من و تو

12,500 تومان

در بخشی از کتاب من و تو می‌خوانیم

با بازوهایی حلقه‌زده دور چوب‌اسکی‌ها ساک کفش‌ها در دست و کوله‌پشتی به دوش، مادر را دیدم که دور می‌زد. با او خداحافظی و صبر کردم تا بی‌ام‌و روی پُل ناپدید شود.

مستقیم به سمت خیابان ماتزینی رفتم. ساختمان رای را رد کردم. در پنجاه‌قدمی خیابان لانا سرعتم را کم کردم.

قلبم به‌شدت می‌زد. دهانم تلخ بود؛ انگار یک رشته مس لیس زده باشم. آن‌همه بار جلوِ حرکتم را می‌گرفت و درون کاپشنم مثل سونا شده بود. وقتی به تقاطع رسیدم، سرم را به گوشه‌ی دیگر چرخاندم.

آن انتها، رو‌به‌روی کلیسایی مدرن، یک مرسدس شاسی‌بلند بود. السیا رونکانتو، مادرش، سومرو و اسکار توماسی را دیدم که داشتند چمدان‌ها را در صندوق‌عقب جا می‌دادند.

یک ولوو با یک جفت چوب‌اسکی روی سقفش کنار شاسی‌بلند ایستاد و ربکاردو دوبوسز از آن خارج شد و از کنار بقیه گذشت. کمی بعد پدر دوبوسز هم خارج شد.

خودم را عقب کشیدم، رو‌به‌روی دیوار. به چوب‌اسکی‌ها تکیه دادم و کاپشنم را باز کردم. مادر السیا و پدر دوبوسز داشتند چوب‌اسکی‌ها را روی سقف مرسدس محکم می‌کردند.

السیا و اسکار توماسی با موبایل حرف می‌زدند. سومرو می‌پرید و ادای مشت زدن به دوبوسز را درمی‌آورد. مدتی طول کشید تا آماده شوند.

مادر السیا از دست بچه‌هایی که کمک نمی‌کردند، عصبانی بود. سومرو روی سقف ماشین پرید تا چوب‌اسکی‌ها را بررسی کند و سرانجام راه افتادند.

در طول مسیر در تراموا با آن چوب‌ها و کفش‌های اسکی، فشرده میان کارمندان کت‌و‌شلواری، ‌مادران و بچه‌هایی که به مدرسه می‌رفتند، احساس حماقت می‌کردم. می‌شد چشم‌هایم را ببندم و خیال کنم در تله‌کابینم.

بین السیا، اسکار توماسی، دوبوسز و سومری. می‌توانستم بوی کره‌ی کاکائو را از میان کرم‌های برنز‌کننده بشنوم. می‌خندیدیم و با هُل دادنِ همدیگر از کابین بیرون می‌آمدیم.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

من و تو

نویسنده
 نیکولو آمانیتی
مترجم
—-
نوبت چاپ 2
تعداد صفحات 103
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1395
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 130 گرم
شابک
9786002296894
توضیحات تکمیلی
وزن 0.130 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “من و تو”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

قرائت عربی (۲)

85,000 تومان
متون نظم و نثر فارسی سرشار آیات قرآن، احادیث نبوی، اصطلاحات و تعبیرات اسلامی به زبان عربی و اشعار و امثال و جملات عربی است؛ به گونه‌ای که درک و فهم درست متون فارسی بدون فهم آنها ناممکن است.کتاب «قرائت عربی (2)» بر بنیاد نیاز دانشجویان به فراگیری درست قرائت زبان عربی تألیف شده است. متون این کتاب از مصادر درجه اول زبان عربی چون نهج‌البلاغه و از متونی که با متون ادب فارسی، تاریخ و فرهنگ ایران و اسلام پیوند دارند، برگزیده شده است.در پایان هر درس، تمریناتی آورده شده و گاهی نمونه‌هایی از متنهای ترجمه شده از عربی به فارسی درج گردیده است تا دانشجویان در قرائت و ترجمه متون عربی و نیز قواعد صرف و نحو ورزیده‌تر گردند. فهرست: پیشگفتار الدرس الأوّل الدرس الثانی الدرس الثالث الدرس الرابع الدرس الخامِس الدرس السّادس الدرس السّابع الدرس الثّامِن الدرس التّاسع الدرس العاشِر الدرس الحادیَ عَشَرَ الدرس الثّانِیَ عَشَرَ الدرس الثّالثَ عَشَرَ الدرس الرّابعَ عَشَرَ الدرس الخامِس عَشَرَ الدرس السادس عَشَرَ الدرس السّابعَ عَشَرَ الدرس الثّمانِی عَشَرَ الدرس التّاسِعَ عَشَرَ الدرس العشرین فهرس المصادر و المراجع

