مو قرمز
250,000 تومان
در بخشی از کتاب مو قرمز میخوانیم:
در سکوت دلنشین سر غروب، اوس محمود از سویی هر چند دقیقه یک بار درِ قابلمهی روی اجاق را برمیداشت و غذای داخلش را که در حال قُل زدن بود از نظر میگذراند تا خوب بپزد و ته نگیرد و از سوی دیگر با تلویزیون کوچکش ور میرفت، بلکه تصویری بدون برفک پیدا کند. تلویزیون و منبع برقش را که یک باتری کار کردهی ماشین بود از گبزه با خودش آورده بود. دو روز اول باتری جواب نداد، برای همین روز سوم با وانت به اون گورن فرستاده شد تا تعمیر شود.
حالا باتری برق لازم را برای کار کردن تلویزیون تولید میکرد، اما تلویزیون تصویر واضح پخش نمیکرد و این قضیه بد جوری اوس محمود را دمغ کرده بود، طوری که ساعتها با آن ور میرفت تا حسابی عصبانی میشد. من را صدا میکرد و آنتنی را که خودش از مفتولهای بدون روکش و ورق حلبی ساخته بود دستم میداد و آنقدر «چپ، راست راست، بگیر بالا، بشین بشین.» میگفت تا تصویر واضح شود.
بالاخره پس از ساعتها سعی و تلاش، تصویری که بر صفحهی تلویزیون نقش میبست واضح و شفاف میشد و ما سفرهی شام را پهن میکردیم. اما هنوز مشغول خوردن نشده و درست هنگامی که زمان پخش اخبار شبانه فرا میرسید، تصویر مانند خاطرهای دور و دراز آرام آرام محو و محوتر میشد و موج برمیداشت و لرزان لرزان میرفت و میآمد و زیر انبوهی برفک گم میشد.
در این مواقع من یا اوستا نوبتی از پشت سفره بلند میشدیم و دستی به آنتن میرساندیم. ولی در نهایت بیخیال تصویر میشدیم و سر جایمان سر سفره آرام مینشستیم و به صدای گویندهی خبر بسنده میکردیم و غذایمان را میخوردیم.
فقط 1 عدد در انبار موجود است
مو قرمز
نویسنده |
ارهان پاموک
|
مترجم |
عینله غریب
|
نوبت چاپ | 10 |
تعداد صفحات | 295 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | 1402 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
ادبیات
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786002297198
|
وزن | 0.5 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
تاریخ فلسفهی راتلج (جلد دوم): از ارسطو تا آگوستین
معرفی کتاب تاریخ فلسفه از آغاز تا امروز اثر ویلیام ساهاکیان
جاودانگان
معرفی کتاب جاودانگان
کتاب جاودانگان، داستان گوتیک و ترسناک رضا جولایی، در مورد بازرسی است که برای رسیدگی به شکایات اهالی یک قصبهی دورافتاده، به آنجا فرستاده میشود. مرد که در بدو ورود، این روستا را متروک و یخزده مییابد، از روی ناچاری به قصر اشرافزادهای پناه میبرد و مجبور میشود مدتی در آنجا بماند. اما در این قصر مرموز چنان اتفافات عجیب و غیرعادیای رخ میدهد که بازرس به تردید و وحشت میافتد.دربارهی کتاب جاودانگان
ماجرای کتاب جاودانگان، نوشتهی رضا جولایی، از این قرار است که مأمور عدلیهای برای رسیدگی به شکایات اهالی یک قصبهی بسیار دور، راهی آنجا میشود. اهالی از اشرافزادهی روستایشان شکایت کردهاند و از دولت خواستهاند به داد آنها برسد. بازرس قبلی هرگز بازنگشته و هیچ خبری هم از او نیست. این مرد برای بررسی اوضاع و همینطور یافتن نشان همکارش به روستا میرود. او بهمحض آنکه از کالسکه پیاده میشود، میفهمد که هیچ جنبندهای در این قصبه نیست. هوا بهشدت سرد و برفی است. مرد مستأصل به در چندین خانه میکوبد ولی هیچکس در را به روی او نمیگشاید. بازرس متعجب میشود که اگر کسی در آنجا ساکن نیست پس چه کسی شکایت کرده است. در همین اثنا، مردی مرموز خود را به بازرس میرساند و به او میگوید که میتواند شب را در قصر اشرافزادهی روستا سر کند. این شاهزاده و خانوادهی او افرادی نجیب هستند و قصرشان هم گرم است و از او پذیرایی خواهند کرد. بازرسی از روی ناچاری با این مرد مرموز همراه میشود و به قصر میرود؛ جایی در دامنهی کوه، سرتاسر پوشیده از برف و یخ. شاهزاده به گرمی از او استقبال و پذیرایی میکند، ولی بازرس کمکم میفهمد که به جایی عادی وارد نشده. آدمهای آنجا شبیه اشباح هستند، مثل او غذا نمیخورند و در اتاقهایشان گرگ نگه میدارند. بازرس دچار واهمه میشود، اما راه برگشتی ندارد. طوفان و بوران مسیر روستا را بسته و او لاجرم باید مدتی در این قصر بماند...جناب گورکن 2/ جناب گورکن و میمون گمشده
