موسم هجرت به شمال

52,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

در بخشی از کتاب موسم هجرت به شمال می‌خوانیم:

صدایش انگار از جهان دیگری به من می‌رسید. و شروع کرده بود به ترسیم سیمای وحشتناک مردی گرگ‌صفت که باعث خودکشی سه دختر و قتل یک زن شوهردار و همسر خویش شده بود، مردی خودخواه که همه‌ی زندگی‌اش تنها به دنبال لذت بوده است.

در اثنای این از خود به در شدن‌ها بودم که ناگاه صدای استادم، پروفسور ماکسول فوسترکین را شنیدم که سعی می‌کرد از طنابِ دار نجاتم دهد، فریاد می‌کشید «مصطفا سعیدی وجود ندارد

او توهم است. یک دروغ است. من از شما می‌خواهم که این دروغ را محکوم به قتل کنید.» اما من مثل کپه‌ی خاکستر سردشده‌ای بی‌حرکت نشسته بودم. پروفسور فوسترکین شروع به تصویر چهره‌ای از انسان نابغه‌ای کرد که شرایط او را به سوی قتل کشانده بود.

قتل در لحظه‌ی غیرت و جنون. و سپس داستانی را از من که در سن بیست و چهارسالگی به هیئت استادیار اقتصاد در دانشگاه لندن تعیین شده بودم تعریف کرده و به آن‌ها گفت «آن هموند و شیلا گرینود از آن دست دخترانی بودند که به دنبال راهی برای مرگ می‌گشتند، آن‌ها در نهایت حتا اگر با مصطفا سعید هم برخورد نمی‌کردند، خودشان را می‌کشتند. آقایان و خانم‌ها، هیئت‌منصفه، مصطفا سعید انسان شریفی بوده که فرهنگ غرب بر عقل او تأثیر گذاشته، اما در عوض قلبش را نابود کرده است.

این دو دختر را مصطفا سعید به قتل نرسانده بلکه ویروس بیماری مهلک هزارساله‌ای باعث قتل‌شان شده است.» به ذهنم رسید که بلند شوم و به آن‌ها بگویم “این ستم بر من و تلفیق امور نامربوط به همدیگر است. من آن‌ها را کشتم. من بیابان لم‌یزرعی هستم. من اتللو نیستم. من دروغم.

چرا مرا به دار نمی‌زنید تا این دروغ را ریشه‌کن کنید!» اما پروفسور فوسترکین محاکمه را به درگیری میان دو جهان تبدیل کرد، که من یکی از قربانیان آن بودم. و قطار مرا به ایستگاه ویکتوریا برد و به دنیای جین موریس رساند.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

موسم هجرت به شمال

نویسنده
 طیب صالح
مترجم
 رضا عامری
نوبت چاپ 4
تعداد صفحات 140
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1400
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9789643624613
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “موسم هجرت به شمال”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

دفترچه خاطرات جغد 1/ جشنواره‌ی بالادرختی اِوا

85,000 تومان
زندگی هوهویی اِوا بال‌قلنبه واقعاً هوهویی است. او همه‌ی همه‌چیز را برای دفترچه‌خاطراتش تعریف می‌کند. اگر می‌خواهید همه‌ی بال‌بالی‌های زندگی هوهویی‌اش را بخوانید، دفترچه‌خاطراتش را کش بروید!
این‌دفعه اوا یک نقشه‌ی عالی توی سرش دارد. او می‌خواهد یک جشنواره‌ی بهاری در مدرسه‌ی جغدی راه بیندازد. حالا اوا کلی کار دارد. فکر می‌کنید به‌تنهایی از پس این‌همه کار برمی‌آید؟ اوا جغد کوچولو یک فکر بکر دارد. او می‌خواهد در مدرسه یک جشنواره بهاره راه بیندازد که در آن کلی برنامه‌های جالب مثل شیرین‌کاری، شیرینی‌پزی، مسابقه لباس‌های خوشگل و مسابقه نقاشی برگزار شو

