موسیقی شناسی

450,000 تومان

کتاب موسیقی شناسی (فرهنگ تحلیلی مفاهیم) نوشته بابک احمدی توسط انتشارات مرکز با موضوع هنر، موسیقی، تاریخ موسیقی به چاپ رسیده است.
موسیقی‌شناسی یکی از گفتمان‌های بینارشته‌ای است که از یک‌سو به تاریخ موسیقی، انواع آن، مبانی نظری و زندگی اجتماعی‌اش مربوط می‌شود، و از سوی دیگر مباحث مهمی را در فلسفه، زیبایی‌شناسی، روش‌شناسی، علوم طبیعی و فیزیکی به ویژه علوم انسانی، در بردارد. هدف این بینارشته کشف مبانی، قاعده‌ها و شیوه‌های مختلف آفرینش و دریافت موسیقی است. در نتیجه از صوت‌شناسی، تاریخ موسیقی، سازشناسی، فرم‌های موسیقایی، فنون آهنگ‌سازی و نوازندگی، نظریه، تحلیل و نقادی موسیقی تا هنرهای دیگر و بسیاری از شاخه‌های علوم و فلسفه را شامل می‌شود.
این کتاب، فرهنگ تحلیلی مهمترین مفاهیم موسیقی‌شناسی است. در هر مدخل آن کوشش شده تا با زبانی ساده، پیچیده‌ترین مفاهیم (هم در گستره‌ای کلی و هم در حوزه‌ی خاص موسیقی) توضیح داده شوند، و براساس دو نظام ارجاعی، ارتباط مفاهیم با هم روشن شوند. این فرهنگ به عنوان راهنمای نظری در فهم سایر گفتمان‌های بینارشته‌ای در گستره‌ی کلی هنری، برای دانش‌جویان و هنرآموزان رشته‌های غیرموسیقایی نیز مفید است.
معرفی مباحث کتاب موسیقی شناسی
آثار مرجع
آموزش موسیقی
آیین احساسات
اثر موسیقایی
اثر هنری
اجرا
اخلاق و موسیقی
ادبیات و موسیقی
ارتباط
ارزش
اسطوره انسان شناسی و موسیقی
اصالت
اقتباس
اکسپرسیونیسم
امپرسیونیسم
انسان شناسی و موسیقی

فقط 1 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9789642130702 دسته: , ,
توضیحات

موسیقی شناسی

نویسنده بابک احمدی
مترجم
نوبت چاپ ششم
تعداد صفحات 520
قطع و نوع جلد وزیری شومیز
سال انتشار 1403
شابک 9789642130702
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “موسیقی شناسی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

تاریخ طراحی گرافیک

200,000 تومان
تاریخ طراحی گرافیک نویسنده فیلیپ بی.مگز مترجم ناهید اعظم فراست، غلامحسین فتح اله نوری نوبت چاپ 10 تعداد صفحات 834

روباه‌یاب (۴۲) (نمایش‌نامه)

110,000 تومان

معرفی کتاب روباه‌یاب (۴۲)

جهان نمایش مجموعه‌ای است از متن‌هایی که برای صحنه‌ی نمایش یا درباره‌ی آن نوشته شده‌اند. انواع نمایش‌نامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایش‌نامه‌هایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متن‌های نظری در حوزه‌ی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای می‌گیرند.
همیشه به خاطر داشته باشید که کوچک‌ترین لغزشی در شخصیت شما می‌تواند شکافی باشد که روباه خودش را در آن مخفی کند، مانند آبی که در شکاف سنگی منتظر است تا یخ بزند و سنگ را از هم بپاشد.

مینا سان‌تلمو 2/ مینا سان‌تلمو و دخمه‌ی فیلم‌های سلولوئید (دستبردی تمام‌عیار به تاریخ سینما)

46,000 تومان
مینا سان‌تلمو ۲: یک داستان پلیسی جذاب که شما را با تاریخ سینما آشنا می‌کند.

مینا سان‌تلمو و تونی دپرادا، چه ترکیب شگفت‌انگیزی! چه اتفاقی می‌تواند جوان‌ترین نویسنده‌ی داستان‌های پلیسی دنیا را با یک کارگردان مشهور هالیوودی آشنا کند؟

همه‌چیز از سفر مینا به بارسلون برای حضور در فیلم‌برداری فیلم شکست‌ناپذیرها شروع شد؛ فیلمی درباره‌ی ابرقهرمان‌ها که همه منتظرش بودند. کارگردان فیلم نقشی به آگاتا، عمه‌ی مینا، پیشنهاد داده بود، نقشی که پیش از آن قرار بود همسر سابق تونی دپرادا، ایرما وپِ مشهور، آن را بازی کند، اما در صحنه‌ی فیلم‌برداری سانحه‌ای پیش آمد که نزدیک بود به قیمت جانش تمام شود؛ بنابراین آگاتا جایگزین او شد.