با (بی) باکتری/ زندگی با باکتری بهتر است یا بی باکتری؟
تهران در بعدازظهر
معرفی کتاب صوتی تهران در بعد از ظهر
کتاب صوتی تهران در بعد از ظهر نوشته مصطفی مستور، مجموعهای از 6 داستان کوتاه با مضامینی اجتماعی و فلسفیست که محوریت موضوعی آنها دربارهی زنان و نقش آنها در زندگی مردان است. مصطفی مستور در هر یک از داستانهای این مجموعه در نقش یک فرد اجتماعی نمایان میشود و از زبان شخصیتهایش سخن میگوید که حرف اصلی داستان است. حال این شخصیت در قصهای یک روسپی است؛ در قصهی دیگر کودکی منگل و در داستانی نیز یک الکلی دائمالخمر. در مضمون تمام داستانها، زن، عشق و روابط انسانی نقش به سزایی دارند. حتی میتوان در لایههای پنهانیتر داستان نگاه فلسفی نویسنده به وجود خدا و جهان را نیز درک کرد. عنوانِ "تهران در بعداز ظهر"، انتخاب به جا و خردمندانهای است برای داستانهایی که نویسنده پایان معینی برای آن در نظر نگرفته و مخاطب را در آخر هر داستان سردرگم میگذارد، یک سردرگمی جذاب و گیرا. مخاطب در فضای معلق و نامعینی قرار میگیرد که برایش هم تازگی دارد و هم دلنشین است. داستان اول با عنوان "هیاهو در شیب بعد از ظهر" روایتی از چند جوان است که با یکدیگر به مسافرت میروند اما یکی از آنها خوابی میبیند و در گیجی و شاید نوعی خلسه از خوابی که دیده و تعبیر آن به سر میبرد. او از گروه جدا میشود و به دنبال عکاسی میرود. داستان دوم با عنوان "چند روایت معتبر درباره بهشت"، داستان لطیف و غمگینیست که از زبان پسر بچهای با مشکل ذهنی روایت میشود که به خواهرش ابراز محبت میکند. او به خواهرش میگوید زمانی که بمیرد حتما به بهشت میرود و در آنجا دیگر کلهاش بزرگ نیست. گونههایش زشت و نافرم نیست و لکنت زبان ندارد. او به این امید زنده است که در بهشت یک زندگی عادی و متعادل را داشته باشد مانند دیگر انسانهای عادی. منیژه خواهرش قرار است ازدواج کند و نزدیک رفتن اوست که پسرک دائم در فکر تحقق آرزوی دیرینهاش است اما خودش هم خوب میداند که آرزویش برآوردنی نیست. داستان سوم طولانیترین داستان این اثر با نام "تهران در بعد از ظهر" که عنوان کتاب نیز از آن برگرفته شده است، روایتهایی موازی از اتفاقاتی است که بعد از ظهری در شهر تهران برای هفت گروه از انسانها رخ میدهد و رابطه زنان و مردان مختلف را بازگو میکند. انسانهایی که در شلوغی و هیاهوی تهران، روزهای خود را به سختی طی میکنند، اما در نگاه بسیاری از آدمها گم شدهاند. در این داستان هیچ یک از هفت گروه از خوشی و زیبایی زندگی خود سخنی نمیگویند بلکه بازگو کنندهی مشکلات، بدبختی و سختی زندگیهایشان هستند. علاوه بر دردها و رنجها، نقطهی مشترک هر هفت داستان، پایان حیرتآور آنهاست که شخصیت اصلی هر هفت گروه با یک حالت روحی مشترک یعنی گریه در مقابل این دردها و رنجها از خود عکسالعمل نشان میدهد. داستان بعدی با عنوان "چند روایت معتبر از دوزخ"، دربارهی دختری است که کمکم از معصومیت وجودی خود دور میشود و مسیر زندگیاش تغییر میکند و تبدیل به زنی فاحشه میشود. این داستان دربرداندهی تکگویی او با خودش، درباره آخرین مشتری اوست، مشتری که حرفهایی راجع به بهشت و جهنم زده است. شیوهی روایت داستان به صورت اعترافگونه است، انگار دختر در کل داستان مجبور است همهی اتفاقات و شرح آنها را مو به مو برای شخصی روایت کند و از همان ابتدای داستان تلاش میکند خود را بیگناه جلوه بدهد، اینکه روسپیگری را خودش انتخاب نکرده است. داستان پنجم با عنوان "چند روایت معتبر درباره برزخ" درمورد پسریست که در رشته دکترای ادبیات به تحصیل میپردازد. روزی در مترو دختری به نام سوفیا را میبیند و یک دل نه صد دل عاشق او میشود. اما پس از این دیدار یک همکلاسی هم وارد داستان میشود، او در این فضای بزرخوار رها میشود. داستان به گونهای دو محوری است. محور اصلی اندیشهها، افکار و عقاید راوی داستان است و محور فرعی افکار و عقاید دوست او یعنی ناصر، که به ظاهر در تضاد با افکار راویست. داستان آخر با عنوان "چند مسئلهی ساده" نیز درباره چند مشکل و معضل اجتماعی است که مانند مسئلههای ریاضی بیان میشود و حل نشده باقی میماند و انگار حل کردن آنها به عهده مخاطب گذاشته میشود. 10 مسئله موجود در داستان 10 حقیقت موجود در اجتماع و زندگی را به تصویر میکشد. این بخش طنز تلخی با خود به همراه دارد.سگ سفید
در بخشی از کتاب سگ سفید میخوانیم
به دفتر جک رفتم اما کسی آنجا نبود. جک در استودیو مشغول نظارت بر بازی بوزینهاش بود که برای خود ستارهای بود و در فیلم بوزینهایِ رومئو و ژولیت که برای تلویزیون تهیه میشد بازی میکرد. به خانه برگشتم. همسرم به جلسهای رفته بود. جلسهی Urben Leag بود و کارش آماده کردن سیاهان بیکار شده بود، تا بتوانند باز کاری پیدا کنند. میان بیکارماندگان سیاه بیکارِ واقعی نسبتاً کم است. علت بیکاریشان این است که به آنها کار نمیدهند. همین! سندیکاهای تبهکاری همهی درها را بر آنها میبندند. لیبرالهای متعهد که علیه تبعیض نژادی مبارزه میکنند بعدازظهر در منزل یک استاد هنرهای نمایشی جلسهای داشتند و من البته از شرکت در آن خودداری کردم. به آنها توضیح داده بودم که با زحمتِ زیاد توانستهام خود را از شر ویتنام و بیافرا و کشتار سرخپوستان در آمازون و سیلهای برزیل و سرنوشت روشنفکران در شوروی خلاص کنم. آدم باید بتواند جلوِ خودش را بگیرد. در هر کار باید اندازه نگه داشت. الفانتیازیس پوست میدانید چیست؟ وقتی است که پوستتان روی بدن دیگران درد میگیرد. گفتم برای من دیگر کافی است. دیگر نمیخواهم به شیوهی امریکایی هم رنج بکشم. این را هم باید اعتراف کنم که از این آقای استادی که جلسهی همبستگی با مبارزان سیاه در خانهاش تشکیل میشد بسیار بیزار بودم. او یک phoney نمونهی کالیفرنیایی بود، یعنی یک متظاهرِ متقلب. یکی از «مترقینمایانی» که جامعهی مصرف ما را محکوم میکنند اما از شما پول قرض میگیرند تا در خریدوفروش زمین و مستغلات سودی به جیب بزنند. من از کسانی که اعتقادشان به آزادی نه حاصل تعمق در جامعه، بلکه نتیجهی شکاف پنهان روانیشان است متنفرم. اگر جوانها به بعضی پیروان فروید که میکوشند افراد را با جامعهای بیمار سازگار کنند بحق خرده میگیرند، عمل عکس، یعنی کوشش در سازگار کردن جامعه با روان بیمارِ خود هم مشکلی را حل نمیکند.محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ماکس شلر
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند.
ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.
نقدی بر این کتابدانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-باروخ اسپینوزا
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-روشنگری
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ تکنولوژی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-عشق
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ اخلاق کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-معنای زندگی
دانشنامه فلسفه استنفورد 3: شاخهها و مکتبها
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٧٣٥ |
سال نشر | ١٤٠١ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
قطع | رقعی |
وزن | ٨٩٧ |
شابک | ٦ -٣٩٠-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.