این مجموعه که عموماً حال‌وهوایی زنانه دارند و راوی آن‌ها اول‌شخص است، از انسان‌هایی می‌گوید که هر کدام در جهان کوچک خود دغدغه‌ای دارند و درگیر دل‌مشغولی‌های بی‌پایان خود هستند. داستان‌های کوتاه کتاب چهار چهارشنبه و یک کلاه گیس با اینکه هر یک در فضایی متفاوت می‌گذرند، نقطه‌ی اشتراکی دارند که آن‌ها را تبدیل به مجموعه‌ای خواندنی می‌کند که مخاطب را با خود همراه می‌کند و احساساتی مشابه هر یک از شخصیت‌ها را در او برمی‌انگیزد.

کتاب چهار چهارشنبه و یک کلاه گیس برای چه کسانی مناسب است؟

اگر علاقه دارید مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه را به قلم یکی از بازیگران ایرانی بخوانید، کتاب حاضر مناسب شماست.

با بهاره رهنما بیشتر آشنا شویم:

نویسنده‌ی کتاب حاضر شهرتش را مرهون کار در عرصه‌ی سینما و تلویزیون است. بهاره رهنما که بیشتر به‌خاطر بازیگری شناخته می‌شود، چندین کتاب شعر و داستان نیز منتشر کرده که از جمله‌ی آن‌ها می‌توان به «زن باران»، «مالیخولیای محبوب من» و «پای به جاده زدن» اشاره کرد.

در بخشی از کتاب چهار چهارشنبه و یک کلاه گیس می‌خوانیم:

چشم‌هایت برق می‌زند، اما به ‌روی خودت نمی‌آوری، وسایلت را جمع می‌کنی و مانتویت را به تن می‌کشی، خودت را از تک‌وتا نمی‌اندازی و می‌گویی: «آره، برم بچه‌م الان می‌آد خونه، تا من نباشم غذای درست و حسابی نمی‌خوره.» طبق معمول وسط زمین و هوا می‌گویی: «خداحافظ»، و توی راه‌پله داد می‌زنی: «بهت زنگ می‌زنم.» به دویدنت که هنوز دخترانه است سمت ماشینِ سعید نگاه می‌کنم. جمله‌ی سعید هنوز توی گوشم است: «تا آخر دنیا عاشقتم، بگو خانوم‌کوچولوی دیوونه‌ی من بیاد پایین.» سرم گیج می‌رود و می‌خواهم همه‌ی وجودم را عُق بزنم. سعید دارد در ماشین را برای تو باز می‌کند. با موهای کوتاهش شبیه سعید سال‌های دبیرستان شده. تو به او لبخند می‌زنی، یاد خوابم می‌افتم؛ من و تو و سعید و یک بی‌بی گشنیز گنده‌ی مقوایی بدقواره... ترشی مایع معده‌ دهانم را پر می‌کند. می‌دوم سمت دست‌شویی. پشت صدای شیر آب و عق‌ زدنم، صدای صاحب‌خانه‌ام را می‌شنوم که غر می‌زند باز اجاره‌ی خانه‌ام عقب افتاده!

فهرست مطالب کتاب

تو خفه می‌شی یا من؟ گروه اکثریت تصمیم مثل همیشه ماما عاشق لاک قرمز بود اسب شمس‌العماره بَزَک زانتیای سیاه روبه‌رو چهار چهارشنبه و یک کلاه‌گیس
 
سفارش:0
باقی مانده:1

زمستان بلاتکليف ما

5,500 تومان

«زمستان بلاتکلیف ما» به روایت محمدعلی سپانلو از راه رسید

«زمستان بلا تکلیف ما» عنوان آخرین مجموعه شعر محمدعلی سپانلوست که به تازگی از سوی نشر چشمه منتشر شده است. شاعر در این مجموعه نیز مانند «پاییز در بزرگراه» عنوانی را از لابه‌لای شعرهایش در شعری با عنوان «عبور از زمستان» انتخاب کرده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) محمدعلی سپانلو  پیش از این در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب درباره این اثر توضیح داده بود: «شعرهای این کتاب بازگوکننده حالات شخصی‌ام در زمان بیماری است، اما در عین حال مانند همه شعرهای دیگرم وجوه مشترکی هم برای مخاطبان و دیگران دارد. از سویی هر شعر تمثیلی است که می‌تواند حکایت شخص و انسان نیز باشد.» در شعرهای «زمستان بلا تکلیف ما» معشوق طلایی همان پاییز است و برف گرم و خاکستر بر بستر شاعر می‌ریزد. در واقع سپانلو با مهارتی سنجیده به توصیف روحیاتش در چند سال اخیر پرداخته و به قول خودش در صدد است تا بوسه سرخ را برگرداند. او در شعر «عبور از زمستان» می‌نویسد: «امشب اگر ببارد خاک روی میز و حافظه و قلم و بوسه سرخ را برگرداند از لبی که حضور ندارد دیگر بالکن نیست، و زن گم شده نمی‌دانم آن سوی چند سالی است!» سپانلو شاعری که رنگ‌بازی پاییز را به تصویر می‌کشد در این مجموعه صریح می‌گوید که معشوق طلایی او پاییز است: «گل کرده در اتاق کناری معشوقه طلایی، پاییز» و در بخش دوم همین شعر نیز می‌نویسد: «او عشق می‌دهد به خیال من در رختخواب‌های فرادست بی‌خواب مانده‌اند حریفان تا رمز ارتباط میان دو خوابگاه را بشناسند.» سپانلو پیشترها نیز در شعرهای دیگرش ثابت کرده که شیفته پاییز و رنگ‌هایش است: «پاییز در بزرگراه با رنگ‌های نقره عروسی کرد با پولک طلایی‌شان نارون‌ها داماد فصل می‌سازند از تو بالا بگیر سرت را هم سطح شعله‌ها تا هیچ کس نتواند به گیسوانت چنگ بزند.» و این شعری است که شاعر با شاملو تقدیم کرده است.