حالا مینا و برادرش به این حادثه مشکوک شده‌اند؛ آیا این سانحه به گنجینه‌ی فیلم‌های قدیمی تازه‌کشف‌شده و اشباحی که در این فیلم‌ها خانه کرده بودند، ارتباطی دارد؟

سفارش:0
باقی مانده:1

کتاب شب نشینی با شکوه

95,000 تومان
معرفی کتاب شب نشینی با شکوه “شب نشینی باشکوه” اثری است از “غلامحسین ساعدی” ملقب به “گوهرمراد” که مجموعه ای از داستان های کوتاه این نویسنده و نمایش نامه نویس پرآوازه ی ایرانی را در بردارد. آنچه در “شب نشینی باشکوه” با آن مواجه هستیم، یکی از نخستین تلاش های صورت گرفته در پی ریزی شیوه ای از داستان نویسی است که در آن جهان اشباح و مردگان همراه با فضایی وهم آلود ارائه شده است. آنچه “غلامحسین ساعدی” در به تصویر کشیدن آن در این مجموعه داستان، تاکید داشته، نمایی از پوچی، یکنواخت بودن، و ملال های زندگی کارمندی است که به خوبی هم از پس آن برآمده است. او در بستری از فضاسازی های وهم آلود، دغدغه ها و مشکلات اجتماعی مربوط به زندگی روزمره ی این قشر از جامعه را توصیف می کند و وحشت و اضطراب ناشی از این سبک زندگی را در خلال عملکرد و رفتار هر کدام از شخصیت ها به تصویر می کشد. این دوازده داستان خواندنی و تامل برانگیز که خط فکری مشابهی دارند عبارت اند از: «شب نشینی باشکوه»، «چتر»، «حادثه به خاطر فرزندان»، «ظهر که شد»، «مراسم معارفه»، «سرنوشت محتوم»، «استعفانامه»، «خواب های پدرم»، «مفتش»، «دایره ی درگذشتگان»، «مسخره نوانخانه» و «مجلس تودیع». زندگی کارمندی در صحنه های مختلفی در این مجموعه به توصیف کشیده شده است و یک صحنه مراسمی از تودیع کارمندان بازنشسته ی شهرداری است. صحنه ی دیگر داستان ویرانی کارمند اداره ی ثبت آمار و احوال بوده و بعدی به تعویض روسای این اداره به صورت پیاپی می پردازد. یکی از ترس کارمندی که نگران است به اختلاس متهم شود سخن می گوید و دیگری بحث و جدل های کارمندان بر سر به رخ کشیدن فرزندانشان می باشد. وجه مشترک تمام این داستان ها همانطور که مشاهده می شود، زندگی کارمندی بوده و این مساله در فضایی سرد و موقعیت هایی گریزناپذیر وصف می شود. .

هر روز پنجشنبه است

150,000 تومان
شاد بودن یک انتخاب است. بسیاری از ما وقتی صبح‌ها از خواب بلند میشویم میتوانیم انتخاب کنیم امروز چه مدل روزی را پیش رو داریم. روزی خوب یا روزی بد؟ هدف نویسنده این کتاب آن است که به خواننده بیاموزد ذهن خود را طوری برنامهریزی کند که بتواند هر روز، شادمانی را انتخاب نماید. مهم نیست چه چالشهایی پیش روی اوست یا چه شرایطی پیش می آید، مهمتر این است که این شما هستید که باید انتخاب کنید چگونه زندگی‌تان سپری شود. کاملاً به خودتان و انتخاب‌هایتان بستگی دارد و نه به شرایطتان! آبراهام لینکلن، می‌گوید: بیشتر مردم به همان اندازهای که تصمیم گرفته‌اند شاد باشند، شادند.رئیس جمهور فقید ایالات متحده، حتماً خوشحال می‌شد اگر می‌فهمید نتیجه تحقیقات نشان می‌دهد که میزان شادمانی مردم در روزهای پنجشنبه ده درصد افزایش می یابد. چرا؟ چون آخر هفته‌ها مردم هیجان زده اند، بنابراین تصمیم می گیرند شادتر باشند. آن ها در روزهای تعطیل ذهنشان را معطوف به این می‌کنند که بیشتر از زندگی‌شان لذت ببرند.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت