می بینم بزرگ می شم جلد 6، حشرات

25,000 تومان

این کتاب جلد ششم از مجموعه ی 6 جلدی می بینم، بزرگ می شم است که به صورت مصور رنگی در هر صفحه تصویر یک حشره را همراه با نام فارسی آن آورده است.مانند کفشدوزک، پروانه، سنجاقک، کرم خاکی و…ابعاد این کتاب 16*16 و صفحات آن گلاسه می باشد.مناسب برای گروه سنی الف

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

می بینم بزرگ می شم جلد 6

نویسنده
راضیه خوئینی
مترجم
——-
نوبت چاپ ——-
تعداد صفحات 20
نوع جلد
قطع خشتی(16×16)
سال نشر 1395
سال چاپ اول 1395
موضوع
علمی آموزشی
نوع کاغذ ——-
وزن ——-
شابک
9786002517357

 

حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
ابعاد 16 × 16 × 0.2 سانتیمتر
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “می بینم بزرگ می شم جلد 6، حشرات”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Atta.Afroozeh
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

نفائس‌العرفان

260,000 تومان
کتاب نفائس العرفان مجموعه 7 رساله عرفانی یک از مجموعه  نوشته های اقای  محیی الدین ابن عربی با ترجمه اقای سیدناصر طباطبایی, توسط انتشارات جامی به چاپ رسیده است. موضوع کتاب شامل فلسفه و عرفان, عارف و شاعر مسلمان عرب, آداب طریقت و سلوک میباشد. این کتاب برای بار اول در سال 1392 چاپ شده است. وزن این کتاب 396 گرم استو شناسه کالا 100750 هست. نوع جلد این کتاب شومیز و قطع ان رقعی هست. تعداد صفحه های این کتاب هم 344 است.

امیلی جلد 1، امیلی در نیومون

110,000 تومان
در این داستان تاثیر گذار و پر شور برای اولین بار با امیلی استار آشنا می شویم.امیلی سر زنده و پرجنب و جوش که پس از مرگ پدرش یتیم شده است و به زودی در میابد که چندان هم تنها نیست و اقوام و دوستان زیادی در مزرعه نیومون انتظارش را می کشند.جایی که پسر عمو جیمی استعداد بالقوه نوشتن را در او تقویت می کند خاله الیزابت سخت گیر قوانین حیرت انگیز بزرگ شدن را به او می آموزد و توانایی منحصر به فرد امیلی در درک وقایع پیرامونش پرده از رازی می گشاید که باعث می شود یک مرد منزوی بتواند دوباره عاشق شود.

درجست و جوی دلتورا (جلد 6) – هزار توی هیولا

50,000 تومان
رمان درجست و جوی دلتورا (جلد 6) - هزار توی هیولا، داستاني جذاب و پرهيجان درباره‌ي سرزميني است كه دست‌هايي اهريمني آن را تسخير كرده و مردمانش را به اسارت درآورده است. براي نجات اين سرزمين، دو همسفر كه هيچ شباهتي به يكديگر ندارند، جست‌وجويي مرگبار را آغاز مي‌كنند. ماجراي هر يك از اين كتاب‌هاي هشت‌گانه شرح مخاطراتي است كه آنها براي رسيدن به هدفشان‌ـ و يافتن گوهرهايي جادويي‌ـ پشت‌سر مي‌گذارند
سفارش:0
باقی مانده:1

14 قصه 14 معصوم (جلد 7) – امام محمد باقر (ع)

10,000 تومان
هر كتاب از مجموعه‌ي "14 قصه، 14 معصوم" به شرح زندگي يكي از ائمه و معصومين(ع) اختصاص دارد. ويژگي اين داستان‌ها زبان ساده‌اي است كه در آنها به كار رفته و به دليل همين سادگي بيان است كه همه‌ي آنها براي كودكان دبستاني قابل درك و جذاب شده‌اند.
سفارش:0
باقی مانده:1

نخودی ها (جلد 5) – من بلدم دست بزنم

25,000 تومان
کتاب "نخودی ها (جلد 5) - من بلدم دست بزنم" پنجمین جلد از مجموعه «نخودی ها» است که توسط شاعر گرامی، شکوه قاسم نیا، با ویژگی‌هایی خاص برای کودکان ۲ تا ۶ساله سروده شده است. این مجموعه در ۶ جلد به بازار کتاب آمده و توسط نشر قدیانی منتشر شده است. شکوه قاسم نیا با استفاده از زبانی ساده و در عین حال گیرا، و با استفاده از تصویرهای شعری زنده و ملموس، کودکان را به دنیای فانتزی و واقعیت خودش دعوت می‌کند.

آسمان هفتم

قیمت اصلی: 115,000 تومان بود.قیمت فعلی: 65,000 تومان.
کتاب آسمان هفتم، آخرین اثر نجیب محفوظ است، این کتاب که شامل دست نوشته های او می باشد، پس از مرگ وی توسط فرزندش به انتشار رسید. این کتاب شامل 236 داستان کوتاه است که با نگاهی روانکاوانه انسان را برای کشف حقایق زندگی و رمز و راز روح به تفکر وا می دارد.
در حالی که گرسنگی به من فشار می‌آورد با دوچرخه به هر طرف می‌رفتم، در جست‌وجوی رستورانی ارزان قیمت بودم که با درآمد محدود من همخوانی داشته باشد. اما همه جا بسته بود. به سمت میدان، و ساعت وسط آنکه نگاه کردم دوستم را دیدم که زیر آن ایستاده بود، با اشاره به من گفت که پیشش بروم. با دوچرخه به سمت او رفتم و وقتی متوجه موضوع شد از من خواست دوچرخه را به او بسپارم تا راحت‌تر دنبال غذا بگردم، من هم پیشنهادش را عملی کردم و در حالی که به دنبال غذاخوری می‌گشتم ضعف و گرسنگی بیشتر به من فشار می‌آورد. در یأس و ناامیدی و فشار گرسنگی به سمت رستوران«خانواده« رفتم با اینکه می‌دانستم گران است. صاحب رستوران کنار در ورودی که پرده‌ای به آن زده بودند ایستاده بود. با کنار زدن پرده مشخص شد که سالن رستوران، چیزی جز یک خرابه پر از آشغال نبود، با دلخوری پرسیدم: چه اتفاقی‌افتاده؟ مرد گفت: زود برو کبابی الشباب شاید قبل از اینکه تعطیل کند به آنجا برسی. من هم وقت تلف نکردم و با سرعت به میدان ساعت برگشتم، اما نه از دوچرخه خبری بود نه از دوستم