کتاب به سوی جامعه ای عقلانی

40,000 تومان
معرفی کتاب به سوی جامعه ای عقلانی همواره این پرسش پیش روی ما بوده که نظام سرمایه‌داری با این حجم مشکل عدیده‌ای که برای مردم سرتاسر جهان به وجود آورده و با حرکت بی‌وقفه‌اش در راستای گسترش نابرابری در جهان، نابودی محیط زیست و ... چه‌گونه توانسته دوام بیاورد و پایه‌هایش را این‌چنین محکم کند که در اذهان عموم مردم غیرقابل تغییر می‌نماید. سلطه‌ی این نظام پس از جنگ جهانی دوم روز به روز بیشتر و بیشتر و پس از فروپاشی بلوک شرق سیطره‌اش تمام و کمال شد، به‌گونه‌ای که در قرن بیست‌ویکم جز کره‌ی شمالی و شاید کوبا و ونزوئلا، هیچ کشوری وجود ندارد که بخشی از این نظام نباشد. برای رصد کردن این پرسش و پاسخ‌هایی که به درستی همه‌ی جوانب را در نظر بگیرد، کتاب « به سوی جامعه‌ای عقلانی» یورگن هابرماس، منبع بسیار درخوری‌ست. هابرماس در مقام یکی از قله‌های نظریه‌ی انتقادی‌ که قرن بیست و بیست‌ویک را درک کرده و تحولات گونه‌گون جهان را دیده و درباره‌شان نوشته است، در مجموعه مقالات گردآمده در کتاب به سوی جامعه‌ای عقلانی، همه‌ی حفظ ثبات و دوام سرمایه‌داری را نه به دلیل دستاوردهایش در رفع تبعیض و نابرابری، بلکه در شگردهای ویژه‌ای می‌داند که این نظام با تغییر محل منازعات فیصله‌بخش، فرم سیستماتیک تولید دانش را به گونه‌ای تغییر داده که مشروعیت خودش از نتایج انبوه پروژه‌ها و مراکز پژوهشی حاصل می‌شود! هابرماس با پرابلماتیک کردن این ماجرا، پرسش‌ها و طرح بحث‌هایی را پیش روی دانشجویان و محققان گذاشته و با دعوت از آن‌ها، بازخوانی و پرسشگری در خصوص ساختاری که با سیاست‌زدایی از توده‌ها، دانشگاهیان و متخصصان، برای خودش مشروعیت دائمی خریده را، از نو برپا کرده است.

کتاب دولت احیاگر

60,000 تومان
معرفی کتاب دولت احیاگر شورشی که در سال۱۹۸۱ در محله ی منکت در حوه ی شهر لیون در فرانسه آغاز شد و برای چند روز این شهر را به صحنه ی یک جنگ داخلی تمام عیار تبدیل نمود، مضمون توسعه را دچار بحران کرد و کارکرد دولت را در پیشگیری از وقوع تعارض های اجتماعی زیر سوال برد.دولت مدرن با اعتراضات شهری و شهروندی بیگانه نبود. هم تاسیس این دولت پیامد اعتراضات و مطالبات شهرنشینان بود و هم ثباتش در شکل جمهوری ، مدیون اعتراضات شهروندان علیه خطرات نهادینه ی تولید به شیوه ی صنعتی، اما این شورشیان جدید نه مطالبه ی مشخصی داشتند، نه سازماندهی و نه سخنگو. نه کسب قدرت سیاسی دغدغه شان بود و نه آرمانی را نمایندگی می کردند. عصبانیت این جوانان ناشی از طرد شدگی بود. جوانانی که مسکن برایشان زندان، مدرسه محبس، پلیس تهدید و عدالت در حکم وهم بود.

