ناپلئون به جنگ داعش می رود

32,000 تومان

فقط هم از نویسنده‌ای همچون پوئرتُلاس برمی‌آید که در کنار ناپلئونِ بزرگ، ارتشی متشکل از چند مانکن، یک امام جماعت مسجد پاریس، یک رفتگر، یک پزشک و… را قرار دهد تا با «خرس موصل»، رهبر مخوف داعش روبه‌رو شوند.

نکته شگفت‌انگیزِ روایتِ پوئرتُلاس از مبارزه ناپلئون و یارانش با داعش، راه‌حلی است که ارائه می‌دهد: او معتقد است برای از بین‌بردن این مردان خونخوار، توسل به جنگ و خشونت راه چاره نیست و تنها چیزی که می‌تواند پایانی مطلق باشد بر انواع داعشی‌های زمان، تغییر شیوه تفکر تروریست‌هاست. آیا ناپلئون که حالا به شکل مردی صلح‌طلب ظهور کرده می‌تواند بدون ریختن قطره‌ای خون، غده سرطانی داعش را از بین ببرد؟

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

ناپلئون به جنگ داعش می رود

نویسنده
رومن پوئرتولاس
مترجم
ابوالفضل الله دادی
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ٤٤٨
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٦
سال چاپ اول ——
موضوع
——
نوع کاغذ بالکی
وزن ۴۳۴ گرم
شابک
9786002783721
توضیحات تکمیلی
وزن 0.434 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “ناپلئون به جنگ داعش می رود”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

از شیطان آموخت و سوزاند

13,000 تومان
عصیان، شکل‌ها و کیفیت‌های مختلفی دارد. گاه آن قدر نیرومند و علنی است که مانند فریادی در سکوت، همه را به آنی متوجه می‌کند و گاه به این شدت و نیرو نیست، اما هست، وجود دارد، دیده می‌شود، هر چند کند و ملایم. هر عصیانگر نیز ظرفیت‌های خاص خود را دارد و بنا به آن ظرفیت، عصیانش نمود پیدا می‌کند. "ولگا" شخصیت محوری رمان، عصیانگر است. عصیانگری به شیوه خود. او مطابق تربیت و خواسته خود پیش می‌رود. به نظم نادلخواه تن نمی‌دهد. بارها می‌افتد، سقوط می‌کند، اما نمی‌شکند، برمی‌خیزد، شاید نرمی و انعطاف‌ زنانگی در این نشکستن، خم شدن اما دوباره راست شدن بی‌تأثیر نباشد. نویسنده سعی بر این دارد که جانبداری احتمالی خواننده را از ولگا به عهده خود این شخصیت بگذارد و علاقه‌ای برای تهییج و علامت دادن به خواننده ندارد. "از شیطان آموخت و سوزاند" احتیاجی به این ندارد تا در انطباقش با تئوری‌ها، بررسی و تشریح شود. چرا که نویسنده طرحی درانداخته است که تئوریسین‌های ادبیات و جامعه‌شناسی باید به آن رجوع کنند. مصداق‌ها را از آن بگیرند و براساس آن تئوری‌های نو بنا نهند.

نیستی آرام

68,000 تومان
میان انسان و اندوه چه رابطه‌ای است؟ چه اتفاقی انسان را به سمت نیستی و پاک کردن خود از ذهن و حافظۀ اطرافیانش سوق می‌دهد؟ چرا و چگونه انسان در بستر زیستی خود تن به نیستی تدریجی می‌دهد؟ نیستیِ آرام رمانی است دربارۀ حزن، چیزی که با عشق می‌آید و چشم‌انداز را مه‌آلود می‌کند و با عشق می‌رود است. جستجویی طولانی است برای یافتن آرام که مدتی است به طرزی مرموز گم شده. چرا رابطۀ او با پدر سیاستمدارش این‌قدر پیچیده بود؟ چرا پدرش می‌خواست او را وجه‌المصالحۀ یک رابطۀ سیاسی قرار دهد؟ آنچه آرام در یکی از دیدارهای پدرش و از داخل اتاقکی به زبان روسی شنید چه بود که او را به سمت انتحار شخصیتش سوق داد؟ نیستیِ آرام داستانی است دربارۀ این که چگونه می‌شود انسانی را، که همۀ عکس‌هایش را، پیش از گم شدنش، از بین برده پیدا کرد؟ شاید باید شک کرد که همچو انسانی اصلاً وجود داشته. این رمان ماجرایی است غریب، پر از حدس و گمان، پر از آسیب و صدمه و پر از دیدارهای شبانه.
سفارش:1
باقی مانده:1

سامار

120,000 تومان
رمان سامار روایتگر دو داستان موازی از زندگی دو زن است. "چمان بانو" زنی سنتی در دوران حکومت پهلوی اول و «شیدا» زنی مدرن در روزگار فعلی. نقطه مشترک این دو زندگی نشأت گرفته از روایت خیانت‌های دو سویه‌ای است، معلول ناتوانی این دو زن در زایش و فرزند آوری. «سامار» دغدغه‌های این دو زن را با توجه به تفاوت‌های بارز در سبک زندگی و بستر اجتماع از پس این ناتوانی و مصایب متعاقب آن به خواننده ارائه می‌کند: «دست چپم را می‌گذارم زیر گوشم. صدای تالاپ تالاپ قلبم را می‌شنوم. چقدر دلم برایش می‌سوزد. باید حداقل یکی دو باری توی این همه سال خواسته باشد گوشه‌ای لم بدهد و نفسی تازه کند و مسئولیتش را بیندازد گردن دیگری. چشم‌هایم را که می‌بندم دو تا قطره اشک همزمان از دو چشمم می‌چکد. اشک چشم راستم پشت سد بینی‌ام گیر می‌کند. مهران می‌پرد وسط میل‌باکسم. وسط خواب‌هایم. وسط کوبش قلبم.» «سامار» دومین رمان الهام فلاح پس از "زمستان با طعم آلبالو" است.

