من و ساز و کارهای دفاعی

155,000 تومان

این کتاب به یک مشکل خاص می پردازد و آن راه ها و ابزارهایی است که من به وسیله آنها ناراحتی و اضطراب را دفع می کند و بر رفتارهای تکانشی، تأثیرات و تمایلات غریزی کنترل می کند. این کمک بزرگی به روانشناسی روانکاوی است.
آنا فروید کوچکترین فرزند از شش فرزند زیگموند فروید است و تنها کسی که در 3 دسامبر 1895 در وین به دنیا آمد. او با شروع زندگی حرفه ای خود به عنوان معلم مدرسه، به عضویت انجمن روانکاوی وین درآمد. در سال 1922. او علاقه مادام العمر به آموزش را حفظ کرد و مشارکت های گسترده او در این زمینه با مشارکت های همه جانبه حقوق خانواده، اطفال، و همچنین روانشناسی روانکاوی، عادی و غیرعادی مطابقت داشت. کار او در وین با اشغال نازی ها به پایان رسید و او در سال 1938 با والدینش پناهگاهی در لندن پیدا کرد. پدرش در سال بعد درگذشت، اما آنا فروید سنتی را که در کار خود به عنوان عضوی از بریتانیا آغاز کرد، حفظ کرد. خدمات او به روانکاوی با اعطای جایزه CBE در سال 1967 و تعداد زیادی دکترای افتخاری در دو سوی اقیانوس اطلس، از جمله به عنوان ژست جبران، دکترای افتخاری از دانشگاه وین به رسمیت شناخته شد. او در 9 اکتبر 1982 درگذشت.

فقط 2 عدد در انبار موجود است

توضیحات

من و ساز و کارهای دفاعی

نویسنده آنا فروید
مترجم محمد علی خواه
نوبت چاپ 9
تعداد صفحات 192
قطع و نوع جلد رقعی شومیز
سال انتشار 1402
شابک 9789643057442
توضیحات تکمیلی
وزن 0.22 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “من و ساز و کارهای دفاعی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

نوشته های پراکنده

290,000 تومان
کتاب شامل سه بخش کلی است که در آن به ترتیب مقاله ها و نوشتارهای مطبوعاتی و برخی دیگر از نوشته های احمدی در سه موضوع کلی «فلسفه»، «تاریخ و سیاست» و «هنر» است.

سرچشمه‌های فرم معماری، تاریخ انتقادی تئوری طراحی

520,000 تومان

معرفی کتاب سرچشمه های فرم معماری اثر مارک گلرنتر

کتاب « سرچشمه های فرم معماری» "تاریخ انتقادی تئوری طراحی" نوشته مارک گلرنتر توسط نشر چشمه منتشر شده است. «سرچشمه های فرم معماری» تاریخ انتقادی نظریه معماری غرب را از دنیای باستان تا امروز ارائه می دهد. این کتاب بر روی سوال اصلی تئوری طراحی تمرکز می کند:
معمار چگونه فرم معماری را ایجاد می کند؟ نظریه پردازان لزوما به این سوال اساسی می پردازند تا تعدادی از مسائل گیج کننده از جمله خاستگاه سبک، تداوم سنت و نقش نابغه را توضیح دهند.
این کتاب تئوری های اصلی طراحی را در هشت دوره زمانی توصیف می کند. گلرنتر رابطه مهمی بین نظریه‌های طراحی و نظریه‌های دانش شناسایی می‌کند و بنابراین مفاهیم معرفت‌شناختی غالب هر دوره را توضیح و تحلیل می‌کند.
نظریه پردازان معاصر آموزش نیز مورد بررسی قرار می گیرند، زیرا بسیاری از نظریه پردازان از ویترویوس تا گروپیوس، احکامی را برای آموزش به عنوان اجزای جدایی ناپذیر ایده های خود گنجانده اند.
سفارش:0
باقی مانده:1

گروه (1+5) 1 (جشن تولد پر دردسر)

28,000 تومان
توضیح کتاب: این مجموعه را فرهاد حسن زاده نوشته است؛ نویسنده ای که دوستش دارید. همه می دانند که 1+5 می شود 6 اما اینجا این طور نیست. اینجا 5+1 مساوی است با طوفان، ولوله، زلزله، قلقله، هلهله و فلفله و صد تا چیز دیگر... جشن تولد گرفتن یکی از کارهای خوب دنیاست. اما مهمان ها نباید آن قدر زیاد باشند که روی سر و کله ی هم وول بخورند و از در و دیوار و پرده و نرده بالا بروند. آن وقت نه چیزی گیرشان می آید بخورند، نه می توانند بازی کنند، تازه دو ساعت هم باید بایستند توی صف دستشویی. پسرها بادکنکی را کنار گوش دخترها ترکاندند و دخترها جیغ کشیدند. ته سالن چوب پرده با پرده اش ول شده بود روی سر بچه هایی که پشت مبل روی سر و کله ی هم نشسته بودند. آن طرف اسبی داشت راه می رفت. البته تابلوی نقاشی بود که افتاده بود دست بچه ها و پی تی کو پی تی کو می کرد.

