نان و پنیر و سبزی

17,000 تومان

می‌خواستم یخ‌ها آب نشود، اما ذره‌ذره آب می‌شد و دلهره به جانم رخنه می‌کرد. داشتم قالب یخ را از زیر گونی بیرون می‌آوردم که زنی گفت: «پسرم، دو کیلو یخ بده.» صدایش شبیه به مادرم بود. چادرش را هم مثل او گرفته بود. می‌خواستم یک بار دیگر صورت زن را ببینم، اما صدای اوستام رشته‌ی افکارم را پاره کرد. «پسر، گیجی یا عاشق؟ مشتری را راه بینداز!»

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات
نان و پنیر و سبزی
نویسنده
محمدرضا پورمحمد
مترجم
——-
نوبت چاپ ——-
تعداد صفحات 96
نوع جلد شومیز ـ ته چسب
قطع رقعی
سال انتشار 1400
سال چاپ اول 1400
موضوع
داستان
نوع کاغذ ——-
وزن گرم
شابک 9786000809508

 

حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
نظرات (0)
اطلاعات فروشنده
محصولات بیشتر