جزیره درختان گمشده

179,000 تومان

معرفی کتاب جزیره درختان گمشده

یک درخت انجیر شاهد ملاقات‌های عاشقانه‌ی دو نوجوان است، پسری مسیحی و دختری مسلمان که مخفیانه اوقاتی را با هم سپری می‌کنند. اما جنگ آغاز می‌شود و همه‌چیز دگرگون می‌شود. الیف شافاک در کتاب جزیره درختان گمشده از تعلق، هویت و عشق سخن می‌گوید.

درباره‌ی کتاب جزیره درختان گمشده:

قبرسِ پسااستعمار است و دو نوجوان که دل به‌هم سپرده‌اند. کتاب جزیره‌ی درختان گمشده (The Island of Missing Trees) درباره‌ی پسری یونانی و مسیحی و دختری تُرک و مسلمان است که در حضور یک درخت انجیر همدیگر را مخفیانه ملاقات می‌کنند، اما جنگ درمی‌گیرد و آن‌ها مجبور به پرداخت بهای احساسی سنگینی می‌شوند؛ تا سال‌ها بعد، تنها چیزی که از عشق آن‌ها باقی می‌ماند همان تک‌درخت است. الیف شافاک (Elif Shafak) در این کتاب، به‌طرزی هنرمندانه، زیبایی و خشونت را در کنار هم قرار می‌دهد. رمان جزیره‌ی درختان گمشده در زمان و مکان به جلو و عقب می‌رود و به سه روایت تقسیم می‌شود. بخشی از روایت را همان درخت انجیر برایمان تعریف می‌کند، درختی که تمام این سال‌ها شاهد بی‌طرف وقایع بوده است، قسمتی از داستان هم در اواخر دهه‌ی 2010 در لندن می‌گذرد که از زبان راوی دانای کل نقل می‌شود. راوی سوم شخص دیگری نیز اتفاقات سال 1974 قبرس را روایت می‌کند. جزیره‌ی درختان گمشده، که بسیاری آن را بهترین اثر شافاک می‌دانند، داستانی جادویی و جذاب درباره‌ی عشق، تاریخ و طبیعت است و پرسش‌های مهمی را در مورد از دست دادن خانه و کنار آمدن با شرایط و رازها مطرح می‌کند. «مهاجران با گذشته‌شان چه می‌کنند و فرزندانشان چگونه تحت تأثیر درد آن‌ها قرار می‌گیرند؟» این پرسشی است که در خلال این رمان بارها ما را به فکر فرو می‌برد.

افتخارات کتاب جزیره درختان گمشده:

- کتاب منتخب باشگاه کتابخوانی ریز - از کتاب‌های منتخب در حوزه‌ی داستان و ادبیات به انتخاب آمازون - از کتاب‌های منتخب برای جایزه‌ی کوستا نول سال 2021

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

شخصیت معاصر … فیدل کاسترو

32,000 تومان
(رهبر کمونیست کوبا) سال ١٩٥٩ در هاوانا پایتخت کوبا ، صدها هزار نفر از طرفداران فیدل کاسترو در انتظار شنیدن سخنان او بودند. یک هفته قبل در نخستین روز سال نو ، قوای چریکی کاسترو پس از در هم شکستن مقاومت ارتش کوبا و سقوط دیکتاتور آن، باتیستا، کنترل کوبا را در دست گرفته بودند و حکومت دراز مدت کاسترو بر کوبا آغاز شده بود. کوبایی‌ها آماده پذیرفتن رهبری جدید بودند. آنها پس از سال‌ها حکومت استبدادی در انتظار دموکراسی و اصلاحاتی بودند که فیدل کاسترو وعده می‌داد. فیدل حتی زمانی که کودک بود طالب فرماندهی بود نه فرمانبری. او در سال ١٩٢٦ در مزرعه بزرگ خانواده‌اش به دنیا آمد . او زندگی در فضای باز مزرعه خانواده را دوست داشت و وقتی پنج ساله شد والدینش او را به سانتیاگو در شرق کوبا فرستادند تا با پدر و مادر تعمیدی‌اش که قرار بود به او آموزش دهند ، زندگی کند .کتاب فیدل کاسترو به زندگی رهبر ٨٤ ساله کوبا می‌پردازد و حوادث مهمی را که او نقش عمده‌ای در آن داشته برای خوانندگان شرح می‌دهد.