یوحنا؛ پاپ مونث

690,000 تومان
بیست و هفتمین روز از ماه زمهریر سال ٨١٤ پس از میلاد مسیح ، قابله‌ای به نام « هروترود » با بورانی از برف و طوفان روبرو می‌شود . شروع داستان شرح تندبادی است که به سردی یخ از لابلای درختان لخت و سرمازده وزیدن گرفت و در تن لرزان هروترود فرو رفت و از سوراخ‌ها و وصله‌های قبای پشمی نازکش گذشت . کوره راه جنگلی پوشیده از توده‌های برف بود و او در هر گامی که بر می‌داشت تا زانو در برف فرو می‌رفت . قشری از یخ روی ابروان و پلک‌هایش نشسته بود . هروترود هر چند لحظه یک‌بار دستی به صورتش می‌کشید و برف‌ها را پاک می‌کرد تا بتواند راه را تشخیص دهد . دست‌ها و پاهایش ، با آن که چند لایه پارچه دور آنها پیچیده بود ، از شدت سرما درد می‌کرد . چند قدم آن طرف‌تر لکه سیاه و مبهمی روی برف‌ها پدیدار شد . این لکه سیاه ، لاشه کلاغ یخ‌زده‌ای بود . حتی این لاشخورهای مقاوم و جان سخت هم در آن زمستان بی‌نهایت سرد می‌مُردند . یعنی از گرسنگی می‌مردند ، چون لاشه جانوران چنان یخ می‌زد که حتی کلاغ‌ها هم نمی‌توانستند با منقارشان یخ را بشکنند و گوشتی از استخوان جدا کنند . تن قابله داستان ما از تماشای این منظره می‌لرزید و بر سرعت گام‌هایش می‌افزود . درد زایمان همسر کشیش روستا آغاز شده بود . هروترود با تلخی بسیار با خود گفت : این کوچولو هم چه وقت خوبی را برای تولد انتخاب کرده است ! فقط در همین یک ماه گذشته پنج نوزاد به دنیا آوردم که هیچ یک از آنها بیشتر از دو هفته زنده نمانده‌اند . « یوحنا ، پاپ مونث » ، داستان مهیجی از « یوهانا » است که بعدها کشیش می‌شود . این کتاب در ٨٣٢ صفحه راهی بازار نشر شده است .

و دست‌هایت بوی نور می‌دهند

20,000 تومان
و دست‌هایت بوی نور می‌دهند نویسنده مصطفی مستور مترجم نوبت چاپ 5 تعداد صفحات 48 قطع و نوع جلد جیبی

من و تو

12,500 تومان

در بخشی از کتاب من و تو می‌خوانیم

با بازوهایی حلقه‌زده دور چوب‌اسکی‌ها ساک کفش‌ها در دست و کوله‌پشتی به دوش، مادر را دیدم که دور می‌زد. با او خداحافظی و صبر کردم تا بی‌ام‌و روی پُل ناپدید شود. مستقیم به سمت خیابان ماتزینی رفتم. ساختمان رای را رد کردم. در پنجاه‌قدمی خیابان لانا سرعتم را کم کردم. قلبم به‌شدت می‌زد. دهانم تلخ بود؛ انگار یک رشته مس لیس زده باشم. آن‌همه بار جلوِ حرکتم را می‌گرفت و درون کاپشنم مثل سونا شده بود. وقتی به تقاطع رسیدم، سرم را به گوشه‌ی دیگر چرخاندم. آن انتها، رو‌به‌روی کلیسایی مدرن، یک مرسدس شاسی‌بلند بود. السیا رونکانتو، مادرش، سومرو و اسکار توماسی را دیدم که داشتند چمدان‌ها را در صندوق‌عقب جا می‌دادند. یک ولوو با یک جفت چوب‌اسکی روی سقفش کنار شاسی‌بلند ایستاد و ربکاردو دوبوسز از آن خارج شد و از کنار بقیه گذشت. کمی بعد پدر دوبوسز هم خارج شد. خودم را عقب کشیدم، رو‌به‌روی دیوار. به چوب‌اسکی‌ها تکیه دادم و کاپشنم را باز کردم. مادر السیا و پدر دوبوسز داشتند چوب‌اسکی‌ها را روی سقف مرسدس محکم می‌کردند. السیا و اسکار توماسی با موبایل حرف می‌زدند. سومرو می‌پرید و ادای مشت زدن به دوبوسز را درمی‌آورد. مدتی طول کشید تا آماده شوند. مادر السیا از دست بچه‌هایی که کمک نمی‌کردند، عصبانی بود. سومرو روی سقف ماشین پرید تا چوب‌اسکی‌ها را بررسی کند و سرانجام راه افتادند. در طول مسیر در تراموا با آن چوب‌ها و کفش‌های اسکی، فشرده میان کارمندان کت‌و‌شلواری، ‌مادران و بچه‌هایی که به مدرسه می‌رفتند، احساس حماقت می‌کردم. می‌شد چشم‌هایم را ببندم و خیال کنم در تله‌کابینم. بین السیا، اسکار توماسی، دوبوسز و سومری. می‌توانستم بوی کره‌ی کاکائو را از میان کرم‌های برنز‌کننده بشنوم. می‌خندیدیم و با هُل دادنِ همدیگر از کابین بیرون می‌آمدیم.