خاور نزدیک باستان

35,000 تومان
در روزگاران‌ باستان‌ در بخش‌ جنوب‌ عرازز امروز، گروهی‌ از مردم‌ در دل‌ صحرا بوستانی‌ ساختند که‌ قرن‌ها بعد، این‌ ناحیه‌ کوچک‌ کشاورزی‌ سومر نام‌ گرفت‌. امروزه‌ پژوهشگران‌ این‌ ناحیه‌ میان‌ دجله‌ و فرات‌ را بین‌النهرین‌ می‌نامند. این‌ فرهنگ‌ یکی‌ از چهار تمدن‌ بزرگ‌ روزگاران‌ باستان‌ بوده‌ است‌. سه‌ فرهنگ‌ دیگر هم‌ در کنار رودخانه‌ها پدید آمده‌اند: مصر در کنار نیل‌، هند در کنار رودهای‌ سند و گنگ‌ و چین‌ در کنار رودهای‌ وی‌ و هوانگهو. این‌ چهار فرهنگ‌ ویژگی‌های‌ مشترک‌ بسیاری‌ داشته‌اند ولی‌ مستقل‌ از یکدیگر پدید آمده‌اند. تا سده‌ بیستم‌ میلادی‌ باستان‌شناسان‌ کشف‌ کردند که‌ بین‌النهرین‌ نخستین‌ این‌ تمدن‌ها و آن‌ بوستان‌ «گاهواره‌ تمدن‌» بود. خاور نزدیک‌ باستان‌ را امروزه‌ خاور میانه‌ می‌نامند. از آن‌جا که‌ مردم‌ شهرها را در امتداد کرانه‌های‌ دجله‌ و فرات‌ ساخته‌ بودند، بنابراین‌ وضعیت‌ پست‌ و بلند زمین‌ منطقه‌، در طول‌ هزاران‌ سال‌ تغییر چندانی‌ نداشته‌ است‌. این‌ سرزمین‌ که‌ از شرزز با کوههای‌ زاگرس‌، از شمال‌ با کوه‌های‌ توروس‌، از غرب‌ با دریای‌ مدیترانه‌ و از جنوب‌ با صحرای‌ عربستان‌ محصور است‌، قوس‌ هلالی‌ شکلی‌ است‌ که‌ دره‌های‌ رودخانه‌ای‌ را تا شمال‌ دنبال‌ و سپس‌ قطع‌ می‌کند و تا جنوب‌ سواحل‌ مدیترانه‌ پیش‌ می‌رود.
سفارش:0
باقی مانده:1

سلول‌ 72

9,000 تومان
اورهان‌ کمال‌ از تواناترین‌ نویسندگان‌ معاصر ترکیه‌ به‌ شمار می‌رود و نام‌ او در کنار نام‌ نویسندگانی‌ چون‌ یاشار کمال‌ و کمال‌طاهر بر تارک‌ ادبیات‌ واقعگرای‌ ترکیه‌ می‌درخشد. وی‌ در بیش‌تر آثارش‌ به‌ زندگی‌ و محیط‌ اجتماعی‌ طبقات‌ فرودست‌ اجتماع‌ می‌پردازد و تصویری‌ گویا و بی‌پرده‌ از محله‌های‌ فقیرنشین‌، محیطهای‌ کارگری‌، مزارع‌ جهنمی‌، وضعیت‌ زنان‌ و... ارائه‌ می‌دهد. سلول‌ ٧٢ یکی‌ از جذاب‌ترین‌ رمان‌های‌ اورهان‌ کمال‌ است‌.

یک روز بلند طولانی

7,000 تومان
یک طراح بازی‌های مجازی ایده ساخت بازی به نام آشناپنداری دارد که به آدم ها کمک می کند تا آشنای مناسب خود را پیدا کرده و احساس تنهایی نکنند. گرچه بازی با موفقیت روبه رو می شود اما کشف حقایقی در حین ساخت بازی، او را تنهاتر می کند. او گمان می کند شاید با کشف راز خوابی که مدام می بیند، بتواند پاسخی برای مفهوم عشق و تنهایی اش پیدا کند. تصویر دو عدد ٩ که همیشه در خواب هایش تکرار می شوند، حالا خود او را وارد یک بازی می کند. بازی برای به دست آوردنِ عاشقیتی ابدی. در قسمتی از کتاب می‌خوانیم: کلمه خدا را با مکث بر زبان آورد. درست مثل همان روزی که به سیمین گفت: «هیچ می‌دانی اسامی خداوند ٩تا هستند؟» سیمین گفت: «خدا؟!» آن روزها به دنبال پیدا کردن نشانه‌هایی برای ٩های داخل خوابش بود. این را تازه در جایی خوانده بود: صدمین اسم، نام اعظم خداست. سیمین بلند خندید و گفت: «تو واقعاً به خدا اعتقاد داری عزیز؟» و به سیمین نگفت که همه ٩٩ اسم را می‌شناسد جز صدمین نام که فقط یکی بیشتر از ٩٩ است.