موش کتابخانه ۳… کشف کردن دنیا

12,000 تومان

سام موش کتابخانه است که در سورخ کوچکی روی دیوار پشت قفسه کتاب‌های مرجع کودکان زندگی می‌کند، در مجموعه ماجراهای موش کتابخانه ماجراهای جالبی برای سام اتفاق می افتد.

سام دوستی به نام «سارا» دارد که برخلاف او دوست دارد در واقعیت‌ چیزهایی را که در کتاب‌ها خوانده ببیند؛ و ماجراجویی کند. سارا سام را با خود به دنیای واقعی برده و او را با ماجراهایی جدیدی مواجه می‌کند.

موش کتابخانه، داستان یک دوستی، کشف کردن دنیا، دیدار از موزه جلدهای دیگر این مجموعه هستند که هر کدام برنده سه لاک‌پشت پرنده در مهرماه سال ٩٣ شده‌اند.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

موش کتابخانه ۳… کشف کردن دنیا

نویسنده
دنیل کرک
مترجم
محبوبه‌ نجف‌خانی‌
نوبت چاپ ٤
تعداد صفحات ٣٢
نوع جلد شومیز
قطع خشتی
سال نشر ١٣٩٩
سال چاپ اول ——
موضوع
——
نوع کاغذ تحریر
وزن ٦٠ گرم
شابک 9786006753249
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.06 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “موش کتابخانه ۳… کشف کردن دنیا”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

رمان های سه گانه شیربان جلد 1

17,000 تومان
بی‌شک نوشتن رمان و داستان برای نوجوانان با توجه به دایره لغات و سطح اطلاعات عمومی آنان، امری دشوار است. از طرفی دیگر، باید در داستانی که برای نوجوانان امروز نوشته می‌شود‌. به موضوعات مهمی از قبیل قدرت تحلیل مسائل روزانه زندگی. شناخت خود، اعتماد به نفس و.. پرداخته شود. از این رو، نوجوانان و دوست‌داران ادبیات نوجوان از خواندن داستان شیربان (3 جلدی)، نوشته زیزو کردر لذت خواهند برد؛  

ویتگنشتاین (قواعد و زبان خصوصی)

175,000 تومان
سول کريپکي، فيلسوف برجسته ي معاصر، در اين کتاب به تفصيل درباره ي تحليل ويتگنشتاين از مفهوم پيروي از قاعده بحث مي کند و خوانشي از استدلال مشهور "زبان خصوصي" را مطرح مي کند. در اين کتاب، که از زمان انتشارش در 1982 همواره آن را از جهت روشني بيان و عمق استدلال ها ستوده اند، کريپکي از جمله به شباهت هاي بحث ويتگنشتاين با استدلال هاي شکّاکانه ي بارکلي و هيوم مي پردازد. پي نوشت کتاب، نظر ويتگنشتاين درباره ي مسأله ي اذهان ديگر را بررسي مي کند. سول کريپکي به طرزي فوق العاده درباره ي استدلال محوري پژوهش هاي فلسفي ويتگنشتاين سخت انديشيده است و روايتي فوق العاده روشن و زنده از آن استدلال به دست داده است... عرضه شده به شکلي روشن و متقاعد کننده... گزارشي مثال زدني و...

دیباچه‌ای بر هنر جهان باستان

5,000 تومان
نگارنده در این کتاب با استفاده از زبانی ساده روند تحوّل آثار هنری را در دو ناحیه «بین‌النهرین» و «ایران باستان» با معرّفی برجسته‌ترین و شاخص‌ترین آثار هنری در هر ناحیه به اجمال بیان کرده است. این مطالعه از سه بخش پیش از تاریخ (دوره پارینه سنگی، میان سنگی، نوسنگی، فلزات و آهن)، بین‌النهرین (سومر، اکد، بابل و آشور) و ایران باستان (عیلام، هخامنشیان، سلوکیان، اشکانیان و ساسانیان) تشکیل شده است.

رهبران جهان باستان (2) داریوش بزرگ

4,500 تومان
روایت با ماجرای مرگ «کمبوجیه» و جانشینی «بردیا» دروغین آغاز و با چگونگی خلع وی از سلطنت و تاج‌گذاری داریوش ادامه می‌یابد. پس از آن درباره مبارزه داریوش بر علیه «سکاها»، «ساخت کتیبه بیستون»، «نحوه تکمیل کانال سوئز از رود نیل تا دریای سرخ»، «ساختن پلی از قایق در عرض تنگه بوسفور»، «شورش آریستا گوراس یونانی علیه پارسیان»، «تسخیر قبرس توسط داریوش»، «شکست پارسی‌ها در جنگ ماراتن» و... توضیح داده می‌شود. این روایت با بررسی مرگ داریوش و چگونگی سقوط امپراتوری هخامنشی پایان می‌یابد.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

من و جونور

13,000 تومان
پروستات پدربزرگ جراحی می‌شود. مامان سرش شلوغ است و نمی‌داند با ما چه کار کند. خوشبختانه همسایه‌مان لوئیزا هست. پیش او می‌خوابیم. ولی او از این فرصت استفاده می‌کند تا به ما غذاهای سالم بخوراند و لباس‌های تمیز تنمان کند! عجب کابوسی... بعد، جونور ما را توی دردسر می‌اندازد. او فکرهای بکری دارد، حتی با این‌که به اندازۀ من تجربه ندارد...