ساندویچ برای حیدر نعمت‌زاده

21,000 تومان

معرفی کتاب ساندویچ برای حیدر نعمت زاده اثر منصور علیمرادی

در این کتاب، اشباح ترسناک، دیو تک شاخ، جن و پری، و اسب بالدار هیچ اثری ندارند.
اما داستان دو نفر به نام‌های "علو" و "داوود" در آن آمده است که با خنده‌آور بودنشان شما را سرگرم می‌کند. این دو نف عاشق دوچرخه سواری و ساندویچ هستند، اما نه دوچرخه‌سواری می‌دانند و نه پولی برای خرید ساندویچ دارند.
زمانی که زنگ تفریح می‌زند، دوچرخه‌ی "امیرو"، بچه‌ی شرارت‌کار کلاس، به سرقت می‌رود و آنها باید داستان "ساندویچ برای حیدر نعمت‌زاده" را بخوانند تا ببینند که علو چه پدیده‌ای است. بدیهی است که این کتاب نه تنها نویسنده را می خنداند بلکه شما را نیز به خنده می‌آورد.
منصور علیمرادی، نویسنده، پژوهشگر فرهنگ و اهل جنوب کرمان است. او داستان می‌نویسد، شعر می‌گوید و در زمینه‌ی فرهنگ بومی استان کرمان تحقیق می‌کند.
آثار او شامل "شروگ ماه"، "لیکوهای رودباری"، "افسانه‌های مردمان کرانه‌های رود هلیل" و اشعار و ترانه‌های شفاهی و فرهنگ بزرگ ضرب‌المثل‌های جنوب کرمان هستند.
در این کتاب نه خبری از اشباح ترسناک و دیو تک‌شاخ هست و نه اثری از جن و پری و اسب بالدار، ولی داستان «عَلو» و «داوود» شما را از خنده روده‌بُر می‌کند.
این دو نفر عاشق دوچرخه‌سواری هستند
، همین‌طور عاشق ساندویچ. اما نه دوچرخه‌سواری بلدند، نه پولی برای خریدن ساندویچ دارند.
زنگ تفریح که می‌شود، دزدکی دوچرخه‌ی «امیرو»، بچه‌شرّ کلاس را برمی‌دارند و می‌زنند به چاک، باید «ساندویچ برای حیدر نعمت‌زاده» را بخوانید تا ببینید که علو چه پدیده‌ای است. قطعاً این کتاب همان‌قدر که نویسنده‌ی کتاب را خنداند، شما را هم می‌خنداند.
سفارش:0
باقی مانده:1

پنج‌گانه‌ی زمان 1/ چین‌خوردگی در زمان

93,000 تومان
مگ و برادر کوچکش، چارلز والاس، همچنین دوست جدیدشان، کالوین، در شهر کوچک و زیبایی زندگی می‌کنند. زندگی ساده‌ای شبیه به هر زندگی روزمره‌ی دیگر، با شادی‌ها و غصه‌های معمولی. تا اینکه سروکله‌ی غریبه‌ی بامزه‌ای پیدا می‌شود و ماجراهایی اتفاق می‌افتند که پرده از رازی مهم برمی‌دارند؛ رازی که به‌اندازه‌ی سرنوشت بشر اهمیت دارد.
بچه‌ها سفری عجیب و غریب، دور و دراز و خطرناک را آغاز می‌کنند، سفری پر از موجودات شگفت‌انگیز، گاه دوست‌داشتنی و گاه ترسناک، سفری با چین‌خوردگی‌های زمانی و در مقیاس کهکشانی. شجاعت و امیدواری توشه‌ی سفر این بچه‌های کوچک است و عشق قدرتمندترین سلاحشان در برابر پلیدی‌ها.
سفارش:0
باقی مانده:1

ماجراهای ریکی‌پرنده 2/ فیل زیرخاکی

185,000 تومان
توضیحات
کتاب «فیل زیرخاکی» دومین جلد از مجموعه‌ی «ماجراهای ریکی پرنده» است. ریکی پسر ۱۰-۱۲ ساله ای است که به نظر همکلاسی هایش کمی عجیب وغریب است. حتی مادرش هم این طور فکر می کند. او خیلی دوست دارد معروف باشد ولی در هیچ چیز مهارتی ندارد؛ نه در ریاضی، نه فوتبال، نه دوچرخه سواری نه خیلی کارهای دیگر که معمولا برای پسرها مثل آب خوردن است. ریکی فکر می کند تنها مهارتی که دارد پخمه بودن است. او حتی از ظاهر خود هم راضی نیست. او یک راز دارد او می تواند مانند پرندگان پرواز کند. او این توانایی را از پدرش به ارث برده است. اما مشکل اینجاست که اگر کسی حتی پرنده یا گربه ای او را در حال پرواز ببیند سقوط می کند. این یعنی این که نمی تواند این مهارت فوق العاده اش را به نمایش بگذارد و به آرزویش یعنی مشهور شدن برسد و دل سامانتا، دختری را که به تازگی به همسایگی آن ها آمده است به دست آورد. اما در هر داستان از این مجموعه چهار جلدی ماجراهایی پیش می آید و موقعیت هایی به وجود می آید که ریکی ویژگی ها و استعدادهایش را کشف می کند، ویژگی هایی مانند کنجکاوی، مهربانی، باهوش بودن و … ریکی تنها وقتی می تواند پرواز کند که کسی دور و برش نباشد. اما فایده اش چیست؟او دلش می خواهد همه ی دنیا بدانند چه کاری بلد است. او دلش می خواههد مشهور باشد. حالا او نقشه ای دارد، اما اگر اشتباه کند… با خواندن دو داستان یک شعبده باز هیچ وقت داستانش را لو نمی دهد و فیل زیر خاکی احتمالا قاه قاه می خندید، به کارهای پسری که دنبال شهرت است، هم روی زمین و هم بین زمین و آسمان.
سفارش:0
باقی مانده:2

وبلاگ خون‌آشام 1/ طعم خون زیر دندان

118,000 تومان

قسمتی از متن کتاب وبلاگ خون آشام  1:

امروزروزِتولدِسیزده سالگی ام است.برای اولین بارتوی زندگی ام مامان وبابا هدیه ای بهم دادند که واقعاًدوستش دارم:آی پدِلمسی.البته هدیه ی کریسمس هم هست، امااصلاًمهم نیست. این بهترین هدیه ای است که تاحالا توی زندگی ام گرفته ام. خوبی اش این است که تقریباًهم اندازه ی گوشی موبایلم است ونمی توانم همه جابا خودم ببرمش. این طوری می توانم هروقت دلم خواست بازی کنم یا بیایم سراغ اینترنت وتو،وبلاگ جانم. همیشه فکر می کردم اگر یک روزوبلاگ داشته باشم،اسمش را می گذارم وبلاگ خون آشام  1 وبلاگم آن قدرهیجان انگیزمی شود که همه برای خواندنش سرودست می شکنند.حالا هم همین فکررامی کنم.ولی قرار نیست کسی تورا بخواند.هیچ وقت! ببین وبلاگ جان!منظورم این است که اینجافقط وفقط من وتو هستیم.تاابد!این راز بین من وتو می ماند. زندگی یک وقت هایی خیلی عجیب است.یکهو زیرورومی شود.آن هم وقتی اصلاًانتظارش رانداری!امشب برای خودم نشسته بودم و آرام چای و کیک می خوردم که مامان و بابا خراب شدند روی سرم. مامان تلویزیون را خاموش کرد. دوتایی آمدند و کنارم نشستند. بابا گفت: «باید باهات حرف بزنیم مارکوس.» خوب تا اینجایش اصلاً عجیب نبود. چون من به سخنرانی‌های طولانی حوصله سر بر واعصاب خوردکن مامان و بابا  عادت دارم. اصلاً یکی از دلایل مدرسه رفتنم فرار از همین چیزهاست. بابا گفت: ما فکر کردیم وقتشه باهات درباره … به مامان نگاه کرد. مامان سرش را آرام تکان داد. بابا گفت: «قرار درباره تغییرات شگفت انگیزی که همین زودی ها برای بدن اتفاق میوفته ، حرف بزنیم. »گفتم: «منظورتون جوش جوشی شدن صورتم و دو رگه شدن صدام دیگه ؟ » مامان یواش گفت: «تغییرات دیگه ای هم هست. »  

دور برگردان

6,000 تومان

معرفی کتاب دوربرگردان

کتاب دوربرگردان نوشته‌ی میثم کیانی، دربردارنده‌ی 10 داستان کوتاه جذاب و تأثیرگذار است که با درون مایه‌ای اجتماعی، جنگی، پلیسی و... شما را مجذوب خود می‌کند. داستان‌های «دوربرگردان» در فضاهایی کاملا شهری و اجتماعی اتفاق می‌افتد و یکی از آن‌ها هم در میدان جنگ ایران و عراق می‌گذرد. در مواقعی شما حس می‌کنید که مرز بین خیال و واقعیت در موضوعات داستان مشخص نیست. نوع روایت داستان‌های کتاب دوربرگردان یک حالت پیوستگی دارند. وقتی شروع به خواندن داستان‌های این کتاب می‌کنید، از زمان حال شروع می‌کنید و سپس اتفاقات گذشته گفته می‌شود و دوباره زمان داستان به حال پیوند می‌خورد. بعد از آن اتفاقات آینده روایت می‌شود و دوباره این چرخه دایره‌ای استمرار می‌یابد. زمینه‌ی روایات میثم کیانی داستان‌های موقعیت هستند، موقعیت‌های مکانی و یا حادثه‌ای چون جنگ و نبرد. او در نوشتن داستان‌های این کتاب، سعی کرده است فضاهای متفاوت را تجربه کند. تم و زمینه‌های معمایی، وهم، گوتیک، جنگی و... را می‌توان در این داستان‌ها مشاهده نمود. در کل، فضای داستان‌های کتاب دوربرگردان، به جز داستان «شبی خون» که تنها داستان جنگی آن است، دارای موضوعات اجتماعی می‌باشند. برای مثال داستان «نُت‌های خیس» درباره کودکان کار و آسیب‌های روحی و روانی است که این ضربه‌ها در آینده‌ی زندگیشان مشخص می‌شود. در نت‌های خیس از زمان حال شروع کرده و بعد به گذشته نگاه می‌کنید و گذشته‌ی یکی از همین بچه‌ها را می‌بینید و دوباره زمان حال او را بازبینی می‌کنید. در بخشی از کتاب دوربرگردان می‌خوانیم: سیزده گلوله و ترکش، راحت می‌تواند کار آدم را بسازد. وقتی دراز‌ به‌ دراز افتاده بود و از لای باریکِ چشم‌ها زل زده بود به کسی که سابق بر آن فرمانده‌ خطابش می‌کردند و حالا مقابل او، درست به همان حالت، می‌دیدش. دوباره به خودش این‌ها را گفت: سیزده گلوله و ترکش... و به فرمانده نگاه کرد که با او لحظه‌های آخرش را سپری می‌کرد. برای بار سوم از پایین تا بالا، حفره‌های پر از خون را یکی‌ یکی شمرد؛ سه‌تا در پاها و هفت گلوله در سینه و شکم، و با نیم‌چرخ سر به راست و چپ، جای سه زخم کاری هم در دست‌ها، در مجموع می‌شدند سیزده جای گِرد و جوشان از خون. می‌دانست تا تخلیه شدن کُلِ خون بدن کمتر از چند ثانیه فرصت دارد، ‌یک‌جا و بعد دیگر خلاص... سعی کرد آرام‌تر نفس بکشد تا خون کمتری از حفره‌ها بیرون بریزد. بین صدای انفجار‌ها و ناله‌هایی که اطرافش را پُر کرده بودند، تشخیص صدای زنی که در همان اطراف شیون می‌کرد، کار سختی نبود. جنس صدا ظریف بود و مهربان. انگار می‌شناختش. عکس صداهای دیگر. سرش را که به سمت صدا چرخاند، دوباره فرمانده را پایین پاهایش دید، کنار یک خاکریز، به او زل زده بود و داشت زیرلب چیزی زمزمه می‌کرد. می‌توانست بشنود. کلمه‌ها توی سرش بودند. انگار خودش باشد که چیزی می‌گوید. انگار لب‌های او بودند. شنیده بود در لحظه‌های آخر حواس انسان اعجاب‌انگیز عمل می‌کند، زورش زیاد می‌شود انگار. باور نمی‌کرد. خودش را آرام‌ آرام کشاند نزدیک فرمانده.