نخستین کتاب بزرگ من جلد 6، واژه نامه تصویری

30,000 تومان

کتاب نخستین کتاب بزرگ من(2)میوه ها و سبزیجات،کتابیست برای آشنایی با میوه ها و سبزی ها به همراه تصاویر و آموزش فارسی و معادل انگلیسی آنهاست.این کتاب توسط انتشارات قدیانی منتشر و به بازار عرضه شده است و…

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات
نخستین کتاب بزرگ من جلد 6
نویسنده
——-
مترجم
زهرا خوئینی
نوبت چاپ ——-
تعداد صفحات 32
نوع جلد سخت
قطع رحلی
سال انتشار 1393
سال چاپ اول 1393
موضوع
علمی آموزشی
نوع کاغذ ——-
وزن گرم
شابک 9786002512932

 

توضیحات تکمیلی
ابعاد 29 × 43 × 1 سانتیمتر
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “نخستین کتاب بزرگ من جلد 6، واژه نامه تصویری”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

جنگاوران 3 لژیونر

21,000 تومان

در سال ١٠٠ میلادی، یکی از نخستین سال‌های سلطنت امپراتور مارکوس اولپیوس نروا ترایانوس، امپراتوری روم حدو مرزی نمی‌شناسد. مرزهای کشور روم از یک سو به صحراهای ماورای پالمیرا می‌رسد و از سوی دیگر به صخره‌ها و هوای مه‌آلود بریتانیا. با این همه، در هر کجای روم مخاطراتی وجود دارد. بیایید به ارتش روم ملحق شوید.

ایران در جنگ (سایه‌های صحرا)

17,000 تومان

ایرانیان اولیه خانواده‌ای متشکل از مادها و پارس‌ها بودند . ایران یا پارس از بدو پیدایش کشوری چند زبانه ،چند قومی و دارای آیین‌های مختلفی بود . ایران امروز نه تنها زبان فارسی نو بلکه تعداد زیادی از دیگر زبان‌های ایرانی مانند کُردی، بلوچی، لری و مازندرانی را نیز در خود جای داده است. ترک زبانان آذربایجان در شمال غرب ایران و اعراب ساکن در امتداد ساحل خلیج فارس و خوزستان در جنوب غرب از اکثریت برخوردارند. اصطلاح پارس وقتی صحیح است که شامل تمام جماعات ایرانی شود، به ویژه کردها و آذری‌ها که در واقع اخلاف مادهای باستان هستند.

بنیانگذاران واقعی ایران مادها بودند و به واسطۀ آنها بود که شالوده‌ی امپراتوری کوروش و داریوش پی افکنده شد. ایرانیان شمالی نه تنها نقش عمده‌ای در به وجود آوردن شاهنشاهی هخامنشی داشتند بلکه حلقه‌ای حیاتی در انتقال میراث فرهنگی فلات ایران، مدت‌ها پس از زوال هخامنشیان به دست اسکندر بودند. پارت‌ها نه تنها پارس را پس از فتوحات اسکندر احیا کردند، بلکه زمینه‌ی به قدرت رسیدن امپراتوری ساسانی را نیز فراهم آوردند که میراث فرهنگی‌اش تا به امروز زنده مانده است .

دکتر کاوه فرخ در کتاب «سایه‌های صحرا» خوانندگان را با نظرگاه ایرانی این روایت‌ها در مقابل دیدگاه یونانی و رومی آن که مدت‌های مدید بر دانش ما از جنگ‌های این دوره سایه افکنده است آشنا می‌سازد.

نظریه ادبی: معرفی بسیار مختصر

95,000 تومان
نویسنده در کتاب مهمترین مقوله های مربوط به نظریه را مطرح و بررسی کرده همچنین دیدگاه های گوناگون درباره هر یک را معرفی می کند. او از نقش نظریه در اندیشه درباره ادبیات، هویت انسانی، و قدرت زبان سخن می گوید و از این رهگذر، خواننده را با اندیشه های مربوط به دو دهه گذشته آشنا می کند. نویسنده یادآور می شود: نظریه میل به سلطه را در شما برمی انگیزد: امیدوار می شوید که با خواندن نظریه مفاهیمی را فراچنگ آورید که بتوانید به مدد آنها پدیده هایی را که به شما مربوط میشوند نظم دهید و درک کنید. اما نظریه سلطه را امکان ناپذیر میسازد، علتش هم فقط این نیست که همیشه چیزهای بیشتری هست که باید دانست. علت دیگرش، که دقیق تر... است این است که نظریه خود یعنی چون و چرا کردن در نتایج حاصله و فرضهایی که نتایج بر آنها بنا شده اند. ذات نظریه پنبه کردن رشته هاست، چون در مقدمات و مفروضات تردید میکند، در چیزهایی که فکر می کردید می دانید، بنابراین تاثیرات نظریه قابل پیش بینی نیستند. سلطه پیدا نکرده اید، اما همان جایی هم که قبلا بودید نیستید. در خوانده های خود به طرقی جدید تامل می کنید. پرسشهای متفاوتی دارید که بپرسید، و مفهوم ضمنی پرسشهایی را که در مورد خوانده هایتان مطرح می کنید بهتر درک می کنید. مباحث اصلی کتاب ذیل این موضوعات طرح شده است: نظریه چیستŒ، ادبیات چیست و آیا اهمیت داردŒ، ادبیات و مطالعات فرهنگی، زبان، معنا، تفسیر، فن بیان، بوطیقا، و شعر، روایت، زبان کنشی و هویت، هم ذات پنداری، و سوژه. پیوست کتاب نیز درباره مکتبها و جنبشهای نظری است. واژه نامه فارسی به انگلیسی و نمایه متن در انتهای کتاب آمده است.

کتاب مرسو چه کسی را کشت

148,500 تومان
معرفی کتاب مرسو چه کسی را کشت او برادر «مرد عرب» است؛ مردی که توسط مرسو بدنام، ضدقهرمان رمان کلاسیک آلبر کامو، به قتل رسید. 70 سال پس از این اتفاق، هارون که از کودکی، تحت تأثیر یاد و خاطره ی برادرش زندگی کرده است، تصمیم می گیرد تا او را از گمنامی برهاند: هارون به برادرش یک داستان و نام[موسی] می بخشد و در ساحلی آفتابی به شرح اتفاقاتی می پردازد که منجر به مرگ تصادفی موسی شد. او در کافه ای در شهر وهران، شبی از پس شبی دیگر، به نشخوار افکار خود می پردازد: تنهایی و انزوایش، قلب شکسته و اندوهناکش، خشمش نسبت به مردمی که با استیصال به دنبال یک معبود می گردند و آشفتگی اش در مواجهه با کشوری که مدت هاست به آن امیدی ندارد. او که در جامعه ی خود، یک بیگانه به حساب می آید، درنهایت، خواستار گرفتن حق خود برای مردن است. کتاب «رمان مرسو چه کسی را کشت؟»، نه تنها تأملی ژرف بر هویت اعراب و اثرات فاجعه بار استعمار در الجزایر است، بلکه به عنوان اثری ادبی و درخشان با لحنی منحصر به فرد و تأثیرگذار، خود را مطرح می سازد.

قصه های شیرین جهان جلد 24، قوهای وحشی

7,000 تومان
کتاب "قصه‌های شیرین جهان با داستان مشهور  برای خردسالان طراحی شده است. این داستان آموزنده و جذاب از انتشارات قدیانی، با تصاویری رنگی و متن ساده، به کودکان درسی از پشتکار و تلاش را آموزش می‌دهد و به تقویت مهارت‌های خواندن آن‌ها کمک می‌کند.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت